برابری در فمینیسم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
اولین جلوه اجتماعی تفکر اومانیستی را میتوان در نفی فئودالها و قدرت بی چون و چرای روحانیت کلیسا مشاهده کرد. | اولین جلوه اجتماعی تفکر اومانیستی را میتوان در نفی فئودالها و قدرت بی چون و چرای روحانیت کلیسا مشاهده کرد. | ||
اومانیسم و سکولاریسم، که در اروپا متولد شدند، سر منشأ بسیاری از اندیشههای بعدی از جمله آزادی و [[برابری و فمینیسم|برابری]] گردیدند. اومانیسم در جنبههای تأكید بر اصالت فردی خویش، ریشه تفکراتی همانند لیبرالیسم و کاپیتالیسم و در جنبههای اصالت اجتماعی خویش، اساس و بنیان تفکراتی همانند سوسیالیسم و مارکسیسم است. | اومانیسم و سکولاریسم، که در اروپا متولد شدند، سر منشأ بسیاری از اندیشههای بعدی از جمله آزادی و [[برابری و فمینیسم|برابری]] گردیدند. اومانیسم در جنبههای تأكید بر اصالت فردی خویش، ریشه تفکراتی همانند لیبرالیسم و کاپیتالیسم و در جنبههای اصالت اجتماعی خویش، اساس و بنیان تفکراتی همانند سوسیالیسم و مارکسیسم است.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 50</ref> | ||
=== [[برابری و فمینیسم|برابری]] === | === [[برابری و فمینیسم|برابری]] === | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
در همینجا، باید خاطر نشان ساخت که بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از بحثهای فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیدهای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است. | در همینجا، باید خاطر نشان ساخت که بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]] یکی از بحثهای فلسفه سیاسی است که به نحو پیچیدهای با مباحث عدالت، آزادی و لیبرالیسم در هم تنیده است. | ||
در ابتدای بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]]، ارائه تعریفی روشن شاید تا حدی از هرج و مرج شایع درباره واژه [[برابری و فمینیسم|برابری]] بکاهد. تعریف، واژه [[برابری و فمینیسم|برابری]] بر یک ارتباط دو سویه دلالت دارد؛ به این معنا که [[برابری و فمینیسم|برابری]] ناظر به یک رابطه دو جانبه در میان دو گروه از اشیا، افراد، فرایندها و یا محورهایی است که با لحاظ نمودن یک یا چند شاخصه معین، دارای کیفیتی برابر باشند، اگرچه در وجوه دیگر، کیفیت [[برابری و فمینیسم|برابری]] موجود نباشد. | در ابتدای بحث [[برابری و فمینیسم|برابری]]، ارائه تعریفی روشن شاید تا حدی از هرج و مرج شایع درباره واژه [[برابری و فمینیسم|برابری]] بکاهد. تعریف، واژه [[برابری و فمینیسم|برابری]] بر یک ارتباط دو سویه دلالت دارد؛ به این معنا که [[برابری و فمینیسم|برابری]] ناظر به یک رابطه دو جانبه در میان دو گروه از اشیا، افراد، فرایندها و یا محورهایی است که با لحاظ نمودن یک یا چند شاخصه معین، دارای کیفیتی برابر باشند، اگرچه در وجوه دیگر، کیفیت [[برابری و فمینیسم|برابری]] موجود نباشد.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 51</ref> | ||
=== اسلام، [[فمینیسم]] و اصل [[برابری و فمینیسم|برابری]] در جایگاه [[اشتغال زنان|اشتغال زن]] و [[مرد]]=== | === اسلام، [[فمینیسم]] و اصل [[برابری و فمینیسم|برابری]] در جایگاه [[اشتغال زنان|اشتغال زن]] و [[مرد]]=== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
البته اسلام نیز با بسیاری از تبعیضهای کاری و پرداخت [[حقوق]] نابرابر مخالفت میکند و مالکیت اقتصادی را به همان میزان که برای [[مرد]] به رسمیت میشناسد، برای [[زن]] نیز به رسمیت میشناسد. [[زن]] مالک مستقل املاک و اموال خویش است و ثبوت حق فعالیت اقتصادی برای [[زن]]، مسلم است و مورد استثنایی آن در فقه نیز رعایت عدالت و سایر [[حقوق زن]] ذکر گردیده است. | البته اسلام نیز با بسیاری از تبعیضهای کاری و پرداخت [[حقوق]] نابرابر مخالفت میکند و مالکیت اقتصادی را به همان میزان که برای [[مرد]] به رسمیت میشناسد، برای [[زن]] نیز به رسمیت میشناسد. [[زن]] مالک مستقل املاک و اموال خویش است و ثبوت حق فعالیت اقتصادی برای [[زن]]، مسلم است و مورد استثنایی آن در فقه نیز رعایت عدالت و سایر [[حقوق زن]] ذکر گردیده است. | ||
آنچه نظرگاه اسلام و [[فمینیسم]] را در مسئله [[اشتغال زنان از منظر اسلام و فمینیسم|اشتغال]] از یکدیگر جدا میکند این است که [[فمینیسم]] تفاوتهای [[جنس و جنسیت|جنسی]] و فیزیولوژی و نوع علایق و سلایق و توانمندیهای [[مردانه]] و [[زنانه]] را نادیده میگیرد؛ ولی اسلام با توجه به این نوع تفاوتها، اولویتهایی را درباره مشاغل و طبقهبندی مشاغل توصیه مینماید و برای [[زنان]]، شغلهایی را متناسب با شئونات آنها پیشنهاد میدهد و [[شوهر|شوهران]] را مکلف میکند که در صورت تقاضای [[زنان]]، در مقابل شغل خانهداری و فرزندداری ایشان، دستمزد قرار دهند. | آنچه نظرگاه اسلام و [[فمینیسم]] را در مسئله [[اشتغال زنان از منظر اسلام و فمینیسم|اشتغال]] از یکدیگر جدا میکند این است که [[فمینیسم]] تفاوتهای [[جنس و جنسیت|جنسی]] و فیزیولوژی و نوع علایق و سلایق و توانمندیهای [[مردانه]] و [[زنانه]] را نادیده میگیرد؛ ولی اسلام با توجه به این نوع تفاوتها، اولویتهایی را درباره مشاغل و طبقهبندی مشاغل توصیه مینماید و برای [[زنان]]، شغلهایی را متناسب با شئونات آنها پیشنهاد میدهد و [[شوهر|شوهران]] را مکلف میکند که در صورت تقاضای [[زنان]]، در مقابل شغل خانهداری و فرزندداری ایشان، دستمزد قرار دهند.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 55</ref> | ||
=== موانع و مشکلات اجتماعی [[اشتغال زنان]]=== | === موانع و مشکلات اجتماعی [[اشتغال زنان]]=== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
معیار تفکیک این دو از همدیگر، میزان دارا بودن منزلت، قدرت، ثروت و دانش است. اینها ناشی از قرار گرفتن شخص در مواضع اجتماعی است. مواضع اجتماعی، خود برحسب دو عامل متفاوت تجزیه میشود: عوامل اسمی و عوامل درجهبندی شده. عوامل اسمی مواضع کنشگران را برحسب دارا بودن صفات اسمی(فاقد رتبه) همچون [[جنس]]، قوم و مانند آن تفکیک میکند. عوامل درجهبندی شده مواضع کنشگران را برحسب دارا بودن صفات درجهبندی شده(توانایی جسمی، توانایی فکری و مانند آن) تفکیک میکند. این دو عوامل با همدیگر همبستگی دارند. | معیار تفکیک این دو از همدیگر، میزان دارا بودن منزلت، قدرت، ثروت و دانش است. اینها ناشی از قرار گرفتن شخص در مواضع اجتماعی است. مواضع اجتماعی، خود برحسب دو عامل متفاوت تجزیه میشود: عوامل اسمی و عوامل درجهبندی شده. عوامل اسمی مواضع کنشگران را برحسب دارا بودن صفات اسمی(فاقد رتبه) همچون [[جنس]]، قوم و مانند آن تفکیک میکند. عوامل درجهبندی شده مواضع کنشگران را برحسب دارا بودن صفات درجهبندی شده(توانایی جسمی، توانایی فکری و مانند آن) تفکیک میکند. این دو عوامل با همدیگر همبستگی دارند. | ||
'''۲. از نظر ساختار انگیزشی [[زنان]]:''' انگیزش کاری شامل مجموعهای از نیروهای درونی و بیرونی است که رفتار اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]]، از آن نیروها ناشی میشود. این تعریف شامل موانع بیرونی از قبیل نیاز به نیروی کار، نظام پاداش و جزای سازمانی، و ماهیت کار واگذار شده به [[زنان]] و نیروهای درونی نهفته در خود [[زنان]] شامل نیازهای فردی و علایق و مانند آن است. به رغم طرفداران این دیدگاه، اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخشهای دولتی، بیشتر از نیروهای درونی تأثیر میپذیرد تا از نیروهای بیرونی. روابط اجتماعی مورد انتظار در محیط کاری و امکان اقناع نیازها از جمله عوامل انگیزش درونی ترغیب [[زنان]] به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخشهای دولتی است. | '''۲. از نظر ساختار انگیزشی [[زنان]]:''' انگیزش کاری شامل مجموعهای از نیروهای درونی و بیرونی است که رفتار اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]]، از آن نیروها ناشی میشود. این تعریف شامل موانع بیرونی از قبیل نیاز به نیروی کار، نظام پاداش و جزای سازمانی، و ماهیت کار واگذار شده به [[زنان]] و نیروهای درونی نهفته در خود [[زنان]] شامل نیازهای فردی و علایق و مانند آن است. به رغم طرفداران این دیدگاه، اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخشهای دولتی، بیشتر از نیروهای درونی تأثیر میپذیرد تا از نیروهای بیرونی. روابط اجتماعی مورد انتظار در محیط کاری و امکان اقناع نیازها از جمله عوامل انگیزش درونی ترغیب [[زنان]] به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخشهای دولتی است.<ref>مهدوی و دولتی، نگاهی به اصل برابری فمینیسم و موانع اشتغال زنان، 1385، ص 59</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |