پرش به محتوا

عرفی شدن نفقه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:
در نتیجه گیری این مقاله به موارد زیر اشاره شده است:
در نتیجه گیری این مقاله به موارد زیر اشاره شده است:


* نویسنده در این مقاله درصدد بررسی تاثیر کتاب مبسوط شیخ طوسی در عرفی شدن [[نفقه]] است و نه بحث فقهی درباره این موضوع. دغدغه ممتاز فقیه بزرگ شیعه نسبت به توسعه فقه در کتاب مبسوط تجلی می‌یابد. بررسی متون پیش از شیخ نشان داد که بحث های فقهی در موضوع [[نفقه زنان|نفقه زوجه]] متاثر از روایات بوده است. متون فقهی در این زمان تنها به ذکر سه مورد خوراک و پوشاک و مسکن برای [[نفقه]] بسنده کرده و ذکری از مواردی که در دوره‌های بعدی مطرح شده است نمی‌آورند. کتاب نهایه شیخ نیز مانند کتاب‌های دیگر این دوره به بحث [[نفقه]] پرداخته است. وی در کتاب مبسوط کل بحث [[نفقه]] را از نو بدون توجه به روایات بازسازی می‌نماید. شیخ در این بازسازی در تبویب، ذکر مسائل اصلی و فرعی ادله و تقریر آن، تا حدودی متاثر از الحاوی ماوردی است و به همین جهت کم‌تر به روایات باب [[نفقه]] توجه نموده است. ظاهر روایات با فتوای مشهور شافعی در مورد مقدار [[نفقه زنان|نفقه زوجه]] و مصادیق آن تعارض آشکاری دارد و بررسی مسائل جدید در این باب نیازمند حل این تعارض است. با این وجود شیخ بدون پیمودن این راه روایات را در بحث خود ذکر نمی‌نماید و برای اولین بار در این بحث به اطلاق آیات و روایاتی از اهل سنت استناد می‌کند.
* در این مقاله، نویسنده به بررسی تاثیر کتاب مبسوط شیخ طوسی در عرفی شدن [[نفقه]] می پردازد. بررسی متون پیش از شیخ نشان داد که بحث های فقهی در موضوع [[نفقه زنان|نفقه زوجه]] از روایات متأثر بوده است و تنها سه مورد خوراک و پوشاک و مسکن را برای [[نفقه]] بیان کرده و ذکری از مواردی که در دوره‌های بعد مطرح شده است نمی‌آورند. شیخ طوسی در این بازسازی در تبویب، ذکر مسائل اصلی و فرعی ادله و تقریر آن، تا حدودی متاثر از الحاوی ماوردی است و همین سبب به روایات باب [[نفقه]] کم تر توجه کرده است. ظاهر روایات با فتوای مشهور شافعی در مورد مقدار [[نفقه زنان|نفقه زوجه]] و مصادیق آن تعارض آشکاری دارد و بررسی مسائل جدید در این موضوع به حل این تعارض نیاز دارد. با این وجود شیخ طوسی در این بحث برای اولین بار به اطلاق آیات و روایاتی از اهل سنت استناد می‌نماید.


* مقایسه دو کتاب و به ویژه در محور فتاوا نشان دهنده قوت فقیهی شیخ است. گرچه در دوره‌های بعدی ادله شیخ و برخی از فتاوای او به دست فقها پالایش می‌گردد ولی چارچوبی که شیخ در ادله، تقریر آن، مسائل و ذکر مصادیق متعدد و موارد دیگری که پیش از این ذکر شد برای این وضع ایجاد می‌کند هم‌چنان ادامه پیدا می‌کند و کمتر به آن اشکال می‌شود. غیر از شهید ثانی و صاحب جواهر که به منشاء مسائل و فتاوای شیخ در مبسوط توجه دارند، تنها برخی معاصران مانند محقق اراکی، سید محسن حکیم و محمد سعید حکیم به روایات و حل تعارض پیش‌گفته می‌پردازند. اگر پژوهش‌های دیگر تاثیر تعیین کننده مبسوط در چند مسئله فقهی دیگر را نیز ثابت نماید لازم است در پژوهش های فقهی نقش کتاب مبسوط در تک‌تک مسائل با تعامل بیشتری بررسی گردد.<br />


* تنها در دوران معاصر توجه جدی به روایات صورت پذیرفته است. نتیجه این توجه دوباره به روایات در بحث محقق اراکی و محمدسعید حکیم انحصار [[نفقه]] در مواردی است که از روایات فهمیده می‌شود و در مورد محسن حکیم یافتن روایتی جدید برای اثبات [[نفقه]] عرفی. به نظر می‌رسد این بازگشت دوباره به روایات نتیجه الگوی شیخ طوسی در توسعه این بحث است. اگر شیخ به جای نادیده گرفتن ادله و اقوال پیشین با نقد آن به ادله جدید استناد می‌نمود و مسائل جدید را با توجه به ارتباط مسائل با ادله و اقوال پیشین استنباط می‌کرد، این رجوع دوباره پیش نمی‌آمد. در واقع در جایی که سنتی علمی مانند سنت فقهی شیعی قبل از شیخ وجود دارد، توسعه علم بدون در نظر گرفتن سنت علمی و بدون بررسی مشکل توسعه نیافتگی آن و صرفاً با رویکردی پالایشی نسبت به وضعیت توسعه یافته طرف مقابل نمی تواند توسعه پایداری باشد. به نظر می رسد نسبتی که فقه شیعه با فقه شافعی در آن دوران داشته است امروز نیز بین فقه شیعه و علم حقوق برقرار است. بررسی الگوی توسعه شیخ طوسی شاید پیام‌هایی برای توسعه امروزی فقه شیعه نیز داشته باشد.
* قوت فقهی شیخ طوسی با مقایسه دو کتاب به ویژه در محور فتاوا مشخص می گردد. هرچند در دوره‌های بعدی ادله شیخ و برخی از فتاوای او به دست فقها پالایش می‌شود اما چارچوبی که شیخ در ادله، تقریر آن، مسائل و ذکر مصادیق متعدد و ... برای این وضع ایجاد می‌کند ادامه پیدا می‌کند و به آن کم‌تر اشکال می‌شود. به غیر از شهید ثانی و صاحب جواهر که به منشاء مسائل و فتاوای شیخ در مبسوط توجه کرده اند، تنها برخی معاصران مانند محقق اراکی، سید محسن حکیم و محمد سعید حکیم به روایات و حل این تعارض توجه نموده اند. اگر پژوهش‌های دیگر تاثیر تعیین کننده مبسوط در چند مسئله فقهی دیگر را نیز ثابت نماید لازم است در پژوهش های فقهی نقش کتاب مبسوط شیخ طوسی در تک‌تک مسائل با تعامل بیشتری بررسی شود.<br />
 
 
* نتیجه توجه دوباره به روایات در زمان معاصر، در بحث محقق اراکی و محمدسعید حکیم انحصار [[نفقه]] در مواردی است که از روایات فهمیده می شود و در مورد محسن حکیم یافتن روایتی جدید برای اثبات [[نفقه]] عرفی می باشد. این بازگشت دوباره به روایات نتیجه الگوی شیخ طوسی در توسعه این بحث است و اگر شیخ به جای نادیده گرفتن ادله و اقوال پیشین با نقد آن به ادله جدید استناد می‌کرد و مسائل جدید را با توجه به ارتباط مسائل با ادله و اقوال پیشین استنباط می‌نمود، این بازگشت مجدد پیش نمی‌آمد. در حقیقت در جایی که سنتی علمی مانند سنت فقهی شیعی قبل از شیخ وجود دارد، توسعه علم بدون در نظر گرفتن سنت علمی و بدون بررسی مشکل توسعه نیافتگی آن و صرفاً با رویکردی پالایشی نسبت به وضعیت توسعه یافته طرف مقابل نمی تواند توسعه پایداری باشد. می توان گفت نسبتی که فقه شیعه با فقه شافعی در آن دوران داشته امروز نیز بین فقه شیعه و علم حقوق برقرار می باشد.


==منبع==
==منبع==
۳٬۱۱۷

ویرایش