برابری در فمینیسم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منبع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
برابری در فمینیسم؛ برابری زن و مرد در تمام ساحات فردی، خانوادگی و اجتماعی. | |||
[[فمینیسم]] با تکیه بر اصل برابری [[زن]] و [[مرد]] و به داعیه دفاع از [[حقوق زن]]، در همه ساختارها، با زمینهها و جریاناتی که سبب نابرابری در خانواده و اجتماع میشود مبارزه میکند. اما آمار بالای خشونت، تجاوز، بی خانمانی، قتل، افسردگی و اختلالات روانی زنان بر از دههها تلاش فمینیستی در لباس برابری چیزی خلاف وعدهها و اهداف سردمداران این جنبش را نشان میدهد. | |||
==مفهوم برابری در فمنیسم== | |||
برابری در لغت به معنای تساوی، یکسانی، مساوات و همتایی است.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C دهخدا، ذیل واژه «برابری»، وبسایت واژهیاب.]</ref> در دیدگاه فمینیستها دو مؤلفه اصلی نظریه برابری، تأکید بر برابری زن و مرد و انکار تفاوتهای دو جنس است. اصل برابری زن و مرد متأثر از آموزه لیبرالیسم و آرای بزرگان عصر روشنگری، خصوصا دکارت است. دیدگاه فمینیستهای قائل به برابری درباره تفاوتهای دو جنس، ناشی از آموزههای برابریطلبانه لیبرالیسم و نگاه همراه با تحقیر غرب به تفاوتهای میان زنان است. <ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388ش، ص 127.</ref> | |||
==سیر تاریخی مفهوم برابری== | |||
آتنیها اولین مردمانی بودند که در قرن چهارم پیش از میلاد مفهوم برابری را مطرح کردند.افلاطون بر مبنای سلسله مراتب طبیعی، برابری را در دو شکل برابری هندسی و برابری حسابی مطرح کرد.بعد از افلاطون شاگردش ارسطو اولین بار مفهوم برابری سیاسی را به کار برد. برابری سیاسی از نگاه ارسطو به معنای مشارکت تمام شهروندان در کار حکومت بود.پس از آن در حقوق رم بحث برابری در مقابل قانون بدون اینکه به مفهوم مشارکت سیاسی توجه شود اشاره شد. فراز و فرودهای مفهوم برابری تا زمان ژانژاک روسو ادامه داشت. رسو برابری را از مفهوم آرمانی خود جدا و به حوزه حقوق وارد کرد. پس از انقلاب فرانسه این اصل در ماده 1 اعلامیه حقوق بشر فرانسه جای گرفت. اصلی که به حقوق شهروندی را برای مردان به رسمیت شناخت.<ref>[https://www.asasimag.ir/article_105589_0e32f416a8e2d45494238618764cadb1.pdf ویژه، «مفهوم اصل برابری در حقوق عمومی نوین»، 1383ش، ص5-6.]</ref> | |||
راهیابی برابری به حوزه حقوق و محرومیت زنان از حقوق شهروندی این آگاهی را ایجاد کرد که اگر زنان بخواهند از حقوق حداقلی بر خوردار شوند باید از مفاهیم و گفتمان غالب استفاده کنند. مفاهیمی نظیر فردگرایی و برابری که توجیه کننده همان حقوق برای مردان بود زنان را توجیه کرد که برای رسیدن به آنچه که در دنیای آن روز به عنوان موقعیت برتر تلقی میشد نیازمند استفاده از زبان حقوق مردانه هستند.<ref>مشیرزاده، از جنبش تا نظریه، 1400ش، ص 100</ref> | |||
==تأثیر لیبرالیسم در نظریه برابری== | ==تأثیر لیبرالیسم در نظریه برابری== | ||
اولین جریانات فمینیسم در بستر لیبرالیسم بهوجود آمد. شعار برابری از آموزههای اصلی لیبرالیسم بود. از نظر لیبرالیسم، عقل و خرد بشر، تنها ملاک برتری انسان نسبت به سایر موجودات است . حقوق طبیعی افراد بر مبنای بهرهمندی از عقل پایهریزی میشود. فمینیستها با جمعبندذی این دیدگاه و آموزه دکارت مبنی بر برابری عقل در تمام انسانها قائل به برابری عقلی زنان و مردان و بالتبع خواهان برابری در منزلت و حقوق بین زن و مرد شدند. <ref>رودگر، | اولین جریانات فمینیسم در بستر لیبرالیسم بهوجود آمد. شعار برابری از آموزههای اصلی لیبرالیسم بود. از نظر لیبرالیسم، عقل و خرد بشر، تنها ملاک برتری انسان نسبت به سایر موجودات است . حقوق طبیعی افراد بر مبنای بهرهمندی از عقل پایهریزی میشود. فمینیستها با جمعبندذی این دیدگاه و آموزه دکارت مبنی بر برابری عقل در تمام انسانها قائل به برابری عقلی زنان و مردان و بالتبع خواهان برابری در منزلت و حقوق بین زن و مرد شدند. <ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388ش، ص 128.</ref> | ||
یکی از بارزترین جلوههای اومانیسم، بحث برابری است که به شدت با [[فمینیسم]] در دوران مدرنیته گره خورده است. برابری یکی از ارکان اساسی شکلگیری قوانین مدنی کشورهایی همچون فرانسه پس از انقلاب سال ۱۷۹۱ بوده و با معنای گسترده و وسیع خویش، الهام بخش بسیاری از جنبشهای قرن ۱۹ و ۲۰ در اروپا و آمریکا گردیده است. | یکی از بارزترین جلوههای اومانیسم، بحث برابری است که به شدت با [[فمینیسم]] در دوران مدرنیته گره خورده است. برابری یکی از ارکان اساسی شکلگیری قوانین مدنی کشورهایی همچون فرانسه پس از انقلاب سال ۱۷۹۱ بوده و با معنای گسترده و وسیع خویش، الهام بخش بسیاری از جنبشهای قرن ۱۹ و ۲۰ در اروپا و آمریکا گردیده است. | ||
در همینجا، باید خاطر نشان ساخت که بحث برابری یکی از بحثهای فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیدهای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است. | در همینجا، باید خاطر نشان ساخت که بحث برابری یکی از بحثهای فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیدهای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است. | ||
در ابتدای بحث برابری، ارائه تعریفی روشن شاید تا حدی از هرج و مرج شایع درباره واژه برابری بکاهد. تعریف، واژه برابری بر یک ارتباط دو سویه دلالت دارد؛ به این معنا که برابری ناظر به یک رابطه دو جانبه در میان دو گروه از اشیا، افراد، فرایندها و یا محورهایی است که با لحاظ نمودن یک یا چند شاخصه معین، دارای کیفیتی برابر باشند، اگرچه در وجوه دیگر، کیفیت برابری موجود نباشد.<ref>مهدوی و دولتی، | در ابتدای بحث برابری، ارائه تعریفی روشن شاید تا حدی از هرج و مرج شایع درباره واژه برابری بکاهد. تعریف، واژه برابری بر یک ارتباط دو سویه دلالت دارد؛ به این معنا که برابری ناظر به یک رابطه دو جانبه در میان دو گروه از اشیا، افراد، فرایندها و یا محورهایی است که با لحاظ نمودن یک یا چند شاخصه معین، دارای کیفیتی برابر باشند، اگرچه در وجوه دیگر، کیفیت برابری موجود نباشد.<ref>مهدوی و دولتی، «نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان»، 1385ش، ص 51.</ref> | ||
===اومانیسم و سکولاریسم === | ===اومانیسم و سکولاریسم === | ||
همانگونه که اشاره شد، اومانیسم را میتوان به عنوان مادر تمام تفکرات عصر نوین بر شمرد. اگر چه اومانیسم و سکولاریسم اغلب به عنوان تفکراتی مجزا بررسی میشوند، ولی در واقع، اومانیسم بدون سکولاریسم و سکولاریسم بدون اومانیسم قابل ریشهیابی نیست. کشفیات جدید علمی ابتدا انسان را از بند غل و زنجیرهای تفکر سنتی، که به شدت تحریف شده بود و در مواردی مطلوب اربابان کلیسا به کار گرفته میشد، رهانید و در مقابل، جلوههای مخفی قدرت تفکر و اندیشه مستقل را به انسان ارزانی کرد. | همانگونه که اشاره شد، اومانیسم را میتوان به عنوان مادر تمام تفکرات عصر نوین بر شمرد. اگر چه اومانیسم و سکولاریسم اغلب به عنوان تفکراتی مجزا بررسی میشوند، ولی در واقع، اومانیسم بدون سکولاریسم و سکولاریسم بدون اومانیسم قابل ریشهیابی نیست. کشفیات جدید علمی ابتدا انسان را از بند غل و زنجیرهای تفکر سنتی، که به شدت تحریف شده بود و در مواردی مطلوب اربابان کلیسا به کار گرفته میشد، رهانید و در مقابل، جلوههای مخفی قدرت تفکر و اندیشه مستقل را به انسان ارزانی کرد. | ||
اولین جلوه اجتماعی تفکر اومانیستی را میتوان در نفی فئودالها و قدرت بی چون و چرای روحانیت کلیسا مشاهده کرد. | اولین جلوه اجتماعی تفکر اومانیستی را میتوان در نفی فئودالها و قدرت بی چون و چرای روحانیت کلیسا مشاهده کرد. | ||
اومانیسم و سکولاریسم، که در اروپا متولد شدند، سر منشأ بسیاری از اندیشههای بعدی از جمله آزادی و برابری گردیدند. اومانیسم در جنبههای تأكید بر اصالت فردی خویش، ریشه تفکراتی همانند لیبرالیسم و کاپیتالیسم و در جنبههای اصالت اجتماعی خویش، اساس و بنیان تفکراتی همانند سوسیالیسم و مارکسیسم است.<ref>مهدوی و دولتی، | اومانیسم و سکولاریسم، که در اروپا متولد شدند، سر منشأ بسیاری از اندیشههای بعدی از جمله آزادی و برابری گردیدند. اومانیسم در جنبههای تأكید بر اصالت فردی خویش، ریشه تفکراتی همانند لیبرالیسم و کاپیتالیسم و در جنبههای اصالت اجتماعی خویش، اساس و بنیان تفکراتی همانند سوسیالیسم و مارکسیسم است.<ref>مهدوی و دولتی، «نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان»، 1385ش، ص 50.</ref> | ||
==قانون و برابری== | ==قانون و برابری== | ||
خط ۳۹: | خط ۴۶: | ||
*زیبایینژاد، محمدرضا، ملاحظاتی بر مقاله حقوق فمینیستی برگرفته از کتاب فمینیسم و دانشهای فمینیستی، ترجمه و نقد تعدادی از مقالات دایرةالمعارف فلسفی روتلیج، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1382ش. | *زیبایینژاد، محمدرضا، ملاحظاتی بر مقاله حقوق فمینیستی برگرفته از کتاب فمینیسم و دانشهای فمینیستی، ترجمه و نقد تعدادی از مقالات دایرةالمعارف فلسفی روتلیج، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1382ش. | ||
*مهدوی، محمد صادق،دولتی، غزاله، «نگاهی به اصل برابری فمنیسم و موانع اشتغال زنان»، بانوان شیعه، شماره 9، پاییز 1385ش . | *مهدوی، محمد صادق،دولتی، غزاله، «نگاهی به اصل برابری فمنیسم و موانع اشتغال زنان»، بانوان شیعه، شماره 9، پاییز 1385ش . | ||
*دهخدا، ذیل واژه «برابری»، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 21 تیر 1402. | |||
*ویژه، محمرضا، «مفهوم اصل برابری در حقوق عمومی نوین»، نشریه حقوق اساسی، دوره1، شماره2، 1383ش. | |||
*مشیرزاده، حمیرا، از جنبش تا نظریه، تهران، شیرازه، 1400ش. | |||
[[رده:ویکیجنسیت]] | [[رده:ویکیجنسیت]] | ||
[[رده: مفاهیم و اصطلاحات]]]] | [[رده: مفاهیم و اصطلاحات]]]] |