←دیدگاه
(←پانویس) |
(←دیدگاه) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
معرفتشناسی فمینیسم: | معرفتشناسی فمینیسم: | ||
او در ابتدا با تمرکز بر | او در ابتدا با تمرکز بر روشنسازی مقتضيات جنسیت یافته علوم آغاز کرد و همراه با پیشرفت اندیشههایش به بررسی دیگر جنبههای مقتضیات فرهنگی و اجتماعی علوم، شامل مقتضيات نژادی و استعماری، پرداخت. تلاش او مصروف روشن کردن شیوههایی است که در آن علم میتواند نیروی مؤثرتری برای زندگی بهتر بشر باشد، آثار او مقتضیات سیاسی و اجتماعی گوناگون در علم، شامل استلزامات بهرهکشی از طبیعت، فرهنگ های غیرغربی و زنان را تحلیل میکنند. | ||
هاردینگ در سال ۱۹۸۳ با همکاری ''[[مریل هیتتیکا]]''<ref>Merrill Hintikka. </ref> مجموعه مقالاتی با عنوان کشف واقعیت، | هاردینگ در سال ۱۹۸۳ با همکاری ''[[مریل هیتتیکا]]''<ref>Merrill Hintikka. </ref> مجموعه مقالاتی با عنوان کشف واقعیت، چشماندازی فمینیستی درباره [[شناختشناسی]]، [[منافیریک]]، [[روششناسی]] و [[فلسفه]] ...<ref>Discovering reality: Feminist perspectives on epistemology, metaphysics, methodology, and philosophy</ref> منتشر کرد. در این کتاب که به عنوان یکی از کتب آغازگر [[شناختشناسی فمینیستی]] شناخته میشود، مقالاتی در اثبات [[جنسیت یافتگی علم]] و شناخت وجود داشت. نویسندگان مقالات که اغلب آنها دانشمندانی فمینیست بودند در مقالات مختلف به تفوق اندیشههای مردمدارانه در علوم اشاره کرده بودند و نشان دادند که چگونه علم و شناخت بشری با تأثیر این اندیشهها نتایج غلطی در علم به بار آورده است. گفته میشود که این کتاب «تأثیری انقلابی بر استنتاج محض در فلسفه نهاد.» هاردینگ در آخرین مقاله این کتاب با عنوان «چرا [[نظام جنس-جنسیت]] تنها اکنون آشکار شده است؟<ref> Why has the Sex/Gender System become visible only now?</ref> تلاش می کند تا ناکارآمدی نظامهای شناخت شناسی مرسوم: [[تجربه گرا]]، [[مارکسیست]] و کابرد [[نسبی گرا]] را در توضیح ابژه نوظهور [[نظام جنس-جنسیت]]" <ref> Sex/gender system.</ref>توضیح دهد. او در این مقاله میکوشد تا اثبات کند ناکارآمدی نظامهای شناختشناسانه موجود، حضور نظامهای شناختی جایگزینی را طلب میکند. | ||
=== تاکید بر منظرگرایی اضافه به جای معرفت مطلق === | === تاکید بر منظرگرایی اضافه به جای معرفت مطلق === | ||
«ساندرا هاردینگ» معتقد است هر جا که فمینیستها وارد عرصه شناختشناسی | «ساندرا هاردینگ» معتقد است هر جا که فمینیستها وارد عرصه شناختشناسی شدهاند علم متمایزی را بر اساس نظریه فعالیت جنسی شده و تجربه اجتماعی رقم زدهاند.<ref>نورمن، بلیکی؛ پارادایمهای تحقیق در علوم انسانی؛ ترجمه سید حمیدرضا حسنی؛ قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ دوم، 1393؛ ص234-236.</ref> آنها به دنبال پیوند زدن [[معرفتشناسی]] با جنسیت هستند. از این رو مدعی هستند که باید پژوهشهای آنها به نفع زنان بوده و جهان بهتری را برای آنها بسازند. نتیجه این رویکرد [[منظرگرایی]] یا توجه به دیدگاه در [[معرفتشناسی فمینیستی]] است. | ||
«منظرگرائـی روش مسلط معرفتشناسی در زنـدگی معاصـر اسـت کـه در رقابـت بـا [[پارادايم پوزيتيويسم]] (به عنوان ديدگـاه مـسلط)، جايگزين آن شده اسـت. مطـابق منظرگرائی فاعلان شناسايی هرگز مستقيما به واقعيت به عنوان چيـزی در ذات خـود نمينگرنـد؛ بلکـه نگرش آنها برخواسته از تمايلات شخصي، فـرضها و دانش پيشين آنها است.»<ref>فی، برایان؛ پارادایمشناسی علوم انسانی؛ ترجمه مرتضی مردیها؛ تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، جاپ سوم، 1390؛ ص 123.</ref> | |||
وقتی ما از منظرها و زوايای متفاوتی به اشيا مینگريم، تصاوير مختلفی از آنها به دست میآوريم. طرفداران [[فمينيسم]] میگويند زنان و مردان از زوايای متفاوتی به واقعيت مینگرند؛ لذا ديدگاه آنها نسبت به واقعيت، با يكديگر متفاوت است. آنها همچنين ادعا | وقتی ما از منظرها و زوايای متفاوتی به اشيا مینگريم، تصاوير مختلفی از آنها به دست میآوريم. طرفداران [[فمينيسم]] میگويند زنان و مردان از زوايای متفاوتی به واقعيت مینگرند؛ لذا ديدگاه آنها نسبت به واقعيت، با يكديگر متفاوت است. آنها همچنين ادعا میكنند كه نه تنها ديدگاه و منظر زنان نسبت به مردان متفاوت است، بلكه اين منظر، امتيازی ويژه و مزيتی خاص بر منظر و ديدگاه مردان دارد. | ||
خاستگاه [[نظریه دیدگاه]] [[مارکسیسم]] است. | خاستگاه [[نظریه دیدگاه]] [[مارکسیسم]] است. | ||