اصلاح لینک های داخلی و رده ها
(←منابع) |
(اصلاح لینک های داخلی و رده ها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
گلوریا استاینم(اشتاینم)<ref>Gloria Steinem.</ref> | گلوریا استاینم(اشتاینم)<ref>Gloria Steinem.</ref> | ||
یکی از رهبران اصلی موج دوم فمینیسم در آمریکا در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی و از طرفداران [[سقط جنین]] و [[همجنسگرایی]] بود. وی در حالیکه مجرد بود، چندین دوست پسر و روابط نامشروع داشت. او خود را یک | یکی از رهبران اصلی موج دوم فمینیسم در آمریکا در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی و از طرفداران [[سقط جنین]] و [[همجنسگرایی]] بود. وی در حالیکه مجرد بود، چندین دوست پسر و روابط نامشروع داشت. او خود را یک فمينيست راديكال میداند ولی بعضی به دلیل نظریات آزادی و فردگراییاش او را فمینیست لیبرال میدانند. وی روزنامه نگار آمريكايي است و بنيانگذار مجله MS بوده است. | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
جداشدن پدر و مادر او تأثیر زیادی بر استاینم گذاشت. با اینکه او پدرش را مقصر نمیدانست زیرا مادرش شرایط روانی بدی داشت، این جدا شدن تأثیرات دائمی بر روحیه او ایجاد کرد.<ref> The Education of A Woman: The Life and Times of Gloria Steinem by Carolyn Heilbrun (1995).</ref> | جداشدن پدر و مادر او تأثیر زیادی بر استاینم گذاشت. با اینکه او پدرش را مقصر نمیدانست زیرا مادرش شرایط روانی بدی داشت، این جدا شدن تأثیرات دائمی بر روحیه او ایجاد کرد.<ref> The Education of A Woman: The Life and Times of Gloria Steinem by Carolyn Heilbrun (1995).</ref> | ||
او 'از تنها ماندن می ترسید' ، 'نمی توانست به اندازه کافی برای انجام کار در واقعیت تمرکز کند' و 'به ندرت می توانست به اندازه کافی تمرکز کند تا کتاب بخواند.' | او 'از تنها ماندن می ترسید' ، 'نمی توانست به اندازه کافی برای انجام کار در واقعیت تمرکز کند' و 'به ندرت می توانست به اندازه کافی تمرکز کند تا کتاب بخواند.' | ||
در سن 66 سالگی، گلوریا استاینم با | در سن 66 سالگی، گلوریا استاینم با دیوید بیل (پدر بازیگر کریستین بیل) ازدواج کرد. آنها در لس آنجلس و نیویورک با هم زندگی می کردند تا اینکه در دسامبر سال 2003 از لنفوم مغزی درگذشت. برخی از رسانهها در مورد ازدواج طولانی مدت فمینیست ها با اظهارات دلسرد کننده درباره اینکه آیا در دهه 60 او تصمیم گرفته بود که به یک مرد احتیاج داشته باشد، اظهار داشتند. استاینم با شوخ طبعی خوب، اظهارات را خنثی کرد و گفت که همیشه امیدوار بود که زنان و در صورت انتخاب مناسب برای آنها، ازدواج کنند. وی همچنین ابراز تعجب کرد که مردم نمی دیدند چه میزان ازدواج از دهه 1960 به لحاظ حقوقی که به زنان داده شده تغییر کرده است. | ||
گلوریا استاینم عضو هیئت مدیره مرکز رسانه زنان و مدرس و سخنگوی مکرر در موضوعات مختلف بود. | گلوریا استاینم عضو هیئت مدیره مرکز رسانه زنان و مدرس و سخنگوی مکرر در موضوعات مختلف بود. | ||
== آثار== | == آثار== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
== دیدگاههای استاینم == | == دیدگاههای استاینم == | ||
=== دیدگاه های لیبرالی استاینم === | === دیدگاه های لیبرالی استاینم === | ||
سونیا غفاری در مصاحبهای که از این فعال حقوق مدنی ترجمه کرده؛ آورده: «استاینم؛ کتابهای مختلفی به چاپ رسانده که یکیازآنها بهنام انقلاب از درون، پرفروشترین کتاب سال شد. وقتی از او پرسیدم که اخیراً یکی از دوستانم به من گفت که اطمینان ندارد که آیا یک فمینیست هست یا نه؛ وقت زیادی صرف فکرکردن به ایننکته کردم که چگونه یک زن نمیتواند فمینیست باشد و چرا برخی از زنان اینقدر از اینکه خود را فمینیست بنامند، میترسند؟ | |||
او پاسخ داد: فکر میکنم دو دلیل وجود دارد؛ یکی اینکه آنها درباره معنای این واژه مطمئن نیستند؛ اما اگر به لغتنامه مراجعه و تعاریف آنرا نگاه کنند، با این واژه احساس راحتی میکنند. دلیل دوم اینکه میدانند معنای این واژه چیست و با آن مخالفت میکنند. اینعده یا واقعاً به جایگاه سنتی زنان اعتقاد دارند یا از مجازات معین توسط جامعه میهراسند. وقتی شما میگویید که درآمد برابر خودتان برای شما مهم است، این یک اصلاح (رفورم) است؛ اما اگر بگویید یک فمینیست هستید، یعنی درباره همه زنان بهعنوان یک کاست صحبت میکنید و این، یک تغییر اساسیست. بهنظرم، عمدهترین مشکل ایناستکه مردم معنای این واژه را نمیدانند و اینوضعیت بهعلت تلاش راستگرایانی نظیرِ ریگان و بوش برای تبدیل فمینیسم، | او پاسخ داد: فکر میکنم دو دلیل وجود دارد؛ یکی اینکه آنها درباره معنای این واژه مطمئن نیستند؛ اما اگر به لغتنامه مراجعه و تعاریف آنرا نگاه کنند، با این واژه احساس راحتی میکنند. دلیل دوم اینکه میدانند معنای این واژه چیست و با آن مخالفت میکنند. اینعده یا واقعاً به جایگاه سنتی زنان اعتقاد دارند یا از مجازات معین توسط جامعه میهراسند. وقتی شما میگویید که درآمد برابر خودتان برای شما مهم است، این یک اصلاح (رفورم) است؛ اما اگر بگویید یک فمینیست هستید، یعنی درباره همه زنان بهعنوان یک کاست صحبت میکنید و این، یک تغییر اساسیست. بهنظرم، عمدهترین مشکل ایناستکه مردم معنای این واژه را نمیدانند و اینوضعیت بهعلت تلاش راستگرایانی نظیرِ ریگان و بوش برای تبدیل فمینیسم، لیبرالیسم و تبعیض مثبت به واژگانی منفی بوده است». او چنان به ایجاد برابری اهمیت میدهد که آنرا وظیفهای همگانی میداند؛ مثلاً در یک مقاله بهتاریخِ 1 ژوئن 2017 باعنوانِ «چگونه پسرمان را فمینیست بار بیاوریم؟» آمده که اگر قصد داریم جامعهای برابریخواه بسازیم؛ جامعهای که در آن همه بتوانند به شکوفایی برسند، باید به پسرها نیز انتخابهای بیشتری بدهیم و از «گلوریا استاینم» نقلقول کرده: «خوشحالم که داریم دخترانمان را شبیه پسرانمان بار میآوریم؛ اما تازمانیکه پسرانمان را نیز شبیه دخترانمان بار نیاوریم، از اینکار جوابی نخواهیم گرفت». | ||
او میگوید: «آنچه برای مردان رخ میدهد، نام سیاست و آنچه برای زنان اتفاق میافتد، نام فرهنگ میگیرد. ما گام بزرگی درجهت محکومکردن بیشتر جامعه دراینراستا برداشتهایم که زنان میتوانند همان کارهای مردان را انجام دهند؛ اما گام بعدی ایناستکه بگوییم مردان نیز میتوانند کارهای زنان را انجام دهند. تاکنون ما خودمان هم به اینمسئله معتقد نبودیم». | او میگوید: «آنچه برای مردان رخ میدهد، نام سیاست و آنچه برای زنان اتفاق میافتد، نام فرهنگ میگیرد. ما گام بزرگی درجهت محکومکردن بیشتر جامعه دراینراستا برداشتهایم که زنان میتوانند همان کارهای مردان را انجام دهند؛ اما گام بعدی ایناستکه بگوییم مردان نیز میتوانند کارهای زنان را انجام دهند. تاکنون ما خودمان هم به اینمسئله معتقد نبودیم». | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
گلوریا استاینم همراه با فعالان مانند Bella Abzug و Betty Friedan، کمیته سیاسی زنان ملی را در سال 1971 تاسیس کرد. NWPC یک سازمان چند حزبی است که به منظور افزایش مشارکت زنان در سیاست و انتخاب زنان انتخاب شده است. از کاندیداهای زن با جمع آوری کمک های مالی، آموزش، آموزش و سایر فعالیت های مردمی حمایت می کند. او در نشست زودرس NWPC معروف "آدرس به زنان آمریكا" معروف استاینم از فمینیسم به عنوان "انقلاب" سخن می گفت كه به معنای مشاركت در جامعه ای است كه مردم به وسیله نژاد و جنس طبقه بندی نمی شوند. | گلوریا استاینم همراه با فعالان مانند Bella Abzug و Betty Friedan، کمیته سیاسی زنان ملی را در سال 1971 تاسیس کرد. NWPC یک سازمان چند حزبی است که به منظور افزایش مشارکت زنان در سیاست و انتخاب زنان انتخاب شده است. از کاندیداهای زن با جمع آوری کمک های مالی، آموزش، آموزش و سایر فعالیت های مردمی حمایت می کند. او در نشست زودرس NWPC معروف "آدرس به زنان آمریكا" معروف استاینم از فمینیسم به عنوان "انقلاب" سخن می گفت كه به معنای مشاركت در جامعه ای است كه مردم به وسیله نژاد و جنس طبقه بندی نمی شوند. | ||
او اغلب در مورد فمینیسم به عنوان " | او اغلب در مورد فمینیسم به عنوان "انسان گرایی" صحبت می کند. | ||
استاینم به علاوه بررسی نژاد و نابرابری جنسیتی به مدت طولانی متعهد به اصلاح حقوق برابر ، حقوق سقط جنین، پرداخت حقوق برابر برای زنان و خاتمه دادن به خشونت خانگی است. او از طرف کودکانی که در مراکز مراقبت روزانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته و از جنگ 1991 خلیج فارس و جنگ عراق در سال 2003 سخن گفته است حمایت کرده است. | استاینم به علاوه بررسی نژاد و نابرابری جنسیتی به مدت طولانی متعهد به اصلاح حقوق برابر ، حقوق سقط جنین، پرداخت حقوق برابر برای زنان و خاتمه دادن به خشونت خانگی است. او از طرف کودکانی که در مراکز مراقبت روزانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته و از جنگ 1991 خلیج فارس و جنگ عراق در سال 2003 سخن گفته است حمایت کرده است. | ||
گلوریا استاینم در مبارزات سیاسی از زمان | گلوریا استاینم در مبارزات سیاسی از زمان ادلا استیونسون در سال 1952 فعال بوده است. در سال 2004، او به هزاران نفر دیگر در سفرهای اتوبوس به کشورهای نوین مانند پنسیلوانیا و بومی اوهایو پیوست. در سال 2008 او نگرانی خود را در مورد نیویورک تایمز اپورت ادعا کرد که نژاد باراک اوباما به عنوان یک عامل متحد شناخته شده بود، در حالی که جنسیت هیلاری کلینتون به عنوان یک عامل تقسیم شده بود. | ||
گلوریا استاینم اتحاد اتحادیه زنان، ائتلاف اتحادیه کارگری زنان و انتخاب ایالات متحده آمریکا را در میان سایر سازمانها تأسیس کرد. | گلوریا استاینم اتحاد اتحادیه زنان، ائتلاف اتحادیه کارگری زنان و انتخاب ایالات متحده آمریکا را در میان سایر سازمانها تأسیس کرد. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
== نقد دیدگاههای استاینم == | == نقد دیدگاههای استاینم == | ||
با اینکه انسان به لحاظ | با اینکه انسان به لحاظ تکوینی آزاد و مختار آفریده شده است؛ اما این بدان معنی نیست که در همه امور آزاد بوده و بتواند به دلخواه خود رفتار کند. بلکه علاوه بر حقوق دیگران، ارزشهای اخلاقی و ضوابط دینی یعنی حقوق خداوند و حقوق خود نیز جزو قیدهای آزادی به شمار میروند. از طرفی در مبانی ارزششناسی دینی ارزشها امری واقعی بوده و مبتنی بر واقعیات میباشند؛ لذا فرد با رعایت آنها در مسیر سعادت واقعی قرار میگیرد. پس نمیتوان قائل به آزادی بدون قید و شرط شد؛ زیرا تاثیر هر عملی بر شخصیت و سعادت افراد فارغ از جنسیت آنها، در حوزه ارزششناسی دینی تاثیری واقعی میباشد.<ref>زیبایی نژاد، محمدرضا؛ ملاحظات بر مقاله فمینیسم از سوزان جیمز؛ ترجمه عباس یزدانی، در: مجموعه مقالات فمینیسم و دانشهای فمینیستی؛ قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، 1388؛ ص 122.</ref> | ||
از دیدگاه مدافعان نظریه آزادي سقط به طور مطلق، سقط جنین امري خصوصي و مسئله اي شخصي است. این گروه براي جنین هیچ شان انساني قائل نیستند و جنین را انسان بالفعل نميدانند.به عبارت دیگر، جنین تا زماني که در مادر است، در واقع جزئي از مادر به شمار آمده و مادر حق دارد، این جز را در صورتيکه به هر دلیل مزاحم و زائد بداند، به دلخواه خود سقط کند.<ref>Zafarghandi N, kalouti M, zarenejad N. Present Views about induced abortion. Daneshvar Medicine. 2010; 17 (88):67- 84.</ref> | از دیدگاه مدافعان نظریه آزادي سقط به طور مطلق، سقط جنین امري خصوصي و مسئله اي شخصي است. این گروه براي جنین هیچ شان انساني قائل نیستند و جنین را انسان بالفعل نميدانند.به عبارت دیگر، جنین تا زماني که در مادر است، در واقع جزئي از مادر به شمار آمده و مادر حق دارد، این جز را در صورتيکه به هر دلیل مزاحم و زائد بداند، به دلخواه خود سقط کند.<ref>Zafarghandi N, kalouti M, zarenejad N. Present Views about induced abortion. Daneshvar Medicine. 2010; 17 (88):67- 84.</ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
[[رده: کنشگران]] | [[رده: کنشگران]] | ||
[[رده:فمنیسم لیبرال ]] | [[رده:فمنیسم لیبرال ]] | ||
[[رده:فمنیسم رادیکال ]] | [[رده:فمنیسم رادیکال ]] | ||
[[رده: نظریهپردازان]] | [[رده: نظریهپردازان]] | ||
[[رده: جهان غرب]] | [[رده: جهان غرب]] |