پرش به محتوا

قدرت در خانواده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
قدرت به‌معنای «توانایی» و «توانستن»، <ref>[https://vajehyab.com/?q=%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA دهخدا، لغت‏نامه، ذیل واژه قدرت.]</ref> در اصطلاح به‌معنای توانایی و نفوذ برای کنترل اعمال دیگران تعریف می‌شود.<ref>نبوی، فلسفه قدرت، 1379ش، ص53_ 51.</ref> قدرت در [[خانواده]]، معطوف به موقعیت شوهر و بانو بوده و امروزه با تغییراتی در تقسیم اقتدار روبرو شده که نشانۀ دگرگونی در نگرش‌های اجتماعی و ارزش‌های فرهنگی در سطح کلان است.<ref>محمدی، «شناسایی شاخص‌های قدرت در خانواده به روش تحقیق کیفی» 1393ش، ص139.</ref>
قدرت به‌معنای «توانایی» و «توانستن»، <ref>[https://vajehyab.com/?q=%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA دهخدا، لغت‏نامه، ذیل واژه قدرت.]</ref> در اصطلاح به‌معنای توانایی و نفوذ برای کنترل اعمال دیگران تعریف می‌شود.<ref>نبوی، فلسفه قدرت، 1379ش، ص53_ 51.</ref> قدرت در [[خانواده]]، معطوف به موقعیت شوهر و بانو بوده و امروزه با تغییراتی در تقسیم اقتدار روبرو شده که نشانۀ دگرگونی در نگرش‌های اجتماعی و ارزش‌های فرهنگی در سطح کلان است.<ref>محمدی، «شناسایی شاخص‌های قدرت در خانواده به روش تحقیق کیفی» 1393ش، ص139.</ref>
==رویکردهای نظری==
==رویکردهای نظری==
کارکردگرایان ساختار عمودی در خانواده را عامل انسجام و نظم در خانواده و جامعه می‌شمارند. اما فمینیست‌ها بیشتر بر ساختار متقارن و دموکراتیک تاکید می‌کنند. نظریه تقسیم‌کار خانگی بر قدرت و نابرابری جنسیتی در خانواده تاکید دارد. نظریه تصمیم‌گیری، با تبیین فرایند تصمیم‌گیری در خانواده، ساختار قدرت را مورد بررسی قرار می‌دهد. نظریه سرمایه اجتماعی، مبادله منابع ارزشمند با قدرت را در خانواده تبیین می‌کند. نظریه مبادله با تاکید بر سه عنصر هنجارهای اجتماعی، منابع و منافع، توزیع قدرت را در خانواده بررسی می‌کند.<ref>بخشی‌پور و همکاران، الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبه اجتماعی زنان متاهل شهر تهران، 1398ش.</ref> شلسکی، مدیریت شوهر و خانه‌داری زن را ضامن حفظ کارکردهای خانواده می‌داند. از منظر وی ساختار خانواده مبتنی بر پدر نان‌آور قدرتمند و مادر مسئول فرزندان برای حفظ ثبات اجتماعی ضرورت دارد. پارسونز نیز با اعطای نقش ابزاری به شوهر و نقش ابرازی به زن و تاکید بر ساختار غیر دموکرات در خانواده، انسجام خانواده را دنبال می‌کند.<ref>حمیدیان و همکاران، بررسی پذیرش تمایز موقعیت جنسی بر نابرابری قدرت در خانواده (نمونه شهر خرم آباد)، 1394ش، ص160.</ref> اورعی در بررسی دیدگاه اسلام، ساختار عمودی تعدیل‌یافته را معرفی می‌کند که نه عمودی و استبدادی است و نه افقی و دموکراتیک. در این ساختار مرد در جایگاه سرپرست مسئول، بر اساس قوانین الهی به حقوق و تمایلات سایر اعضای خانواده توجه دارد و از تصمیم فردی و خودخواهانه بازداشته می‌شود.<ref>صدیق‌اورعی، بررسی ساختار نظام اجتماعی در اسلام، 1381ش، ص 74.</ref>  
کارکردگرایان ساختار عمودی در خانواده را عامل انسجام و نظم در خانواده و جامعه می‌شمارند. اما فمینیست‌ها بیشتر بر ساختار متقارن و دموکراتیک تاکید می‌کنند. نظریه تقسیم‌کار خانگی بر قدرت و نابرابری جنسیتی در خانواده تاکید دارد. نظریه تصمیم‌گیری، با تبیین فرایند تصمیم‌گیری در خانواده، ساختار قدرت را مورد بررسی قرار می‌دهد. نظریه سرمایه اجتماعی، مبادله منابع ارزشمند با قدرت را در خانواده تبیین می‌کند. نظریه مبادله با تاکید بر سه عنصر هنجارهای اجتماعی، منابع و منافع، توزیع قدرت را در خانواده بررسی می‌کند.<ref>بخشی‌پور و همکاران، الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبه اجتماعی زنان متاهل شهر تهران، 1398ش.</ref> شلسکی، مدیریت شوهر و خانه‌داری زن را ضامن حفظ کارکردهای خانواده می‌داند. از منظر وی ساختار خانواده مبتنی بر پدر نان‌آور قدرتمند و مادر مسئول فرزندان برای حفظ ثبات اجتماعی ضرورت دارد. پارسونز نیز با اعطای نقش ابزاری به شوهر و نقش ابرازی به زن و تاکید بر ساختار غیر دموکرات در خانواده، انسجام خانواده را دنبال می‌کند.<ref>حمیدیان و همکاران، بررسی پذیرش تمایز موقعیت جنسی بر نابرابری قدرت در خانواده (نمونه شهر خرم آباد)، 1394ش، ص160.</ref> اورعی در بررسی دیدگاه اسلام، ساختار عمودی تعدیل‌یافته را معرفی می‌کند که نه عمودی و استبدادی است و نه افقی و دموکراتیک. در این ساختار مرد در جایگاه سرپرست مسئول، بر اساس قوانین الهی به حقوق و تمایلات سایر اعضای خانواده توجه دارد و از تصمیم فردی و خودخواهانه بازداشته می‌شود.<ref>صدیق‌اورعی، بررسی ساختار نظام اجتماعی در اسلام، 1381ش، ص 74.</ref>  
==توزیع قدرت در خانواده‌های ایرانی==
==توزیع قدرت در خانواده‌های ایرانی==
یافته‌های پژوهش مردانی (2016)، حاکی از این است که ارزش‌های دینی و تحصیلات مادر، بیشترین تاثیر را بر ساختار قدرت در خانواده دارد. امینی (2014)، به این نتیجه رسید که قدرت زنان در تصمیم‌گیری در خانواده‌های شاغل و غیرشاغل تفاوت معناداری دارد. سفیری (2010)، نشان داد بین سرمایه اقتصادی و فرهنگی زنان با روابط دموکرات در خانواده رابطه وجود دارد.<ref> بخشی‌پور و همکاران، الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبه اجتماعی زنان متاهل شهر تهران، 1398ش.</ref> پژوهش دیگری حاکی از این است که حدود 54 درصد از خانواده‌های تهرانی از ساختار قدرت نامتقارن برخوردارند. اما با دست‌یابی زنان به منابع چون تحصیلات، اشتغال، دارایی و درآمد، توزیع قدرت در خانواده به سمت تقارن سوق می‌یابد.<ref> بخشی‌پور و همکاران، الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبه اجتماعی زنان متاهل شهر تهران، 1398ش.</ref> برخی از تحقیقات حاکی از این است که بین تحصیلات و پذیرش تفاوت‌های جنسی رابطه معکوس وجود دارد. همچنین جنسیت با نابرابری در قدرت اقتصادی، قهری و ارجاعی رابطه معناداری دارد و جنسیت بر پذیرش ستم‌گری جنسی اثرگذار است.<ref>حمیدیان و همکاران، بررسی پذیرش تمایز موقعیت جنسی بر نابرابری قدرت در خانواده (نمونه شهر خرم آباد)، 1394ش، ص167.</ref>  
یافته‌های پژوهش مردانی (2016)، حاکی از این است که ارزش‌های دینی و تحصیلات مادر، بیشترین تاثیر را بر ساختار قدرت در خانواده دارد. امینی (2014)، به این نتیجه رسید که قدرت زنان در تصمیم‌گیری در خانواده‌های شاغل و غیرشاغل تفاوت معناداری دارد. سفیری (2010)، نشان داد بین سرمایه اقتصادی و فرهنگی زنان با روابط دموکرات در خانواده رابطه وجود دارد.<ref> بخشی‌پور و همکاران، الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبه اجتماعی زنان متاهل شهر تهران، 1398ش.</ref> پژوهش دیگری حاکی از این است که حدود 54 درصد از خانواده‌های تهرانی از ساختار قدرت نامتقارن برخوردارند. اما با دست‌یابی زنان به منابع چون تحصیلات، اشتغال، دارایی و درآمد، توزیع قدرت در خانواده به سمت تقارن سوق می‌یابد.<ref> بخشی‌پور و همکاران، الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبه اجتماعی زنان متاهل شهر تهران، 1398ش.</ref> برخی از تحقیقات حاکی از این است که بین تحصیلات و پذیرش تفاوت‌های جنسی رابطه معکوس وجود دارد. همچنین جنسیت با نابرابری در قدرت اقتصادی، قهری و ارجاعی رابطه معناداری دارد و جنسیت بر پذیرش ستم‌گری جنسی اثرگذار است.<ref>حمیدیان و همکاران، بررسی پذیرش تمایز موقعیت جنسی بر نابرابری قدرت در خانواده (نمونه شهر خرم آباد)، 1394ش، ص167.</ref>
 
 
==بنیان‌های قدرت==
==بنیان‌های قدرت==
بنا بر نظریه فرنچ و ریون، قدرت از حیث خاستگاه به پنج قسم تقسیم می‌‌‌‌شود:  
بنا بر نظریه فرنچ و ریون، قدرت از حیث خاستگاه به پنج قسم تقسیم می‌‌‌‌شود: