پرش به محتوا

محمدالغزالی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۲
خط ۳۷: خط ۳۷:
دیدگاه غزالی در  مساله زن با تبیین حقوق و وظایف زن و مرد آغاز می‌شود. غزالی معتقد است دین اسلام برای هر کدام از این دو نوع، وظایف و حقوق ویژه ای مشخص کرده است که بر طبق جنسیت آنها صورت گرفته است؛ به عنوان مثال: . وجوب نماز و روزه بر هر دو و عدم وجوب آن برای زن در مواقع عادت و زایمان ، شهادت دو زن در برابر شهادت یک مرد، تامین معاش زندگی بر عهده ای مرد، دوبرابر بودن ارث مرد، مقدم بودن مرد در برخی از مناصب حکومتی و نظامی......
دیدگاه غزالی در  مساله زن با تبیین حقوق و وظایف زن و مرد آغاز می‌شود. غزالی معتقد است دین اسلام برای هر کدام از این دو نوع، وظایف و حقوق ویژه ای مشخص کرده است که بر طبق جنسیت آنها صورت گرفته است؛ به عنوان مثال: . وجوب نماز و روزه بر هر دو و عدم وجوب آن برای زن در مواقع عادت و زایمان ، شهادت دو زن در برابر شهادت یک مرد، تامین معاش زندگی بر عهده ای مرد، دوبرابر بودن ارث مرد، مقدم بودن مرد در برخی از مناصب حکومتی و نظامی......
از نظر غزالی، این تفاوت ها به هیچ عنوان مکانت انسانی زن را خدشه دار نمی کند، زیرا براساس فطرت و تفاوت های جنسی و رفتارهای آنها صورت گرفته است؛ «آنچه مایه تأسف است اینکه برخی زنان مردنما خواهان چیزی هستند که برای آنها نیست و برخی از مردان خواهان سوء استفاده از زنان با اعطای حقوق بیشتر به آنها هستند. تساوی کامل زن و مرد جفا به زن و مرد هر دو است؛ جفا به مرد است که سنگینی وظیفه او را نادیده گرفته است و جفا به زن است که طبیعت توان و قدرت وی لحاظ نشده است». <ref>محمد الغزالی، حقوق الانسان بین تعالیم الاسلام و اعلان الامم المتحده، ص 12.</ref>
از نظر غزالی، این تفاوت ها به هیچ عنوان مکانت انسانی زن را خدشه دار نمی کند، زیرا براساس فطرت و تفاوت های جنسی و رفتارهای آنها صورت گرفته است؛ «آنچه مایه تأسف است اینکه برخی زنان مردنما خواهان چیزی هستند که برای آنها نیست و برخی از مردان خواهان سوء استفاده از زنان با اعطای حقوق بیشتر به آنها هستند. تساوی کامل زن و مرد جفا به زن و مرد هر دو است؛ جفا به مرد است که سنگینی وظیفه او را نادیده گرفته است و جفا به زن است که طبیعت توان و قدرت وی لحاظ نشده است». <ref>محمد الغزالی، حقوق الانسان بین تعالیم الاسلام و اعلان الامم المتحده، ص 12.</ref>
غزالی میگوید : «در مکانت اسلام در رابطه با زن همین بس که آداب جاهلی مربوط به زنان را یکجا دفع و نفی کرد و آیات بسیاری را در بیان اهمیت جایگاه زن در جامعه نازل کرد. پیامبر اکرم نیز در سنت عملی خود به زنان بسیار ارج می نهاد؛ یکی از درهای مسجد پیامبر به زنان اختصاص یافته بود تا در نماز جماعت شرکت جویند». <ref>محمد الغزالی، اخلاق اسلامی، ترجمه محمود ابراهیمی،، ص 29؛ محمد الغزالی، السنه النبویه بین اهل الفقه و اهل الحدیث، القاهره: دارالشروق، 1998، ص 100</ref>.  از این رو غزالی به تجدید نظر در آراء فقهای پیش از خود پرداخته  و  دیدگاه خویش را مطرح می‌نماید. غزالی براساس فقه حنفی دیه زن و مرد را برابر دانسته و نظریه تنصیف دیه زن را دارای یک خلأ فکری و عیب اخلاقی می داند. محمد الغزلی، السنه النبویه...، ص 53.
 
غزالی میگوید : «در مکانت اسلام در رابطه با زن همین بس که آداب جاهلی مربوط به زنان را یکجا دفع و نفی کرد و آیات بسیاری را در بیان اهمیت جایگاه زن در جامعه نازل کرد. پیامبر اکرم نیز در سنت عملی خود به زنان بسیار ارج می نهاد؛ یکی از درهای مسجد پیامبر به زنان اختصاص یافته بود تا در نماز جماعت شرکت جویند». <ref>محمد الغزالی، اخلاق اسلامی، ترجمه محمود ابراهیمی،، ص 29؛ محمد الغزالی، السنه النبویه بین اهل الفقه و اهل الحدیث، القاهره: دارالشروق، 1998، ص 100</ref>.  از این رو غزالی به تجدید نظر در آراء فقهای پیش از خود پرداخته  و  دیدگاه خویش را مطرح می‌نماید. غزالی براساس فقه حنفی دیه زن و مرد را برابر دانسته و نظریه تنصیف دیه زن را دارای یک خلأ فکری و عیب اخلاقی می داند. <ref>محمد الغزلی، السنه النبویه...، ص 53.</ref>
 
وی همچنین  ـ برخلاف نظر افراطی وهابی ـ پوشش دست و صورت را  نیز وجاجب نمی‌داند. در باب آموزش و تحصیل هم می گوید: زنان  نیز مانند مردان دارای آزادی اندیشه و حق تعلیم و تعلم  دارند. از نظر وی، حدیث منع زنان از یادگیری سواد (که بنیادگرایان وهابی بر آن تأکید دارند)، یک حدیث جعلی است، زیرا اگر قرار است نصف امت بی سواد، جاهل و نادان باشند، تربیت و رشد نسل امت چگونه خواهد بود؟ غزالی نظامی تعلیمی ـ تربیتی را برای زنان پیشنهاد می کند که اساسا توجه زیادی به مسئولیت های خانوادگی در آن ملحوظ شده است. از این منظر غزالی بی تاب است تا اثبات کند که اسلام سهم اجتماعی و سیاسی فعالی به زنان واگذار کرده است، ولی در عمل او اشتغال زن در مشاغل اجتماعی و سیاسی را مخالفت با عفت او می داند که موجب می شود از خانه و کاشانه خود دور باشند که همه اینها مشکلات را برای آنها به وجود می آورد.
وی همچنین  ـ برخلاف نظر افراطی وهابی ـ پوشش دست و صورت را  نیز وجاجب نمی‌داند. در باب آموزش و تحصیل هم می گوید: زنان  نیز مانند مردان دارای آزادی اندیشه و حق تعلیم و تعلم  دارند. از نظر وی، حدیث منع زنان از یادگیری سواد (که بنیادگرایان وهابی بر آن تأکید دارند)، یک حدیث جعلی است، زیرا اگر قرار است نصف امت بی سواد، جاهل و نادان باشند، تربیت و رشد نسل امت چگونه خواهد بود؟ غزالی نظامی تعلیمی ـ تربیتی را برای زنان پیشنهاد می کند که اساسا توجه زیادی به مسئولیت های خانوادگی در آن ملحوظ شده است. از این منظر غزالی بی تاب است تا اثبات کند که اسلام سهم اجتماعی و سیاسی فعالی به زنان واگذار کرده است، ولی در عمل او اشتغال زن در مشاغل اجتماعی و سیاسی را مخالفت با عفت او می داند که موجب می شود از خانه و کاشانه خود دور باشند که همه اینها مشکلات را برای آنها به وجود می آورد.
بنابراین، آموزش و پرورش زنان، نه برای اکتساب شغل و اشتغال در آینده، بلکه برای تواناسازی آنهاست تا وظایف خویش را در قبال خانواده انجام دهند و به مردان در انجام وظایف یاری برسانند.<ref> حمید عنایت، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، بهاءالدین خرمشاهی، ، ص 4 ـ 162. به نقل از کتاب من هنا نبداء، صص 200 ـ 180</ref>
بنابراین، آموزش و پرورش زنان، نه برای اکتساب شغل و اشتغال در آینده، بلکه برای تواناسازی آنهاست تا وظایف خویش را در قبال خانواده انجام دهند و به مردان در انجام وظایف یاری برسانند.<ref> حمید عنایت، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، بهاءالدین خرمشاهی، ، ص 4 ـ 162. به نقل از کتاب من هنا نبداء، صص 200 ـ 180</ref>
غزالی می گوید: «آشکارا می گویم که خارج ساختن زن از خانه برای کارهای زراعی، صناعی، تجاری و... به هیچ عنوان شایسته او نیست و موجب تقویت او نمی شود؛ بلکه اسلام در حد محدود و مقبول، ورود زن در دستگاه اداری را متناسب با شأن و توانایی او قبول دارد. بهترین حالت برای زن به عهده گرفتن تربیت خانه و خانواده است؛ این امر نه صرفا از شرع، بلکه منتج از طبیعت است. عن النبی: المرأه راعیه فی بیت زوجها و مسئوله عن رعیتها. <ref>محمد الغزالی، حقوق الانسان...، ص 130</ref>
غزالی می گوید: «آشکارا می گویم که خارج ساختن زن از خانه برای کارهای زراعی، صناعی، تجاری و... به هیچ عنوان شایسته او نیست و موجب تقویت او نمی شود؛ بلکه اسلام در حد محدود و مقبول، ورود زن در دستگاه اداری را متناسب با شأن و توانایی او قبول دارد. بهترین حالت برای زن به عهده گرفتن تربیت خانه و خانواده است؛ این امر نه صرفا از شرع، بلکه منتج از طبیعت است. عن النبی: المرأه راعیه فی بیت زوجها و مسئوله عن رعیتها. <ref>محمد الغزالی، حقوق الانسان...، ص 130</ref>
آزادی شغلی برای زنان تا وقتی است که به رکن خانواده لطمه وارد نشود؛ یکی از این صدمات بردن کودکان به پرورشگاه و یا گذاشتن آنها در خانه نزد خدمتکار است. غزالی در نهایت نظر خود را این گونه خلاصه می کند که زن در چهار حالت می تواند کار کند؛ ضمن اینکه از نظر شرع و اجتماع، کار زن امری اصیل نیست، بلکه استثنایی است:
آزادی شغلی برای زنان تا وقتی است که به رکن خانواده لطمه وارد نشود؛ یکی از این صدمات بردن کودکان به پرورشگاه و یا گذاشتن آنها در خانه نزد خدمتکار است. غزالی در نهایت نظر خود را این گونه خلاصه می کند که زن در چهار حالت می تواند کار کند؛ ضمن اینکه از نظر شرع و اجتماع، کار زن امری اصیل نیست، بلکه استثنایی است:
یکم. زن دارای نبوغ خاصی باشد که شبیه آن در مردان و زنان دیگر کم باشد و مصلحت اجتماعی ایجاب کند که زن به شغل خاصی متناسب با نبوغش دست یازد.
یکم. زن دارای نبوغ خاصی باشد که شبیه آن در مردان و زنان دیگر کم باشد و مصلحت اجتماعی ایجاب کند که زن به شغل خاصی متناسب با نبوغش دست یازد.
خط ۴۶: خط ۵۰:
سوم. اگر زن کاری کند که در آن کار همکار شوهرش باشد و او را یاری رساند؛ مانند همکاری زن در روستاها با مرد در امور کشاورزی و دامداری.
سوم. اگر زن کاری کند که در آن کار همکار شوهرش باشد و او را یاری رساند؛ مانند همکاری زن در روستاها با مرد در امور کشاورزی و دامداری.
چهارم. اگر چاره ای نباشد مگر کار کردن برای تأمین مخارج خانه، در مواردی که شوهر توانایی کار ندارد (البته اسلام کار را برای چنین زنانی لازم نکرده، بلکه مقرر داشته از بیت المال به آنها خرجی داده شود).<ref> محمد الغزالی، السنه النبویه...، ص 138 - 131.</ref>
چهارم. اگر چاره ای نباشد مگر کار کردن برای تأمین مخارج خانه، در مواردی که شوهر توانایی کار ندارد (البته اسلام کار را برای چنین زنانی لازم نکرده، بلکه مقرر داشته از بیت المال به آنها خرجی داده شود).<ref> محمد الغزالی، السنه النبویه...، ص 138 - 131.</ref>
در باب ریاست و تسلط مرد در امور خانه و اجتماع غزالی می گوید: آیه «مردان بر زنان مسلط هستند، فقط در امور مربوط به خانه و خانواده است».<ref> محمد الغزالی، السنه النبویه، ص 102 و ص 95.</ref>
در باب ریاست و تسلط مرد در امور خانه و اجتماع غزالی می گوید: آیه «مردان بر زنان مسلط هستند، فقط در امور مربوط به خانه و خانواده است».<ref> محمد الغزالی، السنه النبویه، ص 102 و ص 95.</ref>
  لذا  آزادی سیاسی در معنای انتقاد از حکومت و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر، برای هر دو جنس زن و مرد یکسان است؛  از همین رو زنان در طول تاریخ به اموری چون بیعت، هجرت و حتی جنگ اقدام کرده اند؛ زنان در عقبه کبری در موسم حج با پیامبر بیعت کردند.. محمد الغزالی، السنه النبویه ص 120.
  لذا  آزادی سیاسی در معنای انتقاد از حکومت و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر، برای هر دو جنس زن و مرد یکسان است؛  از همین رو زنان در طول تاریخ به اموری چون بیعت، هجرت و حتی جنگ اقدام کرده اند؛ زنان در عقبه کبری در موسم حج با پیامبر بیعت کردند.<ref> محمد الغزالی، السنه النبویه ص 120.</ref>
غزالی درباره تولی مناسب حکومتی توسط زنان رأی ثابتی ندارد؛ در مجموع او نظریه ای سه مرحله ای ارائه داده است؛ او در ابتدا معتقد است که اسلام کفایت زن را برای تولی مناصب سیاسی، به ویژه منصب ریاست حکومت نمی پذیرد و از مسلمین خواسته از این اقدام جلوگیری کنند او در مرحله بعد و در آثار بعدی خود، چنان که یکی از شارحان آرای او گفته است، تولی مناصب سیاسی و اجتماعی برای زنان را تا آنجا که با طبیعت آنها سازگار باشد، بلامانع می داند و به دوران حکومت عمر استناد می کند که او منصب قضاوت را به زنی به نام شفاء واگذار کرد؛ از همین رو حدیث مذکور از پیامبر را در معنای خلافت تفسیر می کند؛ یعنی زنان به جز خلافت عظمی، می توانند همه مناصب را پذیرا باشند.<ref> عبدالحلیم عویس، الشیخ محمد الغزالی، تاریحه و جهوده و آرائه،ص 45</ref>. غزالی با استناد به اینکه در این مورد نص صریحی وارد نشده، در نهایت مسئله ولایت و حکومتداری زن را مسئله ای اختلافی می داند که در ردّ و ثبوت آن اجماعی نیست؛ البته غزالی تصریح می کند که «من طرفدار واگذاری مناصب مهم به زنان نیستم، چون زنان کامل اندک هستند و چه بسا به صورت تصادفی استعداد و لیاقت آنها کشف شود... اما داستان، داستان زن یا مرد بودن نیست، بلکه داستان لیاقت و استعداد است».<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مقاله زن در اندیشه متفکران سیاسی</ref>
 
غزالی درباره تولی مناسب حکومتی توسط زنان رأی ثابتی ندارد؛ در مجموع او نظریه ای سه مرحله ای ارائه داده است؛ او در ابتدا معتقد است که اسلام کفایت زن را برای تولی مناصب سیاسی، به ویژه منصب ریاست حکومت نمی پذیرد و از مسلمین خواسته از این اقدام جلوگیری کنند او در مرحله بعد و در آثار بعدی خود، چنان که یکی از شارحان آرای او گفته است، تولی مناصب سیاسی و اجتماعی برای زنان را تا آنجا که با طبیعت آنها سازگار باشد، بلامانع می داند و به دوران حکومت عمر استناد می کند که او منصب قضاوت را به زنی به نام شفاء واگذار کرد؛ از همین رو حدیث مذکور از پیامبر را در معنای خلافت تفسیر می کند؛ یعنی زنان به جز خلافت عظمی، می توانند همه مناصب را پذیرا باشند.<ref> عبدالحلیم عویس، الشیخ محمد الغزالی، تاریحه و جهوده و آرائه،ص 45</ref>
 
غزالی با استناد به اینکه در این مورد نص صریحی وارد نشده، در نهایت مسئله ولایت و حکومتداری زن را مسئله ای اختلافی می داند که در ردّ و ثبوت آن اجماعی نیست؛ البته غزالی تصریح می کند که «من طرفدار واگذاری مناصب مهم به زنان نیستم، چون زنان کامل اندک هستند و چه بسا به صورت تصادفی استعداد و لیاقت آنها کشف شود... اما داستان، داستان زن یا مرد بودن نیست، بلکه داستان لیاقت و استعداد است».<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مقاله زن در اندیشه متفکران سیاسی</ref>


==نقد==
==نقد==
۶٬۲۰۵

ویرایش