زن در مسیحیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰٬۵۵۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
مسیحیت تصریح می کند که میان دو جنس تفاوتی در جوهر انسانی قائل نیست و هم مرد و هم زن را به یک اندازه انسان می داند.<ref>The Social Agenda of the Catholic Church, p.58.</ref> نوع توصیف آدم از حوا (استخوانی از استخوان هایم و گوشتی از گوشتم)<ref>پیدایش 2: 23.</ref> در کنار نام گذاری او به مادر زندگان (از جمله نسل آنها)، همچنین توصیفاتی که از یک تن شدن زن ومرد و اتحاد آنان وجود دارد، می تواند حاکی از هم سرشتی و هم ذاتی دو جنس باشد.<ref>ملاکی 2: 15.</ref>
مسیحیت تصریح می کند که میان دو جنس تفاوتی در جوهر انسانی قائل نیست و هم مرد و هم زن را به یک اندازه انسان می داند.<ref>The Social Agenda of the Catholic Church, p.58.</ref> نوع توصیف آدم از حوا (استخوانی از استخوان هایم و گوشتی از گوشتم)<ref>پیدایش 2: 23.</ref> در کنار نام گذاری او به مادر زندگان (از جمله نسل آنها)، همچنین توصیفاتی که از یک تن شدن زن ومرد و اتحاد آنان وجود دارد، می تواند حاکی از هم سرشتی و هم ذاتی دو جنس باشد.<ref>ملاکی 2: 15.</ref>


==آموزه های جنسیتی مسیحیت==
===زن و متون مقدس مسیحی===
در طول تاریخ، زنان مسیحی از یک سو با منزلت قدسی کتاب مقدس روبرو بوده و از سوی دیگر با بخش هایی از این متن که از نظر آنان ناعادلانه می آمده و نمی توانستند با آن کنار بیایند، در چالش بوده اند.<ref>این چالش به ویژه در بحث ازدواج (پیدایش 2-3 و افسسیان 5) و در بحث موعظه عمومی (اول قرنتیان 33: 14 و اول تیموتائوس 2: 8) خود را نشان داد که متأثر از قوانین مردانه بود.</ref> از سوی دیگر، در کتاب مقدس و یا حداقل در تفسیر مفسران از آن، برداشت های دو گانه زیادی دیده می شود که جدال های فراوانی میان الهی دانان را نیز رقم زده است و گاهی در مسائل جنسیتی نیز منشأ اثر می گذارد. اعتراض به دیدگاه مرد محور کتاب مقدس را، در قرون وسطی و پیش از پیدایش جنبش فمینیسم نیز می توان مشاهده کرد، اما بی تردید حجم و وسعت این انتقادها در دهه های اخیر گسترش چشمگیری یافته است.
====اسوه های دینی و زنان نامدار متون مقدس====
اسوه های دینی، چهره مطلوب و نمادین هر دین هستند که دیگران به تبعیت و برخورداری از صفات و ویژگی های آنان دعوت می شوند و باید بکوشند همانند او شوند. از همین رو عیسی می گوید: «آنچه از من آموخته و پذیرفته اید و هر آنچه از من شنیده و یا در من دیده اید، همان را به عمل آورید، که خدای آرامش با شما خواهد بود».<ref>فیلیپیان 4: 9.</ref>
در تاریخ، نام زنان نامداری با ایام حیات عیسی گره خورده است که نشان دهنده بهره گیری عیسی از ظرفیت های زنان در قیام خود است؛ به عنوان مثال، انجیل یوحنا نقش ویژه ای برای مریم مجدلیه در جریان رستاخیز قائل شده است؛ او اولین کسی است که عیسی را پس از رستاخیز، پیش از حواریون ملاقات کرد. مریم مجدلیه زن بدکاره ای است که عیسی روح ناپاک را از وجود وی بیرون کرده است.<ref>مرقس 16: 1-9؛ لوقا 24: 1-11؛ علیجانی، زن در آیین مسیحیت، ص171.</ref>
در برهه های دیگر تاریخ مسیحیت، از جمله در دوران حواریون و رسولان مسیحی، زنان همچنان نقشی جدی داشتند؛ به عنوان نمونه، پولس طی نامه خود به رومیان، در درودهایش به اعضای کلیسا، در کنار هجده مرد، از شانزده زن نام می برد و در نامه به فیلیپیان،<ref>فیلیپیان 2: 43.</ref> دو زن را معرفی می کند که هم عرض او که همچون او به موعظه و تعلیم پرداخته اند. وی از زنی به نام جونیا<ref>Junia</ref> به عنوان رسول نام می برد و از زن برجسته ای به نام فوبی<ref>phobe</ref> به عنوان خادم کلیسا و معاون خود<ref>رومیان 16: 7</ref> یاد می کند.<ref>رویتر، «زن در مسیحیت»، هفت آسمان، ش18.</ref> همچنین پولس از پرسکلا به عنوان همکار خود نام می برد.<ref>رومیان 3: 16.</ref>
نکته حائز اهمیت دیگر این است که علی رغم نقش آفرینی زنان در دوران نخستین مسیحیت، گزارش های محدودی از زنان در متون دینی مسیحی وجود دارد و کمتر در نقش اسوه های دینی معرفی شده اند؛ گویی در مسیحیت صرفا با یک اسوه مواجه هستیم: «عیسی». ممکن است گفته شود جایگاه مریم نیز برجسته و در حد یک اسوه است و بی شک امروزه مسیحیت از یک مرد (عیسی) در کنار یک زن (مریم) به صورت جدی سخن می گوید و برجسته سازی ویژگی های زنانه او تأکید دارد؛<ref>برانتل، آیین کاتولیک، ترجمه حسن قنبری، ص89.</ref> ولی تاریخ مسیحیت گواهی می دهد مریم در قرن های اخیر است که این جایگاه را یافته و در گذشته بدون تردید در حد یک الگو در کنار عیسی و حواریون نبود.
====زن در اندیشه مفسران متون مسیحی====
در نوشته های آبای کلیسا و مفسران و رهبران مسیحی، جملات منفی در خور توجهی در تبیین منزلت و جایگاه زنان دیده می شود<ref>برای مشاهده دیدگاه های منفی اندیشمندان غربی و مسیحی درباره زن، ر.ک: کونگ، زن در مسیحیت، ترجمه حمید بخشنده، ص118 و 119. همچنین برای ملاحظه برخی جملات منفی آگوستین، ر.ک: شریف عبدالعظیم، زن در اسلام، مسیحیت و یهودیت، ص27. برای مشاهده دیدگاه های آکویناس، ر.ک: همان؛ و نیز، نیلچی زاده، زن، عرفان، دینداری؛ و Encyclopedia of Catholicism, frank. k. Flinn, p. 639 و جملات منفی ترتولیان: ر.ک: Women in the World Religion, Arvind. Sharma, p.209 Women in the World</ref>  و البته تعداد کمتری نیز به تمجید و تحسین زنان مبادرت کرده اند. نباید از نظر دور داشت که به تعبیر هانس کونگ ، از الهی دانان برجسته معاصر مسیحی، کلیسای روم در محروم نگاه داشتن زنان، به «سنت کلیسایی» استناد می کند<ref>کونگ، زن در مسیحیت، ترجمه حمید بخشنده، ط12.</ref> و معنای این استناد این است که هرچه در طول تاریخ مسیحیت، رهبران و پاپ های مرد و شوراهای کلیسایی با حضور مردان تشکیل شده، تصویب و بیان کرده اند، امروز نیز حجت است. در ادامه به برخی دیدگاه های منفی مهم ترین آبای کلیسا و رهبران مسیحیت درباره زن می پردازیم: ترتولیان -از آبای مسیحی- خطاب به زن می گوید: «تو دروازه شیطانی! تو آن کسی را که شیطان جرئت نداشت از رو به رو مورد حمله قرار دهد، مجاب کردی. به سبب تو بوده که پسر خدا ناگزیر به مردن شد. تو باید پیوسته جامه سوگ و ژنده به تن داشته باشی».<ref>دوبوار، جنس دوم، ترجمه قاسم صنوعی، ج1، ص159.</ref> ترتولیان معتقد بود زنان در عقل و اراده ضعیف ترند و در همه چیز محتاج مردان هستند و مردان فقط برای تولید مثل به زنان نیاز دارند.<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج4، ص 1311.</ref> آگوستین نیز که او را می توان برترین عالم مسیحی دانست، معتقد بود: «زن حیوانی است که نه استحکام دارد و نه استواری؛ زن از بدی تغذیه می کند و سرآغاز همه دعاوی و مخالفت هاست و طریق هرگونه فساد اخلاقی است».<ref>همان، ص 28 و 168.</ref> وی معتقد بود زن، فقط زمانی صورت خدا را دارا خواهد بود که با مرد (که سرور وی است) همراه باشد و این در حالی است که مرد صورت خدا را صرف نظر از ارتباطش با زن، دارا می باشد. او مرد را صورت انسانیت حقیقی و زن را پایین تر و غیر کامل دانست.<ref>رادفور رویتر، «زن در مسیحیت»، هفت آسمان، ش 18.</ref> همچنین آکویناس طبیعت بیولوژیک و روانی زن را پست تر، وی را از لحاظ جسمانی ضعیف تر، فاقد کنترل اخلاقی بر خود، و از نظر قوای عقلانی پایین تر می دانست.<ref>همان</ref> او بیان می داشت زن دارای نوعی نقص، و مردی ناقص است و موجودی عرضی و تبعی است و زن به علت ضعف طبیعت، اعم از عقل و بدن، تابع مرد است و مرد آغاز و انجام اوست.
البته معتقدات آکویناس دارای جنبه های مثبتی نیز بود و وی اظهار می کرد زن مانند مرد به صورت خدا آفریده شده است و به طور کلی دارای شأن برابر با مرد است و سرنوشت ابدی روح زن همانند مرد است. او تأکید می کرد خداوند زن را فقط برای تولید مثل نیافریده، بلکه برای زندگی مشترک نیز آفریده است.<ref>کونگ، زن در مسیحیت، ص66.</ref> ویل دورانت -تاریخ نگار شهیر- در کتاب خود بیان داشته که اندیشمندان مسیحی قرون وسطی، همچون یوحنای زرین دهان، درباره زن این گونه می اندیشیدند: «شری ضروری، وسوسه ای طبیعی، مصیبتی مطلوب، خطری خانگی، جذابیتی مهلک و آسیبی رنگارنگ...».<ref>دورانت، تاریخ تمدن، ج 4، ص111.</ref> 
====خوانش ها و تفاسیر از جایگاه زن در متون مقدس====
پس از مطالعه 148 آیه از عهد جدید که درباره زنان است و فرازهایی از عهد عتیق که مرتبط با زنان و مورد پذیرش مسیحیت است، برخی، الهیات و متون مقدس مسیحی را ناجنسیت گرا، برخی به شدت جنسیت گرا، و عده ای، تنها بخشی از آن را جنسیت گرا می دانند.
مدافعان دیدگاه کم نقشی یا بی نقشی جنسیت در متون مسیحی بر این باورند که یا نمی توان این متون را دارای رویکرد جنسیتی، مرد سالار و زن ستیز دانست و یا اگر خرده نگاه های جنسیتی و موجب تنقیص یک جنس وجود دارد، باید تأویل و توجیه شوند. آن دسته از عبارات کتاب مقدس که به نوعی بتوان تنقیص زنانگی را از آن برداشت کرد، بیشتر ناظر به حوزه شریعت و مربوط به عهد عتیق است که در عهد جدید کنار گذارده شده است. از سوی دیگر، برخی جملات به ظاهر ضد زن از بزرگان مسیحی همچون پولس را باید در فضای حاکم بر همان دوران تحلیل کرد؛ مثلا تحذیر او از ایفای نقش های منفی و شرارت آلود زنان، واکنش به شرایط آن عصر بوده است که در آن، از زنان سوء استفاده می شده است.<ref>New Chatholic Encyclopedia, for the Catholic University of America Press, p.815.</ref> همچنین از منظر آنان، در تصویر عهد جدید، دیگر از آن شدت تأکید بر نقش حوا در گناه نخستین و ورود شرارت به عالم خبری نیست؛ اینکه عیسی (خدا)، مولود یک «زن» است<ref>غلاطیان 4: 4.</ref> و یک زن در جایگاه «مادر خدا» قرار می گیرد، خود نشان دهنده منزلت زن در مسیحیت و بالاترین دلیل بر جایگاه متعالی این جنس است. همچنین اینکه بر امکان نجات زنان در عهد جدید تأکید شده <ref>اول تیموتائوس 15: 2.</ref> و اناجیل در تصویر حضور پررنگ زنان در پای صلیب دارای اشتراک هستند، نشان از نقش زنان دارد. آنها حمایت مالی زنان از عیسی و پیروان او<ref>لوقا 3: 8.</ref> را نشان دهنده استقلال مال زنان و امکان دخل و تصرف آنان در اموال خود دانسته و زنده کردن و شفای بیماری های جسمی و روانی زنان<ref>مرقس 1: 29-30 و 5: 21-43؛ متی 8: 14-15 و 9: 18-26؛ لوقا 4: 38-39 و 40: 8-56 و ... .</ref> و آمرزش زن بدکاره<ref>یوحنا 8: 1-11.</ref> را گواهی بر توجه عیسی و عهد جدید به زنان می دانند. در متون دینی، در هنگام دستور مسیح به اطاعت فرزندان از والدین، از مادر در کنار پدر نام برده می شود.<ref>افسسیان 1: 6 و مرقس 19: 18.</ref> از نظر آنان، ذکر نام زنان در شجره نامه عیسی و نیز نسبت دادن شجره عیسی به مریم در لوقا، نشانه ای دیگر از ارتقای جایگاه زنان در عهد جدید است.<ref>New Chatholic Encyclopedia, p.829-830. </ref> در متون مسیحی تأکید می شود مرد نباید زن را یک ابزار لذت جنسی و بهره کشی ببیند.<ref>Apostolic Letter: Mulieris Dignitatem: Dignity And Vocation of the Women, John Paul II, s 14.</ref> همچنین بیان شده اینکه پولس، مرد را سر زن دانسته،<ref>اول قرنتیان 3: 11.</ref> نشانه برتری مرد نیست؛ زیرا گرچه فرماندهی بدن با سر است، سر بدون تن نمی تواند این کار را انجام دهد. آگوستین نیز تصریح کرده: «جنسیت زن و مرد موجب تفاوتشان در دریافت عنایات الهی نمی گردد».<ref>آگوستین، اعترافات، ترجمه سایه میثمی، ص 457.</ref> ژان پل دوم نیز ضمن تصریح به برابری زن و مرد، ادله خود را چنین طرح می کند: «زیرا هر دو تشبه به خداوند دارند و هر دو قابلیت دریافت حقایق الهی و فیض و محبت روح القدس را دارند و هر دو برخوردار از قدرت دست یازی به رؤیت سعیده و آمرزش بخش می باشند».<ref>Apostolic Letter: Mulieris Dignitatem: Dignity And Vocation of the Women, John Paul II, s 16.</ref> کلیسا تأکید می کند: «استعدادها به یکسان تقسیم نشده اند» و به همین دلیل شاهد تفاوت ها هستیم،<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 422.</ref> ولی تصریح می کند که این تمایزها در قالب مدل «مکملیت» توجیه پذیر است. بر پایه این مدل، مرد به تنهایی موجودی است ناکامل، باید دومی (زنی) بیاید تا سعید شود.<ref>طالبی، «نقش کتاب مقدس و ارباب کلیسا در ظهور فمنیسم»، بخش3، کتاب زنان، ش32، به نقل از: مشایخی، لئون یرونسویک، اندیشه ها و رسالات پاسکال، ص190.</ref>
در مقابل، مدافعان دیدگاه جنسیت گرایی و فرودست پنداری زن در الهیات مسیحی، بر این عقیده اند که میان دین مسیحیت فعلی و حقوق زنان نمی توان هیچ گونه آشتی برقرار کرد و نظرات علمای دینی و متون مقدس درباره زنان پذیرفتنی نیست.<ref>واگرایی و تنافر میان الهیات زنانه و مسیحیت، تا بدان حد است که افرادی مانند دافنه هامپسون، به این جمع بندی رسیده اند که جنبش دفاع از حقوق زنان و سنت مسیحی آشتی ناپذیرد؛ به عنوان مثال، این دسته از منتقدان، به انگاره خدای مذکر مسیحی تاخته و آن را از اجزای جدایی ناپذیر مسیحیت دانسته ند.</ref> افراد دیگری از این طیف، گرچه با قائلان به وجود انگاره های جنسیتی و تأثیر آنها بر جایگاه فرودست زنان هم نوا هستند، راه را در نفی مطلق مسیحیت ندانسته، به دنبال اصلاحگری در آن هستند. اینکه پیام مسیح پس از رستاخیز، نخست به زنان اعلان شده است نه مردان، هسته اصلی و بنیادین مبانی تجدید نظر خواهانه این گروه است.<ref>ر.ک: لوقا 10: 24 و متی 7: 28.</ref> آنان فرودستی زنان و ریاست مردان را حاصل لعن الهی میدانند و معتقدند که با فدا شدن مسیح، بشریت از نفرین گناه آزاد شد و دیگر، زنان تحت رهبری و سلطه مردان نیستند؛ به عنوان مثال، آنان وجود محدودیت هایی همچون منع زنان از سخن گفتن در کلیسا در رسائل شبانی <ref>Pastoral Epistles.</ref> را استمرار حاکمیت ادبیات عهد عتیق در دوران عهد جدید می دانند که باید امروزه این محدودیت ها را کنار گذارد.
===قوانین کلیسایی مرتبط با زن و خانواده===
علی رغم کم نقشی شریعت در مسیحیت، با برخی احکام مرتبط با زنان و خانواده در این دین مواجه هستیم. در آیین های کلیسایی صرفا مردان می توانند دست گذاری شوند<ref>به موجب این مراسم، شخص صلاحیت احراز مناصب کلیسایی (مفام های روحانیت دینی: شماس، کشیش و اسقف) و انجام موعظه و آیین های دینی را می یابد. روحانی دینی واسطه دریافت فیض از خدا به بشر است و بخشی از شعائر فقط به دست او باید انجام شود. پروتستان ها نیز آدابی را برای انتصاب روحانیون دینی اجرا می کنند، اما به آن به عنوان یکی از شعائر مقدس دینی نمی نگرند: زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص322.</ref> از سوی دیگر، بخشی از این قوانین با محوریت اخلاق جنسی و صیانت از خانواده هستند. عیسی تأکید می کند: «شنیده اید که به اولین گفته شد زنا مکن؛ لیکن من به شما می گویم هرکس به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا کرده است».<ref>متی 5: 27-28.</ref> در آموزه ها و متون دینی مسیحی، استمنا، رابطه جنسی با محارم، زنا، همخوابگی، ازدواج های آزمایشی، روابط آزاد جنسی، هرزه نگاری، روسپیگری و تجاوز به عنف در زمره گناهان محسوب شده است. هم جنس بازی نیز سبب فساد شدید و انحرافی ذاتی توصیف شده است. گرچه مسیحیت، پرداخت عنان گسیخته به لذت جنسی (شهوت) را نیز در زمره گناهان جنسی برمی شمرد، در مقایسه با شریعت یهودی مجازات های سهل گیرانه ای را در قبال این معاصی اعمال ، و به بیان مخالف پاک دامنی و منزلت خانواده بودن این گناهان بسنده می کند.<ref>جمعی از اساقفه، تعالیم کلیسای کاتولیک، ترجمه: احمد رضا مفتاح و دیگران، بندهای 2351-2359 ، ص 613-614 و بندهای 2388- 2391، ص 622- 623.</ref>


==نگاه مسیحیت به مسئله جنسی==
==نگاه مسیحیت به مسئله جنسی==
۴۰۰

ویرایش