پرش به محتوا

بی‌بی‌خانم استرآبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۴: خط ۳۴:
از آنجا كه بي‌بي خانم اعتقاد داشت: «مردان با دور نگه‌داشتن زن از سواد و علم و معرفت به او ظلم مي‌كنند و سبب ناآگاهي آنان مي‌شوند»، پس از برقراري نظام مشروطه (1324ق) و انتساب شوهرش به رياست قشون شيراز، به فكر تأسيس مدرسه دخترانه افتاد. بدين ترتيب مدرسه دخترانه ملي «دوشيزگان» را در خانه خود نزديك دروازه محمديه در بازارچه حاجي محمدحسن در سال 1324 ق تأسيس و با اجازه‌نامه رسمي از وزارت معارف با سه كلاس افتتاح كرد. يك كلاس را خود و دو ديگر را دخترانش اداره مي‌كردند.بي‌بي خانم اعلاميه‌اي در روزنامه مجلس مورخ 9 صفر 1325 به چاپ رساند و در آن اعلام كرد كه مدرسه داراي حياطي بزرگ و اطاقهاي متعدد است و پنج معلم در آن دروس رياضي،تاريخ، جغرافي، علوم ديني و آشپزي تدريس مي‌كنند و شاگردان آن نيز از هفت الي دوازدة سال دارند. او همچنين مركزي را براي آموزش كارهاي دستي افتتاح كرد و به تهيدستان جهت ثبت نام دخترانشان در مدرسه تخفيف داد.تأسيس اين مدرسه با واكنش‌هاو مخالفتهایی از سوي مردم  رو به رو شد. سيد علي شوشتري روحاني محل به عنوان اعتراض در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) متحصن شد. او درباره بي‌بي خانم و مدرسه‌اش تكفيرنامه‌اي صادر كرد و در آن نوشت: «اين زن مفاسد دينيه دارد، در منزلش تار مي‌زنند و اجتماع هنرمندان است<ref>ملاح، نرجس مهرانگيز، از زنان پيشگام ايراني افضل وزيري دختر بي‌بي خانم استرابادي، تهران، شيرازه، 1385، ص 26.</ref> و آن را به منظور رواج بي‌عفتي داير كرده است.»<ref>ناهيد، عبدالحسين، زنان ايران در جنبش مشروطه، آلمان، نويد، 1368، ص 19</ref> تكفيرنامه او ورقه‌اي يك شاهي به فروش رفت و حتي بازار سياه پيدا كرد. سر چارلز مارلينگ، كاردار وقت سفارت امريكا در تهران، به سر ادوارد گري، وزير امور خارجه انگلستان در گزارش 16 ژوئيه 1908 نوشت:«در تهران شايع شده كه اين مدرسه با تلقين و تحريك همسر يكي از غلامان ما تشكيل شده است.»<ref>تاريخ استقرار مشروطيت در ايران، به كوشش و ترجمه حسن معاصر، تهران، ابن سينا، 1353، ص 748</ref> برخي نيز تأسيس مدرسه را «با اشاعه فاحشه‌خانه‌ها و اباحه مسكرات» برابر دانستند.<ref>خسروپناه، محمدحسين، هدفها و مبارزه زن ايراني از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوي، تهران، پيام امروز، 1381، ص 34.</ref> بی‌بی خانم در اثر تهدید و فشارهای مخالفان نزد مخبرالسلطنه هدایت (وزیر معارف) شکایت کرد، اما به وی گفتند مصلحت در این است که مدرسه تعطیل شود. پس از آن مدرسه دوشیزگان تا یک سال تعطیل شد. با به توپ بسته شدن مجلس شوراي ملي (1326ق)، بي‌بي خانم دوباره نزد مخبرالسلطنه رفت و اين بار ناچار شد در مقابل پذيرش دختران از چهار تا شش سال و حذف واژه «دوشيزه» مدرسه را داير كند.<ref>نك:تراب فارساني، سهيلا، اسنادي از مدارس دختران از مشروطه تا پهلوي، ص چهارده و 24</ref> بدين ترتيب با اين تظلم‌خواهي‌ها بود كه بي‌بي خانم توانست در 15 ربيع‌الاول 1326/ 12 آوريل 1908 دوباره مدرسه را باز كند اما عامل مهمي كه در گشايش دوباره اين مدرسه تاثير بسزايي داشت و نبايد از آن غافل بود،همانا تصويب متمم قانون اساسي در 29 شعبان 1325 بود. زيرا اصل 18 آن تحصيل علوم و معارف و صنايع را بدون ذكر جنسيت آزاد مي‌دانست.بي‌بي خانم با بازگشت شوهرش از مأموريت، بر اساس گزارش روزنامه حبل‌المتين (س 2، ش 45، 9 جمادي‌الاولي 1326، ص 8) مدرسه را به عمارتي اجاره‌اي در بازارچه حاجي غلامرضا، صاحب انجمن محمديه،در گذر علي پاچنار منتقل كرد. مدرسه اين بار تحت نظارت وزارت معارف درآمد.سرانجام بی‌بی‌خانم به علت كهولت سن و خستگي  مدرسه دوشيزگان را بست.<ref>جلالی، نادره،  بی‌بی خانم استرابادی از فعالان حقوق زنان در عصر قاجار</ref>
از آنجا كه بي‌بي خانم اعتقاد داشت: «مردان با دور نگه‌داشتن زن از سواد و علم و معرفت به او ظلم مي‌كنند و سبب ناآگاهي آنان مي‌شوند»، پس از برقراري نظام مشروطه (1324ق) و انتساب شوهرش به رياست قشون شيراز، به فكر تأسيس مدرسه دخترانه افتاد. بدين ترتيب مدرسه دخترانه ملي «دوشيزگان» را در خانه خود نزديك دروازه محمديه در بازارچه حاجي محمدحسن در سال 1324 ق تأسيس و با اجازه‌نامه رسمي از وزارت معارف با سه كلاس افتتاح كرد. يك كلاس را خود و دو ديگر را دخترانش اداره مي‌كردند.بي‌بي خانم اعلاميه‌اي در روزنامه مجلس مورخ 9 صفر 1325 به چاپ رساند و در آن اعلام كرد كه مدرسه داراي حياطي بزرگ و اطاقهاي متعدد است و پنج معلم در آن دروس رياضي،تاريخ، جغرافي، علوم ديني و آشپزي تدريس مي‌كنند و شاگردان آن نيز از هفت الي دوازدة سال دارند. او همچنين مركزي را براي آموزش كارهاي دستي افتتاح كرد و به تهيدستان جهت ثبت نام دخترانشان در مدرسه تخفيف داد.تأسيس اين مدرسه با واكنش‌هاو مخالفتهایی از سوي مردم  رو به رو شد. سيد علي شوشتري روحاني محل به عنوان اعتراض در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) متحصن شد. او درباره بي‌بي خانم و مدرسه‌اش تكفيرنامه‌اي صادر كرد و در آن نوشت: «اين زن مفاسد دينيه دارد، در منزلش تار مي‌زنند و اجتماع هنرمندان است<ref>ملاح، نرجس مهرانگيز، از زنان پيشگام ايراني افضل وزيري دختر بي‌بي خانم استرابادي، تهران، شيرازه، 1385، ص 26.</ref> و آن را به منظور رواج بي‌عفتي داير كرده است.»<ref>ناهيد، عبدالحسين، زنان ايران در جنبش مشروطه، آلمان، نويد، 1368، ص 19</ref> تكفيرنامه او ورقه‌اي يك شاهي به فروش رفت و حتي بازار سياه پيدا كرد. سر چارلز مارلينگ، كاردار وقت سفارت امريكا در تهران، به سر ادوارد گري، وزير امور خارجه انگلستان در گزارش 16 ژوئيه 1908 نوشت:«در تهران شايع شده كه اين مدرسه با تلقين و تحريك همسر يكي از غلامان ما تشكيل شده است.»<ref>تاريخ استقرار مشروطيت در ايران، به كوشش و ترجمه حسن معاصر، تهران، ابن سينا، 1353، ص 748</ref> برخي نيز تأسيس مدرسه را «با اشاعه فاحشه‌خانه‌ها و اباحه مسكرات» برابر دانستند.<ref>خسروپناه، محمدحسين، هدفها و مبارزه زن ايراني از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوي، تهران، پيام امروز، 1381، ص 34.</ref> بی‌بی خانم در اثر تهدید و فشارهای مخالفان نزد مخبرالسلطنه هدایت (وزیر معارف) شکایت کرد، اما به وی گفتند مصلحت در این است که مدرسه تعطیل شود. پس از آن مدرسه دوشیزگان تا یک سال تعطیل شد. با به توپ بسته شدن مجلس شوراي ملي (1326ق)، بي‌بي خانم دوباره نزد مخبرالسلطنه رفت و اين بار ناچار شد در مقابل پذيرش دختران از چهار تا شش سال و حذف واژه «دوشيزه» مدرسه را داير كند.<ref>نك:تراب فارساني، سهيلا، اسنادي از مدارس دختران از مشروطه تا پهلوي، ص چهارده و 24</ref> بدين ترتيب با اين تظلم‌خواهي‌ها بود كه بي‌بي خانم توانست در 15 ربيع‌الاول 1326/ 12 آوريل 1908 دوباره مدرسه را باز كند اما عامل مهمي كه در گشايش دوباره اين مدرسه تاثير بسزايي داشت و نبايد از آن غافل بود،همانا تصويب متمم قانون اساسي در 29 شعبان 1325 بود. زيرا اصل 18 آن تحصيل علوم و معارف و صنايع را بدون ذكر جنسيت آزاد مي‌دانست.بي‌بي خانم با بازگشت شوهرش از مأموريت، بر اساس گزارش روزنامه حبل‌المتين (س 2، ش 45، 9 جمادي‌الاولي 1326، ص 8) مدرسه را به عمارتي اجاره‌اي در بازارچه حاجي غلامرضا، صاحب انجمن محمديه،در گذر علي پاچنار منتقل كرد. مدرسه اين بار تحت نظارت وزارت معارف درآمد.سرانجام بی‌بی‌خانم به علت كهولت سن و خستگي  مدرسه دوشيزگان را بست.<ref>جلالی، نادره،  بی‌بی خانم استرابادی از فعالان حقوق زنان در عصر قاجار</ref>
==کتاب معایب الرجال==
==کتاب معایب الرجال==
در سال ۱۳۰۹ (قمری) کتابی ،به قلم شخص ناشناسی ،به نام تادیب زنان نوشته و منتشر شد. هر فصل این رساله به نحوه اصلاح رفتار و کردار ناپسندی می‌پردازد که نویسنده منتسب به زنان می‌داند: فصل اول دربارهٔ «سلوک زن»، فصل دوم «حفظ زبان»، فصل سوم «گله‌گزاری»، فصل چهارم «قهر کردن»، فصل پنجم «طرز راه رفتن»، فصل ششم «آداب غذا خوردن»، فصل هفتم «پاکیزه نگه داشتن بدن و استعمال بعضی از عطریات»، فصل هشتم «طرز لباس پوشیدن»، فصل نهم «آداب خوابیدن» و فصل دهم دربارهٔ «آداب صبح برخاستن از خواب» است.<ref>ویکی پدیا</ref> چند سال بعد بی‌بی‌خانم استرآبادی در سال ۱۳۱۳ (قمری) ،اندکی قبل از ترور ناصرالدین شاه ،کتابی به نام معایب الرجال نوشت که ردیه‌ای بر آن بود. بی‌بی‌خانم در این کتاب ضمن برشمردن معایب مردان سعی کرده‌است راه و رسم درست زناشویی را توضیح دهد. او در این رساله علاوه بر آن که پاسخی جداگانه به هر ده فصل کتاب تأدیب‌النسا می‌دهد ،چهار فصل را نیز به معایبی که در مردان می‌بیند نسبت می‌دهد. این چهار فصل عبارت اند از: «اطوار شراب‌خوار»، «کردار اهل قمار»، «در تفصیل چرس و بنگ و واپور و اسرار» و «شرح گفتگو در اوضاع عبائره و اقرات اجامره و الواط». او در این کتاب مردان را دعوت می‌کند که «دست ار تأدیب کردن نسوان بردارند و در پی تأدیب و تربیت خود برآیند». در بخش آخر ،بی‌بی خانم به شرح داستان زندگی خود و داستان بی‌وفایی شوهرش می‌پردازد.<ref>ویکی پدیا</ref>
در سال ۱۳۰۹ (قمری) کتابی ،به قلم شخص ناشناسی ،به نام تادیب زنان نوشته و منتشر شد. هر فصل این رساله به نحوه اصلاح رفتار و کردار ناپسندی می‌پردازد که نویسنده منتسب به زنان می‌داند: فصل اول دربارهٔ «سلوک زن»، فصل دوم «حفظ زبان»، فصل سوم «گله‌گزاری»، فصل چهارم «قهر کردن»، فصل پنجم «طرز راه رفتن»، فصل ششم «آداب غذا خوردن»، فصل هفتم «پاکیزه نگه داشتن بدن و استعمال بعضی از عطریات»، فصل هشتم «طرز لباس پوشیدن»، فصل نهم «آداب خوابیدن» و فصل دهم دربارهٔ «آداب صبح برخاستن از خواب» است.<ref>ویکی پدیا</ref>
 
چند سال بعد بی‌بی‌خانم استرآبادی در سال ۱۳۱۳ (قمری) ،اندکی قبل از ترور ناصرالدین شاه ،کتابی به نام معایب الرجال نوشت که ردیه‌ای بر آن بود. بی‌بی‌خانم در این کتاب ضمن برشمردن معایب مردان سعی کرده‌است راه و رسم درست زناشویی را توضیح دهد. او در این رساله علاوه بر آن که پاسخی جداگانه به هر ده فصل کتاب تأدیب‌النسا می‌دهد ،چهار فصل را نیز به معایبی که در مردان می‌بیند نسبت می‌دهد. این چهار فصل عبارت اند از: «اطوار شراب‌خوار»، «کردار اهل قمار»، «در تفصیل چرس و بنگ و واپور و اسرار» و «شرح گفتگو در اوضاع عبائره و اقرات اجامره و الواط». او در این کتاب مردان را دعوت می‌کند که «دست ار تأدیب کردن نسوان بردارند و در پی تأدیب و تربیت خود برآیند». در بخش آخر ،بی‌بی خانم به شرح داستان زندگی خود و داستان بی‌وفایی شوهرش می‌پردازد.<ref>ویکی پدیا</ref>
 
بی‌بی‌خانم در این کتاب آورده‌است:
بی‌بی‌خانم در این کتاب آورده‌است:
«نه هر مردی از هر زنی فزون‌تر است و نه هر زنی از هر مردی فروتر»
«نه هر مردی از هر زنی فزون‌تر است و نه هر زنی از هر مردی فروتر»
«انواع و اقسام از خواص و عوام زن و مرد خوب و بد هر دو می‌باشند، صفات حمیده و رذیله از همه قسم مشاهده می‌شود. اگر باید تربیت بشوند باید همه را بنمایند؛ و تربیت هم موقوف به تمام قوانین تمدن و تدین ملیه و دولتیه و شرعیه و عرفیه کشوریه و لشکریه می‌باشد.»<ref>رساله تأدیب النسوان در: رویارویی زن و مرد در عصر قاجار دو رساله تأدیب النسوان و معایب الرجال، به کوشش به کوشش حسن جوادی، منیژه مرعشی، سیمین شکرلو.، کانون پژوهش تاریخ زنان ایران و شرکت جهان کتاب، ۱۳۷۱، ص. ص٫ ۴۲ و ۴۳</ref>
«انواع و اقسام از خواص و عوام زن و مرد خوب و بد هر دو می‌باشند، صفات حمیده و رذیله از همه قسم مشاهده می‌شود. اگر باید تربیت بشوند باید همه را بنمایند؛ و تربیت هم موقوف به تمام قوانین تمدن و تدین ملیه و دولتیه و شرعیه و عرفیه کشوریه و لشکریه می‌باشد.»<ref>رساله تأدیب النسوان در: رویارویی زن و مرد در عصر قاجار دو رساله تأدیب النسوان و معایب الرجال، به کوشش به کوشش حسن جوادی، منیژه مرعشی، سیمین شکرلو.، کانون پژوهش تاریخ زنان ایران و شرکت جهان کتاب، ۱۳۷۱، ص. ص٫ ۴۲ و ۴۳</ref>
نثر معایب‌الرجال پر از کلمات و عبارات عربی است و نویسنده جابه‌جا برای روشن کردن منظور خود از شعر و آیات قرآن و احادیث بهره برده‌است. زبان آن «تند و بی‌پروا و به دور از عفت کلام و محافظه‌کاری» است.<ref>سایت تاریخ ما،انی ؛کاظمی،زندگینامه بی‌بی خانم استرآبادی،96/03/12</ref>
نثر معایب‌الرجال پر از کلمات و عبارات عربی است و نویسنده جابه‌جا برای روشن کردن منظور خود از شعر و آیات قرآن و احادیث بهره برده‌است. زبان آن «تند و بی‌پروا و به دور از عفت کلام و محافظه‌کاری» است.<ref>سایت تاریخ ما،انی ؛کاظمی،زندگینامه بی‌بی خانم استرآبادی،96/03/12</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۶٬۲۰۵

ویرایش