(بی بی) مریم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۵۸۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
خط ۳۰: خط ۳۰:
پدرش چون این سخن بشنید، بسی خوشحال و خدای تعالی را شکر بسیار کرد. آن گاه احدی را در خدمت وی نگذاشت و خودخدمت می کرد. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص238</ref>
پدرش چون این سخن بشنید، بسی خوشحال و خدای تعالی را شکر بسیار کرد. آن گاه احدی را در خدمت وی نگذاشت و خودخدمت می کرد. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص238</ref>


دو رو بعد از این اتفاق <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص238</ref> در خواب آوازی به گوش او رسید که: خدمت به والدین بر فرزندان واجب است نه از جانب والدین به فرزندان. پس چطور خلاف آن عمل می کنی؟ بدان که حق تعالی خادمان را برای مخدومان آفریده تا بدانها خدمت کنند، چنانکه انبیاء را نیز خادمانی بود. تو چرا از خدمت خدمای خود ابا می کنی و از خدمت کردن پدر خود ابا نداری؟ چون چنین شنید، گریان نزد پدر رفت و گفت از این اتفاق به خدا توبه کردم. سپس پدرش خامه صالحه ای که کنیزک صغیره ای بود به خدمت او گمارد. <ref>دایرۀ المعارف زن ایرانی، مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، تهران، 1382، ص231</ref>  <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص239</ref>
روزی نشسته بود که از طریق آوازی به گوش خود از شهادت پدرش و شهادت خود بشارت یافت. چون این خبر را به پدر داد، شکر کرد و خود را آماده شهادت نمود. شش ماه بعد، پس از لشکر کشی دشمن، پدر بی بی مریم نیز لشکر کشید و 6000 کافر در آن جنگ کشته شده و در آخر او نیز به شهادت رسید. پس از خبر شهادت پدر، بی بی مریم نیز به همراه برخی دختران لباس نبرد مردان پوشید و سلاح به دست گرفت و 25 تن از کفار را به قتل رساند و عاقبت او نیز به شهادت رسید. زمان شهادت او را 494ق در کاشغر ذکر کرده اند. <ref>دایرۀ المعارف زن ایرانی، مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، تهران، 1382، ص231</ref>  <ref>تذکره بغراخانی: (تذکره مشایخ اویسیه)، مؤلف ناشناخته از سده دهم، تصحیح محمدمنیر عالم، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام آباد، 1376ش، ص 487</ref>
بنا به نقل تذکره بغراخانی؛ فرشتگان، شهدا را دفن کرده پس از چندی که سلطان یوسف از شیوخ سلسله اویسیه پس از حج به آن محل رسید. روح بی بی مریم بر او ظاهر گردید و مکان استخوان های خویش را بر او بازگو کرد و سلطان یوسف برای او قبری ساخت. <ref>تذکره بغراخانی: (تذکره مشایخ اویسیه)، مؤلف ناشناخته از سده دهم، تصحیح محمدمنیر عالم، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام آباد، 1376ش، ص488</ref>


* خاندان
* خاندان


بی بی مریم از نسل سلطان ستق بغراخان، قطب بزرگ مشایخ اویسیه بود و پدرش سلطان شهید ارسلان خان نیز از بزرگ مشایخ اویسیه بوده است.
بی بی مریم از نسل سلطان ستق بغراخان، قطب بزرگ مشایخ اویسیه بود و پدرش سلطان شهید ارسلان خان نیز از بزرگ مشایخ اویسیه بوده است.
* اوصاف وی
صائم الدهر، قائم اللیل، عالمه، جمیله، مستوره بوده و هر شب چهارصد رکعت نماز می گزارد. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385، ص237-238</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۱٬۲۲۵

ویرایش