{{#invoke:Infobox|infobox}}

سارا احمد (به انگلیسی: Sara Ahmed) (زادهٔ ۳۰ اوت ۱۹۶۹) یکی از محققان دانشگاه‌های انگلستان و استرالیا است که در زمینه تقاطع نظریه فمینیستی، نظریه کوییر، نظریه انتقادی نژادی و پسااستعمارگرایی فعالیت می‌کند.

زندگی‌نامه

سارا احمد در شهر سالفورد انگلستان به دنیا آمد. مادرش انگلیسی و پدرش پاکستانی بود. در سال ۱۹۷۳ همراه با خانواده خود به شهر آدلاید استرالیا مهاجرت کرد. تم‌های اصلی آثار او مهاجرت، گرایش، تمایز، بیگانگی و هویت‌های مختلط، مستقیماً تحت تأثیر تجربیات اولیه او هستند. او دوره کارشناسی خود را از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰، در رشته زبان انگلیسی و تاریخ در دانشگاه آدلاید به اتمام رساند و سپس از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ تحقیقات دوره دکتری خود را در مرکز نظریه انتقادی و فرهنگی دانشگاه کاردیف، به انجام رساند. سارا احمد از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ در مرکز مطالعات زنان (بعدها به مؤسسه مطالعات زنان تغییر نام داد) دانشگاه لنکستر فعالیت می‌کرد و از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ به سمت معاونت رئیس و سپس ریاست این مؤسسه انتخاب شد. در سال ۲۰۰۴ به سمت استادی در دپارتمان رسانه و ارتباطات کالج گلداسمیتس دانشگاه لندن منصوب شد و هم‌اکنون استاد مطالعات نژادی و فرهنگی در گلداسمیتس است.ویکیپدیا،سارا احمد<ref>ویکیپدیا،سارا احمد</ref>


او اکنون در حومه کمبریج با شریک زندگی خود سارا فرانکلین زندگی می کند، که یک آکادمیک در دانشگاه کمبریج است.سارا احمد<ref>سارا احمد</ref>


او یکی از اعضای اجرایی انجمن مطالعات فمینیستی و زنان FWSA در انگلستان و ایرلند بوده‌است و به‌عنوان معاون رئیس این انجمن و سردبیر خبرنامه آن نیز فعالیت کرده‌است. در ترم بهار ۲۰۰۹، کرسی لوری نیوجرسی را در زمینه مطالعات زنان در دانشگاه راجرز از آن خود کرد و پیش از آن در زمینه مطالعات جنسیت، از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ در دانشگاه سیدنی و در سال۲۰۰۹ در دانشگاه آدلاید گاهی به‌صورت مهمان فعالیت می‌کرد. سارا احمد در ترم بهار ۲۰۱۳، از جانب دایان میدل‌بروک و کارل دی‌یراسی به‌عنوان استاد مهمان به مرکز مطالعات جنسیت دانشگاه کمبریج دعوت شد. او معاون سردبیر ژورنال بین‌المللی مطالعات فرهنگی و عضو هیئت سردبیری ۱۶ مجموعه کتاب و ژورنال دانشگاهی دیگر از جمله الگوهای جدید ژورنال مطالعات زنان اروپا ، (GLQ ژورنال مطالعات همجنسگرایان) و گرایش‌های جنسی است.سارا احمد،آباندیس<ref>سارا احمد،آباندیس</ref>



شغل

احمد از سال 1994 تا 2004 در مؤسسه مطالعات زنان در دانشگاه لنکستر مستقر بود و یکی از مدیران سابق آن است. او در سال 2004 به بخش رسانه و ارتباطات در کالج گلداسمیتز، دانشگاه لندن منصوب شد و مدیر افتتاحیه مرکز تحقیقات فمینیستی آن بود، که برای تثبیت تاریخچه فمینیستی گلداسمیت و کمک به شکل‌دهی تأسیس شد. آینده های فمینیستی در گلداسمیتز. در بهار 2009 احمد کرسی لوری نیوجرسی در مطالعات زنان در دانشگاه راتگرز بود و در لنت 2013 استاد دایان میدلبروک و کارل جراسی در مطالعات جنسیتی در دانشگاه کمبریج بود و در آنجا تحقیقاتی را در مورد "زنان اراده: فمینیسم و تاریخچه اراده" انجام داد. در سال 2015 او سخنران اصلی کنفرانس سالانه انجمن ملی مطالعات زنان بود. در سال 2016 احمد در اعتراض به آزار جنسی دانشجویان توسط کارکنان آنجا از سمت خود در Goldsmiths استعفا داد. او اشاره کرده است که به عنوان یک محقق مستقل به کار خود ادامه خواهد داد.

او در feministkilljoys وبلاگ می نویسد، پروژه ای که او همچنان به روز رسانی می کند. این وبلاگ همراه کتاب او زندگی یک زندگی فمینیستی است(2017) که او را قادر می سازد به مردم دسترسی پیدا کند. پست ها تبدیل به فصل می شوند و کتاب به مواد وبلاگ نویسی تبدیل می شود. اصطلاح "کشتن شادی فمینیستی" "به یک وسیله ارتباطی تبدیل شد، راهی برای دستیابی به افرادی که چیزی از تجربه خود را در او تشخیص دادند."سارا احمد<ref>سارا احمد</ref>



دیدگاه

با وجود این که در بیشتر تاریخ فلسفه اخلاق از ارسطو گرفته تا جان استوارت میل، «شادی را هدف غایی امیال ما» تعریف کرده‌اند، اما کتاب وعده شادی سارا احمد «میل فلسفی دیرینه برای شادی را به‌گونه‌ای تحلیل می‌کند که در آن مفهوم شادی به‌منظور توجیه سرکوب و الگوسازی مجدد هنجارهای اجتماعی و خوبی‌های بشری به‌کاربرده می‌شود.» ایمی کاریو رو با اشاره به رساله احمد در سال ۲۰۱۰ بیان می‌کند که «دغدغه احمد «چیستی» شادی نیست بلکه انواع کارکردهای فرهنگی، پدیدارشناسی و سیاسی آن است. او این مفهوم را به‌صورت تاریخی نشان می‌دهد و با توجه به «چرخش شادی» در فرهنگ عامه و در علم، استدلال می‌کند که «با یافتن شادی در موقعیت‌های معین، علم شادی آن موقعیت‌ها را خوب یا آنچه باید خوب تلقی شود، می‌داند» - یا آن‌ها را «اهداف شادی» دانسته که ما را هدایت کرده یا مجبورمان می‌کند تا به‌منظور ایجاد ارزش تأثیرگذار مثبت جمعی به‌عنوان خوبی اجتماعی، به سمت آن‌ها حرکت کنیم.»


مقاله خوشیکُشهای فمینیستی (و سایر سوژه‌های خودرأی) که ویژگی خوشیکُش فمینیستی را دارای پتانسیل سیاسی می‌داند در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و با استقبال بسیاری مواجه گشت. وی از آن زمان به بعد وبلاگی در زمینه خوشیکشهای فمینیستی دارد.


سارا احمد به عنوان بخشی از نقد فتیشیسم (طلسم‌انگاری)*[۶] پسااستعماری نسبت به بیگانه، این بحث را مطرح می‌کند که کاربرد استعاره‌ای شخصیت کوچ‌نشین از سوی بریدوتی، مردم واقعاً کوچ‌نشین را از قلم می‌اندازد. این از قلم انداختن به خود غربی اجازه می‌دهد «هر آنچه را تهدیدکننده است ذیل عنوان کوچ‌نشین قرار دهد» و با مصادرهٔ مطلوب آن آگاهی انتقادی خود را شکل دهد. سوژهٔ غربی به درون فرهنگ‌های متفاوت سفر می‌کند، اما فقط برای تشدید حاشیه‌نشینی «دیگران» و محوریت قرار دادن هنجار غربی.


سارا احمد معتقد است «فمینیسم باید زبانی پیدا کند که به آن اجازه دهد بدن‌ها، فضاها و تاریخ‌هایی را که به اشکال متعددی تعین یافته‌اند و زبان آن‌ها را به خود اختصاص می‌دهند و تصرف می‌کنند بفهمد و به آن‌ها پاسخ دهد. فمینیسم باید از بازنمایی خود به عنوان یک برنامه و داشتن موضوعی که همیشه می‌توان آن را به شکلی موفقیت‌آمیز به هدف و برآیندی نهایی تبدیل کرد سرباز بزند. به نفع فمینیسم است که هدف خود را تثبیت نکند، زیرا به این شیوه می‌تواند با جهان پیرامون همخوانی بیشتری داشته باشد.https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%A7_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF