زن در مسیحیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۲۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۲: خط ۸۲:
===زمینه ها و عوامل ارزشمندی تجرد و رهبانیت در مسیحیت===
===زمینه ها و عوامل ارزشمندی تجرد و رهبانیت در مسیحیت===
====نقش تجرد عیسی و برخی حواریون در ارزش انگاری رهبانیت====
====نقش تجرد عیسی و برخی حواریون در ارزش انگاری رهبانیت====
در نظر مسیحیان، عیسی بالاترین آموزگار معنوی است و هر مسیحی، باید زندگی و کردارهای او را الگوی خویش قرار بدهد و تشبه حداکثری به او بیابد. از این رو نمی توان تجرد عیسی و کم رنگ بودن خانواده در جوانب زندگی او را نادیده گرفت. عیسی می گفت: «اگر کسی نزد من می آید و پدر و مادر، زن و فرزندان، برادران و خواهران... و حتی نفس خود را نیز دشمن ندارد، شاگرد و حواری من نیست».<ref>لوقا 14: 26.</ref> علاوه بر ازدواج نکردن رهبران اصلی مسیحیت -عیسی و پولس- اینکه حواریون نیز برای همراهی با مسیح خانواده هایشان را رها کردند، <ref>متی 10: 16-23 و 34- 39 ؛ لوقا 14: 25- 27 و مرقس 1: 16- 20، 3: 31-35.</ref> بر ارزش تجرد افزود. مسیح با آمیزش جنسی در قالب ازدواج مخالفت نکرده (البته به آن توصیه نیز نکرده) و در هیچ جا تنفر خود را از این میل ابراز نکرده است، اما به نظر می رسد برآیند و پیامد انقلاب او در زمان های بعد از حیاتش، کم ارزش گردیدن میل جنسی به بهانه ارتقای ایمان بود. از این رو در دوران های بعد، خدمت به خدا و دین، در رها کردن خانواده و فراغت بال یافتن برای انجام امور دینی معنا شد.        
در نظر مسیحیان، عیسی بالاترین آموزگار معنوی است و هر مسیحی، باید زندگی و کردارهای او را الگوی خویش قرار بدهد و تشبه حداکثری به او بیابد. از این رو نمی توان تجرد عیسی و کم رنگ بودن خانواده در جوانب زندگی او را نادیده گرفت. عیسی می گفت: «اگر کسی نزد من می آید و پدر و مادر، زن و فرزندان، برادران و خواهران... و حتی نفس خود را نیز دشمن ندارد، شاگرد و حواری من نیست».<ref>لوقا 14: 26.</ref> علاوه بر ازدواج نکردن رهبران اصلی مسیحیت -عیسی و پولس- اینکه حواریون نیز برای همراهی با مسیح خانواده هایشان را رها کردند، <ref>متی 10: 16-23 و 34- 39 ؛ لوقا 14: 25- 27 و مرقس 1: 16- 20، 3: 31-35.</ref> بر ارزش تجرد افزود. مسیح با آمیزش جنسی در قالب ازدواج مخالفت نکرده (البته به آن توصیه نیز نکرده) و در هیچ جا تنفر خود را از این میل ابراز نکرده است، اما به نظر می رسد برآیند و پیامد انقلاب او در زمان های بعد از حیاتش، کم ارزش گردیدن میل جنسی به بهانه ارتقای ایمان بود. از این رو در دوران های بعد، خدمت به خدا و دین، در رها کردن خانواده و فراغت بال یافتن برای انجام امور دینی معنا شد.  
 
====تأثیر مریم باکره بر ارزش شماری تجرد====
اینکه مریم بدون داشتن همسر و هرگونه ارتباط جنسی، <ref>لوقا 1: 31 و 34.</ref> اسوه و الگوی ایفای نقش مادری است، بر کم ارزش شدن روابط جنسی، مؤثر بوده است. تولد عیسی بدون برقراری ارتباط جنسی مادرش (مریم)، موجب می شود مهم ترین دلیل بر ارزشمندی ارتباط جنسی که فرزندآوری است، نفی شود و دیگر دلیلی برای تأیید اهمیت این میل باقی نمی ماند. زنان با الگوگیری از مریم باکره، می توانند با کم ارزش شمردن میل جنسی و ازدواج، از حوا فاصله گرفته، به مریم نزدیک شوند.
 
====سیستم روحانیت دینی مسیحی و تأثیر آن بر ارتقای جایگاه تجرد====
در تأسی به عیسی و حواریون، روحانیون دینی مسیحی (کاتولیک) و اسقفان (ارتدوکس) که نمایندگان دین، و جلوه و نماد تحقق بخشی به ارزش های مسیحی هستند، ازدواج را برای خود ممنوع دانسته، تمایلات جنسی شان را سرکوب می کنند.<ref>تجرد برای کشیشان که تا سه قرن اول مسیحیت اجباری نبود، از قرن یازدهم اجباری گردید و کشیشان کاتولیک از ازدواج منع شدند (باغبانی، «مسیحیت و جامعه شناسی خانواده»، معرفت، ش 103، ص61- 67). ارتدوکس ها برخلاف کاتولیک ها، ازدواج کشیشان را اجازه می دهند، به شرطی که پیش از انتصاب به مقام کشیشی یا شماسی ازدواج کرده باشند. همچنین در کلیسای ارتدوکس، تنها کشیشان مجرد می توانند به مقام اسقفی برسند (آناتولیوس و براون، ادیان جهان: آیین کاتولیک و مسیحیت ارتدوکس، ترجمه سید حسن اسلامی، ص94). در فرآیند نهضت اصلاح دینی، لوتر به قانون تجرد که از نظر او با انجیل تطابق نداشت، اعتراض کرد. وی می گفت این قانون، ارزش تمایلات جنسی، ازدواج و خانواده را می کاهد. وی ازدواج کشیشان را تأیید کرد. اغلب گرایش های پروتستانی ازدواج کشیشان را مجاز می دانند.</ref> از آنجا که در سلسله مراتب کلیسایی، کشیش مقامی عالی تر از مردم عادی و ابزار فیض رسانی خدا به بشر است، تجرد او بار ارزشی بیشتری به رهبانیت، نسبت به همسر گزینی و ازدواج می دهد.
 
===نگاهی تاریخی به تأثیر اندیشه مسیحی در گسترش رهبانیت و تجرد===
تا پیش از قرون سوم و چهارم، خانواده که همچنان متأثر از استحکام پیشین تاریخی و فرهنگی این نهاد بود، دارای جایگاه پررنگی بود.به تدریج در عصر کلیسای اولیه، میل به تجرد و پرهیز از رابطه جنسی شیوع یافت و پس از مدتی در داخل کلیسا، ساختارهایی همچون دیرها را ایجاد کرد؛ تا اینکه در قرون وسطی، شاهد ارزش کمتر خانواده نسبت به رهبانیت بودیم. رفته رفته از ارزش خانواده در مقابل تجرد و رهبانیت کاسته شد؛ تا آنجا که در برهه هایی، تجرد که در اوایل برای راهبه ها و اقشار خاص مطلوب بود، از اواخر قرون وسطی شکل رسمی و گسترده به خود گرفت؛ <ref>کونگ، زن در مسیحیت، ترجمه حمید بخشنده، ص 94.</ref> در این برهه، زنان به جای صومعه با عهد و پیمان هایی ساده و با زندگی زاهدانه، خانه های خود را به عنوان محل رهبانیت خود برگزیدند. در نتیجه، این باور کم رنگ شد که ازدواج نکردن صرفا برای دسته خاصی از زنان بسیار مؤمن، پسندیده است و دیگران باید به همان زندگی عادی خود ادامه دهند و همچنان ازدواج برای آنان تقدس دارد.<ref>رویتر، «زن در مسیحیت»، هفت آسمان، ش 18.</ref>
 
در خلال نهضت اصلاحات دینی، انتظار می رفت بازخوانی آموزه ها به نفع خانواده باشد، ولی در پی این اصلاحات، ازدواج از آیینی در اختیار کلیسا، به کنترل دولت درآمد.<ref>New Chatholic Ecncyclopedia, p. 816.</ref> برخی معتقدند اولین ریشه بحران مدرن ازدواج و خانواده در ترک بعد الهی و سکولار شدن ازدواج و خانواده رخ می نماید که ناشی از اصلاحات پروتستانی بود.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p.35.</ref> شاید بتوان مدعی شد سخت گیری کاتولیکی موجب بروز رویکردهای زن گرایانه (فمینیستی) شد و سهل گیری پروتستانی، بستری برای توسعه اندیشه های فمینیستی گردید که میانه خوبی با خانواده محوری نداشت. بدین ترتیب در دوران معاصر و هم زمان با افول جایگاه خانواده و حاکمیت اندیشه های فردگرایانه و لذت خواهانه مدرن، تجرد (که البته با تجرد رهبانی در اهداف، تفاوت هایی داشت) رواج پرشتابی یافت.
 
==منزلت ازدواج و خانواده در مسیحیت==
از اصول تعالیم کلیسایی، معتبر دانستن نهاد خانواده و تفاوت گذاری کتاب مقدس میان ازدواج (روابط جنسی در چارچوب خانواده) با سایر مدل های ارتباط جنسی و زناشویی است.<ref>عبرانیان 4: 13.</ref> در مسیحیت تأکید می شود که پیوند عمیق زندگی و محبت که زناشویی را به وجود می آورد، توسط خالق وضع شده و او قوانین مناسب آن را اعطا کرده است و خانواده، یک نهاد صرفا انسانی و برآمده از فرهنگ ها نیست. <ref>Catechism of the Catholic Church, p. 359.</ref> خانواده مسیحی یک کلیسای خانگی معرفی شده و بر وظیفه تبلیغی و تبشیری آن تأکید می گردد.<ref>جمعی از اساقفه مسیحی، تعالیم کلیسای کاتولیک، ترجمه: احمد رضا مفتاح و دیگران، ص 581- 582.</ref> به منظور تبیین اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در مسیحیت، برخی محورهای الهیات و متون مسیحی را که به بازتاب این جایگاه می پردازند، شرح می دهیم:
 
===تأکید بر بعد الهی خانواده و تطبیق آن بر تثلیث===
از منظر مسیحیت، خود خداوند ساختار خانواده را برپا کرده است و لذا خانواده بنیانی الهی دارد.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 359.</ref> خداوند از همان ابتدا با آفرینش زن و مرد، به دنبال تشکیل و بناگذاری نهاد خانواده بوده است.<ref>عیسی در همین زمینه می گوید: «...خالق در ابتدا ایشان را مرد و زن آفرید و از این جهت، مرد، پدر و مادر خود را رها کرده و به زن  خویش بپیوندد و هر دو یک تن خواهند شد؛ بنابراین بعد از آن، دو نیستند بلکه یک تن هستند. پس آنچه را خدا پیوست، انسان جدا نسازد» (متی 19: 3- 5.</ref> مسیحیت مدعی است این بنیان خردمندانه و دوراندیشانه خداوند خالق است که در نهاد شر (تمایلات جنسی)، تمایلات عاشقانه و محبت آمیز را نهادینه ساخته است.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p. 17,35.</ref> مسیحیت نگاهی رازگونه به ازدواج دارد که می توان در نحوه ترسیم ارتباط ازدواج و تثلیث، بخشی از آن را دید؛ <ref>Catechism of the Catholic Church, p. 45-55.</ref> پیوند اشخاص در ازدواج، نشان و صورتی از پیوند پدر و پسر در روح القدس توصیف می شود.
 
===قرار دادن خانواده در زمره شعائر هفت گانه کلیسایی و سر عظیم دانستن آن===             
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۴۰۰

ویرایش