برابری در فمینیسم: تفاوت میان نسخهها
←تأثیر لیبرالیسم در نظریه برابری
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
دو مؤلفه اصلی نظریه برابری، تأکید بر برابری زن و مرد و انکار تفاوتهای دو جنس است. اصل برابری زن و مرد متأثر از آموزه لیبرالیسم و آرای بزرگان عصر روشنگری، خصوصا دکارت است. دیدگاه فمینیستهای قائل به برابری درباره تفاوتهای دو جنس، ناشی از آموزههای برابریطلبانه لیبرالیسم و نگاه همراه با تحقیر غرب به تفاوتهای میان زنان است. <ref>رودگر، فمینیسم، 1388، ص 127</ref> | دو مؤلفه اصلی نظریه برابری، تأکید بر برابری زن و مرد و انکار تفاوتهای دو جنس است. اصل برابری زن و مرد متأثر از آموزه لیبرالیسم و آرای بزرگان عصر روشنگری، خصوصا دکارت است. دیدگاه فمینیستهای قائل به برابری درباره تفاوتهای دو جنس، ناشی از آموزههای برابریطلبانه لیبرالیسم و نگاه همراه با تحقیر غرب به تفاوتهای میان زنان است. <ref>رودگر، فمینیسم، 1388، ص 127</ref> | ||
==تأثیر لیبرالیسم در نظریه برابری== | ==تأثیر لیبرالیسم در نظریه برابری== | ||
اولین جریانات فمینیسم در بستر لیبرالیسم بهوجود آمد. شعار برابری از | اولین جریانات فمینیسم در بستر لیبرالیسم بهوجود آمد. شعار برابری از آموزههای اصلی لیبرالیسم بود. از نظر لیبرالیسم، عقل و خرد بشر، تنها ملاک برتری انسان نسبت به سایر موجودات است . حقوق طبیعی افراد بر مبنای بهرهمندی از عقل پایهریزی میشود. فمینیستها با جمعبندذی این دیدگاه و آموزه دکارت مبنی بر برابری عقل در تمام انسانها قائل به برابری عقلی زنان و مردان و بالتبع خواهان برابری در منزلت و حقوق بین زن و مرد شدند. <ref>رودگر، فمینیسم، 1388، ص 128</ref> | ||
یکی از بارزترین جلوههای اومانیسم، بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] است که به شدت با [[فمینیسم]] در دوران مدرنیته گره خورده است. [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از ارکان اساسی شکلگیری قوانین مدنی کشورهایی همچون فرانسه پس از انقلاب سال ۱۷۹۱ بوده و با معنای گسترده و وسیع خویش، الهام بخش بسیاری از جنبشهای قرن ۱۹ و ۲۰ در اروپا و آمریکا گردیده است. | یکی از بارزترین جلوههای اومانیسم، بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] است که به شدت با [[فمینیسم]] در دوران مدرنیته گره خورده است. [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از ارکان اساسی شکلگیری قوانین مدنی کشورهایی همچون فرانسه پس از انقلاب سال ۱۷۹۱ بوده و با معنای گسترده و وسیع خویش، الهام بخش بسیاری از جنبشهای قرن ۱۹ و ۲۰ در اروپا و آمریکا گردیده است. | ||
در همینجا، باید خاطر نشان ساخت که بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از بحثهای فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیدهای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است. | در همینجا، باید خاطر نشان ساخت که بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از بحثهای فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیدهای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است. |