پرش به محتوا

سندرا هاردینگ: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۳۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


سندرا هاردینگ به بحث در مورد توسعهٔ شناخت‌شناسی فمینیستی می‌پردازد تا بر این مسئله تأکید کند که ایده‌آل‌های مدرن دانش تا چه اندازه آرمان‌های مردانه را مجسم کرده و شکل‌های ممکنِ دانشی را که به‌طور سنتی زنانه توصیف شده است طرد کرده‌اند.<ref>لارنس کهون، از مدرنیسم تا پست مدرنیسم، ترجمهٔ عبدالکریم رشیدیان و دیگران، تهران: نشرنی، ۱۳۸۴، ص ۶۳۷.</ref>
سندرا هاردینگ به بحث در مورد توسعهٔ شناخت‌شناسی فمینیستی می‌پردازد تا بر این مسئله تأکید کند که ایده‌آل‌های مدرن دانش تا چه اندازه آرمان‌های مردانه را مجسم کرده و شکل‌های ممکنِ دانشی را که به‌طور سنتی زنانه توصیف شده است طرد کرده‌اند.<ref>لارنس کهون، از مدرنیسم تا پست مدرنیسم، ترجمهٔ عبدالکریم رشیدیان و دیگران، تهران: نشرنی، ۱۳۸۴، ص ۶۳۷.</ref>
وی یکی از مهم ترین و موثرترین بنیانگذاران و نظریه پردازان حوزه شناخت شناسی فمینیستی است. انتخاب آثار هاردینگ برای معرفی مسئله شناخت در فمینیسم، به سبب دو مزیت خاص این متفکر است: نخست اینکه او خود از نمایندگان برجسته و بسیار معتبر حوزه شناخت شناسی فمینیستی و از صاحب نظران بنام این تحله است که در معرفی، پیشرفت و گسترش آن تأثیر به سزایی داشته، به نحوی که در سیر تطور آثار او می توان چگونگی رشد و بلوغ شناخت شناسی های فمینیستی را نیز پی گرفت و دیگر اینکه او در آثار مختلف خود دست به جمع بندی و طبقه بندی آرا سایر فلاسفة شتاخت شناس فمینیست پیش از خود زده است. این مزیت دوم به ما در یافتن ریشه های تاریخی این اندیشه نسبتا نو ظهور کمک خواهد کرد و از مواجه شدن با یک ایده خاص در یک خلا نظری و تاریخی جلوگیری می کند ساندرا هاردینگ مدرک دکتری خود را در سال ۱۹۷۲ از دانشگاه نیویورک دریافت کرد و در دوره های پیشرفته در UCLA<ref>University of California, Los Angeles.</ref> استاد شد. او یکی از هم مؤلفان پیشین نشریه نشانه ها: ''نشریه زنان در فرهنگ و اجتماع''<ref>Signs: Journal of Women in Culture and Society.</ref> و مسئول پیشین مرکز مطالعات زنان UCLA بوده است. هاردینگ سه کتاب و تعداد زیادی مقاله نوشته و مؤلف پانزده گزیده نامه بوده است، بیشتر شهرت او بخاطر آثارش در توسعه نظریه دیدگاه فمینیستی<ref>Feminist standpoint theory. </ref> است. او در ابتدا با تمرکز بر روشن سازی مقتضيات جنسیت یافته علوم آغاز کرد و همراه با پیشرفت اندیشه هایش به بررسی دیگر جنبه های مقتضیات فرهنگی و اجتماعی علوم، شامل مقتضيات نژادی و استعماری، پرداخت. تلاش او مصروف روشن کردن شیوههایی است که در آن علم می تواند نیروی مؤثرتری برای زندگی بهتر بشر باشد، آثار او مقتضیات سیاسی و اجتماعی گوناگون در علم، شامل استلزامات بهره کشی از طبیعت، فرهنگ های غیرغربی و زنان را تحلیل می کنند
هاردینگ در سال ۱۹۸۳ با همکاری ''مریل هیتتیکا''<ref>Merrill Hintikka. </ref> مجموعه مقالاتی با عنوان کشف واقعیت، چشم اندازی فمینیستی درباره شناخت شناسی، منافیریک، روش شناسی و فلسفه ...<ref>Discovering reality: Feminist perspectives on epistemology, metaphysics, methodology, and philosophy</ref> منتشر کرد. در این کتاب که به عنوان یکی از کتب آغازگر شناخت شناسی فمینیستی شناخته می شود، مقالاتی در اثبات جنسیت یافتگی علم و شناخت وجود داشت. نویسندگان مقالات که اغلب آنها دانشمندانی فمینیست بودند در مقالات مختلف به تفوق اندیشه های مردمدارانه در علوم اشاره کرده بودند و نشان دادند که چگونه علم و شناخت بشری با تأثیر این اندیشه ها نتایج غلطی در علم به بار آورده است. گفته می شود که این کتاب «تأثیری انقلابی بر استنتاج محض در فلسفه نهاد.» هاردینگ در آخرین مقاله این کتاب با عنوان «چرا نظام جنس اجنسیت تنها اکنون آشکار شده است؟<ref> Why has the Sex/Gender System become visible only now?</ref> تلاش می کند تا ناکارآمدی نظامهای شناخت شناسی مرسوم: تجربه گرا، مارکسیست و کابرد گرانسبی گراءو را در توضیح ابژه نوظهور نظام جنس اجنسیت&quot; <ref> Sex/gender system.</ref>توضیح دهد. او در این مقاله می کوشد تا اثبات کند ناکارآمدی نظامهای شناخت شناسانه موجود، حضور نظام های شناختی جایگزینی را طلب می کند.


== دیدگاه هاردینگ در معرفت شناسی فمینیسم ==
== دیدگاه هاردینگ در معرفت شناسی فمینیسم ==
خط ۲۰: خط ۲۴:
فارغ از نقد کلی نسبیت می‎توان به این نکته اشاره کرد که همه انسان‎ها حداقل با علم حضوری در درون خود حقایقی را به صورت مطلق درک می‎کنند. در دایره علوم حصولی نیز بسیاری از حقایق مطلق وجود دارند که همگان به آن اذعان دارند مانند وجود هستی و اصل وجود انسان. در میان سایر حقایق نیز می‎توان موارد بسیاری را یافت که فارغ از جنسیت، نژاد و طبقات اجتماعی و ... ثابت بوده و در برخورد با فاعل شناسا تغییری در آن‎ها رخ نمی‎دهد.  
فارغ از نقد کلی نسبیت می‎توان به این نکته اشاره کرد که همه انسان‎ها حداقل با علم حضوری در درون خود حقایقی را به صورت مطلق درک می‎کنند. در دایره علوم حصولی نیز بسیاری از حقایق مطلق وجود دارند که همگان به آن اذعان دارند مانند وجود هستی و اصل وجود انسان. در میان سایر حقایق نیز می‎توان موارد بسیاری را یافت که فارغ از جنسیت، نژاد و طبقات اجتماعی و ... ثابت بوده و در برخورد با فاعل شناسا تغییری در آن‎ها رخ نمی‎دهد.  
با توجه به نقدهای وارد شده بر نسبیت معرفت‎شناسی، می‎توان ایرادات وارده بر دیدگاه تفاوت معرفت زنانه و مردانه و همچنین بطلان تفوق معرفت زنانه بر معرفت مردانه را نیز استنتاج کرد. از این رو نمی‎توان گفت صرفا به دلیل جنسیت متفاوت، زنان برداشت متفاوتی از حقیقت داشته و یا حقیقت با برداشت‎ها زنانه تفاوت پیدا خواهد کرد. همچنین طبق این نقد، دیگر تفاوتی وجود ندارد تا یک دیدگاه بر سایر دیدگاه‎ها برتری پیدا کند. علاوه بر آن در صورتی که تفاوت معرفت زنانه و مردانه پذیرفته شود، دلیلی بر برتری معرفت زنانه وجود نداشته و این ادعا مستند به استدلال متقنی نیست. زیرا در حاشیه فعالیت‎ها اجتماعی بودن و عدم بهره مندی از نظام اجتماعی و حتی فعالیت بیشتر برای تولید کالا نمی‎تواند دلیلی بر برتری در معرفت‎شناسی زنان باشد. در صورتی که این مطلب نیز پذیرفته شود، شمول آن بر همه زنان مورد خدشه و اشکال است.  این نکته حائز اهمیت است که نقدهای نسبی‎گرایی که در معرفت‎شناسی فمینیسم بیان گردید در حوزه نسبی‎گرایی هستی‎شناسی و ارزش‎شناسی نیز وارد است.
با توجه به نقدهای وارد شده بر نسبیت معرفت‎شناسی، می‎توان ایرادات وارده بر دیدگاه تفاوت معرفت زنانه و مردانه و همچنین بطلان تفوق معرفت زنانه بر معرفت مردانه را نیز استنتاج کرد. از این رو نمی‎توان گفت صرفا به دلیل جنسیت متفاوت، زنان برداشت متفاوتی از حقیقت داشته و یا حقیقت با برداشت‎ها زنانه تفاوت پیدا خواهد کرد. همچنین طبق این نقد، دیگر تفاوتی وجود ندارد تا یک دیدگاه بر سایر دیدگاه‎ها برتری پیدا کند. علاوه بر آن در صورتی که تفاوت معرفت زنانه و مردانه پذیرفته شود، دلیلی بر برتری معرفت زنانه وجود نداشته و این ادعا مستند به استدلال متقنی نیست. زیرا در حاشیه فعالیت‎ها اجتماعی بودن و عدم بهره مندی از نظام اجتماعی و حتی فعالیت بیشتر برای تولید کالا نمی‎تواند دلیلی بر برتری در معرفت‎شناسی زنان باشد. در صورتی که این مطلب نیز پذیرفته شود، شمول آن بر همه زنان مورد خدشه و اشکال است.  این نکته حائز اهمیت است که نقدهای نسبی‎گرایی که در معرفت‎شناسی فمینیسم بیان گردید در حوزه نسبی‎گرایی هستی‎شناسی و ارزش‎شناسی نیز وارد است.
== برخی از مهمترین آثار هاردینگ ==
- هاردینگ، ساندرا. (۱۳۸۰). از تجربه گرایی فمینیستی تا شتاخت شناسی های دارای دیدگاه فمینیستی» در کھون، لارنس، متن های برگزیده از مدرنیسم تا پست مدرنیسم. ترجمه نیکو سرخوش و افشین جهاندیده. ویراستار فارسی عبدالکریم رشیدیان. تهران: نشرتی، صص۶۴۶-۶۶۷
دو مقاله دیگر از هاردینگ هم به زبان فارسی برگردانده شده است که متأسفانه ترجمه های آنها از کیفیت خوبی برخوردار نیست
- هاردینگ، ساندرا، (۱۳۸۲)، جنسیت و علم، در مجموعه فمینیسم و دانش های فمینیستی: ترجمه، تحلیل و نقد مجموعه مقالات دایره المعارف روتليج، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، صص
۲۱۹-۲۳۶ - هاردینگ، ساندرا (۱۳۸۴). فصل زنان ها مجموعة ازرا و دیدگاههای فمینیستی، به کوشش نوشین احمدی خراسانی و دیگران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ص۲۸-۴۸
- Sciences From Below: Feminisms, Posicolonialisms, and Modernities Forthcoming 2008 Duke university press.
- Science and Social Inequality: Feminist and Postcolonial Issues. 2006. University of Illinois Press.
- The Feminist Standpoint Theory Reader. Edited. 2004. Routledge.
- Science and Other Cultures Issues in Philosophies of Science and Technology, coedited with Robert Figueroa. 2003. New York: Routledge.
- Decantering the Center: Philosophy for a Multicultural. Pontcolonial and Feminist World. With Uma Narayan. Bloomington: Indiana University Press, 2000.
- Is Science Multicultural? Postcolonialisms, Feminisms, and Epistemologies. Bloomington: Indiana University Press, 1998.
- Sex and Scientific Inquiry. With Jean O&#039;Barr. Chicago: University of Chicago Press. 1987
- The &quot;Racial Economy of Science: Toward a Democratic Future. Bloomington: Indiana University Press, 1993.
- Whose Science? Whose knowledge? Thinking from Women&#039;s Lives. Ithaca, NY: Cornell University Press, 1991 - The Science Question in Feminism. Ithaca: Cornell University Press, 1986.
Discovering Reality: Feminist Perspectives on Epistemology. Metaphysics, Methodology, and Philosophy of Science. Co-edited with Merrill Hintikka. 1983. Second edition 2003. 2nd ed. Boston, MA: Kluwer Academie.
۵۳۰

ویرایش