برابری در فمینیسم: تفاوت میان نسخهها
←موانع و مشکلات اجتماعی اشتغال زنان
(←نتیجه) |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
=== موانع و مشکلات اجتماعی [[اشتغال زنان]]=== | === موانع و مشکلات اجتماعی [[اشتغال زنان]]=== | ||
۱. از نظر [[فمینیسم]]: سه نوع مانع و مشکل از لحاظ تحلیلی، در [[اشتغال زنان]] مؤثرند: اول كم و کیف«هنجارهای» غالب در زمان و مکانی خاص؛ دوم کم و کیف«تعاریف» رایج؛ و سوم کم و کیف«نظام پاداش و جزا» حاکم. این سه اگر چه از لحاظ تحلیلی متفاوتند، اما به لحاظ تجربی، یک کل واحد را تشکیل میدهند. | * '''۱. از نظر [[فمینیسم]]:''' سه نوع مانع و مشکل از لحاظ تحلیلی، در [[اشتغال زنان]] مؤثرند: اول كم و کیف«هنجارهای» غالب در زمان و مکانی خاص؛ دوم کم و کیف«تعاریف» رایج؛ و سوم کم و کیف«نظام پاداش و جزا» حاکم. این سه اگر چه از لحاظ تحلیلی متفاوتند، اما به لحاظ تجربی، یک کل واحد را تشکیل میدهند. و هر جامعهای به رغم دارا بودن کنشگران زیاد، به دو کنشگر اصلی قابل تقسیم است: اول کنشگر برتر(بالادست مقتدر، کارفرما) و دوم کنشگر فروتر(زیردست، نامقتدر و متعهد). معیار تفکیک این دو از همدیگر، میزان دارا بودن منزلت، قدرت، ثروت و دانش است. اینها ناشی از قرار گرفتن شخص در مواضع اجتماعی است. مواضع اجتماعی، خود برحسب دو عامل متفاوت تجزیه میشود: عوامل اسمی و عوامل درجهبندی شده. عوامل اسمی مواضع کنشگران را برحسب دارا بودن صفات اسمی(فاقد رتبه) همچون [[جنس]]، قوم و مانند آن تفکیک میکند. عوامل درجهبندی شده مواضع کنشگران را برحسب دارا بودن صفات درجهبندی شده(توانایی جسمی، توانایی فکری و مانند آن) تفکیک میکند. این دو عوامل با همدیگر همبستگی دارند. | ||
و هر جامعهای به رغم دارا بودن کنشگران زیاد، به دو کنشگر اصلی قابل تقسیم است: اول کنشگر برتر(بالادست مقتدر، کارفرما) و دوم کنشگر فروتر(زیردست، نامقتدر و متعهد). معیار تفکیک این دو از همدیگر، میزان دارا بودن منزلت، قدرت، ثروت و دانش است. اینها ناشی از قرار گرفتن شخص در مواضع اجتماعی است. مواضع اجتماعی، خود برحسب دو عامل متفاوت تجزیه میشود: عوامل اسمی و عوامل درجهبندی شده. عوامل اسمی مواضع کنشگران را برحسب دارا بودن صفات اسمی(فاقد رتبه) همچون [[جنس]]، قوم و مانند آن تفکیک میکند. عوامل درجهبندی شده مواضع کنشگران را برحسب دارا بودن صفات درجهبندی شده(توانایی جسمی، توانایی فکری و مانند آن) تفکیک میکند. این دو عوامل با همدیگر همبستگی دارند. | * '''۲. از نظر ساختار انگیزشی [[زنان]]:''' انگیزش کاری شامل مجموعهای از نیروهای درونی و بیرونی است که رفتار اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]]، از آن نیروها ناشی میشود. این تعریف شامل موانع بیرونی از قبیل نیاز به نیروی کار، نظام پاداش و جزای سازمانی، و ماهیت کار واگذار شده به [[زنان]] و نیروهای درونی نهفته در خود [[زنان]] شامل نیازهای فردی و علایق و مانند آن است. به رغم طرفداران این دیدگاه، اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخشهای دولتی، بیشتر از نیروهای درونی تأثیر میپذیرد تا از نیروهای بیرونی. روابط اجتماعی مورد انتظار در محیط کاری و امکان اقناع نیازها از جمله عوامل انگیزش درونی ترغیب [[زنان]] به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخشهای دولتی است. | ||
۲. از نظر ساختار انگیزشی [[زنان]]: انگیزش کاری شامل مجموعهای از نیروهای درونی و بیرونی است که رفتار اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]]، از آن نیروها ناشی میشود. این تعریف شامل موانع بیرونی از قبیل نیاز به نیروی کار، نظام پاداش و جزای سازمانی، و ماهیت کار واگذار شده به [[زنان]] و نیروهای درونی نهفته در خود [[زنان]] شامل نیازهای فردی و علایق و مانند آن است. به رغم طرفداران این دیدگاه، اقدام به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخشهای دولتی، بیشتر از نیروهای درونی تأثیر میپذیرد تا از نیروهای بیرونی. روابط اجتماعی مورد انتظار در محیط کاری و امکان اقناع نیازها از جمله عوامل انگیزش درونی ترغیب [[زنان]] به [[اشتغال زنان|اشتغال]] در بخشهای دولتی است. | |||
== نتیجه== | == نتیجه== |