پرش به محتوا

نل نادینگز: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۸۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:


در این زمینه، در تربیت اسلامی نیز بر مؤلفه «تحرک درونی» تأکید شده است. تربیت فرایندی است که در آن، فرد انگیزه های عمل خود را در خود، به نحو روشن و بارز ملاحظه می کند. به بیان تمثیلی، می توان گفت: تفاوت «تربیت» با «شبه تربیت»، مانند تفاوت جوشیدن چشمه با پر کردن استخری از آب است. هر دو از آب برخوردارند، اما تفاوت در نوع برخورداری است؛ برخورداری از درون و برخورداری از بیرون. تربیت فرایندی است که در آن، سرانجام باید در درون فرد تحولی رخ دهد و او با انگیزه روشن، بداند که چگونه باید رفتار کند، چگونه فکر کند و چه ویژگی هایی داشته باشد (باقری، ۱۳۸۸، ص ۹۷-۹۶).
در این زمینه، در تربیت اسلامی نیز بر مؤلفه «تحرک درونی» تأکید شده است. تربیت فرایندی است که در آن، فرد انگیزه های عمل خود را در خود، به نحو روشن و بارز ملاحظه می کند. به بیان تمثیلی، می توان گفت: تفاوت «تربیت» با «شبه تربیت»، مانند تفاوت جوشیدن چشمه با پر کردن استخری از آب است. هر دو از آب برخوردارند، اما تفاوت در نوع برخورداری است؛ برخورداری از درون و برخورداری از بیرون. تربیت فرایندی است که در آن، سرانجام باید در درون فرد تحولی رخ دهد و او با انگیزه روشن، بداند که چگونه باید رفتار کند، چگونه فکر کند و چه ویژگی هایی داشته باشد (باقری، ۱۳۸۸، ص ۹۷-۹۶).
=== ابتنای اندیشه تربیتی نادینگز بر پراگماتیسم ===
نادینگز (۱۹۹۵) توجه می دهد همان گونه که پیش فرض اندیشه اخلاقی دیویی این است که انسان جانوری اجتماعی است و تمایلی طبیعی به برقراری ارتباط با دیگران دارد، اخلاق غم خواری نیز تمایل طبیعی انسان به پذیرای غم خواری قرار گرفتن را مبنای اندیشه خود قرار می دهد و براین اساس، به بنیادی ترین «باید» خود می رسد که به گونه ای ابزاری و عمل گرایانه بیان می شود. این «باید» بنیادی این است که آن را ایجاد می کنیم، استمرار می بخشیم و افزایش می دهیم. بنابراین، با توجه به جایگاه اسنادها و امور طبیعی در دیدگاه غم خواری، می توان آن را بر طبیعت گرایی عملگرا | مبتنی دانست (غفاری، ۱۳۸۵، ص ۱۸۶). همان گونه که ملاحظه می شود، اندیشه تربیتی نادینگز بر پراگماتیسم» مبتنی است. این مؤلفه از منظر تربیت اسلامی، قابل نقد است. در تربیت اسلامی، واقع گرایی جایگزین موقعیت محوری می شود. معیار اعتبار علم، مطابقت با مراتب گوناگون واقعیت
نفس الامر) است. به عبارت دیگر، گزاره های معرفتی با نفس الامر، ملاک علم معتبر است. نفس الامر شامل همه واقعیات هستی و امری فراتر از عالم مادی است و شاخص های اعتبار دانش شامل اموری | نظير مطابقت با شواهد عینی، سودمندی نتایج، سازگاری با منظومة معرفتی معتبر و معقول و اعتبار مرجع می گردد (مبانی نظری ستاد تحول بنیادین، ۱۳۹۰، ص ۸۰)۔ ۸ غفلت از نقش
جامع معلم در فرایند یاددهی- یادگیری نادینگز (۲۰۰۵) معتقد است: معلم باید در بین دانش آموزان مجذوب واقع شود و در حالتی از
جابه جایی انگیزشی» قرار گیرد و به نحوی، هدف و علایق دانش آموزان هدف و علایق معلم شود. این مؤلفه از منظر تربیت اسلامی، قابل نقد است؛ زیرا تربیت اسلامی برای معلم نقش های جامع و سازنده تری در نظر می گیرد؛ از جمله:
- در مسیر راه انبيا و ائمه اطهار اسوهای امین و بصیر برای دانش آموزان است
- با شناخت و بسط ظرفیت های وجودی دانش آموزان و خلق فرصتهای تربیتی و آموزشی، زمینه درک و انگیزه اصلاح مداوم موقعیت آنان را فراهم می سازد
- زمینه ساز رشد عقلانی، ایمانی، علمی، عملی و اخلاقی دانش آموزان است
- برای خلق فرصتهای تربیتی و آموزشی، مسؤلیت تطبيق، تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامه های درسی و تربیتی در سطح کلاس درس را بر عهده دارد.
- یادگیرنده و پژوهش گر آموزشی و پرورشی است برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۹۱، ص ۱۲).
=== تغافل از نقش تنبیه در تعلیم و تربیت ===
از نظر نادینگز (۲۰۰۵)، یک معلم غم خوار باید به نیازهای دانش آموزان گوش دهد و به شکل های گوناگون به آنها پاسخ دهد و باید هدف اصلی از آموزش موضوعات این باشد که نحوه غم خواری کردن را به دانش آموزان یاد دهد. به طور کلی، می توان گفت: تربیت در این رویکرد، بر اساس غم خواری شکل می گیرد و چون غم خواری یک رابطه است، پس در تربیت، این رویکرد با توجه به دیگران و در ارتباط با دیگران شکل می گیرد. غم خواری، هم به خود خدمت می کند و هم به دیگران. پس تربیت از خود و دیگران جدا نیست و تمام رفتارها و اعمال انسان به وسیله غم خواری طبیعی توضیح داده می شود
تربیت اسلامی نیز نقش محبت ورزی در تربیت را مهم می داند. اهمیت روش محبت در تربیت از این روست که محبت اطاعت اور است و سبب همسانی و همراهی می شود. خودی آدمی و هویت انسانی او با محبت شکوفا می شود؛ زیرا محبت گوهر وجود آدمی را جلا می دهد و زنگارهای آن را می زداید و همچون اکسیری انسان را متحول می سازد و به انسان شور و شوق زندگی و فوت و قدرت پایندگی می بخشد و به زندگی معنا می دهد.
رویکرد اسلامی بر خلاف دیدگاه نادینگز، در کنار نقش مؤثر محبت در تربیت، نقش تنبیه را نیز امری لازم می داند؛ زیرا انسان پیوسته در معرض اشتباه و خطاست. اگر انسان به خود نیاید و بیدار نشود و نیروی بازدارنده از شر و فساد را در خود برنینگیزد، چنان در حیوانیت فرو می رود که هیچ موجودی با او قابل قیاس نیست. از این رو، تنبیه درست و طبق آداب، روشی است مناسب برای بیدار کردن و هشیار ساختن و ادب کردن آدمی و جدا ساختن او از بدی و کجی. اگر در این کار اهمال شود و درخت تباهی در وجود آدمی تناور گردد، قطع ریشه های آن بسیار دشوار و ناممکن می شود و انسان | را به هلاکت می رساند (دلشاد تهرانی، ۱۳۹۳، ص۳۰۷). آنان که با مدارا و ملایمت اصلاح نمی شوند، با | تنبیه و مجازاتی نیکو و درست اصلاح می گردند؛ چنان که امیر مؤمنان علیه می فرمایند: «من لم يصلحه | حسن المداره يصلحه حسن المكافاه؛ کسی که با خوش رفتاری اصلاح نشود، با خوب کیفر کردن | اصلاح می گردد، (تمیمی آمدی، ج ۲، ص ۱۷۸).


== مدخل‌های مرتبط ==
== مدخل‌های مرتبط ==
۵۳۰

ویرایش