دیه

از جنسیت دیتا

دیه؛ مجازات مالی برای مرتکبین جنایت بر بدن و جان انسان‌ها.

در دین اسلام برای مجازات جانی در جنایات غیر عمدی بر نفس، عضو یا منفعت و یا جنایات عمدی، یعنی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، به منظور جبران خسارت وارده بر بدن انسان، مال معینی تحت عنوان دیه تعیین شده است. دین اسلام دیه‌ی قتل یک زن را نصف دیه‌ی مرد دانسته است؛ این حکم به معنای عدم تساوی زن و مرد و پایین‌تر بودن ارزش زن از مرد نیست؛ بلکه از نظر دین اسلام ارزش انسان‌ها به فضیلت‌ و کمالات معنوی است نه به جنسیت او می‌باشد. نظر فقهای اسلامی در این موضوع، آن است که چون اقتصاد هر خانواده در درجه اول در دست مرد است و مرد، سرپرست اعضای خانواده خود و مسئول پرداخت نفقه آنهاست و با مرگ او اقتصاد آن خانواده دچار آسیب می‌شود.

تعریف

دیه مفرد دیات است و از ریشۀ «ودی» به معنای راندن و رد کردن است. در لغت به معنی پرداخت خونبها و عقل آمده چرا که با پرداخت آن نزاع و اختلاف بین طرفین کنار گذاشته می‌شود.<ref>«دیه (حقوق جزاء)» ویکی فقه.</ref> اين اصطلاح فقهى است و عبارت از مالى است كه در مقابل جرح، قتل و نقص عضوى بايد جانى به مجنى عليه يا ورثه او بدهد.<ref>سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، 1373ش، ج‏۲، ص۸۷۷</ref> دیه زن همانند دیه جان، مالی است که بدل جان انسان محسوب می‌شود و از جانب جانی (کسی که جنایت را مرتکب شده) به مَجنی عَلیه (کسی که به او آسیبی وارد شده) پرداخت می‌شود.<ref>لغت نامه دهخدا، سایت واژه یاب</ref>در اسلام در موارد مختلف ديه واجب است و در مواردى قصاص يا ديه هر يك روا باشد بسته بنظر ولى دم است. در قتل عمد صاحب دم مخير است بين قصاص يا ديه (جزاء نقدى) يا عفو. ديه زن نصف است در تمام مواردى كه ديه معين است يا مخير است. <ref>سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، 1373ش، ج۲، ص۸۷۷</ref>

انواع دیه

ديه قتل خطا

دیه قتل خطایی 20 شتر بنت مخاض و 20 شتر ابن لبون و 30 شتر بنت لبون و 30 حقه است. دية قتل عمد يكى از 6 امر است. 1 صد شتر دو ساله ببالا 2 دويست گاو 3 دويست حله كه هر حله دو لباس باشد از برد يمانى 4 هزار گوسفند 5 هزار دينار كه هزار مثقال طلا باشد 6 هزار درهم. در قتل شبه عمد يكصد شتر كه 34 شتر 5 ساله به بالا و 33 شتر 2 ساله ببالا و 33 شتر سه ساله ببالا (يكى از امور پنجگانه در قتل عمد) <ref>شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعه الدمشقیة، بی‌تا، ج۲، ص۲۶۰ تا۵۷۷</ref> نظر فقیهان در فقه، دیه زن به دو صورت مورد بررسی و فتوا قرار گرفته است. دیه نفس (بدن انسان) که مقدار دیه کامل زن و مرد است و دیه عضو (عضوی از بدن انسان). <ref> مزیجانی؛عارفیان، «بررسی قصاص زن و مرد از دیدگاه فقهی و مجازات قانون اساسی»، 1396ش، ص۱۴۴ </ref>

دیه نفس

فقهای شیعه، دیه جنایت بر زن مسلمان را نصف دیه مرد دانسته‌اند. <ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۶۳؛ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج ۷، ص ۱۴۸</ref> به گفته شیخ مفید، اگر زنی به دست مردی کشته شود، در صورتی که موجب دیه بشود، قاتل باید نیمی از دیه را بپردازد. <ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص ۷۳۹</ref> همچنین فقیهان معاصر <ref>مزیجانی و عارفیان، بررسی قصاص زن و مرد از دیدگاه فقهی و مجازات قانون اساسی، ص۱۲۶؛ شیرازی، الفقه کتاب الدیات، ص ۴۵؛ جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ص۱۵۰</ref> نظیر امام خمینی <ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۳۴ ق، ج ۲، ص ۵۹۷</ref> و آیت‌الله خویی، <ref>خویی، مبانی تکمله المنهاج، ۱۴۲۸ ق، ج ۲، ص۲۵۴</ref> نیز همین نظر را دارند. فقیهان دیگر مذاهب اسلامی در نصف بودن دیه زن مانند فقیهان شیعه فتوا داده‌اند. <ref>سرخسی، المبسوط، ۱۴۰۶ ق، ج ۲۶، ص ۷۹</ref> و به گفته شیخ طوسی همه فقها به غیر از ابن علیه و اصم بر این رأی اتفاق‌نظر دارند. <ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ۱۳۸۷ ق، ج ۷، ص ۱۴۸</ref>همچنین گفته شده که پیش از اسلام نیز در میان قبایل عرب دیه زن نیمی از دیه مرد بوده است. <ref>جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶م، ج۵، ص۵۹۳</ref> البته تعداد اندکی از فقهای شیعه و سنی دیه‌ی زن و مرد را برابر دانسته‌اند.<ref> ویکی شیعه، دیه زن</ref>

دیه اعضا

اعضايى كه در بدن انسان يگانه‏‎‎‎‎‎‎‎اند، مانند زبان ديه كامل دارند، و اعضايى كه جفت‏‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎اند، مانند چشم، هر دو با هم يك ديه كامل و هركدام به تنهايى نصف ديه دارند، مگر لب پايين و بيضه سمت چپ كه برخى، ديه هريك از آن دو را دو سوم ديه كامل دانسته‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎اند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏۳، ص ۶۷۵</ref> برخى گفته‏‎‎‎‎‎‎اند: ديه آنچه در بدن چهارتايى است، مانند پلكها، ديه كامل و ديه هريك به تنهايى يك چهارم ديه كامل است. آنچه در بدن ده تايى است، مانند انگشتان در قطع همه، ديه كامل و به قول مشهور در هر يك، يك دهم ديه ثابت است.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏۳، ص ۶۷۵</ref> در شريعت براى بعضى اعضا ديه‏‎‎‎‎‎اى تعيين نشده و به جاى ديه، ارش (حكومت) ثابت است. در ارش، برده براى آزاد اصل قرار داده مى‎‎‎‎‏شود؛ بدين معنا كه براى تعيين ارش جنايت بر انسان آزاد، وى برده فرض مى‎‎‎‎‎شود؛ چنان كه در مواردى كه براى عضو در شرع ديه معيّن شده است، انسان آزاد براى برده اصل قرار داده مى‎‎‎‎‎‎‎‎شود. اعضاى داراى ديه معيّن بنابر قول مشهور عبارتند از: مو ، چشم، پلك ، بينى، گوش، لب، زبان، دندان، گردن، فكّ، دست، پا، انگشت، كمر، نخاع، پستان، آلت تناسلى مرد ، بيضه و ...<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 1426ق، ج‏۳، ص ۶۷۵</ref>

پانویس

<references group=""></references>

منابع

  • دهخدا و دیگران، لغتنامه، ذیل واژه دیه، ج ۸، ص ۱۱۴۵۴، تاریخ بازدید ۸ دی ۱۴۰۱
  • مزیجانی، بررسی قصاص زن و مرد از دیدگاه فقهی و مجازات قانون اساسی، ص۱۴۴
  • شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ ق، ص ۷۶۳
  • شیخ طوسی، المبسوط، ج ۷، ۱۳۸۷ ق،
  • شیرازی، الفقه کتاب الدیات،
  • امام خمینی، تحریر الوسیله، ج ۲، ۱۴۳۴ ق،
  • سرخسی، المبسوط، ج ۲۶، ۱۴۰۶ ق،
  • جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال،
  • خویی، مبانی تکمله المنهاج، ج ۲، ۱۴۲۸ ق
  • جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۵، ۱۹۷۶ م،
  • سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، تهران،‏ كومش، 1373ش‏‏.
  • شهید ثانی، شرح لمعه، دارالعلم، ج ۲
  • هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام‏، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير قم‏، ج۳، 1426ق.
  • ویکی شیعه
  • ویکی فقه