مری آستل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
مری آستل که او را یکی از نخستین فمینیست های انگلیسی دانسته اند، با تأکید بر ظرفیت زنان برای تفکر منطقی به موانع رشد آنان اشاره کرد. وی زنان را اندرز می داد که از ازدواج بپرهیزند، ذهن شان را پرورش دهند و از زندگی عاری از وابستگی به مردان لذت ببرند.
مری آستل که او را یکی از نخستین فمینیست‌های انگلیسی دانسته اند، با تأکید بر ظرفیت [[زنان]] برای تفکر منطقی به موانع رشد آنان اشاره کرد. وی زنان را اندرز می‌داد که از [[ازدواج]] بپرهیزند، ذهن‌شان را پرورش دهند و از زندگی عاری از وابستگی به [[مردان]] لذت ببرند.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
مری آستل در 12 آبان 1666 در نیوکاسل متولد شد. والدین وی دارای دو فرزند دیگر بودند، ویلیام که در نوزادی درگذشت و پیتر، برادر کوچک‌ترش. او در کلیسای سنت جان در نیوکاسل تعمید گرفت. خانواده او از طبقه متوسط بالا بودند و در تمام دوران کودکی او در نیوکاسل زندگی می‌کردند. پدرش یک سلطنت طلب محافظه کار آنگلیکان بود که یک شرکت محلی تولید زغال سنگ را مدیریت می‌کرد. به عنوان یک [[زن]]، مری تحصیلات رسمی دریافت نکرد، اگر چه او در سن 8 سالگی از عموی خود یک آموزش غیر رسمی دریافت کرد. یک روحانی سابق به نام رالف آستل که درگیری‌های ناشی از اعتیاد به الکل باعث تعلیق وی از کلیسای انگلیس شده بود؛ اگر چه عموی آستل از کلیسا تعلیق شده بود، ولی وی وابسته به مکتب فلسفی کمبریج بود که آموزه‌های خود را پیرامون فیلسوفانی مانند ارسطو، افلاطون و فیثاغورس شکل می‌دادند. پدرش در 12 سالگی درگذشت و او را بدون جهیزیه رها کرد. با بقیه مخارج خانواده که برای تحصیلات عالیه برادرش سرمایه‌گذاری شده بود، مری و [[مادر]]ش برای زندگی با عمه ماری نقل مکان کردند.<ref>Wikipedia </ref>
مری آستل در 12 آبان 1666 در نیوکاسل متولد شد. والدین وی دارای دو فرزند دیگر بودند، ویلیام که در نوزادی درگذشت و پیتر، برادر کوچک‌ترش. او در کلیسای سنت جان در نیوکاسل تعمید گرفت. خانواده او از طبقه متوسط بالا بودند و در تمام دوران کودکی او در نیوکاسل زندگی می‌کردند. پدرش یک سلطنت طلب محافظه کار آنگلیکان بود که یک شرکت محلی تولید زغال سنگ را مدیریت می‌کرد. به عنوان یک [[زن]]، مری تحصیلات رسمی دریافت نکرد، اگر چه او در سن 8 سالگی از عموی خود یک آموزش غیر رسمی دریافت کرد. یک روحانی سابق به نام رالف آستل که درگیری‌های ناشی از اعتیاد به الکل باعث تعلیق وی از کلیسای انگلیس شده بود؛ اگر چه عموی آستل از کلیسا تعلیق شده بود، ولی وی وابسته به مکتب فلسفی کمبریج بود که آموزه‌های خود را پیرامون فیلسوفانی مانند ارسطو، افلاطون و فیثاغورس شکل می‌دادند. پدرش در 12 سالگی درگذشت و او را بدون جهیزیه رها کرد. با بقیه مخارج خانواده که برای تحصیلات عالیه برادرش سرمایه‌گذاری شده بود، مری و [[مادر]]ش برای زندگی با عمه ماری نقل مکان کردند.<ref>Wikipedia </ref>


پس از مرگ مادر و عمه‌اش در سال 1688 ، آستل به چلسی، لندن نقل مکان کرد. جایی که با حلقه‌ای از [[زنان]] ادبی و با نفوذ آشنا شد، از جمله لیدی ماری چودلی، الیزابت توماس، جودیت دریک، الیزابت الستوب و لیدی ماری ورتلی مونتاگو اینها به پیشرفت و انتشار آثار او کمک کرد.  
پس از مرگ مادر و عمه‌اش در سال 1688 ، آستل به چلسی، لندن نقل مکان کرد. جایی که با حلقه‌ای از [[زنان]] ادبی و با نفوذ آشنا شد، از جمله لیدی ماری چودلی، الیزابت توماس، جودیت دریک، الیزابت الستوب و لیدی ماری ورتلی مونتاگو اینها به پیشرفت و انتشار آثار او کمک کرد.  
وی در سال 1709 از زندگی عمومی کناره‌گیری کرد و به عنوان رئیس مدرسه خیریه دختران در چلسی، استعفا داد. از 60ساللگی به بعد، آستل با لیدی کاترین جونز زندگی کرد. آستل به دلیل ابتلا به سرطان سینه در سال 1731 درگذشت. وی ماه‌های پایانی عمر خویش از ملاقات با آشنایان خود امتناع می‌ورزید و با تابوت خود در یک اتاق می‌ماند و عبادت می‌کرد. او در حیاط کلیسای کلیسای چلسی در لندن به خاک سپرده شد.
وی در سال 1709 از زندگی عمومی کناره‌گیری کرد و به عنوان رئیس مدرسه خیریه دختران در چلسی، استعفا داد. از 60سالگی به بعد، آستل با لیدی کاترین جونز زندگی کرد. آستل به دلیل ابتلا به سرطان سینه در سال 1731 درگذشت. وی ماه‌های پایانی عمر خویش از ملاقات با آشنایان خود امتناع می‌ورزید و با تابوت خود در یک اتاق می‌ماند و عبادت می‌کرد. او در حیاط کلیسای کلیسای چلسی در لندن به خاک سپرده شد.


==دیدگاه==
==دیدگاه==
آستل  یکی از اولین [[زنان]] انگلیسی بود که آموزش برابر زن و [[مرد]] دفاع کرد و در تبیین اندیشه‌ی خود گفت:« همان اندازه که مردان منطقی و عادل هستند و سزاوار آموزش زنان نیز عادل، منطقی و سزاوار آموزش هستند.»
آستل  یکی از اولین [[زنان]] انگلیسی بود که آموزش برابر زن و [[مرد]] دفاع کرد و در تبیین اندیشه‌ی خود گفت:« همان اندازه که مردان منطقی و عادل هستند و سزاوار آموزش زنان نیز عادل، منطقی و سزاوار آموزش هستند.»


اولین پیشنهاد ناشناخته وی با نام "توسط یکی از عاشقان جنسیت خود" در سال 1694 ، برای پیشرفت خانم‌ها در راستای منافع واقعی و اصلی آنها  اراائه طرحی برای کالج کاملاً زنانه است که در آن زنان می‌توانند زندگی ذهنی خود را دنبال کنند. در سال 1700 آستل با طرح سوالات زیر خواهان تسری لیبرالیسم به جامعه‌ای زنان می‌شود:« اگر حاکمیت مطلق در یک کشور ضروری نیست، پس چرا در خانواده لازم است؟ و اگر در خانواده ضروری است، چرا باید در کشور نباشد؟ اگر همه‌ی انسان‌ها آزاد به دنیا می‌آیند، چرا همه‌ی [[زنان]] باید برده به دنیا بیایند و هستی آنها در شرایط بردگی کامل، تابع اراده‌ی متغییر، مردد، نامعلوم و دلخواه مردان باشد؟»<ref>فمنیسم مقدمه ای بر ایدئولوژی های سیاسی، ص358</ref>
اولین پیشنهاد ناشناخته وی با نام "توسط یکی از عاشقان جنسیت خود" در سال 1694 ، برای پیشرفت خانم‌ها در راستای منافع واقعی و اصلی آنها  ارائه طرحی برای کالج کاملاً زنانه است که در آن زنان می‌توانند زندگی ذهنی خود را دنبال کنند. در سال 1700 آستل با طرح سوالات زیر خواهان تسری لیبرالیسم به جامعه‌ای زنان می‌شود:« اگر حاکمیت مطلق در یک کشور ضروری نیست، پس چرا در خانواده لازم است؟ و اگر در خانواده ضروری است، چرا باید در کشور نباشد؟ اگر همه‌ی انسان‌ها آزاد به دنیا می‌آیند، چرا همه‌ی [[زنان]] باید برده به دنیا بیایند و هستی آنها در شرایط بردگی کامل، تابع اراده‌ی متغییر، مردد، نامعلوم و دلخواه [[مردان]] باشد؟»<ref>فمنیسم مقدمه ای بر ایدئولوژی های سیاسی، ص358</ref>
وی همچنین در سال 1700، برخی تأملات در مورد [[ازدواج]] را منتشر كرد. او زنان را از خطرات یک انتخاب عجولانه یا نسنجیده بر حذر می‌دارد. آستل استدلال می‌کند که آموزش به زنان در انتخاب بهتر همسری و مقابله با چالش‌های دولت کمک خواهد کرد. "او به یک دلیل قوی، داشتن روح مسیحی و خوش اخلاق ، از همه کمکی که آموزش و پرورش می‌تواند داشته باشد، نیاز دارد؛ به او بدهید، و باید اطمینان حاصل شود از استحکام و اعتماد به نفس شخصی که چنین آزمایشی را انجام می‌دهد".
وی همچنین در سال 1700، برخی تأملات در مورد [[ازدواج]] را منتشر كرد. او زنان را از خطرات یک انتخاب عجولانه یا نسنجیده بر حذر می‌دارد. آستل استدلال می‌کند که آموزش به زنان در انتخاب بهتر همسری و مقابله با چالش‌های دولت کمک خواهد کرد. "او به یک دلیل قوی، داشتن روح مسیحی و خوش اخلاق ، از همه کمکی که آموزش و پرورش می‌تواند داشته باشد، نیاز دارد؛ به او بدهید، و باید اطمینان حاصل شود از استحکام و اعتماد به نفس شخصی که چنین آزمایشی را انجام می‌دهد".


۱٬۱۴۶

ویرایش