پرش به محتوا

هایده مغیثی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
هایده مغیثی در دوران انقلاب ۱۳۵۷ش از پایه‌گذارانِ سازمان «اتحاد ملی زنان»، از بزرگ‌ترین تشکل‌های [[زنان]] در آن دوران، و عضو هیئت تحریریه‌ی نشریات، برابری و زنان در مبارزه بود. این سازمان با تأیید و حمایت سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران کمی کم‌تر از یک ماه بعد از خیزش زنان، با وعده‌ی برخورداری از استقلال سازمانی، اعلام موجودیت کرد. هدف و امید پایه‌گذاران نخستین که بسیاری از آنها زنان هوادار فدایی بودند، ایجاد تشکیلات دمکراتیک فراطبقاتی با تنوع بینشی برای دفاع از [[حقوق زنان]] بود. هایده مغیثی خود را طرفدار فمنیست سکولار می‌داند.
هایده مغیثی در دوران انقلاب ۱۳۵۷ش از پایه‌گذارانِ سازمان «اتحاد ملی زنان»، از بزرگ‌ترین تشکل‌های [[زنان]] در آن دوران، و عضو هیئت تحریریه‌ی نشریات، برابری و زنان در مبارزه بود. این سازمان با تأیید و حمایت سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران کمی کم‌تر از یک ماه بعد از خیزش زنان، با وعده‌ی برخورداری از استقلال سازمانی، اعلام موجودیت کرد. هدف و امید پایه‌گذاران نخستین که بسیاری از آنها زنان هوادار فدایی بودند، ایجاد تشکیلات دمکراتیک فراطبقاتی با تنوع بینشی برای دفاع از [[حقوق زنان]] بود. هایده مغیثی خود را طرفدار فمنیست سکولار می‌داند.
==دیدگاه==
==دیدگاه==
هایده مغیثی در گفت وگو با سایت تغییر برای برابری تأکید می‌کند که برابری در تلفیق به فمنیست و پیش‌ شرط‌هایی چون دموکراسی و آزادی‌های سیاسی و مدنی وابسته است: «برابری‌خواهی» ـ که خود ابعاد گوناگونی از برابری جنسیتی، قومی و ملی، مذهبی و عقیدتی، و طبقاتی دارد، و من در اینجا بحث خود را به برابری جنسیتی محدود می‌کنم_ رابطه تنگاتنگی با آزادی‌های فردی و سیاسی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر دارد. برابری جنسیتی بدون وجود یک جنبش قوی فمینیستی حاصل نمی‌شود، و جنبش فمینیستی به وجود دموکراسی و آزادی‌های سیاسی و مدنی وابسته است.<ref>زرهی، حسن، شهروند، به احترام هایده مغیثی، آوریل 11, 2013</ref>
هایده مغیثی در گفت وگو با سایت تغییر برای برابری تأکید می‌کند که برابری در تلفیق به فمنیست و پیش‌ شرط‌هایی چون دموکراسی و آزادی‌های سیاسی و مدنی وابسته است: «برابری‌خواهی» ـ که خود ابعاد گوناگونی از برابری جنسیتی، قومی و ملی، مذهبی و عقیدتی، و طبقاتی دارد، و من در اینجا بحث خود را به برابری جنسیتی محدود می‌کنم_ رابطه تنگاتنگی با آزادی‌های فردی و سیاسی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر دارد. برابری جنسیتی بدون وجود یک جنبش قوی فمینیستی حاصل نمی‌شود، و جنبش فمینیستی به وجود دموکراسی و آزادی‌های سیاسی و مدنی وابسته است.<ref>[https://shahrvand.com/archives/37965 زرهی، حسن، « به احترام هایده مغیثی»، وب‌سایت شهروند ]</ref>


مغیثی راز ستم و ظلم به زنان جوامع اسلامی را در بنیادگرایی اسلام می‌داند: «زنان بیشتر از مردان از بنیادگرایی در تمام مذاهب_ که نظرش به گذشته است و تصور یک دوران طلایی که جوامع باید به آن برگردد_ رنج می‌برند. و برای همین تجدید سازمان می‌دهد و در قلب تمام این بنیادگرایی مساله [[جنسیت]] زن و مساله تجدید سامان روابط جنسیتی و روابط زن و مرد نکته کلیدی این هدف است. لذا سیاست‌هایی اتخاذ می‌شود که بیش از همه به زیان زنان است.  
مغیثی راز ستم و ظلم به زنان جوامع اسلامی را در بنیادگرایی اسلام می‌داند: «زنان بیشتر از مردان از بنیادگرایی در تمام مذاهب_ که نظرش به گذشته است و تصور یک دوران طلایی که جوامع باید به آن برگردد_ رنج می‌برند. و برای همین تجدید سازمان می‌دهد و در قلب تمام این بنیادگرایی مساله [[جنسیت]] زن و مساله تجدید سامان روابط جنسیتی و روابط زن و مرد نکته کلیدی این هدف است. لذا سیاست‌هایی اتخاذ می‌شود که بیش از همه به زیان زنان است.  
۶٬۲۰۵

ویرایش