نفقه

از جنسیت دیتا

نفقه؛

نفقه بر عهده‌ی مرد است و عدم دارا بودن مرد، تأثیری در آن ندارد. بنابراین زن موظف نیست که از اموال شخصی خود، مخارج زندگی‌اش را تأمین کند. در واقع نفقه از حقوق زوجه می‌باشد. مبنای تکلیف مرد در دادن نفقه‌ی به زن، تمکین زن در برابر مرد است. نفقه هم در رابطه با زوجین و هم در رابطه با فرزندان و دیگر بستگان است.

نفقه در لغت و اصطلاح

نفقه اسم مصدر «انفاق»<ref>راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، 1412ق، ص816..</ref> و جمع آن «نفقات» و«نفاق» است <ref>فیومی، المصباح المنیرفی غریب الشرح الکبیر، بی‌تا، ج، ص618. </ref> و در کتاب‌های لغت معانی متعددی را برای آن بیان کرده‌اند؛ در یک جا به معنای خروج، هلاکت، نابودی، بذل، بخشش کردن و چشم پوشی کردن از چیزی بیان شده است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، 1414ه، ج10، ص357.</ref> گروهی با توجه به موارد کاربرد نفقه، معانی مختلفی برای آن قائل شده‌اند؛ مثلا هنگامی که این واژه در مورد حیوان به کار رود به معنای مرگ و هلاك حیوان است؛ ولی اگر این واژه در مورد معامله به کار رود، به معنای شیوع و رواج آن معامله است. <ref>زبیدی، تاج العروس من الجواهرالقاموس، بی تا، ج، ص463 ؛ جوهری، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربية، 1407ق، ج4، ص 1560.</ref> باتوجه به اینکه نفقه‌ای که زوج برای همسرش خرج می‌کند، مال خويش را از ملكش خارج می‌کند و این به معنای خروج و هلاک شدن است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج7، ص97.</ref> برخی گفته‌اند؛ نفقه از نفوق به معنای هلاکت، مشتق نشده است بلکه اسم اشیایی است که مرد برای خانواده‌اش خرج می‌کند.<ref>ابن عابدین، الدر المختار وحاشیه ابن عابدین (رد المحتار)، 1412ق، ج3، ص 572.</ref>

نفقه در اصطلاح عبارت است از همه‌ی نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی، بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه‌ی نقصان یا مرض.

اکثر فقها تعریف مشخصی از نفقه بیان نکرده‌اند؛ اما با توجه به عبارت‌هایی که در متون‌شان برای نفقه آورده‌اند به برآوردن نیازهای زوجه بصورت محدود را نفقه می‌گویند.<ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، 1387ق، ج6، ص4-5.</ref> ولی به مرور زمان فقها، مصادیق نفقه را گسترش دادند تا جایی که بسیاری بر این عقیده‌اند: ضابطه کلی برای نفقه چیزی است که، برای زندگی متعارف مورد نیاز است و زن در زندگی به آن احتیاج دارد.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، 1408ق، ج2، ص293.</ref>

اسباب وجوب‏ نفقه زوجيت، قرابت و ملك است. <ref>سجادى، ‏فرهنگ معارف اسلامى، ج‏3، ص: 2029</ref>

افراد واجب النفقه

از نظر اسلام دو دسته افراد واجب‌النفقه هستند. 1.افرادی که از طریق سبب با انفاق کننده نسبت دارند که شامل زوجه در عقد دائم می‌شود و همچنین در صورتی که پرداخت نفقه در عقد موقت، شرط شده باشد، عمل به آن واجب است. 2.افرادی که از طریق نسب با انفاق کننده نسبت دارند؛ مانند آبا و اجداد که واجب‌النفقه هستند.<ref>شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بی‌تا، ج5، ص465؛ نجفی، جواهرالکلام ، 1262ش، ص301</ref>

كسانى كه بر آنها نفقه‏ واجب است:

  1. نفقه بر خود شخص
  2. نفقه زن
  3. نفقه نزديكان
  4. نفقه بر خويشاوندى كه فقير است
  5. نفقه بر نيازمند
  6. نفقه بر گم‏شده
  7. نفقه براى حمايت از تلف شدن اشيا
  8. نفقه براى تحصيل حق. <ref>جلالى زاده، مبادى و اصطلاحات علم فقه ص: 231.</ref> بر حسب روایتی، از امام جعفر صادق (ع) سوال شده است که : پرداخت نفقه ی کدام یک از خویشاوندان بر مرد واجب است؟ و آن حضرت در پاسخ فرموده اند: والدین، فرزند و همسر. <ref>حر العاملی، وسایل الشیعه، ج15ص 237.</ref> به موجب روایاتی از این قبیل، همسر، فرزندان و والدین، قدر متیقن از این حکم اند.

در هر حال، برای نفقه‌ی زوجه خصوصیاتی ذکر کرده‌اند که آن را از دیگر نفقه‌های واجب متمایز می‌کند؛ نخست آنکه مشروط به نیازمندی زوجه نیست و شوهر در هر حال، موظف به پرداخت آن است؛ دوم آنکه در صورت عدم پرداخت آن، حق زوجه ساقط نمی‌شود و قضای آن بر عهد‌ه‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎ی شوهر ثابت می‌گردد؛ سوم آنکه نفقه‌ی زوجه بر نفقه‌ی دیگر خویشاوندان تقدم دارد و چهارم اینکه در صورت امتناع شوهر از ادای این حق، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه از وی شکایت کند که در این فرض، شوهر بین پرداخت نفقه یا طلاق زن مخیر خواهد شد. <ref>بستان، خانواده در اسلام، ص147.</ref>

احکام نفقه زن

نفقه زوجه دائمی واجب است. نفقه زن در زمان عده بر عهده شوهر است. نفقه زن در صورت نشوز یا طلاق ساقط می‌شود. ارتداد سبب سقوط نفقه می‌شود. <ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۱۴-۳۱۴</ref> در اينكه هزينه درمان زوجه، جزء نفقه‏ به شمار مى‏‌رود، اختلاف است. برخى قائل به تفصيل شده و گفته‏‌اند: داروهايى كه نياز به آنها متعارف است و در مداواى بيماری‌هاى جزئى و رايج به كار مى‌رود، جزء نفقه محسوب مى‌‏گردد؛ امّا داروهايى كه در بيماری‌هاى صعب‌العلاج و نامتعارف كاربرد دارد، بويژه در صورتى كه تأمين آنها مستلزم پرداخت مبلغى زياد باشد، جزء نفقه به شمار نمى‌رود. <ref>نجفی، جواهرالكلام 31/ 335- 338؛ امام خمینی، تحريرالوسيلة 2/ 316- 317.</ref>

پانویس

<references group=""></references>

منابع

  • عمید، حسن، فرهنگ عمید
  • دهخدا، لغت نامه، زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، مؤسسه لغت‌نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهرالكلام،(43جلدی)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
  • امام خمینی، تحريرالوسيلة ،مؤسسه مطبوعات دارالعلم‌، قم، بی‌تا.
  • صادقی، محمد مهدی، «ارتباط نفقه و تمکین در قانون مدنی»، علمی تخصصی حقوقی دانشگاه اصفهان، بهار 1397ش.
  • ویکی شیعه
  • بستان(نجفی)، خانواده در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390.
  • جلالى‌زاده، جلال مبادى و اصطلاحات علم فقه‏ احسان‏ تهران‏: 1387 ه. ش نوبت چاپ: 1
  • قرشى بنابى، على ‏اكبر قاموس قرآن‏ دار الكتب الإسلامية تهران‏1371 ه. ش‏ نوبت چاپ: 6
  • سجادى، جعفر، ‏فرهنگ معارف اسلامى (3جلد) ، كومش‏، تهران‏، 1373ه. ش، چاپ: 3‏
  • حرالعاملی، محمد بن حسن‏، وسایل‌الشیعه، مؤسسة آل البيت عليهم‌السلام، قم1409 ق‏.