طلاق
طلاق در اسلام؛ پایان دادن شرعی و قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر.
طلاق در اسلام عملی مشروع محسوب میشود اما جزء مبغوضترین حلالها در نزد خداوند میباشد. طلاق جزء ایقاعات است؛ یعنی برخلاف ازدواج، یک طرفه است و تنها از سوی مرد انجام میشود، غیر از طلاق توافقی که بر اساس توافق زوجین صورت میگیرد. پس از طلاق حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از بین میرود. طلاق مخصوص ازدواج دائم است و در ازدواج موقت زن با انقضاء مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج میشود.
مفهوم طلاق
طلاق در لغت به معنای رهائی، آزاد کردن، ترک کردن و واگذاشتن است. <ref>حسینی، تاج العروس من جواهر القاموس، 1414ق، ج20، ص157</ref>طلاق در اصطلاح فقهی و شرعی؛ «و شرعاً ازالة قید النکاح بصیغة طالق و شبهما»<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1404ق، ج 32، ص2</ref>طلاق عبارت است از زائل کردن قید ازدواج و پیوند زوجیت با لفظ مخصوص انت طالق و شبیه آن میباشد. یا برهم زدن رابطه زناشويى در ازدواج دائم میباشد. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج5، ص 195</ref>
در اصطلاح حقوقی طلاق عبارت است از؛ جدا شدن زن و مرد به سبب انحلال نکاح دائم، با شرایط و تشریفاتی خاص از جانب مرد یا نماینده قانونی او، که با حکم دادگاه انجام میشود. در تعریف دیگر طلاق ایقاعی تشریفاتی است که به موجب آن، مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشویی اوست، رها میسازد. <ref>محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده – نکاح و انحلال آن، 1395ش، ص 379. کاتوزیان، دوره حقوق مدنی خانواده، ۱۳۹۲ش، ج1، ص 273.</ref>
طلاق در جامعهشناسی
اسلام به موازات تأکیدات فراوانی که بر تقدس پیوند ازدواج دارد، طلاق را فی نفسه امری ناپسند و دارای کراهت بسیار شدید میداند و تمام کوشش خود را در جهت پرهیز دادن افراد از توسل به طلاق به کار میبندد، برای نمونه، در روایات از طلاق به عنوان پدیدهای بسیار مبغوض یاد شده و آمده است: «در نزد خدای عز و جل هیچ چیز ناپسندتر از خانوادهای مسلمان نیست که با طلاق از هم پاشیده شود.» <ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، 1409ق، ج15، ص267</ref> در عین حال هرجا که مصالح مهمتر ایجاب کند، طلاق را به عنوان امری بهنجار پذیرفته است.
ژان ژاک روسو، فیلسوف، اندیشمند و نویسنده معروف فرانسوی؛ که اساس نظام اجتماعی را بر مبنای قرارداد، استوار میداند، از خانواده به عنوان قدیمیترین نوع جامعه و تنها جامعه طبیعی یاد میکند.<ref>روسو، قرارداد اجتماعی، 1366ش، فصل2، ص 36</ref>
بنیان و شالوده خانواده را تفاهم، درک متقابل، فداکاری و صبر در برابر مشکلات میسازد. اگر یکی از زوجین یا هر دو به دلایل گوناگون نتوانستند با یکدیگر سازش کنند، در این جاست که خانواده از هم گسیخته میشود. هر قدر خانواده از بنیان مستحکمتری برخوردار باشد و طرفین از جهات بیش تری با یکدیگر توافق کنند، احتمال بقای این خانواده بیشتر است.<ref>ساروخانی، طلاق (پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن، 1376ش، ص 4</ref>
طلاق در حقوق
طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او.<ref>صفایی و امامی، مختصر حقوق خانواده، 1395ش، ص 217</ref>ماده 1139 قانون مدنی مقرر داشته: «طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه به انقضای مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج میشود.»
از نظر ماهوی، طلاق ایقاعی است که با تشریفات خاصی به انجام رسیده و به موجب آن عقد نکاح از بین میرود.<ref>محقق، حقوق مدنی زوجین،1360ش، ص3</ref> حتی در طلاق توافقی و به صورت بائن، باز هم یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع) به شمار میآید.<ref>صفایی و امامی، مختصر حقوق خانواده، 1360ش، ص218</ref> طلاق از نظر حقوقی دارای موجبات، شرایط، اقسام و آثاری است که در قوانین مختلفی از جمله قانون مدنی، قانون حمایت از خانواده و قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، به آنها پرداخته شده است.
تاریخچه طلاق
طلاق سابقهای طولانی دارد و میتوان گفت سابقهی طلاق به نخستین روزهای تشکیل خانواده و ایجاد جوامع انسانی بر میگردد. طلاق در همه کشورها وجود داشت، مثلا طلاق در ایران باستان جایز بود و به دست مرد انجام میگرفت و زنان در جامعه بسیار مورد ستم قرار میگرفتند. حتی شوهر میتوانست همسرش را برای همیشه حبس کند یا به قتل برساند. <ref>نجفی توانا، «تاریخچه طلاق»</ref> در يونان باستان زن به اندازه یک کالا ارزش داشت و خرید وفروش میشد. مرد میتوانست او را بفروشد یا هدیه بدهد، پس وقتی این گونه بود طلاق به آسانی صورت میگرفت. طلاق در جاهليت هم بسيار ساده و با الفاظ توهينآميز صورت میگرفت. <ref>نجفی توانا، «تاریخچه طلاق»</ref> طبق قانون بابل طلاق وجود نداشته و مرد هرگز نمیتوانست زن خود را طلاق دهد حتی اگر توانایی آوردن فرزند را نداشته باشد، بايد كنيزی به خانه بياورد تا برايش فرزند به دنيا آورد، كنيز هم حق جلوگیری از اين امر را نداشت. زنان در هند موقعیت خیلی پایین داشتند و از هیچ جایگاهی برخوردار نبودند و اگر شوهرش فوت میکرد، همسرش را زنده زنده میسوزاندند. با این شرایط طلاق هم توسط مرد صورت میگرفت و زن هیچ اظهار نظری نمیتوانست بکند. <ref>نجفی توانا، «تاریخچه طلاق»</ref>
طلاق در اسلام
با توجه به توصیههای فراوان اسلام به بردباری و گذشت همسران نسبت به یکدیگر و تحمل نارساییهای اقتصادی و دیگر مشکلات زناشویی از آن حکایت دارد که اسلام حتی در صورت وجود مشکلات جدی اما قابل تحمل نیز طلاق را تشویق نمیکند و تا حد امکان میکوشد از فروپاشی بنای مقدس خانواده جلوگیری کند. اما در مواردی نیز طلاق را لازم میداند.<ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص207</ref>
از مجموع روایات چنین برداشت میشود که اسلام طلاق را به خودی خود مبغوض میشمارد و در جهت منصرف کردن افراد از آن میکوشد، اما در مواردی که کارکردهای مطلوب خانواده با اختلالات جدی روبرو شود و ادامهی زندگی مشترک، مفاسدی بیش از پیامدهای منفی طلاق به بار آورد، اسلام به رجحان و احیانا لزوم طلاق حکم کرده است.<ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص207</ref>
چنانچه امام صادق(ع) فرمودند: چیزی در نزد خدا محبوبتر از خانهای که درآن پیوند ازدواجی صورت میگیرد وجود ندارد و چیزی در نزد خداوند مبغوضتر ازخانهای که درآن پیوندی با طلاق بگسلد وجود ندارد. آنگاه فرمود: این که در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده، از آن جهت است که خداوند جدایی را دشمن میدارد. <ref>کلینی، الکافی، 1407ق، ج5، ص 328</ref>
در روایت دیگری رسول اکرم(ص) فرموده: ازدواج کنید و طلاق ندهید که طلاق عرش خدا را به لرزه در میآورد.<ref>طبرسی، مکارم الأخلاق، 1412ق، ص 197؛ حرعاملی، وسائل الشیعه، 1414ق، ج 7، ص365</ref>
در جایی دیگر امام صادق(ع) میفرماید: چیزی از امور حلال، در پیشگاه خدا مبغوضتر از طلاق نیست. خداوند متعال هر شخص طلاق دهنده از روی اشتها و هوسهای زودگذر را مبغوض میدارد.<ref>کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص54؛ حرعاملی، وسائل الشیعه، 1409ق، ج 22، ص8</ref>
اسلام برای کاهش میزان طلاق عمدتا بر راهبردهای اخلاقی و تربیتی تاکید کرده و کمتر به ممنوعیتهای قانونی توسل جسته است. دلیل این است که؛ ایجاد محدودیت قانونی برای طلاق، کمک چندانی به تحکیم روابط زناشویی نمیکند؛ زیرا در فرضی که ازدواج دچار اختلال گردیده، با منع قانونی طلاق معمولا جایگزینهای نامطلوبی همچون متارکه، طلاق عاطفی و خشونت خانگی در انتظار همسران خواهد بود. علاوه بر آن، منع قانونی طلاق میتواند انگیزه ازدواج را تضعیف کند و این بر خلاف هدفی است که اسلام در نظام اجتماعی خود دنبال میکند.<ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص207</ref>
اسلام با مشروع ساختن طلاق، امکان جدایی قانونی زوجین را در شرایط نامطلوب فراهم ساخته و با این کار، با برخی نظامهای حقوقی که طلاق را به طور کلی منع نمودهاند، مخالفت کرده است. <ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص207</ref>
انواع طلاق
طلاق در حقوق اسلامی دارای اقسام مختلفی است که هر کدام کاربرد ویژهای دارد. طلاق به دو قسم سُنّى (شرعى) و بِدعى تقسيم میشود.
- طلاق بدعى؛ يعنى طلاقى كه بدعت و حرام است. مثل طلاق زن در حال حیض.
- طلاق سُنّى؛ عبارت است از طلاق مشروع و جايز. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج5، ص: 195</ref> اين نوع طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعى.
- طلاق بائن؛ عبارت از طلاقی كه بوسيلۀ آن بين زن و شوهر جدائى مىافتد و رابطۀ زوجيت قطع میگردد. در طلاق بائن براى شوهر حق رجوع نيست.<ref>امامی، حقوق مدنى، بیتا، ج5، ص451</ref>
- طلاق رجعی؛ طلاقى است كه مرد پس از آن بتواند در زمان عده رجوع كند و نيازى به عقد جديد نیست. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج5، ص195</ref>
موارد طلاق بائن
- طلاقى كه قبل از نزديكى واقع شود.
- طلاق يائسه.
- طلاق خلع و مبارات مادام كه زن رجوع بعوض نكرده باشد.
- سومين طلاق كه بعد از سه وصلت متوالى بعمل آيد، اعم از اينكه وصلت در نتيجۀ رجوع باشد يا در نتيجۀ نكاح جديد.<ref>امامی، حقوق مدنى، بیتا، ج5، ص451</ref>
اقسام طلاق بائن
- طلاقى كه بوسيلۀ حكم دادگاه شوهر به زن اجبار میگردد.
- طلاقى كه زن در اثر شرط وكالت خود را میدهد. <ref>امامی، حقوق مدنى، بیتا، ج5، ص451</ref>
- طلاق خلع و مبارات
از آنجا که طلاق در اختیار شوهر است، زنانی كه از ادامه زناشوئى ناراضى هستند، گاه براى رهائى از آن حاضر میشوند مالى به شوهر بدهند تا طلاق داده شوند و شوهر هم قبول مینمايد و در مقابل آن زن را طلاق میدهد. مال مزبور را فديه گويند. طلاقى كه شوهر در مقابل گرفتن مال از زن میدهد.
- طلاق خلع: آنست كه زن بواسطه كراهتى كه از شوهر خود دارد در مقابل مالى كه بشوهر میدهد طلاق بگيرد، اعم از اينكه مال مزبور عين مهر يا معادل آن، يا بيشتر و يا كمتر از مهر باشد. <ref>امامى، حقوق مدنى، بیتا، ج5، ص47</ref>
- طلاق مبارات: آنست كه كراهت از طرفين باشد، ولى در اين صورت عوض بايد زائد بر ميزان مهر نباشد. <ref>امامى، حقوق مدنى، بیتا، ج5، ص49.</ref>
قسم دوم از طلاق سنی، طلاق رجعى است و آن طلاقى است كه مرد پس از آن بتواند در زمان عده رجوع كند و نيازى به عقد جديد نیست. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج5، ص195</ref> بنابر این یکی از مهمترین اقسام طلاق، طلاق رجعی است که موضوع عدّه در آن لحاظ شده است. عدّه به یک مدت معینی اشاره دارد که در طی آن زن مطلقه یا شوهر مرده، مجاز نیست بار دیگر ازدواج کند و برای مردان دیگر نیز ازدواج با زنی که در عده به سر میبرد، ممنوع است. در طلاق رجعی، شوهر میتواند مادام که عدهی زن به سر نرسیده، بدون ازدواج مجدد به او رجوع کند و با این کار، اثر طلاق را از میان بردارد.<ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص208.</ref>
در نظام حقوقی اسلام طلاق برخلاف ازدواج، که ماهیت عقدی یعنی قرارداد طرفینی دارد، طلاق جنبهی ایقاعی دارد، یعنی انشاء آن از سوی یک نفر صورت میگیرد و طبق قاعده او شوهر است. در این خصوص، اختلاف نظری بین فقها دیده نمیشود و عموماً میپذیرند که حق طلاق به عنوان حکم اولی به شوهر اختصاص دارد و زن نمیتواند به طور مستقل ایقاع طلاق کند. افزون بر اجماع فقهای شیعه و سنّی، میتوان به برخی روایات، سیرهی عملی مسلمانان و این نکته که در قرآن و احادیث، طلاق همواره به مردان اسناد داده شده، استدلال کرد.<ref>بستان، خانواده در اسلام،1390ش، ص208.</ref>
حق انتخابی زن در طلاق از نظر اسلام
- امکان طلاق توافقی، بدون هزینهی مالی از سوی زن و نیز امکان طلاق خلع در صورت نفرت از شوهر و طلاق مبارات در صورت نفرت طرفین از یکدیگر فراهم است که در این دو حالت اخیر، در ازای پرداخت مبلغی به شوهر یا بخشیدن مهریه یا بخشی از آن به وی، طلاق خود را از او میگیرد.<ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص208.</ref>
- در مواردی مانند مانند ترک نفقه از سوی شوهر، طلاق قضایی مقرر شده است؛ بلکه به نظر بعضی از فقها در همه ی مواردی که زن با ادامه زندگی مشترک به ضرر یا مشقت شدید می افتد، به استناد قواعد نفی ضرر و نفی حرج میتوان مشروعیت طلاق قضایی را اثبات کرد.<ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص208.</ref>
- قاعدهی شرط ضمن عقد به عنوان تبصرهای بر قواعد و احکام اولیه که بسیاری از فقهای شیعه آن را پذیرفته و قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس آن مشی کرده، میتوان تصمیمگیری در امر طلاق را برای زنان فراهم کرده است، مثلاً به این صورت که زن در ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگر به طور مطلق یا مشروط شرط کند که از طرف شوهرش وکیل در اجرای صیغهی طلاق باشد. <ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص208.</ref>
شرایط طلاق
در نظام فقهی اسلام برای هرکدام از طلاق دهنده، طلاق داده شده و صيغه طلاق شرایطی موجود است که از جمله؛
در طلاق دهنده
- بالغ بودن
- عاقل بودن
- مختار بودن
- قصد داشتن شرط است.<ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام،1426ق، ج5، ص197</ref>
در مطلقه
- زوجه بودن
- دائمى بودن
- پاك بودن از حيض و نفاس <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج5، ص197</ref>
صيغه طلاق
اصل در عقد ازدواج عدم قابليّت آن براى برهم زدن است؛ از اين رو، با هر سببى نمىتوان اين پيوند را گسست؛ ليكن شارع مقدس طلاق را سببى براى گسستن اين پيوند قرار داده است. طلاق با هر لفظ بيانگر مفاد آن تحقق نمىيابد؛ بلكه با صيغه خاص همراه با شرايطى تحقق میيابد. صيغه خاص عبارت است از لفظ «طالق» همراه با كلماتى كه مطلّقه را مشخص میكند، مانند «انتِ طالقٌ» يا «هذِهِ طالقٌ». بنابر قول مشهور ميان متأخران، در صورت توانايى بر تلفظ به زبان عربى صيغه طلاق بايد به عربى صحيح خوانده شود و در صورت عدم توانايى بر آن، با هر لفظ مرادف صيغه عربى صحيح است. برخى گفتهاند: در صورت عدم توانايى بايد وكيل بگيرد و چنانچه نتوانست وكيل بگيرد، میتواند به لفظ غير عربى بخواند. از شرايط صحّت طلاق، وقوع آن در حضور دو شاهد است؛ به گونهاى كه آن را بشنوند. دو شاهد بايد مرد و بنابر مشهور عادل باشند. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج5، ص 199</ref> زوج غايب و نيز بنابر قول مشهور، زوج حاضر، میتواند در اجراى صيغه طلاق به ديگرى وكالت دهد. همچنين بنابر مشهور، زن مى تواند از طرف شوهر خود وكيل در طلاق خويش باشد. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج5، ص 199</ref>
شكى در مشروعيت و جواز طلاق نيست؛ ليكن بر اثر عوارضى گاه واجب تخييرى است، مانند مردى كه نسبت به همسرش عمل ايلاء يا ظهار انجام داده و در پى آن، حاكم شرع با شرايطى حكم مى كند كه مرد يا همسرش را طلاق دهد و يا به او رجوع كند و بر مرد واجب است يكى از آن دو را انجام دهد، و گاه مستحب است، مانند صورت اختلاف و نزاع شديد بين زوجين و عدم امكان توافق ميان آن دو، گاه مكروه است، مانند صورت عدم اختلاف و داشتن توافق و تفاهم اخلاقى. گاهى نيز حرام است، مانند طلاق حائض. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج5، ص195</ref>
طلاق را در شرایط خاصی مجاز و احیانا لازم دانستهاند؛ مثل بیدینی از مواردی است که طلاق در آنها به طور خاص ترغیب شده است. حتی دربارهی امامان معصوم(ع) نقل شده که گاه همسر خود را به دلایل انحراف دینی طلاق میدادهاند. همچنین طلاق قضایی یعنی اجبار شوهر بر طلاق از سوی قاضی یا اجرای طلاق به دست خود قاضی در مواردی، مانند خودداری یا ناتوانی شوهر از تأمین نفقهی همسر و نیز مفقود شدن چهار سالهی شوهر مقرر شده است، همچنان که در مورد ارتکاب فحشا نیز اسلام مخالفتی با طلاق نکرده است. <ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص206</ref>
معنای محلل و شرایط تحلیل
محلل یک اصطلاح فقهی است به معنای حلال كننده؛ در اصطلاح فقهاء به كسى میگويند كه زنى را كه شوهرش او را سه بار طلاق داده است بگيرد و پس از طلاق و گذشت عده، آن زن میتواند با شوهر اول ازدواج نمايد و آن مرد محلل اين ازدواج بوده است. <ref>جابرى عربلو، فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، 1362ش، ص156</ref>
شرایط تحلیل: در محلل بلوغ و مواقعه به عقد صحيح دائم شرط است. تحليل اختصاص به زنى كه سه بار او را شوهرش طلاق داده باشد نداشته بلكه در کمتر آن نيز كه هنوز به عدد سوم نرسيده باشد مؤثر بوده و آن را از بين خواهد برد. <ref>سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، 1373ش، ج3، ص1714</ref>
طلاق در آمریکا
در ایالات متحده آمریکا طلاق بر دو پایه است؛
1- طلاق مبتنی بر خطا: این نوع طلاق زمینهایی از خطا میباشد، مانند زنا، محکومیت به حبس بیشتر از یکسال، عدم توانایی جنسی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر که مخل زندگی مشترک، خشونت و در برخی موارد اعتیاد به قمار هم میباشد. <ref> روحانی، «طلاق در نظام حقوقی آمریکا»، سایت موسسه حقوقی دادفران مهرپاو.</ref>
2ـ طلاق بدون خطا: در این نوع طلاق صرف ثابت کردن عدم سازش زوجین با یکدیگر و توانایی نداشتن در حل اختلافات برای صادر شدن حکم طلاق کافی است و رابطه بینشان ازبین رفته و متلاشی است. اگر زوجین برای مدتی نسبتا طولانی جدا از یکدیگر زندگی کنند، طلاق جاری میشود. <ref>«نحوه گرفتن طلاق در آمریکا»، سایت وکیل تاپ.</ref>
پانویس
منابع
- آذرنوش،آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی-فارسی، نشر نی، چاپ هفتم، 1385ش.
- امامى، سيد حسن، حقوق مدنى تهران انتشارات اسلامية، بیتا.
- بستان، خانواده در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390ش.
- جابرى عربلو، محسن، فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، تهران، امير كبير، 1362ش.
- جهامى، جيرار، موسوعة مصطلحات ابن رشد، لبنان- بيروت، مكتبة ناشرون، 1421ق.
- حرّ عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، قم، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، 1409 ق.
- حسینی، سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهرالقاموس، بیروت- لبنان، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، 1414ق.
- روحانی، محسن، «طلاق در نظام حقوقی آمریکا»، سایت موسسه حقوقی دادفران مهرپاو، تاریخ بازدید: 23بهمن 1401ش.
- روسو، ژان ژاک، قرار داد اجتماعی یا اصول حقوق سیاسی، ترجمه: منوچهر کیا، تهران، گنجینه، ۱۳۶۶ش.
- ساروخانی، باقر ، طلاق (پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن)، دانشگاه تهران، 1376ش.
- سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، تهران، كومش،1373 ش.
- صفایی، سیدحسین؛ امامی،اسدالله؛ مختصر حقوق خانواده، تهران، میزان، 1395ش.
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، قم، الشریف الرضی، 1412ق. 1370ش.
- کاتوزیان، ناصر، دوره حقوق مدنی خانواده، نکاح و طلاق، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ سوم، ۱۳۹۲ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407ق.
- محقق، محمدباقر، حقوق مدنی زوجین، انتشارات بنیاد قرآن، 1360ش.
- محقق داماد، سید مصطفی، بررسی فقهی حقوق خانواده – نکاح و انحلال آن، چاپ هفدهم، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، 1395ش.
- نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، چاپ هفتم، بیروت- لبنان، داراحیاء التراث العربی، 1404ق.
- «نحوه گرفتن طلاق در آمریکا»، سایت وکیل تاپ، تاریخ بازدید: 23بهمن 1401ش.
- هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، قم، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426 ق.