خانواده در نظریه‌های فمینیستی

از جنسیت دیتا


آموزه‌های فمینیستی

خانواده؛ مادری و تولیدمثل؛ برابری و تفاوت؛ کنترل بر بدن؛ میل جنسی.

خانواده

چرا خانواده در بحث فمینیست مهم است؟ زیرا؛

  1. علت فرودستی زنان در طول تاریخ است.
  2. خانواده محل تفکیک نقش‌هاست.
  3. خانواده منشأ مهمترین نقش زنان، یعنی مادری است.

تفکیک دو عرصه خصوصی و عمومی باعث شد که اندیشمندان از مسائل حوزه خصوصی یعنی خانواده غفلت کنند، بنابراین باید این حوزه مورد بازبینی قرار گیرد.

دو رویکرد کلی خانواده در بین فمینیست‌ها

  1. موافقت با اصل خانواده: خواهان تغییر و اصلاحاتی در خانواده است.
  2. مخالف و خواهان براندازی خانواده هستند.

این ۲ رویکرد درباره مادری هم وجود دارد.

رویکرد موافق خانواده

فمینیسم لیبرال: موج اول: اگرچه انتقادات جدی به خانواده داشتند اما خواهان براندازی آن نبودند و صرفاً قائل به آن هستند که باید اصلاحاتی در نهاد خانواده ایجاد شود. خانواده نهادی ناعادلانه است.

اصلاحات کرافت

محدودیت و محرومیت زنان از آزادی‌ها و فرصت‌های اجتماعی عامل فرودستی است. تغییرات؛ یعنی زنان را محدود به خانواده و نقش مادری نکنند، بلکه به آنها فرصت‌های اجتماعی و آزادی بدهید. اگر زنان هم به فرصت‌های اجتماعی دسترسی بیابند، رشد عقلانی آنها تکامل می‌یابد و آنها می‌توانند مادران خوبی در عرصۀ خانواده باشند، پس برای همسر و مادری شایسته‌تر است. اشتغال را محدود به زنانی کرد که قصد ازدواج ندارند.

جانسون: معتقد به تفکیک نقش‌ها است و قائل است که زنان هم باید از فرصت‌های حوزه عمومی برخوردار باشند. و اینکه ترجیح زنان به انتخاب همسری و مادری است.

نظر فمینیسم لیبرال درباره خانواده

فمینیسم لیبرال ۲ قسم است:

  1. قسم اول: اولیه (موج اول): هژمونی و گفتار غالب، موافق خانواده است.
  2. قسم دوم- ثانویه (موج دوم): علی‌رغم بدی‌هایی که برای ازدواج قائل هستند، ولی خواهان اصلاحاتی در نهاد زناشویی هستند و خواهان براندازی خانواده نیستند. موج دوم گفتار مسلط آنها فمینیسم رادیکال است.

خانم جسی برنارد: تصویری از ازدواج نشان می‌دهد می‌گوید: در ازدواج موقعیت زن و مرد فرق می‌کند، مرد صاحب استقلال و اقتدار می‌شود، ولی زن باید خدمات عاطفی و جنسی و غیره بدهد. پس موازنه در ازدواج خوب نیست. یعنی مردان در ازدواج امتیازات بدست می‌آورند، اما زنان امتیاز از دست می‌دهند. ولی اینان خواهان براندازی خانواده نیستند، و قائل به اصلاحات در نهاد زناشویی هستند.

خانم بتی فریدان: منشأ فرودستی زنان؛ سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگی است که نقش زن را در خانواده ستایش می‌کند و نقش سنتی همسری و مادری را برای سعادت زنان کافی می‌داند. این افراد فمینیسم لیبرال؛ معروف به فمینیسم‌های خانواده گرا هستند.

'''خانم جین تیکه الشتین: موافق خانواده بوده و در مقابل رادیکال‌ها واکنش نشان داده است. در جواب شمار رادیکال‌ها که می‌گفتند: امر شخصی، سیاسی است و زندگی خصوصی هم باید سیاسی شود. ایشان در جواب، از خانواده دفاع می‌کند. زندگی خصوصی باید بدون سیاست‌زدگی، خصوصی بماند. مادری را یک فعالیت پیچیده، غنی، لذت‌بخش و نشاط‌آفرین برای زنان معرفی می‌کند، که زیستی، اجتماعی، طبیعی و عاطفی است.

نظر فمینیست مارکسیسم درباره خانواده

نفس خانواده را نتیجه و ثمرۀ نابرابر و ستم در جامعه تلقی می‌کند. خانواده هسته‌ای؛ نهادی که در جهت تامین منافع سرمایه‌داری و ریشه طبیعی ندارد. خانواده هسته‌ای باعث وابستگی شدید زن به مرد شده است یعنی در ادوار تاریخ اول نظام اشتراکی بود. سوسیالیست جنسی برقرار بود، که بعد نظام کشاورزی محور به وجود آمد. مردان به سبب اینکه ثروت از خانواده بیرون نرود، خانواده تک هسته‌ای را به وجود آوردند که باعث وابستگی شدید زن به مرد شده است. بنابراین با خانواده مخالف هستند. معتقدند خانواده ریشۀ طبیعی ندارد، یعنی در ادوار تاریخ اول سوسیالیست جنسی بود، بعد اشتراکی و بعد خانواده بود.

نظر فمینیست رادیکال درباره خانواده

مرد دشمن اصلی زنان است و خانواده ابزار اصلی ستم مردان بر زنان است و ازدواج را نهادی می‌دانند که انقیاد مستمر زنان را به دنبال دارد.

سیمون دوبووار: از مضرات ازدواج؛ ازدواج نابودکننده زن است. و طلاق را امری ارزشمند و مثبت تلقی می‌کنند و می‌گوید این راهی است که زن را رها می‌کند.

نظر فمینیسم سوسیال درباره خانواده

فمینیسم سوسیال؛ تلفیقی از نظریات رادیکال و مارکسیسم است.

جمع‌بندی خانواده

منبع

جزوه:خانم دکتر حاج اسماعیلی