جریان‌های فکری زنان ( ایران)

از جنسیت دیتا


نگرش جریان‌های فکر ی - مذهبی ایران نسبت به زنان

در ایران بعد از انقلاب سه رویکرد داریم که ریشه‌های آن به قبل از انقلاب برمی‌گردد.

  1. سنت‌گرایی
  2. تجددگرایی
  3. اصول‌گرایی

سنت‌گرایان

مسلمان عالمان و متدیان مسلمانی هستند که فهم فقهی و سنتی و متکی بر آراء پیشینان دارند. پایه‌ی تحلیل اینها اخبار، روایات و منقولاتی است که در اختیار دارند. ایشان اخباری نیستند اما جایگاه عقل در کاوش‌هایشان برجسته نیست و رویکرد منفی و تشکیک‌آمیز نسبت به استفاده از عقل در تحلیل مسائل دینی دارند.

تجددگرایان

معتقدند باید اندیشه‌های اسلامی بازسازی شوند و متناسب با عصر و زمان‌های مختلف سازگار شود و متحول‌. هرچه با عصر ما سازگاری ندارد کنار بگذاریم و هر چه هماهنگ با روزگار ماست را از نو بازسازی کنیم. تفاوت‌شان در طرز تلقی و نگرششان به دین است ‌ که ناشی از نگاه‌های برون‌دینی هست و فهم آنها فهم فقهی، تاریخی است.

اصول‌گرایان

دنبال به دست آوردن فهم دینی از طریق منابع معتبر اسلامی هستند و تکیه بر اصول و ارزش‌ها دارند و اعتقاد بر پویایی دین دارند. به‌ پویایی همراه با پایایی دین نظر دارند.

تجددگرایان

انسان به حکم انسان بودن یک رشته حقوق و تکالیف دارند و اینها فرادینی هست. دین‌داری حق است نه تکلیف. انسان حق‌آگاه هست نه تکلیف‌آگاه. عادات و رسوم هر جامعه‌ای برای همان جامعه هست و تحمیل آن بر جوامع دیگر درست نیست. نگاهی تاریخی به زندگی انسان دارند. معتقدند که ساختار کنونی زن و مرد اگر اینگونه شکل گرفته اما قابل تغییر است. اصل نظام خانواده را باید همین‌گونه نگه داریم اما باید متناسب با زمان تغییراتی ایجاد شود. مجتهد شبستری از متفکران این جریان هست.

اصول‌گرایان و سنت‌گرایان

معتقدند انسان تکلیف‌محور است و باید به دین عمل کند. واژه‌ی «حق دارم » باید به « لازم است و ضروری هست» تغییر کند. انسان تکلیف‌محور با مختار بودن آن تناقضی ندارد. خانواده یک نظام طبیعی دارد و تقسیم کار در بیرون و داخل خانواده بر اساس همین نظام طبیعی شکل می‌گیرد. نظام طبیعی مبتنی بر ساختار بدنی و روانی زن و مرد هست. درواقع تمام حقوقی به زنان تعلق می‌گیرد یا از آنها سلب میشه از همان نظام طبیعی تبعیت می‌کند. معتقدند یک نظام خانوادگی طبیعی و سالم وجود داره که جامعه باید براساس آن شکل بگیرد بقیه شکل‌های روابط میان زن و مرد انحراف از نظام طبیعی هست. انسان‌شناسی سنت‌گرایان و اصول‌گرایان در جایی مشابه و بعضی جاها تفاوت پیدا می‌کند.انسان‌شناسی سنت‌گرایان احکامی ثابت وابدی هست و اختلاف مکان و زمان را مد نظر قرار نمی‌دهد. اما اصول‌گرایان در حالی‌که معتقد به ثبات در احکام هستند اختلاف و مکان و زمان را در موضوع‌شناسی احکام مورد توجه قرار می‌دهند.

دین‌شناسی تجددگرایان

در مبانی دین‌شناسی یکی بحث روش فهم دین را مطرح می‌کنیم یکی تفکیک میان دین و شریعت و یکی سیالیت حقوق. در روش فهم دین تأکید شدید دارند در نقش زمان و مکان و در فهم دین‌شناسی احکام مورد توجه قرار می‌دهند. آن‌ها در صدد ارائه فقهی برای زنان هستند که مقتضیات زمان و مکان در آن لحاظ شده باشد. در مواجهه با متون دینی در دو مقام خودش را نشان می‌دهد یکی در مقام گردآوری و یکی در مقام داوری.

در مقام گردآوری: از آیات احادیث و روایات موجود می‌توان استنباط‌هایی کرد که تاکنون نشده است و بسیاری از احادیث را میشه مختص به زمان و مکان خاصی دانست و حکم کلی از آن استخراج نکرد.

در مقام داوری: زمان و مکان به صورت پیش‌فرض‌های استدلال فقهی هستند. لزوم اجتهاد در مبانی و عدم کفایت اجتهاد در فروع هست. تجددگرایان معتقدند در مبانی باید اجتهاد ایجاد شود و پویایی فقه بدون پویایی فهم شریعت ممکن نیست. معتقدند فرهنگ و شرایط زندگی برای زبان دین تأثیر گذاشته و ما باید بین دو مسئله تفکیک ایجاد کنیم. صورت زبان متن که حاکی از تجربه دینی یا وحیانی هست. متعلق متون مقدس خودشان مقدس هستند. اما صورت زبانی متون مقدس لاجرم به لسان قوم است. هدف از شریعت اقامه‌ی دین است و از دل دین باید استنباط و اجتهاد شود.

در حوزه زنان: زن و مرد چهره واحد دارند و متناسب با زمان و شرایط احکامی متناسب با قسط صادر می‌کنند تا نابرابری عارضی میان آن دو را به سوی برابری هدایت کنند.

سیالیت حقوق: عقل و عرف مبنای شکل‌گیری حقوق هستند حقوق امری اعتباری هست. ممکن است مبنای این اعتبارها خدا و وحی باشد ولی خود این قراردادها سیال هستند. تکلیف‌گرایی دارند. وسع حقوقی هم رو بیان می‌کنند. بعضی از احکام اگر فراتر از وسعت زنان باشد خود بخودی لغو می‌شود.

مبانی سنت‌گرایان: درواقع مراجعه به منابع و متون دینی و تاکیذ شدیدی دارند بر روایات. و به بحث عقلانیت و عرفی‌بودن توجه ندارند. مبارزه با هرگونه اندیشه‌ای که باعث التقاط در دین می‌شود دارند. لازمه‌ی این تفکر جداکردن دین از ساحت و حیات اجتماعی هست و به نوعی سکولاریزه‌کردن عملی هست . سنت گرایان بین دین و شریعت تفکیک قابل نیستند و هر دو را یکی می‌دانند . در بحث حقوق قائل به ثبات و احکام دینی هستند. خداوند قوانین ثابتی را در اختیار انسان گذارده است. و این قوانین تغییرناپذیر هستند.

اصول‌گرایان:

  1. دین و شریعت غیرقابل تفکیک هستند.
  2. اصول ارزشی ثبات دارند.
  3. توجه به شرایط متحول در زمان‌های گوناگون
  4. فهم مسایل اجتماعی باید ناظر بر شرایط و زمان‌های خاص باشد.
  5. مبنای شکل‌گیری حقوق را عقل و شریعت می‌دانند.
  6. مقررات اجتماعی باید تابع احکام شرعی باشد.

منابع مرتبط