پرش به محتوا

رزماری تانگ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''رزماری تانگ''' <ref>Rosemarie Tong.</ref>؛ [[فمینیست]] آمریکایی،  نویسنده اندیشه [[فمینیستی]].  
'''رزماری تانگ''' <ref>Rosemarie Tong.</ref>؛ فمینیست آمریکایی،  نویسنده اندیشه فمینیستی.  


رزماری تانگ استاد اخلاق مراقبت‌های بهداشتی در گروه فلسفه در دانشگاه کارولینای شمالی، شارلوت است. تحقیقات تانگ بر روی مباحث اخلاقی در مراقبت‌های طولانی مدت، تقویت شناختی و ژنتیک متمرکز شده‌است. وی به دلیل مشارکت در زیست پزشکی، اصلاح مراقبت‌های بهداشتی، فن‌آوری ژنتیکی، تولید‌مثل و پیامدهای مراقبت از [[والدین]] و فرزندان، نقشی که عمدتاً توسط [[زنان]] انجام می‌شود، شناخته شده‌است.
رزماری تانگ استاد اخلاق مراقبت‌های بهداشتی در گروه فلسفه در دانشگاه کارولینای شمالی، شارلوت است. تحقیقات تانگ بر روی مباحث اخلاقی در مراقبت‌های طولانی مدت، تقویت شناختی و ژنتیک متمرکز شده‌ است. وی به دلیل مشارکت در زیست پزشکی، اصلاح مراقبت‌های بهداشتی، فن‌آوری ژنتیکی، تولید‌مثل و پیامدهای مراقبت از والدین و فرزندان، نقشی که عمدتاً توسط [[زنان]] انجام می‌شود، شناخته شده‌است.
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان          =
| عنوان          =
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}
}}
== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
همسر اول رزماری تانگ، دکتر پل کی کینگ تانگ، یک مهاجر چینی و استاد کالج ایالتی گلاسبورو بود. این زوج دو [[پسر]] به دنیا آوردند. پس از مرگ پل در سال 1988م، او با جرمیا پاتنم [[ازدواج]] کرد.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Rosemarie_Tong ویکی پدیا انگلیسی  صفحه ((Rosemarie Tong))، بازدید20 دسامبر 2022]</ref> تانگ دارای مدرک لیسانس در مطالعات دینی و آلمانی از کالج ماری گروو، فوق لیسانس فلسفه از دانشگاه کاتولیک و دکترا از دانشگاه تمپل است. پایان نامه کارشناسی ارشد او درباره «ویلهلم دیلتای» فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم بود. او دکترای خود را با پایان نامه‌ای با عنوان "به سوی بازسازی منطقی حقوق کیفری انگلیسی-آمریکایی: دفاع از جنون" به دست آورد.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Rosemarie_Tong ویکی پدیا انگلیسی  صفحه ((Rosemarie Tong))، بازدید20 دسامبر 2022]</ref>
[[همسر]] اول رزماری تانگ، دکتر پل کی کینگ تانگ، یک مهاجر چینی و استاد کالج ایالتی گلاسبورو بود. این زوج دو پسر به دنیا آوردند. پس از مرگ پل در سال 1988م، او با جرمیا پاتنم [[ازدواج]] کرد.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Rosemarie_Tong ویکی پدیا انگلیسی  صفحه ((Rosemarie Tong))، بازدید20 دسامبر 2022]</ref> تانگ دارای مدرک لیسانس در مطالعات دینی و آلمانی از کالج ماری گروو، فوق لیسانس فلسفه از دانشگاه کاتولیک و دکترا از دانشگاه تمپل است. پایان نامه کارشناسی ارشد او درباره «ویلهلم دیلتای» فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم بود. او دکترای خود را با پایان نامه‌ای با عنوان "به سوی بازسازی منطقی حقوق کیفری انگلیسی-آمریکایی: دفاع از جنون" به دست آورد.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Rosemarie_Tong ویکی پدیا انگلیسی  صفحه ((Rosemarie Tong))، بازدید20 دسامبر 2022]</ref>
[[پرونده:تانگ2.png|200px|بندانگشتی|رزماری تانگ]]
[[پرونده:تانگ2.png|200px|بندانگشتی|رزماری تانگ]]


== دیدگاه‌ ==
== دیدگاه‌ ==
=== گرایش  به [[سوسیال فمینیسم]] ===
=== گرایش  به سوسیال فمینیسم===
رزماری تانگ در صفحات پایانی کتاب «نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی» بعد از پرداختن به انواع گرایش‌های [[فمینیستی]] در هشت فصل، موضع خود را مشخص کرده و می‌گوید هدف اصلی این کتاب صرفاً روشن ساختن برخی از چشم‌اندازهای اصلی اندیشه‌ی [[فمینیستی]] بوده‌است؛ با این حال شاید خواننده منتظر نوعی نتیجه‌گیری باشد که دلایلی را برای ترجیح یک دیدگاه بر دیدگاه دیگر ارائه دهد. من گمان نمی‌کنم بتوانم چنین دلایلی را به خوانندگان عرضه کنم. درباره‌ی خودم اما این را می‌دانم که هم توصیف [[فمینیست‌]]های پسامدرن از جایگاهی که [[زنان]] هم اکنون دارند- در حواشی و پیرامون- و هم توصیف [[فمینیست‌]]های سوسیالیست از جایگاهی که [[زنان]] می‌توانند داشته باشند- در مرکز- مرا به سوی خود می‌کشد.<ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، 1387ش، ص 373 </ref>
رزماری تانگ در صفحات پایانی کتاب «نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی» بعد از پرداختن به انواع گرایش‌های فمینیستی در هشت فصل، موضع خود را مشخص کرده و می‌گوید هدف اصلی این کتاب صرفاً روشن ساختن برخی از چشم‌اندازهای اصلی اندیشه‌ی فمینیستی بوده‌است؛ با این حال شاید خواننده منتظر نوعی نتیجه‌گیری باشد که دلایلی را برای ترجیح یک دیدگاه بر دیدگاه دیگر ارائه دهد. من گمان نمی‌کنم بتوانم چنین دلایلی را به خوانندگان عرضه کنم. درباره‌ی خودم اما این را می‌دانم که هم توصیف فمینیست‌های پسامدرن از جایگاهی که [[زنان]] هم اکنون دارند- در حواشی و پیرامون- و هم توصیف فمینیست‌های سوسیالیست از جایگاهی که زنان می‌توانند داشته باشند- در مرکز- مرا به سوی خود می‌کشد.<ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، 1387ش، ص 373 </ref>


شاید بتوان گفت علت گرایش تانگ به [[فمنیسم سوسیال]]، تلفیق علت‌های ستم بر زنان است. [[فمنیست‌های سوسیال]] با انضمام دو گرايش كاملاً متفاوت خواسته‌اند نارسايي هر گرايش را در تحليل وضعيت [[زنان]] بپوشاند؛ در حالی كه با جمع كردن بين دو ديدگاه، اشکال‌های آن دو در این نظريه جمع مي‌شود. و تمام اشکالات [[فمینیسم رادیکال]] و لیبرال، بر [[فمینیسم سوسیال]] وارد می‌شود. اما پرسش اينجاست كه با ضميمه كردن عناصری كه فرد ‌فرد انسان‌ها را به پیش‌گرفتن رفتاری خاص يعني ستمگری و ستم‌شوندگی دعوت مي‌‌کند و آنان را در خود غرق كرده، چه كسي و با چه روشي می‌تواند وضعيت را تغيير دهد:  
شاید بتوان گفت علت گرایش تانگ به فمنیسم سوسیال، تلفیق علت‌های ستم بر [[زنان]] است. فمنیست‌های سوسیال با انضمام دو گرايش كاملاً متفاوت خواسته‌اند نارسايي هر گرايش را در تحليل وضعيت زنان بپوشاند؛ در حالی كه با جمع كردن بين دو ديدگاه، اشکال‌های آن دو در این نظريه جمع مي‌شود. و تمام اشکالات فمینیسم رادیکال و لیبرال، بر فمینیسم سوسیال وارد می‌شود. اما پرسش اينجاست كه با ضميمه كردن عناصری كه فرد ‌فرد انسان‌ها را به پیش‌گرفتن رفتاری خاص يعني ستمگری و ستم‌شوندگی دعوت مي‌‌کند و آنان را در خود غرق كرده، چه كسي و با چه روشي می‌تواند وضعيت را تغيير دهد:  
[[مردانی]] كه بنابر تحليل ايشان از اين وضعيت سود مي‌برند يا [[زنان]]ی كه از همه سوی در اين ساختارها محصورند⁉️<ref>بستان (نجفی)، حسين، نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم، 1383ش، ص 59.</ref>
[[مردانی]] كه بنابر تحليل ايشان از اين وضعيت سود مي‌برند يا [[زنان]]ی كه از همه سوی در اين ساختارها محصورند⁉️<ref>بستان (نجفی)، حسين، نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم، 1383ش، ص 59.</ref>


=== دیدگاه اخلاقی  ===
=== دیدگاه اخلاقی  ===
تانگ در کتاب «اخلاق زنانگی» بیان می‌کند: [[فمنیست‌ها]]ی قرن بیستم در زمینه اخلاق به‌طور کلی به دو دسته بزرگ تقسیم می‌شوند: [[مراقبت‌محور]] و [[جایگاه محور]].  
تانگ در کتاب «اخلاق زنانگی» بیان می‌کند: فمنیست‌های قرن بیستم در زمینه اخلاق به‌طور کلی به دو دسته بزرگ تقسیم می‌شوند: مراقبت‌محور و جایگاه محور.  
دسته اول بر این باورند که [[زنان]] ویژگی‌ها و ارزش‌های خاص خود را دارند که به هیچ وجه نباید از آن‌ها دست بکشند. برعکس، [[مردان]] باید این موارد را جدی بگیرند. اگر آن ویژگی‌ها و ارزش‌ها مبنای اخلاق واقع شوند، اخلاق صورت دیگری پیدا می‌کند و جهان بهتری خواهیم داشت. مشکلی که برای [[زنان]] پیش آمده است، ناشی از آن است که ویژگی‌ها و ارزش‌های [[مردسالارانه]] بر اخلاق حاکم است که باعث بروز مشکلات عدیده‌ای برای همگان شده است. [[فمنیست‌ها]]ی مراقبت‌محور بر این مطلب اصرار دارند که اخلاق سنتی مبتنی بر "تجربه اخلاقی مردانه" است و "تجربه اخلاقی زنانه" را نادیده می‌گیرد. این دو تجربه به دلیل این‌که مبتنی بر چیزهای متفاوتی هستند، دو نوع اخلاق متفاوت را به بار می‌آورند. اخلاق زنانه مبتنی بر محوریت ویژگی‌های [[زنانه‌]]ای همچون مراقبت، مهربانی، مشارکت، اعتماد، صلح، عاطفه، شادی و همانند این‌هاست که در اخلاق سنتی چندان جدی گرفته نشده‌است.
دسته اول بر این باورند که [[زنان]] ویژگی‌ها و ارزش‌های خاص خود را دارند که به هیچ وجه نباید از آن‌ها دست بکشند. برعکس، [[مردان]] باید این موارد را جدی بگیرند. اگر آن ویژگی‌ها و ارزش‌ها مبنای اخلاق واقع شوند، اخلاق صورت دیگری پیدا می‌کند و جهان بهتری خواهیم داشت. مشکلی که برای زنان پیش آمده است، ناشی از آن است که ویژگی‌ها و ارزش‌های مردسالارانه بر اخلاق حاکم است که باعث بروز مشکلات عدیده‌ای برای همگان شده است. فمنیست‌های مراقبت‌محور بر این مطلب اصرار دارند که اخلاق سنتی مبتنی بر "تجربه اخلاقی مردانه" است و "تجربه اخلاقی زنانه" را نادیده می‌گیرد. این دو تجربه به دلیل این‌که مبتنی بر چیزهای متفاوتی هستند، دو نوع اخلاق متفاوت را به بار می‌آورند. اخلاق زنانه مبتنی بر محوریت ویژگی‌های زنانه‌ای همچون مراقبت، مهربانی، مشارکت، اعتماد، صلح، عاطفه، شادی و همانند این‌هاست که در اخلاق سنتی چندان جدی گرفته نشده‌است.


[[فمنیست‌ها]]یی که رویکرد جایگاه‌محور به اخلاق دارند، بر این باورند که مشکلات و مصائب [[زنان]] ناشی از جایگاهی است که در جامعه بر [[زنان]] تحمیل شده و این عدم برابری در همه جا به چشم می‌خورد. راه‌حل این است که این عدم توازن در همه نظام‌ها، نهادها، ساختارها و آداب و رسوم شناسایی شود و به‌طور مبنایی اصلاح گردد. آن‌ها، برخلاف دسته اول، بیشتر به شرایط بیرونی و پیرامونی [[زنان]] توجه دارند.  
فمنیست‌هایی که رویکرد جایگاه‌محور به اخلاق دارند، بر این باورند که مشکلات و مصائب [[زنان]] ناشی از جایگاهی است که در جامعه بر زنان تحمیل شده و این عدم برابری در همه جا به چشم می‌خورد. راه‌حل این است که این عدم توازن در همه نظام‌ها، نهادها، ساختارها و آداب و رسوم شناسایی شود و به‌طور مبنایی اصلاح گردد. آن‌ها، برخلاف دسته اول، بیشتر به شرایط بیرونی و پیرامونی زنان توجه دارند.  


رزماری تانگ در بخش دوم کتاب با تلفیق دو دیدگاه بالا [[اخلاق زیستی فمنیستی]] را مطرح می‌کند.. اخلاق زیستی به مجموعه مباحثی اطلاق می‌شود که مسائل مربوط به زیست‌شناسی انسان را از منظر اخلاقی مورد بررسی قرار می‌دهد؛ مسائلی که بیش از همه در پزشکی نمود دارند. [[فمنیست‌ها]] در این زمینه نیز به‌طور جدی ورود کرده‌اند و سخنان بسیاری گفته‌اند. این امر به این دلیل رخ داده است که [[زنان]] به جهت تفاوت‌های زیستی که با [[مردان]] دارند، مسائل متفاوتی پیدا می‌کنند. برخی از این مسائل عبارتند از: [[پیشگیری از بارداری]]، [[بارداری]]، [[کنترل موالید]]، [[وضع حمل]]، [[سرطان سینه]]، [[سرطان رحم]]، [[سقط جنین]]، [[روابط جنسی]]، پزشکی، آزمایش‌ها و معاینات [[زنان]]. البته آنان خود را فقط به مسائل [[زنان]] محدود نکرده‌اند و مباحث خود را به دیگر انسان‌ها نیز تعمیم داده‌اند، به ویژه کودکان، معلولان و سالمندان. حتی در مورد [[مردان]] نیز مباحثی مطرح شده است. مسئله اصلی نگاه [[فمنیستی]] به این مسائل است که باعث می‌شود رویکرد دیگری در زمینه اخلاق زیستی در پیش گرفته شود.  
رزماری تانگ در بخش دوم کتاب با تلفیق دو دیدگاه بالا اخلاق زیستی فمنیستی را مطرح می‌کند.. اخلاق زیستی به مجموعه مباحثی اطلاق می‌شود که مسائل مربوط به زیست‌شناسی انسان را از منظر اخلاقی مورد بررسی قرار می‌دهد؛ مسائلی که بیش از همه در پزشکی نمود دارند. فمنیست‌ها در این زمینه نیز به‌طور جدی ورود کرده‌اند و سخنان بسیاری گفته‌اند. این امر به این دلیل رخ داده است که [[زنان]] به جهت تفاوت‌های زیستی که با [[مردان]] دارند، مسائل متفاوتی پیدا می‌کنند.  


رزماری تانگ،در تعریف فلسفه [[اخلاق فمینیستی]] گفته است: «فلسفه [[اخلاق فمینیستی]] عبارت است از تلاش برای بازبینی، بازسازی، یا تامل مجدد درباره آن جنبه‌هایی از فلسفه اخلاق سنتی غرب که تجربه‌های اخلاقی [[زنان]] را تحقیر کرده یا بی‌ارزش شمرده است.»<ref>Tong, 2007:</ref>   
برخی از این مسائل عبارتند از: پیشگیری از بارداری، بارداری، کنترل موالید، وضع حمل، سرطان سینه، سرطان رحم، سقط جنین، روابط [[جنسی]]، پزشکی، آزمایش‌ها و معاینات [[زنان]]. البته آنان خود را فقط به مسائل زنان محدود نکرده‌اند و مباحث خود را به دیگر انسان‌ها نیز تعمیم داده‌اند، به ویژه کودکان، معلولان و سالمندان. حتی در مورد [[مردان]] نیز مباحثی مطرح شده است. مسئله اصلی نگاه فمنیستی به این مسائل است که باعث می‌شود رویکرد دیگری در زمینه اخلاق زیستی در پیش گرفته شود.
 
رزماری تانگ،در تعریف فلسفه اخلاق فمینیستی گفته است: «فلسفه اخلاق فمینیستی عبارت است از تلاش برای بازبینی، بازسازی، یا تامل مجدد درباره آن جنبه‌هایی از فلسفه اخلاق سنتی غرب که تجربه‌های اخلاقی [[زنان]] را تحقیر کرده یا بی‌ارزش شمرده است.»<ref>Tong, 2007:</ref>   


باید توجه داشت ورود [[فمینیست‌ها]] به حوزه اخلاق، در راستای اهداف خود [[فمینیسم]] از یک طرف و فلسفه [[فمینیستی]] از طرف دیگر بوده است. علت ورود آنان به این شاخه از فلسفه آن بود که معتقد بودند در تاریخ دو هزار ساله اخلاق غربی صدای اخلاق [[زنانه]] غایب بوده و مفاهیم و نظریه‌های اخلاقی همواره در اختیار [[مردان]] و اخلاق [[مردانه]] بوده است. لذا برای پایان دادن به این نابرابری و عدم تعادل، فعالان و نظریه‌پردازان [[فمینیست]] به فلسفه اخلاق غربی توجه کردند.<ref>Friedman, 2000: 205.</ref> شاید بتوان گفت پرسش بنیادین فیلسوفان اخلاق [[فمینیست]]، به تعبیر [[سوزان پارسونز]]، آن بود که: «آیا اخلاق، موضوعی [[مردانه]] است؟».<ref>Parsons, 2002: 43-59.</ref>
باید توجه داشت ورود [[فمینیست‌ها]] به حوزه اخلاق، در راستای اهداف خود [[فمینیسم]] از یک طرف و فلسفه [[فمینیستی]] از طرف دیگر بوده است. علت ورود آنان به این شاخه از فلسفه آن بود که معتقد بودند در تاریخ دو هزار ساله اخلاق غربی صدای اخلاق [[زنانه]] غایب بوده و مفاهیم و نظریه‌های اخلاقی همواره در اختیار [[مردان]] و اخلاق [[مردانه]] بوده است. لذا برای پایان دادن به این نابرابری و عدم تعادل، فعالان و نظریه‌پردازان [[فمینیست]] به فلسفه اخلاق غربی توجه کردند.<ref>Friedman, 2000: 205.</ref> شاید بتوان گفت پرسش بنیادین فیلسوفان اخلاق [[فمینیست]]، به تعبیر [[سوزان پارسونز]]، آن بود که: «آیا اخلاق، موضوعی [[مردانه]] است؟».<ref>Parsons, 2002: 43-59.</ref>
۳۵۷

ویرایش