اخلاق فمینیستی: تفاوت میان نسخهها
←فلاسفه متقدم
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
فضیلت در اندیشههای اخلاقی افلاطون و ارسطو، با صفاتی مثل: شجاعت، جنگاوری، غرور، عدالت، خویشتنداری و [[نیروی مردانه]] همراه است. از باب نمونه ارسطو به عنوان یکی از اولین کسانی که به بحث از اخلاق، فضیلت و سعادت پرداخته در کتاب سیاستش صراحتاً عنوان میکند که برده و [[زن]] و کودک هر یک فضائل مخصوص به خود را دارند و هیچ کدامشان نمیتوانند وارد عرصه دیگری شوند. ارسطو این پرسش را مطرح میکند که آیا برده غیر از خِصال (ویژگیهای) خودش که به عنوان ابزار خدمتگزاری در اختیارش قرار میدادند، میتواند فضیلت گرانمایهتری مثل میانهروی، دلیری و دادگری را داشته باشد، یا فقط فضایلش در خدمت بدنی خلاصه شدند؟ارسطو همین سوال را درباره [[زن]] و کودک هم مطرح میکند و توضیح میدهد که آیا فضیلت کسانی که طبعاً فرمانروا هستند و فضیلت کسانی که طبعا فرمانبُردار هستند یکسان است؟<ref>ارسطو، سیاست، 1364، ص 1260، الف 5.</ref> | فضیلت در اندیشههای اخلاقی افلاطون و ارسطو، با صفاتی مثل: شجاعت، جنگاوری، غرور، عدالت، خویشتنداری و [[نیروی مردانه]] همراه است. از باب نمونه ارسطو به عنوان یکی از اولین کسانی که به بحث از اخلاق، فضیلت و سعادت پرداخته در کتاب سیاستش صراحتاً عنوان میکند که برده و [[زن]] و کودک هر یک فضائل مخصوص به خود را دارند و هیچ کدامشان نمیتوانند وارد عرصه دیگری شوند. ارسطو این پرسش را مطرح میکند که آیا برده غیر از خِصال (ویژگیهای) خودش که به عنوان ابزار خدمتگزاری در اختیارش قرار میدادند، میتواند فضیلت گرانمایهتری مثل میانهروی، دلیری و دادگری را داشته باشد، یا فقط فضایلش در خدمت بدنی خلاصه شدند؟ارسطو همین سوال را درباره [[زن]] و کودک هم مطرح میکند و توضیح میدهد که آیا فضیلت کسانی که طبعاً فرمانروا هستند و فضیلت کسانی که طبعا فرمانبُردار هستند یکسان است؟<ref>ارسطو، سیاست، 1364، ص 1260، الف 5.</ref> | ||
ارسطو تأکید میکند که فرمانرواها که همان [[ | ارسطو تأکید میکند که فرمانرواها که همان [[مردان]] شهروندِ آزادِ آتن هستند با فرمانبردارها که سه دسته برای آنها مطرح میکنند ([[زن]] و برده و کودک) با هم تفاوت کیفی دارند و طبیعتاً باید بین فضائل این دو دسته فرق باشد. | ||
لذا یک [[سوگیری جنسیتی]] در اخلاق در اندیشه ارسطو مشهود است. اگر خود مفهوم فضیلت به عنوان مفهوم کانونی فلسفه اخلاق بررسی شود، غالباً به ندرت بهعنوان [[صفت زنانه]] به کار برده میشود؛ [[زن خوب]]، [[زن پاکدامن]] و [[زن فروتن]] و خود کلمه فضیلت یک رویکرد [[مردانه]] دارد. لذا [[زنها]] در عقبه نظریهی اخلاقی غرب، غالباً نادیده گرفته شدند. [[مرد آزاد]] و [[مرد قدرتمند]]، موجودی است که مستعد و سزاوار پروراندن ملکات اخلاقی است. در این تفکر خانه، در خدمت نهاد بزرگتر جامعه است. [[زنها]] و کودکها از آن جهتی که در خانه هستند باید به گونهای عمل کنند که منافع نهاد بزرگتر اجتماع تأمین شود ولو به قیمت از دست رفتن اختیار و ارادهی آزاد آنها باشد. این روند تحقیر نسبت به [[زنها]]، به عنوان اینکه در خانه مشغول هستند تا قرن 18 و 19 ادامه دارد. <ref>ارسطو، سیاست، 1364، ص 1259، ب 2.</ref> | لذا یک [[سوگیری جنسیتی]] در اخلاق در اندیشه ارسطو مشهود است. اگر خود مفهوم فضیلت به عنوان مفهوم کانونی فلسفه اخلاق بررسی شود، غالباً به ندرت بهعنوان [[صفت زنانه]] به کار برده میشود؛ [[زن خوب]]، [[زن پاکدامن]] و [[زن فروتن]] و خود کلمه فضیلت یک رویکرد [[مردانه]] دارد. لذا [[زنها]] در عقبه نظریهی اخلاقی غرب، غالباً نادیده گرفته شدند. [[مرد آزاد]] و [[مرد قدرتمند]]، موجودی است که مستعد و سزاوار پروراندن ملکات اخلاقی است. در این تفکر خانه، در خدمت نهاد بزرگتر جامعه است. [[زنها]] و کودکها از آن جهتی که در خانه هستند باید به گونهای عمل کنند که منافع نهاد بزرگتر اجتماع تأمین شود ولو به قیمت از دست رفتن اختیار و ارادهی آزاد آنها باشد. این روند تحقیر نسبت به [[زنها]]، به عنوان اینکه در خانه مشغول هستند تا قرن 18 و 19 ادامه دارد. <ref>ارسطو، سیاست، 1364، ص 1259، ب 2.</ref> | ||
===[[فمینیستها]]=== | ===[[فمینیستها]]=== | ||
مری ولستون کرافت و [[جان استوارت میل]] خلقیاتی که جامعه به [[زنها]] نسبت میداد را غیراصیل و غیرواقعی و ساخته فرهنگ و اجتماع میدانستند. آنان اولین کسانی هستند که درصدد رفع فروتری از [[اخلاق زنانه]] هستند. کرافت مدعی شد [[فضایل زنانه]] و [[مردانه]] برخلاف آن چیزی که تا الان تصور میشد، یکسان هستند و نظام اخلاقی سنتی غرب یک خطائی کرده که دو جور فضیلت را برای [[زنها]] و [[مردها]] مطرح میکند. [[میل]] هم همین مسئله را به عنوان خطای جوامع قبلی معرفی میکند و میگوید معیار دوگانه نداریم. معیار یکسانی برای سنجش ویژگیهای اخلاقی [[زنها]] و [[مردها]] داریم. | مری ولستون کرافت و [[جان استوارت میل]] خلقیاتی که جامعه به [[زنها]] نسبت میداد را غیراصیل و غیرواقعی و ساخته فرهنگ و اجتماع میدانستند. آنان اولین کسانی هستند که درصدد رفع فروتری از [[اخلاق زنانه]] هستند. کرافت مدعی شد [[فضایل زنانه]] و [[مردانه]] برخلاف آن چیزی که تا الان تصور میشد، یکسان هستند و نظام اخلاقی سنتی غرب یک خطائی کرده که دو جور فضیلت را برای [[زنها]] و [[مردها]] مطرح میکند. [[میل]] هم همین مسئله را به عنوان خطای جوامع قبلی معرفی میکند و میگوید معیار دوگانه نداریم. معیار یکسانی برای سنجش ویژگیهای اخلاقی [[زنها]] و [[مردها]] داریم. |