هریت تیلور میل<ref>Harriet Taylor Mill.</ref>
{{#invoke:Infobox|infobox}}
هریت تیلور میل مشهور به هریت هاردی (زاده ۸ اکتبر ۱۸۰۷ در لندن - درگذشته ۳ نوامبر ۱۸۵۸ آوینیون)، مدافع حقوق زنان لیبرال در قرن 19 بود. او با اینکه متأهل بود، به مدت 21 سال با جان استوارت میل، رابطهی نامشروع داشت و بعد از دو سال از فوت همسرش با استوارت میل ازدواج کرد. به دلیل ارتباط با وی و گذراندن روزهای تعطیل آخر هفته در کنار او، بر تفکرات جان استوارت میل هم تأثیر می گذاشت. مجموعه نوشتههای اصلی او را میتوان در «آثار کامل از هریت تیلور میل» مطالعه نمود.<ref>↑ See Mill, Harriet Taylor (1998), Jacobs, Jo Ellen, ed. , The Complete Works of Harriet Taylor Mill (1 ed.), Bloomington, Indiana: University of Indiana Press, retrieved 14 May 2015</ref>
اثر شخصی
به جز چند مقاله در مجله یکتاپرستی مخزن ماهانه، تیلور در طول عمر خود تعداد کمی از کارهای خود را منتشر نمود. او، با این حال، تمام کارهای جان استوارت میل را بازخوانی و اصلاح نمود. جان استوارت میل در کتاب خاطرات خود، هریت تیلور را به عنوان نویسنده مشترک بسیاری از کتابها و مقالات که تحت نام او منتشر شدهاست اعلام میکند. او میافزوید: «هنگامی که دو نفر افکار و گمانه زنیهای بسیار مشابهی دارند، اثر کمی از زاویه دید اصالت دارد که قلم در دست کدام یک بودهاست». آن دو با هم، «مقالات اولیه در باب ازدواج و طلاق» را نوشتند که در ۱۸۳۲ منتشر شد. ماهیت و میزان همکاری آنها موضوعی است که همچنان مورد بحث است. اصحاب نظر عموما بر این عقیده اند که مقالات اولیه در باب ازدواج و طلاق ایده ی مشترکشان، مولف کتاب اعطای حق رأی به زنان، هریت تیلور و مولف کتاب انقیاد زنان، جان استوارت میل است. هریت تیلور در حق رأي زنان (1851) و مقالاتش دربارة ازدواج، از تساوي سياسي و مدني كامل براي زنان ـ از جمله ورود زنان به مشاغل و مقامات دولتی دفاع كرد و خواستار لغو قوانين مربوط به ازدواج شد.<ref>مگي هام و سارا گمبل؛ فرهنگ نظريههاي فمينيستي؛ ترجمة فیروزه مهاجر و دیگران؛ ص 438.</ref>
دیدگاه تیلور
با توجه به موقعیت شخصی میل و تیلور چندان عجیب نیست که درباره ی قوانین ازدواج و طلاق مقالاتی نوشته باشند، بلکه شگفتی در این است که آن دو گاه در اینکه چه نوع اصلاحات قانونی بیشتر به نفع زنان و همچنین کودکان است توافق نداشتند. تیلور اصرار داشت که پس از طلاق باید حضانت فرزند با مادر باشد. از اینرو بدون آنکه به اساس تصور سنتی درباره قوی تر بودن پیوند مادرانه نسبت به پیوند پدرانه معترض ش.د، به زنان هشدار می داد فرزندان کمتری داشته باشند. به خلاف او جان استوارت میل زوج ها را تشویق می کرد که دیر ازدواج کنند، دیر بچه دار شوند و در خانواده های گسترده یا موقعیتی شبیه به کمون زندگی کنند، تا در صورت جدایی در آهنگ زندگی کودکان قربانی طلاق دگرگونی فاحشی پدید نیاید. او اشتغال را نه يك فرصت، بلكه يك ضرورت براي تمام زنان ميدانست كه علاوه بر استقلال مالي، باعث استقلال رواني و رشد عزت نفس و شخصيت زنان ميشود؛ ولی میل با این عقیده مخالف بود.<ref>ريك ويلفورد؛ «فمینیسم»، مقدمهای بر ايدئولوژيهاي سياسي؛ ترجمة م. قائد؛ ص 359.</ref>
تیلور در مقاله ی اعطای حق رای به زنان استدلال می کرد که نابرابری جنسی محصول قوانین طبیعت نیست بلکه از آداب و رسوم و سنت های جامعه نشأت میگیرد و برخلاف مری ولستون کرافت که عقیده داشت برای رسیدن به برابری جنسی به آموزش برابر نیاز هست، او نه تنها آموزش برابر بلکه آزادیهای مدنی و فرصت های اقتصادی مشابه با مردان را نیز لازم و ضروری می دانست. به نظر او همینکه سه امکان زیر در اختیار زنان قرار گیرد، این واقعیت بر همگان روشن خواهد شد:
1. آموزش: در دبستان و دبیرستان و دانشگاه و نهادهای پزشکی و حقوقی و دینی.
2. مشارکت: در کار و در سود و زیان و مخاطرات و خسارات صنایع تولیدی.
3. سهم مساوی: در وضع و اجرای قوانین- اعم از قوانین عمومی و دولیتی و ملی- از طریق نهادهای قانون گذاری و قضایی و اجرایی.<ref>تانگ، رزماری؛ نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه های فمینیستی؛ ترجمه منیژه نجم عراقی؛ تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1393؛ صص 39-40.</ref>
نقد دیدگاههای هریت تیلور
تیلور با پافشاری بر اینکه همهی زنان از مجرد و متأهل باید کار کنند دغدغهی خود را برای برابری جنسیتی در ازدواج به نمایش گذاشت اما در این میان موضع طبقاتی او نیز برملا شد. زیلا آیزنشتاین به ما یادآوری می کند که در نیمه قرن نوزدهم حتی «زنان طبقه متوسط نسبتا مرفه» نیز اغلب نمی توانستند هزینه ی بیش از یک خدمتکار را برای «کار زیادی که انجام آن می توانست به راحتی بیش از دو زن را هم به خود مشغول کند» تقبل کنند. این بدان معناست که هریت تیلور هم مانند مری ولستون کرافت فقط یک زن مرفه طبقه ی متوسط که ثروت کافی برای استخدام چندین زن نگونبخت را داشته باشد در نظر گرفته اند که می تواند در عمل، توفیق تلفیق کار و ازدواج را داشته باشد.<ref>تانگ، رزماری؛ نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه های فمینیستی؛ ترجمه منیژه نجم عراقی؛ تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1393؛ ص 41.</ref> علاوه بر در نظر نگرفتن موقعیتهای زنان و عدم شمول آن بر همه زنان در آن زمان، افکار هریت تیلور دارای اشکالات فلسفی و عقلی از جمله برساخت دانستن نقشهای جنسیتی زنان، مطلق بودن آزادی و وارد شدن فشار مضاعف به زنان می باشد. طبق دیدگاه جان استوارت میل و هریت تیلور میل، آزادی یک ارزش مطلق بوده و آن را به عنوان یک اصل مطلق ارزشی اشاعه داده و همگان را به مطلقانگاری این اصل دعوت میکنند؛<ref>رک: حسینی زاده، سیدعلی؛ جنسیت و تربیت از منظر اسلام و فمینیسم لیبرال؛ قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1393؛ صص 68-71.</ref> درحالیکه، با اینکه انسان به لحاظ تکوینی آزاد و مختار آفریده شده است؛ اما این بدان معنی نیست که در همه امور آزاد بوده و بتواند به دلخواه خود رفتار کند. بلکه علاوه بر حقوق دیگران، ارزشهای اخلاقی و ضوابط دینی یعنی حقوق خداوند و حقوق خود نیز جزو قیدهای آزادی به شمار میروند. از طرفی در مبانی ارزششناسی دینی ارزشها امری واقعی بوده و مبتنی بر واقعیات میباشند؛ لذا فرد با رعایت آنها در مسیر سعادت واقعی قرار میگیرد. پس نمیتوان قائل به آزادی بدون قید و شرط شد؛ زیرا تاثیر هر عملی بر شخصیت و سعادت افراد فارغ از جنسیت آنها، در حوزه ارزششناسی دینی تاثیری واقعی میباشد.<ref>زیبایی نژاد، محمدرضا؛ ملاحظات بر مقاله فمینیسم از سوزان جیمز؛ ترجمه عباس یزدانی، در: مجموعه مقالات فمینیسم و دانشهای فمینیستی؛ قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، 1388؛ ص 122.</ref>