حجاب قبل از اسلام در ایران
عنوان کتاب
آسیب شناسی شخصیت زن
مقدمه
زن جلوهای از جمال، محبت، خلاقیت و ربوبیت الهی و رکن اساسی در تعلیم و تربیت است. اگر زنان به این منزلت واقف شوند و در پاسداری از آن بکوشند، فرآیند تربیتی و شخصیتی آنان و همه اجتماع سالم مانده و به خوبی پیش میرود، اما اگر آن را یله و رها سازند و در نگهداری از آن، سهلانگاری نمایند، لطمههای جبرانناپذیری بر هویت و موجودیت فرد، خانواده و اجتماع وارد میشود. تجربه ملتهای گذشته نیز نشاندهنده این نکته است که هرگاه زنان، بلندای مقام و رسالت اصلی خود را درک کرده و در رشد شخصیت خود اهتمام ورزیدهاند، منزلت و محبوبیت آنان حفظ شده و اجتماع در سلامت زیسته و ناهنجاریها کمتر بودهاست. اما سوال مهم این است که چگونه میتوان از کیان شخصیت زن دفاع کرد و آن را از آسیبهای گوناگون مصون نگهداشت؟ به این سوال، پاسخهای متعددی دادهاند: دستهای بر این عقیدهاند که حقوق زن و مرد در همه زمینهها یکسان است و زنان با مردان در حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی مشابهاند. لازم نیست که زن، مرزها و حصارهایی را رعایت کند؛ در نوع لباس، پوشش، تعامل فردی و اجتماعی، صحبت کردن، ایجاد رابطههای گوناگون، نباید برای او محدودیت قائل شد، چرا که او اینگونه محدودیتها، توهین به شخصیت وی و تخریب کننده آزادیاش میشود. این گروه با این بینش محدود و خطاآلود خود، درواقع شخصیت زن را از بین برده و او را از منزلت انسانی و اجتماعی فروکاستهاند. اما نگرگاه دیگر از آن اسلام است که با توجه به ساختار وجودی و فطری انسان، دستورهایی دارد که تضمین کننده شخصیت انسان است. نویسنده در اثری که اینک پیش روی شماست کوشیدهاست با الهام از عقل و فطرت و فرمانهای شخصیت ساز اسلام، به آسیب شناسی شخصیت زن بپردازد. روش این پژوهش، میدانی و کتابخانهای بوده که در ضمن آن با افراد، نهادهای اجتماعی- تربیتی، نمونههای آسیب دیده و نیز خانوادههای موفق، مشورتهای زیادی شده و منابع زیادی را از نظر گذراندهاست. با این ویژگیها اثر حاضر برای همه خانوادهها و نیز برای مبلغان و مربیان جهت تدریس در مراکز زیربط میتواند مفید باشد. امید که بدین وسیله گامی جهت آگاهسازی دختران جوان و بهسازی فضای معنوی جامعه برداشتهشود.
گزارش کتاب
موضوع این اثر، آسیب شناسی شخصیت زن؛ با تاکید بر رفتار ناهنجار، بدحجابی و لاقیدی است؛ یعنی سهلانگاری درباره حجاب و بیاعتنایی به حدود و مرزهای آن، که خداوند متعال براساس فطرت برای حفظ کیان شخصیت و محبوبیت زن، تعیین فرموده، پیآمدهای ناگواری درجهت تخریب و نابودی حرمت و شخصیت وی دارد. نویسنده این کتاب را در 8 فصل تدوین کردهاست:
فصل اول
شخص و شخصیت: انسان دارای شخص و شخصیت است: شخص آدمی همان جسم و خصوصیات و شمایل ظاهری اوست، اما شخصیت انسان روح و مجموعه صفات و ملکات روحی و روانی است. شخص آدمی در رحم ساخته میشود و انسان در شکلگیری آن اختیاری ندارد اما شخصیت انسان در رحم دنیا تکون پیدا میکند و آدمی در سازندگی و رشد یا تباهی و انحطاط آن موثر است.
فصل دوم
پیآمدهای ناگوار لاقیدی و بدحجابی بر فرآیند رشد و تکامل انسان: خداوند حکیم برای آفرینش انسان و نیز جهان هستی، هدف والایی در نظر گرفتهاست. تمایلات و گرایشهای عالی انسانی و نغمههای ملکوتی درونی و لذتهای معنوی ناشی از تامین آنها، هدفدار بودن جهان و انسان و راه رسیدن به آن را گوشزد میکند. پس نباید فریب خوشیها و لذتهای زودگذر دنیا و رفاه و آسایش ظاهری این جهان را خورد و از بلندای مقام ذاتی خویشتن و به دست آوردن تجارتی بزرگ در این تجارتخانه دنیا غافل ماند زیرا ضرر و زیان آخرت به هیچ وجه قابل مقایسه با این دنیا نیست. از آنجا که دین مقدس اسلام دین فطرت و کرامت و تکامل است، تمام اوامر و نواهی آن در حیات معنوی و مادی انسان بر محور همین اصل تنظیم شده است، نهایت تلاش آن آیین بزرگ الهی حفظ فطرت، پرورش کرامت و وصول انسان به تکامل و سعادت است، لذا در مرحله مانع زدایی، با تمام موانع، مبارزه جدی نموده که یکی از مهمترین آنها لاقیدی و خودنمایی و بدحجابی زنان در اجتماع و اماکن و مجالس عمومی است که نه تنها مانع رشد و کمال است که عاملی برای نابودی استعدادهای عظیم انسانی و سقوط انسانیت و فرورفتن در تاریکی گمراهیها بدبختیهاست.
فصل سوم
پیآمدهای ناگوار بدحجابی بر خانواده و اجتماع: در اسلام نقش خانواده بسیار مهم تلقی شدهاست، زیرا در پرتو خانواده است که عواطف و غرایز زن و مرد در کنار هم ارضا میشود. محیط خانواده در صورتی از ویژگی های نام برده برخوردار خواهد شد که پایه آن، محبت و عشق زوجین به هم دیگر باشد. البته چنین عشقی تنها بر مبنای ارزشهای الهی و فضایل الهی استوار است. در بینش توحیدی هدف از ازدواج و پیوند میان زن و مرد و تشکیل خانواده، دو چیز است: آرامش زوجهاو تولید نسل و تربیت درست آنها. خداوند حکیم برای تکامل و ترقی زن و مرد و بقای نوع انسان و تربیت نسل پاک، در نظام تکوین و خلقت از یک سو و در نظام تشریع و وضع مقررات دینی به نام شریعت از دیگر سو تدابیری مقرر نموده که زمینه ایجاد نظام سالم خانوادگی و در نتیجه رسیدن به اهداف فوق و در نهایت رشد، تعالی و پیشرفت جامعه را فراهم میسازد.
فصل چهارم
ابزارهای کارآمد زن در تحکیم شخصیت و ازدیاد محبوبیت در نظام خانواده: زن ومرد از نظر ساختار روانی و جسمی تام و کامل آفریده شدهاند، اما در مقایسه با یکدیگر، هرکدام دارای ویژگیهایی هستند که دیگری در پارهای از آنها ضعیفتر است و برخی دیگر را هم به کلی ندارد. این امر ضمن آنکه وظایف آنها را در زندگی روشن میسازد، سبب میشود که هرکدام از مرد و زن به یکدیگر احساس نیاز نموده و زمینه جذب به سوی هم و تشکیل خانواده فراهم گردد. از همین رو اگر هرکدام از زن و شوهر رفتار و اعمال خود را در زندگی بر اساس ساختار وجودی، ویژگیها و وظایف تکوینی( خلقت) و تشریعی( دستورهای الهی و دینی) خویش تنظیم کنند و جایگاه و منزلت خود را شناخته و از آن تجاوز نکنند، زندگی آنان سرشار از صلح، صفا و همسردوستی خواهد بود. براین اساس خداوند حکیم زن را به جاذبهها و ویژگیهای خاصی مجهز نمود که از یک سو مرد خود را نیازمند به او دیده و به سمت زن گرایش مییابد و از سوی دیگر زن در پرتو آن خصوصیتها نزد همسر خود از محبوبیت و جایگاه ویژهای برخوردار میشود.
فصل پنجم
نقش لاقیدی و بدحجابی در ناکارآمد ساختن ابزارهای شخصیتی زن: فصل قبل به استعدادهای زن پرداخته شد. در صورتیکه در اثر کمتوجهی یا بیمبالاتی زن، این تواناییها و سازو کارها در معرض تهدید قرار گیرد یا کمرنگ شود، نتایجی به دست میآید که نه تنها به سود زن نخواهد بود، بلکه او را به سمت انحطاط و شکست خواهد کشاند.
فصل ششم
نقش لاقیدی و بدحجابی در بروز ناهنجاریهای تربیتی خانواده: هدف این بحث پرداختن به نقش سوء والدین و محیط خانواده بر شخصیت فرزندان و آسیبهای فراوان دیگری است که در اثر ضعف غیرت پدران و عدم اهتمام مادران به عفت و پوشش اسلامی و فطری خویش، از جهات گوناگون بر فرزندان خود وارد میکنند که مهمترین عامل گمراهی، فساد و یا عدم تربیت صحیح فرزندان محسوب میشود.
فصل هفتم
حریمهای عفاف در قرآن یا عوامل شخصیت و محبوبیت زن: دین مقدس اسلام به عنوان آیین جامع و کامل خداوند متعال، نه تنها با ظهور خود، شخصیت معنوی و حقوقی زنان را احیا نمود و آنان را در شخصیت انسانی و تحصیل کمالات معنوی با مردان برابر و یکسان دانست و جلوی ظلمها و جنایتها و تعدیهای مردان به آنان را گرفت، بلکه بهخاطر حرمت و حفظ شخصیت آسمانی زنان و به جهت اینکه خلع سلاح نشوندو کارایی جاذبههای آنان از دست نرود و شان معشوق بودنشان نزد همسران و خانوادههای خویش محفوظ و مستدام باشد، در حمایت از آنان و همچنین حفظ انسانیت و عفت عمومی، دستورهایی حکیمانه مبتنی برا لزوم رعایت عفت و حیا در ابعاد گوناگون صادر نموده است؛ همانگونه که مردان را نیز موظف نموده تا حافظ و نگهبان شخصیت ملکوتی و محبوبیت نوامیس خود باشند. عفت، یک صفت انسانی وملکه نفسانی و زینت باطنی است که موجب میشود تمام اعمال و حرکات و گفتار و پوشش انسان، عفیفانه و فاقد رذیلتهای شهوانی و هوس مآبانه باشد. عفت شامل عفت در نگاه، عفت در دامن، عفت در پوشش و عفت در گفتار میشود.
فصل هشتم
شیوههای شناخت حقانیت حجاب و بطلان لاقید و بدحجابی: شناختن حق و باطل و پی بردن به حقانیت یا بطلان چیزی، به ویژه پدیدههای نو مانند بی بندوباری، بدحجابی، خودآرایی در برابر نامحرمان و مدها، هرچند در هردوره وعصری ضرورت دارد اما در برخی از زمانها همچون عصر ما که از ترفندهای شیاطین انسی، آمیختن و مشتبه ساختن حق و باطل و مبهم و تاریک نشان دادن فضای جامعه اسلامی و ابزارهای مختلف شیطانی و لطایفالحیل است، آگاهی و شناخت از اهمیت بسیار فراوان و ویژهای برخوردار میگردد. و اما معیارهای سنجش فضیلت و رذلیت شامل: عقل سلیم، قانون سنخیت و جاذبه، معیار حیات آفرینی و کمال بخشی، ظهور از بعد انسانی و حیوانی، حس، تجربه و عاقبت اندیشی، فطرت و وجدان، وحی و دین الهی و نماز میشود.
آسیه حدادی دلاور
منبع
- نویسنده: محمدرضا کوهی، قم، ناشر: انتشارات پارسایان، نوبت چاپ: اول/1383.
- لینک گیسوم