پرش به محتوا

هایده مغیثی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۲۳
خط ۳۶: خط ۳۶:
اسلام مکتبی نخستین رسالت خود را سروسامان دادن به مناسبات جنسیتی و فرهنگی و کنترل زنان و حفظ خانواده پدرسالاری می‌داند. این نگاه مختص به دین اسلام نیست و در ادیان بنیادگرای دیگر نیز وجود دارد. تنها تفاوت این بنیادگرایی اسلام در حق قانون‌گذاری برای دین اسلام است. خانم مغیثی علت عدم موفقیت مساله زن در جمهوری اسلامی را نبود آزادی بیان و دموکراسی می‌داند لذا در مرحله اول تلاش تمام زنان را ایجاد دموکراسی می‌داند، این در حالی است که در بحث مسائل اجتماعی قائل به اولویت‌بندی نیست و می‌گوید می‌توان در کنار دموکراسی سایر اهداف حقوق زنان را نیز پیگیری کرد.  
اسلام مکتبی نخستین رسالت خود را سروسامان دادن به مناسبات جنسیتی و فرهنگی و کنترل زنان و حفظ خانواده پدرسالاری می‌داند. این نگاه مختص به دین اسلام نیست و در ادیان بنیادگرای دیگر نیز وجود دارد. تنها تفاوت این بنیادگرایی اسلام در حق قانون‌گذاری برای دین اسلام است. خانم مغیثی علت عدم موفقیت مساله زن در جمهوری اسلامی را نبود آزادی بیان و دموکراسی می‌داند لذا در مرحله اول تلاش تمام زنان را ایجاد دموکراسی می‌داند، این در حالی است که در بحث مسائل اجتماعی قائل به اولویت‌بندی نیست و می‌گوید می‌توان در کنار دموکراسی سایر اهداف حقوق زنان را نیز پیگیری کرد.  


خانم مغیثی مشکل اساسی بانوان ایرانی را سهم  کمتر در اشتغال، مساله جنسیتی‌کردن آموزش مساله [[حجاب]] و عفاف، گشت ارشاد و عدم دسترسی به اینترنت و شرایط زندگی زنان دیگر می‌داند. و راه حل را ایجاد حکومت سکولار- دموکراسی معرفی می‌کند. مغیثی دموکراسی را به معنای ضدمذهب بودن نمی‌داند بلکه آن را به معنای عدم حمایت از مذهب خاص تعریف می‌کند. لذا افراد می‌توانند با هر مذهبی  در جامعه فعالیت و لابی کنند. در نگاه خانم مغیثی سکولاریسم اجازه ورود مذهب به قانون و رفتارهای اجتماعی را نمی‌دهد و همین امر موجب می‌شود که زنان از ظلم و ستمی که به واسطه مذهب به آنها اعمال می‌شود، رهایی یابند. مغیثی مساله شریعت‌زدایی از قوانین ایران را بیشتر به نفع زنان فقیر و زحمت‌کش جامعه می‌داند تا زنان طبقه متوسط و مرفه.» <ref>یوتیوب/ مصاحبه با خانم مغیثی </ref>
خانم مغیثی مشکل اساسی بانوان ایرانی را سهم  کمتر در اشتغال، مساله جنسیتی‌کردن آموزش مساله [[حجاب]] و عفاف، گشت ارشاد و عدم دسترسی به اینترنت و شرایط زندگی زنان دیگر می‌داند. و راه حل را ایجاد حکومت سکولار- دموکراسی معرفی می‌کند. مغیثی دموکراسی را به معنای ضدمذهب بودن نمی‌داند بلکه آن را به معنای عدم حمایت از مذهب خاص تعریف می‌کند. لذا افراد می‌توانند با هر مذهبی  در جامعه فعالیت و لابی کنند. در نگاه خانم مغیثی سکولاریسم اجازه ورود مذهب به قانون و رفتارهای اجتماعی را نمی‌دهد و همین امر موجب می‌شود که زنان از ظلم و ستمی که به واسطه مذهب به آنها اعمال می‌شود، رهایی یابند. مغیثی مساله شریعت‌زدایی از قوانین ایران را بیشتر به نفع زنان فقیر و زحمت‌کش جامعه می‌داند تا زنان طبقه متوسط و مرفه.» <ref>[https://www.youtube.com/watch?v=a8i585Q9lHA «مصاحبه با خانم مغیثی»، یوتیوب] </ref>


خانم مغیثی از اینکه روشنفکران خارج‌نشین پیشرفت زن ایرانی را مربوط یه قوانین اسلام دانسته و اسلام را با فمنیست در تضاد ندانسته و سعی در پذیرش فمنیست اسلامی دارند به شدت انتقاد می‌کند: «فکر نوشتن کتابی درباره فمینیسم و بنیادگرایی اسلامی حاصل دغدغه خاطری بود که دگرگونی تدریجی مباحث مربوط به وضعیت زندگی زنان در جوامع اسلامی در محافل دانشگاهی و روشنفکری در من ایجاد کرد. یعنی به تدریج دیدم که همدردی مهرآمیز و همبستگی با زنان گرفتار در یوغ قوانین بنیادگرایانه به گزافه‌گویی درباره دستاوردهای زنان در جوامع اسلامی تبدیل شد و سخن محدود شد به آگاهی زن‌باورانه آنان و امنیت و استقلال رشک‌آمیزشان در فضای امن قوانین اسلامی. تلاش راویان، دفاع از حیثیت اسلام بود در برابر تبلیغات منفی غرب درباره تبعیض‌های حقوقی و اجتماعی زنان در اسلام، اما نتیجه این روایت‌های اغراق‌آمیز، مخدوش‌ساختن تمایز اسلام به عنوان یک دین یا یک باور فرهنگی و اسلام به عنوان یک نظام حکومتی مبتنی بر بنیادگرایی اسلام بود.» <ref>فمنیست و بنیادگرایی اسلام ،ص۶</ref>
خانم مغیثی از اینکه روشنفکران خارج‌نشین پیشرفت زن ایرانی را مربوط یه قوانین اسلام دانسته و اسلام را با فمنیست در تضاد ندانسته و سعی در پذیرش فمنیست اسلامی دارند به شدت انتقاد می‌کند: «فکر نوشتن کتابی درباره فمینیسم و بنیادگرایی اسلامی حاصل دغدغه خاطری بود که دگرگونی تدریجی مباحث مربوط به وضعیت زندگی زنان در جوامع اسلامی در محافل دانشگاهی و روشنفکری در من ایجاد کرد. یعنی به تدریج دیدم که همدردی مهرآمیز و همبستگی با زنان گرفتار در یوغ قوانین بنیادگرایانه به گزافه‌گویی درباره دستاوردهای زنان در جوامع اسلامی تبدیل شد و سخن محدود شد به آگاهی زن‌باورانه آنان و امنیت و استقلال رشک‌آمیزشان در فضای امن قوانین اسلامی. تلاش راویان، دفاع از حیثیت اسلام بود در برابر تبلیغات منفی غرب درباره تبعیض‌های حقوقی و اجتماعی زنان در اسلام، اما نتیجه این روایت‌های اغراق‌آمیز، مخدوش‌ساختن تمایز اسلام به عنوان یک دین یا یک باور فرهنگی و اسلام به عنوان یک نظام حکومتی مبتنی بر بنیادگرایی اسلام بود.» <ref>مغیثی، فمنیست و بنیادگرایی اسلام، 1392ش، ص۶</ref>


سخن این کتاب تحقیقی در این است که در شرایطی که جنبش‌ها و رژیم‌های بنیادگرای اسلامی، از جمله تئوکراسی ایران، زنان را سرکوب می‌کنند، در دنیای آکادمیک و خارج از آن بعضی از روشنفکران به توجیه رژیم اسلامی ایران و اسلامی کردن روابط جنسیتی پرداختند. کتاب توضیح می‌دهد که چگونه زنان مدافع اسلام و “فمینیسم اسلامی” و حتی بعضی زنان سکولار به دفاع از سیاست جنسیتی زن‌ستیزانه و زن‌هراسانه رژیم اسلامی ایران پرداختند. مدافعان سکولار اسلام اگر چه گروهی بسیار متنوع‌اند، از نظر تئوری و دیدگاه و چهارچوب فکری به هم نزدیک هستند و می‌توان آن‌ها را پیروان پسامدرنیسم، نسبیت فرهنگی و سیاست هویت به حساب آورد. بسیاری از این مدافعین اسلام، به قول دکتر مغیثی، “به نام ضدیت با امپریالیسم” <ref>فمنیست و بنیادگرایی اسلام، ص۷</ref> یا «مدرنیسم» به توجیه سیاست و کردار رژیم اسلامی می‌پردازند.  
سخن این کتاب تحقیقی در این است که در شرایطی که جنبش‌ها و رژیم‌های بنیادگرای اسلامی، از جمله تئوکراسی ایران، زنان را سرکوب می‌کنند، در دنیای آکادمیک و خارج از آن بعضی از روشنفکران به توجیه رژیم اسلامی ایران و اسلامی کردن روابط جنسیتی پرداختند. کتاب توضیح می‌دهد که چگونه زنان مدافع اسلام و “فمینیسم اسلامی” و حتی بعضی زنان سکولار به دفاع از سیاست جنسیتی زن‌ستیزانه و زن‌هراسانه رژیم اسلامی ایران پرداختند. مدافعان سکولار اسلام اگر چه گروهی بسیار متنوع‌اند، از نظر تئوری و دیدگاه و چهارچوب فکری به هم نزدیک هستند و می‌توان آن‌ها را پیروان پسامدرنیسم، نسبیت فرهنگی و سیاست هویت به حساب آورد. بسیاری از این مدافعین اسلام، به قول دکتر مغیثی، “به نام ضدیت با امپریالیسم” <ref>مغیثی، فمنیست و بنیادگرایی اسلام، 1392ش، ص۷</ref> یا «مدرنیسم» به توجیه سیاست و کردار رژیم اسلامی می‌پردازند.  


این کتاب، تئوری و سیاست پسامدرنیسم و “فمینیسم اسلامی” را نقد می‌کند.
این کتاب، تئوری و سیاست پسامدرنیسم و “فمینیسم اسلامی” را نقد می‌کند.
پسامدرنیسم “یعنی رادیکالیسم پر هیاهو اما جعلی و دروغین… که به سرعت به تحلیل از تفاوت‌های فرهنگی، اولویت‌دادن به «پدیده‌های محلی»… و دست آخر، به خویشاوندی عجیب پست‌مدرنیسم با ارتجاعی‌ترین ایده‌های بنیادگرایی اسلامی تقلیل می‌یابد.  
پسامدرنیسم “یعنی رادیکالیسم پر هیاهو اما جعلی و دروغین… که به سرعت به تحلیل از تفاوت‌های فرهنگی، اولویت‌دادن به «پدیده‌های محلی»… و دست آخر، به خویشاوندی عجیب پست‌مدرنیسم با ارتجاعی‌ترین ایده‌های بنیادگرایی اسلامی تقلیل می‌یابد.  


بنیادگرایی و پست مدرنیسم خصوصیت مشترکی دارند که همانا دشمنی آشتی ناپذیر با مدرنیته است. یعنی فرایند تغییر، آگاهی و عقلانیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی‌ای که خاستگاه آن غرب شناخته می‌شود. پست‌مدرنیسم با پذیرش ویژگی فرهنگی اخلاقیات و کردارهای اجتماعی با شتاب به نسبیت‌گرایی و این دیدگاه روی آورده است که حقیقت و عقلانیت اعتباری ندارند. همچنین برای قدرت تعقل یا «تحقیق‌های روشنفکرانه اصولی» ارزشی قائل نیست، زیرا «گفتمان‌ها سنجش ناپذیرند و نمی‌توان آن‌ها را با یکدیگر قیاس یا در مورد آن‌ها داوری کرد» .<ref>فمنیست و بنیادگرایی اسلام،ص ۸۷</ref>
بنیادگرایی و پست مدرنیسم خصوصیت مشترکی دارند که همانا دشمنی آشتی ناپذیر با مدرنیته است. یعنی فرایند تغییر، آگاهی و عقلانیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی‌ای که خاستگاه آن غرب شناخته می‌شود. پست‌مدرنیسم با پذیرش ویژگی فرهنگی اخلاقیات و کردارهای اجتماعی با شتاب به نسبیت‌گرایی و این دیدگاه روی آورده است که حقیقت و عقلانیت اعتباری ندارند. همچنین برای قدرت تعقل یا «تحقیق‌های روشنفکرانه اصولی» ارزشی قائل نیست، زیرا «گفتمان‌ها سنجش ناپذیرند و نمی‌توان آن‌ها را با یکدیگر قیاس یا در مورد آن‌ها داوری کرد» .<ref>مغیثی، فمنیست و بنیادگرایی اسلام، 1392ش، ص ۸۷</ref>


و در پایان خانم مغیثی به زنان ایرانی توصیه می‌کند: «به قدرت رسیدن جریان اسلامی در ایران کار زنان نبود، اما امروز زنان ایران این مسئولیت سنگین را بر دوش دارند که به زیر و رو کردن این رژیم بپردازند. چنین مسئولیتی بدون آگاهی درباره شرایط ایران و جهان و ماهیت نظام مردسالاری و مبارزه‌ای که بر سر مقدرات زنان در جریان است به نتیجه نمی‌رسد.» جناح محافظه‌کار بیشتر از جناح دیگر و بیشتر از همه مخالفان رژیم متوجه اهمیت زنان برای حفظ رژیم شده است. این جناح می‌داند که زنان پتانسیل این را دارند که در سرنگونی رژیم نقش فعال داشته باشند و برای حفظ نظام، رژیم برنامه‌های مفصلی برای تربیت کادر زن در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها دارد. تبلیغات ضدفمینیستی با استفاده از “آنتی فمینیسم” غرب بسیار وسیع است و کادرهای زن را برای پروژه “اسلامی ـ بومی‌سازی” فمینیسم آموزش تئوریک می‌دهند<ref>شهروند، مجاب، شهرزاد، رونمائی “فمینیسم و بنیادگرایی اسلامی” نوشته هایده مغیثی، مه 8, 2014 </ref>
و در پایان خانم مغیثی به زنان ایرانی توصیه می‌کند: «به قدرت رسیدن جریان اسلامی در ایران کار زنان نبود، اما امروز زنان ایران این مسئولیت سنگین را بر دوش دارند که به زیر و رو کردن این رژیم بپردازند. چنین مسئولیتی بدون آگاهی درباره شرایط ایران و جهان و ماهیت نظام مردسالاری و مبارزه‌ای که بر سر مقدرات زنان در جریان است به نتیجه نمی‌رسد.» جناح محافظه‌کار بیشتر از جناح دیگر و بیشتر از همه مخالفان رژیم متوجه اهمیت زنان برای حفظ رژیم شده است. این جناح می‌داند که زنان پتانسیل این را دارند که در سرنگونی رژیم نقش فعال داشته باشند و برای حفظ نظام، رژیم برنامه‌های مفصلی برای تربیت کادر زن در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها دارد. تبلیغات ضدفمینیستی با استفاده از “آنتی فمینیسم” غرب بسیار وسیع است و کادرهای زن را برای پروژه “اسلامی ـ بومی‌سازی” فمینیسم آموزش تئوریک می‌دهند<ref>[https://shahrvand.com/archives/49939 مجاب، شهرزاد، «رونمائی “فمینیسم و بنیادگرایی اسلامی” نوشته هایده مغیثی»، وب‌سایت شهروند] </ref>


==مفیثی در نگاه منتقدان==
==مفیثی در نگاه منتقدان==
۶٬۲۰۵

ویرایش