زیبا میرحسینی

از جنسیت دیتا

{{#invoke:Infobox|infobox}} زیبا میرحسینی (۱۳۳۰) پژوهشگر، فیلم‌ساز و استاد دانشگاه رشته مردم‌شناسی است.میر حسینی به خاطر فیلم های «طلاق به سبک ایرانی» و فیلم «فراری» شهرت زیادی دارد.میرحسینی مردم شناسی است که مطالعات خود را بر حقوق اسلامی، جنسیت و توسعه متمرکز ساخته است.به دلیل اصالت مذهبی و تعلقات خانوادگی اش به اسلام به مسائل زنان از دیدگاه اسلام بسیار پرداخته است.خانم میرحسینی از طرفداران فمنیسم اسلامی است.او اغلب از فعالیت سیاسی سرباز می زنداما مانند بسیار از دانشگاهیان دارای بینش سیاسی اصلاح طلبانه می باشد.

زندگی‌نامه

میرحسینی در خانواده ای از سادات متولد شده‌است.خانواده‌ای که به اصول دین شیعه معتقد بوداما شکل ظاهری قواعد و مناسک برای ما مطرح نبود. به ما تعلیم داده شده بود که دروغ گویی، ریا، تقلب، آزار و بی رحمی با دیگران گناه است. همچنین در مدرسه یاد گرفتیم که قرآن بخوانیم و کلاس درس عربی و تعلیمات دینی داشتیم. برای ما مذهب امری شخصی بود و به ما تحمیل نمی شد. نمازگزاردن، روزه گرفتن، زیارت رفتن و نذر کردن به عهده خودمان بود. میر حسینی وقوع انقلاب اسلامی را علت تغییر مناسبات فکری و عقیدتی خویش میداند و در این باره میگوید:« بعد از انقلاب اسلامی همه اینها تغییر کرد و ما با چهره ای متفاوت از اسلام رو به رو شدیم: چهره ای برگرفته از احکام فقهی. دیگر کافی نبود که ایمان داشته باشیم، بلکه می بایست ایمان خود را بر تن می کردیم: حجاب برای زنان (و ریش برای مردان). حکومت، الزام به رعایت قوانین مذهبی را که قبلاً در حوزه خانواده ها بود به عهده گرفت.» در سال 1359 به ایران بازمیگردد. 28 ساله، تازه ازدواج کرده و با مدرک دکتری در دست به آینده ای روشن امیدوار بودم.در سال 1359 انقلاب فرهنگی موجب تعطیلی و بسته شدن دانشگاه ها گردید و دو سال بعد که دانشگاه ها بازگشایی شدند به دلیل عدم اعتقاد به حجاب اسلامی "شایستگی" تدریس را نداشت.از طرفی زندگی شخصی و خصوصیخانم میرحسینی نیز با مشکلات و موانعی مواجه میشود وی چنین تعیریف میکند:« ازدواجم شروع به از هم پاشیدن کرد و آموختم قراردادی که امضاء کرده بودم مرا تحت سلطه مطلق همسرم قرار می دهد. او نه حاضر بود با طلاق موافقت کند نه اینکه به من اجازه خروج از کشور را بدهد. تنها راه چاره من مذاکره برای رهایی از طریق دادگاه های مدنی خاص بود. از اینرو شروع به مطالعه قوانین اسلامی خانواده نمودم تا بتوانم طلاق شرعی بگیرم. و بالاخره در سال 1362 توانستم از همسرم جدا شوم و به کمبریج و دنیای آکادمیک بازگردم.» <ref>دیباچه کتاب اسلام و جنسیت، زیبا میرحسینی، ترجمه نعمت الله فاضلی و اکرم حلاجی</ref>

تحصیلات

وی لیسانس خود را از دانشگاه تهران (در سال ۱۳۵۳) گرفت و دکترایش در مردم شناسی اجتماعی را در سال ۱۳۵۹ از دانشگاه کمریج اخذ کرد. او هم اکنون استاد محقق در دانشگاه لندن است. زیبا میرحسینی مطالعه ای مقایسه ای میان مراکش و ایران انجام داده است. از دست آوردهای مطالعات وی بر روی قوانین خانوده در ایران، فیلم “طلاق به سبک ایرانی”(۱۳۷۷) و “فراری”(۱۳۷۹) است؛ فیلم های مستندی که جایزه هایی را از آن خود ساخته اند. خانم میرحسینی از بنیان گذاران جنبش جهانی مساوات؛ برای عدالت و برابری در خانواده مسلمان است و به واسطه فعالیت های خود در این جنبش یافته های تحقیقاتی فمینیستهای مسلمان را به برنامه های عملی پیوند می زند.<ref>میرحسینی،زیبا، ترجمه:هدا مبصری، سنت حقوقی مسلمانان و چالش برابری جنسیتی، مدرسه فمنیستی</ref>

دیدگاه

فمنیست اسلامی

خانم میرحسینی در مقاله« آواهای تازه فمنیسم در جهان اسلام»<ref>میرحسینی، زیبا،آواهاي تازة فمینیستي در جهان اسلام، بازتاب اندیشه، شماره132، خرداد 85</ref> در باب عدالت و برابری در دیدگاه اسلام با این پرسش آغاز به نوشتن میکند«وقتي عدل و برابري ركن ذاتي اسلام است ـ همانگونه كه اكثر فقهاي معاصر گفتهاند و مسلمانان باور دارند ـ آیا این ركن ذاتي نباید در قوانین و مقرراتي كه رابطة بین زن و مرد و حقوق مربوط به آن را تنظیم ميكند نیز منعكس شود؟چرا در متون فقهي، كه در واقع چارچوب شریعت را مشخص ميكنند، زنان گاه از جایگاه مناسبي برخوردار نیستند؟»[۲]در پاسخ به این پرسش، خانم میر حسینی تحقق عدل الهی و برابری در جامعه اسلامی را مستلزم مدرن سازی و دموکراتیک کردن دیدگاه اسلام میداند و در این باره میگوید:« تحقق عدل اسلامي در دنیاي مدرن بدون مدرنسازي و دموكراتیك كردن دیدگاه حقوقي آن امكانپذیر نیست. براي رسیدن به این هدف، گفتمانهاي اسلامي و اسلامگرا باید مسئلة حقوق، خصوصاً حقوق زنان، را درك كنند و دریابند در برخي از قوانیني كه امروز عده اي ازاسلامگرایان قصدِ اعمال آن را به نام شریعت دارند عدل اسلامي انعكاسي ندارد.»<ref>میرحسینی، زیبا،آواهاي تازة فمینیستي در جهان اسلام،ص2</ref> خانم میرحسینی چگونگی شکل گیری خواسته عدالت، برابری و پیدایش «فمنیسم اسلامی» را چنین بیان میکند:«هرچه به سالهاي پایاني قرن بیستم نزدیك ميشویم این سرگشتگي كمرنگ‌‌تر ميشود. یكي از پیامدهاي معقول و به ظاهر تناقض آمیز ظهور و غلبة اسلام سیاسي در نیمة دوم قرن بیستم به وجود آمدن عرصه و فضایي بود كه در آن زنان مسلمان قادر بودند ایمان و هویت دینيشان را با مبارزه براي دستیابي به برابري جنسیتي آشتي دهند. باید تأكید كنم كه این مسئله به آن دلیل نبود كه اسلامگرایان چشم‌اندازي مساوات طلبانه در مورد روابط جنسیتي عرضه ميكردند.آنها چنین نكردند، بلكه برنامة آنها براي پیاده كردن ایده‌هاي جنسیتي مردسالارانه از طریق یك سیستم حقوقي موجب برانگیخته شدن انتقادات روزافزون زنان نسبت به این ایده‌هاي مردسالارانه و فعال شدن آنان شد. زنان بسیاري به این ادراك رسیدند كه هیچ رابطة نهادیني بین آرمانهاي اسلامي و مردسالاري وجود ندارد و هیچگونه تضادي بین ایمان اسلامي و فمینیسم نیز نیست و این موجب شد كه بتوانند خود را از قید گفتمانهاي ملي‌گرا و ضداستعماري پیشین رهاكنند. آنها با استفاده از زبان اسلام سیاسي توانستند انتقادي منسجم از تبعیضات جنسیتي موجود در برخي از قوانین ارائه كنند؛ انتقادي از درون كه تا آن زمان ممكن نبود. در اواخر دهة 1980 ،علائم روشني از ظهور آگاهي جدیدي بروز كرد؛ یك شیوة جدید تفكر و یك گفتمان جنسیتي كه مطالباتش فمینیستي و درعین حال زبان و منبع مشروعیتش اسلامي بود. برخي از انواع این گفتمان جدید نام «فمینیسم اسلامي» را گرفت،هرچند اكثر اسلامگراها و برخي از فمینیستهاي سكولار ایدة «فمینیسم اسلامي» را باایدئولوژيها و جهتگیري‌هاي خود مغایر ميدانند و در واقع آن را مفهومي متضاد ميپندارند.»<ref>میرحسینی، زیبا،آواهاي تازة فمینیستي در جهان اسلام،ص2</ref> خانم میرحسینی در دفاع از فمنیست اسلامی بیان میکند که «برخي از قوانین و مفاهیم جنسیتي در اسلام ـ مانند هر مذهب دیگري ـ برساخت‌هاي اجتماعي هستند.بنابراین در طول تاریخ تابع تغییرات بوده‌اند و امكان گفت‌وگو در مورد آنها وجود دارد»خانم میرحسینی معتقد است که نص قرآن و روایات باید در بستر متنی، تاریخی و زمانی خود دیده شود و نباید برای برداشت قانونی یا تشریعی از نص آن را از بستر زمانی،مکانی و تاریخی خود جداکرد. لذا تلاشهای فمنیست های مسلمان را باید این چنین بررسی کرد. فمنیست‌های مسلمان از طریق افشاي تاریخ ناگفته و بازخواني متون ثابت ميكنند كه نابرابريهاي موجود نه تجلي ارادة الاهي اند و نه سنگ بناي نظام اجتماعي و حقوقي اي عقب مانده و چاره ناپذیر محسوب ميشوند، بلكه برساخته هایي انساني‌اند. آنها همچنین نشان ميدهند كه گاه این برساخته ها در تضاد با جوهر عدل الهي هستند، آنگونه كه در قرآن آمده است. آنها مشخص ميكنند كه چگونه متون مقدس اسلام رنگ و بوي جهانبیني مفسران را به خود گرفته است.مثلاً، این فمینیستها نشان ميدهند كه نظریات مربوط به حق طلاق و چندهمسري، كه در جوامع اسلامي حاكم است،از دیدگاه فقهاي سده‌هاي اولیه تأثیر پذیرفته و در واقع تمامي آنها از برداشت و تعریف آنان از ازدواج در آن جوامع متأثر است.این فمینیستهاي مسلمان تمام انرژي خود را صرف تفسیر قرآن كرده و لذا توانسته اند مفهوم برابري‌خواهانة قرآن راآشكار كنند. برخي از نابرابريهاي جنسیتي در سنت حقوقي موجود، به گفتة این محققان، در هنجارهاي فرهنگي جوامع اولیة اسلامي ریشه دارد.<ref>میرحسینی، زیبا،آواهاي تازة فمینیستي در جهان اسلام،ص4</ref>و در پایان خانم میرحسینی فمنیسم اسلامی راه رهایی زن میداند و چنین میگوید:« زندگي روزمرة بسیاري از زنان مسلمان و فرصتهاي آنان براي انتخاب درزندگي ـ صرف نظر از آنكه تحت لواي یك دولت اسلامي به‌سر برند یا آنكه بخشي از جامعة مهاجران مسلمان باشند كه در یك دولت لیبرال غربي زندگي ميكنند ـ از طریق باورها و قوانین پدرسالاري شكل ميگیرد كه مدعيِ داشتن ریشه هاي الهي و مشروعیت مذهبي‌اند. فقط معدودي از نخبگان و گروه كوچكي از زنان تحصیلكرده این انتخاب رادارند كه این باورها و قوانین را به چالش بكشند یا خود را از سلطة آن رها كنند. جنبشي كه پدرسالاري را از آرمانهاو متون مقدس اسلامي جدا و ارزشهاي مساوات‌طلبانة اسلام را ترویج ميكند زنان مسلمان همة قشرها را توانمند ميكند و این امكان را ميدهد كه به گزینشي شرافتمندانه در زندگي دست بزنند. این چیزي است كه «فمینیسم اسلامي»به دنبال آن است.<ref>میرحسینی، زیبا،آواهاي تازة فمینیستي در جهان اسلام،ص5</ref>

نشوز زن

زیبا میر حسینی٬ در مقاله‌ای زیرعنوان"رام کردن زنان سرکش»" مینویسد: "این خوف شوهر از نشوز است که باعث میشود گوینده قران راهکار سه-مرحله‌ی را پیشنهاد دهد. با اینحال٬ این کلمه که با ظرافت تمام داخل آیه شده اکثرا با بی دقتی تفسیر شده است." اکثر مفسرین سنتی مجبور شدند که٬ خوف نشوز را علم به نشوز٬ نه ترس وقوع آن معنا کنند تا بتوانند دلیل شرعی بر راهکار سه مرحله بعنوان تنبیه زن ارایه بدارند. زیرا معنی نداشت که٬ به صرف خوف از وقوع امری به اصطلاح -قصاص قبل از جنایت- کرد و عکس العمل تنبیهی نشان داد. به طور مثال شافعی و به تبع او سید قطب٬ خوف نشوز را به مرحله اول از راهکار (موعظه) و ضرب فزیکی را به زمان واقع شدن نشوز مربوط دانستند. مفسرین معاصر٬ خوف نشوز را همان احساس خطر از ناسازگاری زن معنا کرده اند. فمینست ها با استناد به اینکه خوف نشوز با وقوع نشوز فرق دارد٬ راهکار سه مرحله تنبیه زن را مورد چالش قرار دادند٬ بدین ترتیب که این تفسیر از آیه به معنای قصاص قبل از جنایت است٬ و نشان داده اند که چگونه کلمات و معنی عبارات آیه تحت تاثیر شرایط اجتماعی-فرهنگی مفسران قرار گرفته است. میرحسینی٬ میافزاید: "نشوز٬ همان احساس شوهر است. در واقع همین ترس از نشوز است که٬ برای زن عواقب دارد. و راهکار سه مرحله برای جلوگیری از عواقب این ترس برای زن طراحی شده است. به عبارت دیگر٬ مقصود آیه تعدیل ترس شوهر و عواقب آن برای زن ناشزه است٬ نه نشوز زن". مفسران نیمه سنتی و فمینست ها٬ عموما نشوز را در نساء ۳۴ و نساء۱۲۸ -چه از جانب زن یا چه از جانب مرد- ناسازگاری در قرار ازدواج معنی کرده اند. ولی اکثر٬ متعرضِ بار منفی نشوز که مفسرین سنتی برای نشوز در نساء ۳۴ قایل شده بودند٬ نشدند.<ref>میرحسینی، زیبا،زن در قرآن، بی بی سی،فریحه ایثار، 98/09/28</ref>

قوامیت مرد

در قلب برساخته نابرابر حقوق جنسیتی در سنت حقوقی اسلام این ایده قرار دارد که خداوند به مردان اقتدار و سلطه بر زنان را تفویض کرده است. مدافعان اقتدار مردانه متناوبا به عنوان توجیه اصلی خود اغلب آیه ۳۴ سوره نساء را مورد استناد قرار می دهند، آیه ای که فقهای پیشامدرن از آن مفهوم قوامیت را بیرون می کشند و آنرا قطب نمای تعریف و تنظیم روابط جنسیتی قرار می دهند. بنابراین ما باید از این آیه شروع کنیم و چگونگی تفسیر و ترجمه آن به احکام شرعی را مورد بررسی قرار دهیم. به نظر من برساخت حقوقی قوامیت، که در متن قرارداد ازدواج جای گرفته، منطقی برای سایر نابرابری های حقوقی را نیز فراهم می کرده، نابرابری هایی چون حق مردان برای چندهمسری و حق طلاق یک طرفه، سهم کمتر زنان در ارث، و ممنوعیت قضاوت یا رهبری سیاسی برای زنان. این بدان معناست که، زنان برای برخورداری از موقعیتهایی که با قدرت گره خورده اند صلاحیت نداشتند چراکه آنان تحت اقتدار شوهران خود بودند و افرادی آزاد محسوب نمی شدند، و بنابراین قادر نبودند عدالت منصفانه ای را برقرار سازند. همچنین، از آنجا که مردان تامین کننده زنان بودند، سهم کمتر زنان از ارث عادلانه به نظر می رسید. این نابرابریها در حقوق به واسطه سایر استدلالها نیز منطقی و موجه جلوه می کرد، استدلالهایی مبتنی بر پیش فرض هایی درباره تفاوتهای ذاتی و طبیعی میان دو جنس، پیش فرض هایی که زنان را طبیعتا ضعیف تر و احساساتی تر می دانست، صفاتی که شایسته یک رهبر نیستند؛ و اینکه زنان برای به دنیا آوردن بچه خلق شده اند، کارکردی که آنان را به خانه محدود می کند، این بدان معناست که مردان باید زنان را حمایت و تامین کنند.<ref>میرحسینی، زیبا،سنت حقوقی مسلمانان و چالش برابری جنسیتی،ترجمه: هدا مبصری،94/11/25</ref>

نقد

خانم میرحسینی عدل را به معنای برابری دانسته و از آنجا که به تصریح خود او عدل از ارکان اسلام است، لذابر فقیه و فقها و تفاوتهای حقوقی زنان ، زبان به اعتراض گشوده است و هرگونه نابرابری را خلاف عدالت دانسته است.درحالی که مفهوم عدالت قرار دادن هر شی در جایگاه مناسب است.لذا تناسب محوری تنها راه رسیدن به عدالت است نه تساوی محوری و نه تفاوت محوری.و از آنجا که تناسب با تساوی رابطه عموم خصوص منه وجه دارد ، لذا گاه اقتضای تساوی دارد، کما اینکه زن و مرد در بسیاری از شاخصه های شخصیتی و بسیاری از حقوق مساویند و گاه متناسب با تفاوتهای تکوینی ، مقتضی تفاوت در حقوق است کما اینکه در برخی از حقوق متفاوت هستند.و هیچ کس تفاوتهای متناسب را ظلم نمیپندارد و تفاوتهای حکمی شریعت نیز ریشه در تناسبات حکیمانه دارد، که توسط خداوند حکیم جعل و تشریع شده است.


اما در باب فمنیسم اسلامی نویسنده به شدت از فمنیسم اسلامی دفاع ، تعریف و تمجید میکند و به تصریح گفته است میان«فمنیسم و اسلام هیچ تفاوتی نیست».چنین اعتقادی ناصواب است زیرا ناسازگاری احکام اسلامی حتی در ادیان دیگر، بااکثر مطالبات فمنیستی از روشن ترین مسائل است، که نظر هر آشنا به شریعت اسلامی را به‌خود جلب میکند. و به همین دلیل است که اکثر اسلامگراها و بسیاری از فمنیستها ایده فمنیسم اسلامی را نمیپذیرند.با اندکی تامل در مبانی فکری اسلام و فمنیست، وجه ناهمخوانی این دو روشن میشود؛ اومانیسم، سکولاریسم، نسبیت‌گرایی و فردگرایی از جمله مبانی فمنیسم هستند در حالی که هیچ کدام از این مبانی در اسلام پذیرفتنی نیست.


فمنیسم اسلامی به تصریح ایشان« یک شیوه جدید تفکر و یگ گفتمان جنسیتی است که مطالباتش فمنیستی و در عین حال زبان ومنبع مشروعیتش اسلامی است»بطلان این عقیده نیز مشخص است زیرا وقتی عقیده ای مبانی وماهیتش ناصواب باشد،به هر زبان گفته شود، ناصواب خواهد بود.مشروعیت بخشیدن به مطالبات فمنیستی چهار تالی فاسد عمده به دنبال دارد که عبارتند از: عملکرد گزینشی در گزاره های دینی متناسب با مطالبات فمنیستی، انکار معظم گزاره های دینی که بیانگر تفاوت ها هستند.اتهام اکثر قریب به اتفاق فقها و مفسران به فهمیدن متون و عملکرد مردسالارانه و تاویل گزاره‌های دینی بر خواسته‌های فمنیستی،


نویسنده در بحث قوامیت تصریح کرده که نابرابری جنسیتی پیش فرض دنیای قدیم بوده و متون دینی به آن تصریحی ندارند. خانم میرحسینی قوامیت را برساخته اجتماع دانسته و معتقد است که این پیش فرض از طرف فقها و مفسران به متن دین تحمیل شده است.بحث تفاوتهای زن ومرد مختص به دین اسلام نبوده و در ادیان مسیحیت و یهودیت نیز به این تفاوتها اشاره شده است.اگرچه این ادیان در بسیاری از عقایدو سلایق، فرهنگ‌ها شرایط زمانی ومکانی بایکدیگر تفاوت دارند ولی بر وجود اصل تفاوت بین زن و مرد اتفاق نظر دارند.چنین پدیه ای قطعا کاشف از این حقیقت است و آن وجود یکسری تفاوتهابین زن ومرد، اگرچه در اثبات موارد میان این ادیان یقینا اختلافاتی وحود دراد.این در حالی است که فمنیسم پیش فرض برابری را اصل اساسی خود قرار داده است و هرآنچه با این اصل ناسازگار باشد، به انکار و مخالفت با آن بر میخیزند.

خلاصه آنکه اسلام دین حکمت است، نه دین تساوی یا تفاوت و خداوند حکیم، متناسب با مصالح واقعی و متناسب با استحقاق‌ها، ظرفیتها و تفاوتهای تکوینی، احکام را تشریع کرده و به واسطه انبیای خود در زمین پیاده کرده‌است.<ref>میرحسینی، زیبا،آواهاي تازة فمینیستي در جهان اسلام،ص6-7</ref>

فعالیت‌ها

خانم میرحسینی از بنیان گذاران جنبش جهانی مساوات؛ برای عدالت و برابری در خانواده‌های مسلمان است و به واسطه فعالیت های خود در جنبش مساوات یافته های تحقیقاتی فمینیست های مسلمان را به برنامه های عملی پیوند می زند.«مساواة» که در فوریه 2009 در کوالالامپور فعالیت خود را آغاز کرد تلاش می کند که با ترکیبی از چهارچوب موازین اسلامی و موازین حقوق بشر، آگاهی بین زنان از اقشار و گروههای مختلف اجتماعی را گسترش داده و هدف آن دستیابی به قوانین برابر در خانواده های مسلمانان است.زنان در «مساواة» و بسیاری از زنان اصلاح طلب در جنبش سبز ایران بر این که شریعت، تجسمی ایده آل از عدل در اسلام است اصرار می ورزند، عدلی که امروز باید برابری را در بر بگیرد و بنابراین تفسیرهای مردسالارانه از اسلام کاملا غیر قابل پذیرش هستند.<ref>میرحسینی، زیبا،مترجم، رویا صحرایی، فمینیسم و اسلام: ایجاد دیالوگی جدید، مدرسه فمنیستی،شهرگان آگوست2011</ref> او همچنین با مرکز مطالعات خاورمیانه، مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن و به عنوان کارشناس در زمینه توسعه مشارکتی با سازمان ملل متحد همکاری می‌کند.<ref>ویکی پدیا صفحه(زیبا میرحسینی)</ref>

آثار

کتاب

  • اسلام و جنسیت: مباحثات مذهبی در ایران معاصر
  • ازدواج در محکمه: مطالعه ای بر قانون خانواده اسلامی در ایران و مراکش
  • کنترل و تمایلات جنسی
  • اسلام و دموکراسی در ایران
  • جنسیت و برابری در قانون خانواده مسلمان: عدالت و اخلاق در سنت حقوقی اسلامی
  • آیا مردان مسئولند؟ بازاندیشی نسبت به اقتدار در سنت حقوقی مسلمانان

فیلم

  • «طلاق به سبک ایرانی» (با همکاری کیم لانجینو، فیلم‌ساز مستقل بریتانیایی) این فیلم و کتاب Marriage on trial بر اساس مطالعه تطبیقی دعاوی خانوادگی دادگاه‌های ایران و مراکش ساخته شده‌اند و فیلم برنده ۱۶ جایزه بین‌المللی و بهترین مستند ۱۹۹۹-۲۰۰۰ شناخته شده‌است.سال1998
  • «فراری» (با همکاری کیم لانجینو) درباره فرار دختران از خانه، فیلمبرداری در خانه ریحانه تهران.سال2000

جستارهای وابسته

پانویس

<references group=""></references>

منابع

  • دیباچه کتاب اسلام و جنسیت، زیبا میرحسینی، ترجمه نعمت الله فاضلی و اکرم حلاجی
  • میرحسینی، زیبا،زن در قرآن، بی بی سی،فریحه ایثار، 98/09/28
  • میرحسینی، زیبا،سنت حقوقی مسلمانان و چالش برابری جنسیتی،ترجمه: هدا مبصری،94/11/25
  • میرحسینی، زیبا،آواهاي تازة فمینیستي در جهان اسلام، بازتاب اندیشه، شماره132، خرداد 85
  • ویکی پدیا صفحه(زیبا میرحسینی)