←زندگینامه
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
زیبا میرحسینی (۱۳۳۰) پژوهشگر، فیلمساز و استاد دانشگاه رشته مردمشناسی است. میرحسینی به خاطر فیلمهای «طلاق به سبک ایرانی» و فیلم «فراری» شهرت زیادی دارد. میرحسینی مردمشناسی است که مطالعات خود را بر حقوق اسلامی، [[جنسیت]] و توسعه متمرکز ساخته است. به دلیل اصالت مذهبی و تعلقات خانوادگیاش به اسلام به مسائل [[زنان]] از دیدگاه اسلام بسیار پرداخته است. خانم میرحسینی از طرفداران فمنیسم اسلامی است.او اغلب از فعالیت سیاسی سرباز میزند اما مانند بسیاری از دانشگاهیان دارای بینش سیاسی اصلاحطلبانه میباشد. | زیبا میرحسینی (۱۳۳۰) پژوهشگر، فیلمساز و استاد دانشگاه رشته مردمشناسی است. میرحسینی به خاطر فیلمهای «طلاق به سبک ایرانی» و فیلم «فراری» شهرت زیادی دارد. میرحسینی مردمشناسی است که مطالعات خود را بر حقوق اسلامی، [[جنسیت]] و توسعه متمرکز ساخته است. به دلیل اصالت مذهبی و تعلقات خانوادگیاش به اسلام به مسائل [[زنان]] از دیدگاه اسلام بسیار پرداخته است. خانم میرحسینی از طرفداران فمنیسم اسلامی است.او اغلب از فعالیت سیاسی سرباز میزند اما مانند بسیاری از دانشگاهیان دارای بینش سیاسی اصلاحطلبانه میباشد. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
میرحسینی در خانوادهای از سادات متولد شدهاست. خانوادهای که به اصول دین شیعه معتقد بود اما شکل ظاهری قواعد و مناسک برای آنها چندان مهم نبود. میر حسینی کودکی خویش را چنین روایت میکند:«به ما تعلیم داده شده بود که دروغگویی، ریا، تقلب، آزار و بیرحمی با دیگران گناه است. همچنین در مدرسه یاد گرفتیم که قرآن بخوانیم و کلاس درس عربی و تعلیمات دینی داشتیم. برای ما مذهب امری شخصی بود و به ما تحمیل نمیشد. نمازگزاردن، روزه گرفتن، زیارت رفتن و نذرکردن به عهده خودمان بود.» میرحسینی وقوع انقلاب اسلامی را علت تغییر مناسبات فکری و عقیدتی خویش میداند و در اینباره میگوید: « بعد از انقلاب اسلامی همه اینها تغییر کرد و ما با چهرهای متفاوت از اسلام رو به رو شدیم: چهرهای برگرفته از احکام فقهی. دیگر کافی نبود که ایمان داشته باشیم، بلکه میبایست ایمان خود را بر تن میکردیم: حجاب برای زنان (و ریش برای مردان). حکومت، الزام به رعایت قوانین مذهبی را که قبلاً در حوزه خانوادهها بود به عهده گرفت.» خانم میرحسینی در سال 1359 به ایران بازمیگردد.« 28 ساله، تازه ازدواج کرده و با مدرک دکتری در دست به آیندهای روشن امیدوار بودم.» پس از وقوع انقلاب فرهنگی در سال 1359، تعطیلی و بسته شدن دانشگاهها دو سال بعد که دانشگاهها بازگشایی شدند به دلیل عدم اعتقاد به حجاب اسلامی | میرحسینی در خانوادهای از سادات متولد شدهاست. خانوادهای که به اصول دین شیعه معتقد بود اما شکل ظاهری قواعد و مناسک برای آنها چندان مهم نبود. میر حسینی کودکی خویش را چنین روایت میکند:«به ما تعلیم داده شده بود که دروغگویی، ریا، تقلب، آزار و بیرحمی با دیگران گناه است. همچنین در مدرسه یاد گرفتیم که قرآن بخوانیم و کلاس درس عربی و تعلیمات دینی داشتیم. برای ما مذهب امری شخصی بود و به ما تحمیل نمیشد. نمازگزاردن، روزه گرفتن، زیارت رفتن و نذرکردن به عهده خودمان بود.» میرحسینی وقوع انقلاب اسلامی را علت تغییر مناسبات فکری و عقیدتی خویش میداند و در اینباره میگوید: « بعد از انقلاب اسلامی همه اینها تغییر کرد و ما با چهرهای متفاوت از اسلام رو به رو شدیم: چهرهای برگرفته از احکام فقهی. دیگر کافی نبود که ایمان داشته باشیم، بلکه میبایست ایمان خود را بر تن میکردیم: حجاب برای زنان (و ریش برای مردان). حکومت، الزام به رعایت قوانین مذهبی را که قبلاً در حوزه خانوادهها بود به عهده گرفت.» خانم میرحسینی در سال 1359 به ایران بازمیگردد.« 28 ساله، تازه ازدواج کرده و با مدرک دکتری در دست به آیندهای روشن امیدوار بودم.»<ref>دیباچه کتاب اسلام و جنسیت، زیبا میرحسینی، ترجمه نعمت الله فاضلی و اکرم حلاجی</ref> | ||
پس از وقوع انقلاب فرهنگی در سال 1359، تعطیلی و بسته شدن دانشگاهها دو سال بعد که دانشگاهها بازگشایی شدند به دلیل عدم اعتقاد به [[حجاب]] اسلامی از تدریس محروم شدند.از طرفی زندگی شخصی و خصوصی خانم میرحسینی نیز با مشکلات و موانعی مواجه میشود وی چنین تعریف میکند: «ازدواجم شروع به از هم پاشیدن کرد و آموختم قراردادی که امضاء کرده بودم مرا تحت سلطه مطلق همسرم قرار میدهد. او نه حاضر بود با طلاق موافقت کند نه اینکه به من اجازه خروج از کشور را بدهد. تنها راه چاره من مذاکره برای رهایی از طریق دادگاههای مدنی خاص بود. از اینرو شروع به مطالعه قوانین اسلامی خانواده نمودم تا بتوانم طلاق شرعی بگیرم. و بالاخره در سال 1362 توانستم از همسرم جدا شوم و به کمبریج و دنیای آکادمیک بازگردم.» <ref>همان</ref> | |||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== |