نل نادینگز: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=== گفتگو (دیالوگ) === | === گفتگو (دیالوگ) === | ||
نادینگز پیشنهاد می کند که مراقبت از طریق گفتگو و بحث در مورد مسئله، اعمال شود. گفتگو کمک می کند از نگاه یکجانبه دور شویم و موضوع را از جهات مختلف و از دیدگاه متفاوت ببنیم و جوانب آن را درک کنیم. بنابراین مراقبت نمی تواند در خلاء و بدون دخالت فرد مراقبت شونده و به طور یک طرفه و بدون آگاهی صورت گیرد. | نادینگز پیشنهاد می کند که مراقبت از طریق گفتگو و بحث در مورد مسئله، اعمال شود. گفتگو کمک می کند از نگاه یکجانبه دور شویم و موضوع را از جهات مختلف و از دیدگاه متفاوت ببنیم و جوانب آن را درک کنیم. بنابراین مراقبت نمی تواند در خلاء و بدون دخالت فرد مراقبت شونده و به طور یک طرفه و بدون آگاهی صورت گیرد.<ref>Noddings , Nel , 2003, Caring: A feminie approach to Ethics & moral education, Berkeley and los angeles university of California press,Ltd. London England.</ref> | ||
=== تمرین === | === تمرین === | ||
نادینگز به تمرین<ref>Practice.</ref> دادن کودکان به انجام مراقبت تاکید می کند او براین باور است که باید به همه فرصت تمرین مراقبت کردن داده شود. این کافی نیست که مرتب از یک نفر مراقبت شود بلکه او هم باید به سهم خود نسبت به موضوعی یا فردی همین عمل را انجام دهد و با مراحل آن آشنا شود. برای مثال اگر مادری از فرزندش مراقبت می کند، فرزند هم باید در پاسخ از مادرش مراقبت کند. آموزشگران در این نظریه باید این فرصت تمرین را فراهم بیاورند و به او بازخورد بدهد. | نادینگز به تمرین<ref>Practice.</ref> دادن کودکان به انجام مراقبت تاکید می کند او براین باور است که باید به همه فرصت تمرین مراقبت کردن داده شود. این کافی نیست که مرتب از یک نفر مراقبت شود بلکه او هم باید به سهم خود نسبت به موضوعی یا فردی همین عمل را انجام دهد و با مراحل آن آشنا شود. برای مثال اگر مادری از فرزندش مراقبت می کند، فرزند هم باید در پاسخ از مادرش مراقبت کند. آموزشگران در این نظریه باید این فرصت تمرین را فراهم بیاورند و به او بازخورد بدهد.<ref>Noddings , Nel , 2003, Caring: A feminie approach to Ethics & moral education, Berkeley and los angeles university of California press,Ltd. London England.</ref> | ||
=== تائید === | === تائید === | ||
نادینگز تائید<ref>Confirmation.</ref> و تصدیق دیگران را جزو مهمی از عمل مراقبت می داند. اینکه نشان دهیم متوجه مراقبت، پیشرفت و عمل مثبت آنها شده ایم حتی اگر تنها با لبخندی یا تکان دادن سر هم باشد، چنین تائیدی به آنها کمک می کند بدانند تصمیم درستی گرفته اند و عمل مشفقانه آنها مورد توجه و درک دیگران قرار گرفته است. به این ترتیب فرصت رشد عاطفی و اخلاقی را برای کودکان فراهم می کنیم. | نادینگز تائید<ref>Confirmation.</ref> و تصدیق دیگران را جزو مهمی از عمل مراقبت می داند. معلم يا مادر بودن يک نقش نيست، بلکه زماني که شخص معلم يا مادر شد او به مجموعة خاصي از روابط غمخواري وارد شده است. اینکه نشان دهیم متوجه مراقبت، پیشرفت و عمل مثبت آنها شده ایم حتی اگر تنها با لبخندی یا تکان دادن سر هم باشد، چنین تائیدی به آنها کمک می کند بدانند تصمیم درستی گرفته اند و عمل مشفقانه آنها مورد توجه و درک دیگران قرار گرفته است. به این ترتیب فرصت رشد عاطفی و اخلاقی را برای کودکان فراهم می کنیم.<ref>Noddings , Nel , 2003, Caring: A feminie approach to Ethics & moral education, Berkeley and los angeles university of California press,Ltd. London England.</ref> | ||
=== مراقبت و تئوری اخلاق === | === مراقبت و تئوری اخلاق === | ||
نادینگز مراقبت را در بطن تئوری اخلاق قرار می دهد و آن را ذاتا عملی اخلاقی و مشوق تخلّق به اخلاق می پندارد. از دید او مراقبت لزوماً از مناسبات اجتماعی آموخته و اکتساب نمی شود بلکه در ذات انسانی عجین است و تنها باید آن را تقویت کرد و به منصه شهود آورد. به باور نادینگز، در جهانی که تمام مناسبات از طریق رقابت، سودجویی و تنازع بقا (تعابیر مردانه) تعریف می شود، مراقبت و شفقت (رویکرد زنانه) می تواند راهی برای جبران کژکاری های اجتماعی و خلاءهای روابط انسانی فراهم کند. | نادینگز مراقبت را در بطن تئوری اخلاق قرار می دهد و آن را ذاتا عملی اخلاقی و مشوق تخلّق به اخلاق می پندارد. از دید او مراقبت لزوماً از مناسبات اجتماعی آموخته و اکتساب نمی شود بلکه در ذات انسانی عجین است و تنها باید آن را تقویت کرد و به منصه شهود آورد. به باور نادینگز، در جهانی که تمام مناسبات از طریق رقابت، سودجویی و تنازع بقا (تعابیر مردانه) تعریف می شود، مراقبت و شفقت (رویکرد زنانه) می تواند راهی برای جبران کژکاری های اجتماعی و خلاءهای روابط انسانی فراهم کند. | ||
نادينگز معتقد است: | نادينگز معتقد است: رفتار اخلاقي ناشي از عواطف است رويکرد نادينگز به تربيت اخلاقی، [[رويکرد "'''غمخواري'''"]] است و با توجه به اين رويکرد، عاملي که ما را به غمخواري طبيعي سوق ميدهد، "عاطفه" است.<ref>Noddings , Nel , 2003, Caring: A feminie approach to Ethics & moral education, Berkeley and los angeles university of California press,Ltd. London England.pp 3-4.</ref> نادينگز معتقد اسدت: اخلاق غمخواري بر عاطفه تأکيد ميکند البته تأکيد بر عاطفه به اين معنا نيست که رويکرد غمخواري را يک رويکرد غيرعقلاني يا ضدعقلاني بدانيم، بلکه اين رويکرد، خود ناشي از عقلانيت است؛ زيرا در موقعيتهاي مناسدب، فرد غمخوار بر مبناي ملاکهاي عقلاني انتخاب ميکند، اما تأکيد اصلياش بر بودن با همديگر، ايجاد، نگهداري و تقويت روابط مثبت است، نه بر تصميمگيري در موقعيتهايي که تعارضهاي اخلاقي وجود دارد. | ||
ميدهد، | اخلاق غمخواري در درجة اول، بر عاطفه تأکيد ميکند، ولي عاطفه در اين رويکرد، به معناي احساس نيست، بلکه اساساً يک مبناي ارتباطي دارد که منظور از آن ارتباط بين فرد غمخوار و فرد مورد غمخواري اسدت در اين وضعيت، بين اين دو، يک حالت عاطفي برقرار ميشود که هر دو همديگر را بهتر درک ميکنند و به همين سبب نادينگز براي ارتباط ، يک مبناي هستيشناختي قايل اسدت تا بتواند از اين طريق، پاسخ عاطفي را بر يک امر واقعي در وجود انسان مبتني سازد.<ref>غفاری، ابوالفضل؛ بررسي و نقد رويکردهاي فضيلت و غمخواري در تربيت اخلاقـي، تهران، پاياننامه دوره دکتري دانشگاه تربيت مدرس؛ 1381؛ ص 196.</ref> | ||
تأکيد ميکند البته تأکيد بر عاطفه به | |||
يا | نادينگز با توجه به این رويکرد، به تبيين [[اخلاق غمخواری]] ميپردازد. رويکردي که نادينگز به اخلاق دارد رويکردي زنانه است اين ديدگاه خوبي را موضوع ميل يا نگرش اخلاقي ميداند، نه موضوع يک سلسله دلايل و استدلالها.<ref>Noddings , Nel , 2003, Caring: A feminie approach to Ethics & moral education, Berkeley and los angeles university of California press,Ltd. London England.pp 1.</ref> | ||
فرد غمخوار بر مبناي | |||
نگهداري و تقويت روابط مثبت است، نه | نادينگز معتقد است: زنان بيشتر در بعد عملي اخلاق وارد ميشوند؛ زيرا وارد شدن به بعد نظري و نتيجهگيري از چنين مسائلي را يک سلسله مسائل فرعي ميدانند اين امر به آن سبب نيست که آنان توانايي نتيجهگيري منطقي را ندارند، بلکه زنان غالباً ميتوانند براي اعمالشان دليل بياورند؛ اما اين دلايل بيشتر بر احساسات، نيازها، تأثرات و ديد ايدهآل شدخصي تأکيد ميکنند، تا بر اصول همگاني.<ref>غفاری، ابوالفضل؛ بررسي و نقد رويکردهاي فضيلت و غمخواري در تربيت اخلاقـي، تهران، پاياننامه دوره دکتري دانشگاه تربيت مدرس؛ 1381؛ ص 117.</ref> زنان در رويارويي با مسائل اخلاقي، بيشتر از | ||
وجود دارد | موقعيتهاي واقعي، به دنبال اطلاعات هستند و ميخواهند احساسات، برداشتها، انگيزهها و دلايل افراد درگير در اين موقعيتها را بشنوند و با نگاه کردن در چشم آنها و ديدن حالت چهره ی آنان، درک دقيقتر و درستتري از شرايط آنها داشته باشند.<ref>همان، ص118-117.</ref> | ||
احساس نيست، بلکه اساساً يک مبناي | |||
همديگر را بهتر درک ميکنند و به همين سبب نادينگز | |||
اسدت | |||
== نقد دیدگاههای نادینگز == | == نقد دیدگاههای نادینگز == | ||
== مدخلهای مرتبط == | == مدخلهای مرتبط == | ||
[[کارول گیلیگان]] | [[کارول گیلیگان]] | ||
خط ۶۳: | خط ۵۹: | ||
== منبع == | == منبع == | ||
* Smith, M. K. (2004). Nel Noddings, the ethics of care and education’, the encyclopaedia of informal education. | * Smith, M. K. (2004). Nel Noddings, the ethics of care and education’, the encyclopaedia of informal education. | ||
* هدایت احمدی، حمید، احمدآبادی، نجمه و میرزامحمدی، محمدحسن؛ تحليل آراء و انديشههاي فلسفيـ تربيتي نادينگز و نقد آن از منظر تعليم و تربيت اسلامي؛ اسلام و پژوهش های تربیتی؛ سال هشتم، شماره دوم، پياپي 16، پاييز و زمستان 1395 ،ص 105 ـ 130. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: کنشگران جنسیت]] | [[رده: کنشگران جنسیت]] | ||
[[رده: فمینیسم اخلاقگرا]] | [[رده: فمینیسم اخلاقگرا]] |