الهیات فمینیستی: تفاوت میان نسخه‌ها

از جنسیت دیتا
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
'''<big>الهیات فمینیستی</big>'''؛ تفسیر فمینیستی از آموزه‌های مسیحی.  
'''<big>الهیات فمینیستی</big>'''؛ تفسیر فمینیستی از آموزه‌های مسیحی.  


الهیات فمینیستی در جوامعی شکل گرفت که زنان را فقط ابژه جنسی می‌دانستند. در این فرهنگ، حضور اجتماعی زنان تهدیدی برای خلوص و پاکی مردان تلقی می­شد و بر اساس کتاب مقدس، خشم، خشونت و دوری از اجتماع در حق زن­ها امری مشروع و عادی بود و زنان، خود را موجودی فرودست و جنس دوم می­دانستند. با گسترش جریان­های فمینیستی و حضور زنان در اجتماع، زنان به‌تدریج بین زندگی خود و کتب مقدس رابطه برقرار کردند و آموزه­های دینی را به چالش کشیدند. الهیات فمینیستی در آغاز، رویکرد انتقادی داشت، اما در مرحله دوم به دنبال ساختن الهیات با صفات و ویژگی­های زنانه برآمد.  
الهیات فمینیستی در جوامعی شکل گرفت که زنان را فقط ابژه جنسی می‌دانستند. در این فرهنگ، حضور اجتماعی زنان تهدیدی برای خلوص و پاکی مردان تلقی می‌­شد و بر اساس کتاب مقدس، خشم، خشونت و دوری از اجتماع در حق زن­‌ها امری مشروع و عادی بود و زنان، خود را موجودی فرودست و جنس دوم می‌­دانستند. با گسترش جریان‌­های فمینیستی و حضور زنان در اجتماع، زنان به‌تدریج بین زندگی خود و کتب مقدس رابطه برقرار کردند و آموزه‌­های دینی را به چالش کشیدند. الهیات فمینیستی در آغاز، رویکرد انتقادی داشت، اما در مرحله دوم به دنبال ساختن الهیات با صفات و ویژگی­‌های زنانه برآمد.  


==مفهوم‌­شناسی==
==مفهوم‌­شناسی==
الهیات فمینیستی در پی آن است که مفاهیم و آموزه­های مهم مسیحیت را با نگاهی زن‌محور بررسی کند و تصویری نو از آموزه‌های مسیحیت ارائه کند.<ref>محمودی، الهیات فمنیستی مسیحیت در مقایسه با نگرش اسلام، 1391ش، ص52.</ref>
الهیات فمینیستی در پی آن است که مفاهیم و آموزه‌­های مهم مسیحیت را با نگاهی زن‌محور بررسی کند و تصویری نو از آموزه‌های مسیحیت ارائه کند.<ref>محمودی، الهیات فمنیستی مسیحیت در مقایسه با نگرش اسلام، 1391ش، ص52.</ref>


==شکل­‌گیری الهیات فمینیستی==
==شکل­‌گیری الهیات فمینیستی==
در آغاز، پرسش از مردسالاری ذاتی مسیحیت، به‌ویژه با توجه به «پروتستانتیسم انجیلی» که بر جلوه­های اخلاقی زنان تاکید بسیاری داشت، به برداشت‌های کوتاه و پراکنده جدید دینی انجامید؛ <ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»،  1382ش، ص182.</ref> مانند نامه سارا گریمکی به دوستش که مضمون اصلی آن اشاره به آفرینش برابر زن و مرد است.<ref>مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی، 1382ش، ص54-57.</ref> الهیات فمینیستی با انتشار مقاله‌ای از سیونگ گلدشتاین در سال 1960م، به نام «موقعیت انسانی؛ یک دیدگاه زنانه» وارد مرحله جدیدی شد. مهم­ترین محور آن مقاله، نقد رویکرد مردانه در تبیین عقاید مسیحیت در زمینه گناهان بود. گلدشتاین معتقد بود صدای زنانه در تفسیر این مضامین همواره خاموش بوده است.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»،  1382ش، ص182.</ref> در سال 1980م، جودیت پلاسکو در رساله­ای با عنوان «جنسیت، گناه و توفیق» انتقادهای مهمی به آموزه­های مسیحیت وارد کرد. او معتقد بود در مسیحیت حتی قالب کلمات نیز با تجربیات مردانه پیوند خورده و تجارب زنانه همیشه در حاشیه بوده است.<ref>لگنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمبنیسم، 1383ش، ص32.</ref>
در آغاز، پرسش از مردسالاری ذاتی مسیحیت، به‌ویژه با توجه به «پروتستانتیسم انجیلی» که بر جلوه‌­های اخلاقی زنان تاکید بسیاری داشت، به برداشت‌های کوتاه و پراکنده جدید دینی انجامید؛ <ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»،  1382ش، ص182.</ref> مانند نامه سارا گریمکی به دوستش که مضمون اصلی آن اشاره به آفرینش برابر زن و مرد است.<ref>مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی، 1382ش، ص54-57.</ref> الهیات فمینیستی با انتشار مقاله‌ای از سیونگ گلدشتاین در سال 1960م، به نام «موقعیت انسانی؛ یک دیدگاه زنانه» وارد مرحله جدیدی شد. مهم­ترین محور آن مقاله، نقد رویکرد مردانه در تبیین عقاید مسیحیت در زمینه گناهان بود. گلدشتاین معتقد بود صدای زنانه در تفسیر این مضامین همواره خاموش بوده است.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»،  1382ش، ص182.</ref> در سال 1980م، جودیت پلاسکو در رساله‌­ای با عنوان «جنسیت، گناه و توفیق» انتقادهای مهمی به آموزه‌­های مسیحیت وارد کرد. او معتقد بود در مسیحیت حتی قالب کلمات نیز با تجربیات مردانه پیوند خورده و تجارب زنانه همیشه در حاشیه بوده است.<ref>لگنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمبنیسم، 1383ش، ص32.</ref>


==تدوین آثار در الهیات فمینیستی==
==تدوین آثار در الهیات فمینیستی==
مری دالی، مادرخوانده الهیات فمینیستی، اولین زنی بود که در رشته الهیات، مدرک دکتری گرفت و از رساله خود با عنوان «کلیسا و جنس دوم» دفاع کرد. وی کاملا تحت تاثیر سیمون دوبوآر بود. مری به بررسی ویژگی­های مردسالارانه الهیات و در حاشیه بودن زنان در الهیات پرداخت و این نوع نگاه را به شدت ویرانگر ارزش­های زنانه می­دانست.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»،  1382ش، ص185.</ref>
مری دالی، مادرخوانده الهیات فمینیستی، اولین زنی بود که در رشته الهیات، مدرک دکتری گرفت و از رساله خود با عنوان «کلیسا و جنس دوم» دفاع کرد. وی کاملا تحت تاثیر [[سیمون دوبوار|سیمون دوبوآر]] بود. مری به بررسی ویژگی­‌های مردسالارانه الهیات و در حاشیه بودن زنان در الهیات پرداخت و این نوع نگاه را به شدت ویرانگر ارزش­‌های [[زنانه]] می­‌دانست.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»،  1382ش، ص185.</ref>


دالی، شعار معروف الهیات فمینیستیرا مطرح کرد: «اگر خدا مذکر است پس مذکر خدا است».  دالی در الهیات فمینیستی، آثار متعددی چون «شناخت محیط زیست زنانه» و «شهودت محض» نگاشت. رزمری ردفوردرتر و الیزابت شاسلرفیورنزا از دیگر متفکران اثرگذار در الهیات فمینیستی بودند که با کتاب­های «سکس‌گرایی و گفته­های خداوند» و «یا یاد او» به بخش­هایی از الهیات فمینیستی پرداختند.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»،  1382ش، ص190.</ref>
دالی، شعار معروف الهیات فمینیستی را مطرح کرد: «اگر خدا مذکر است پس مذکر خدا است».  دالی در الهیات فمینیستی، آثار متعددی چون «شناخت محیط زیست زنانه» و «شهودت محض» نگاشت. رزمری ردفوردرتر و الیزابت شاسلرفیورنزا از دیگر متفکران اثرگذار در الهیات فمینیستی بودند که با کتاب‌­های «سکس‌گرایی و گفته­‌های خداوند» و «یا یاد او» به بخش‌­هایی از الهیات فمینیستی پرداختند.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»،  1382ش، ص190.</ref>


==مرحله انتقادی الهیات فمینیستی==
==مرحله انتقادی الهیات فمینیستی==


الهیات فمینیستی دو مرحله اساسی را طی کرده است، مرحله اول صرفا به نقد و چالش کشیدن مباحث مردسالار مسیحیت گذشته است. مباحثی مانند مردانه بودن خدای مسیحیت، آیات مرتبط با آفرینش انسان­ها و گناه نخستین از موارد انتقاد الهیات فمینیستی بوده است.  
الهیات فمینیستی دو مرحله اساسی را طی کرده است، مرحله اول صرفا به نقد و چالش کشیدن مباحث مردسالار مسیحیت گذشته است. مباحثی مانند مردانه بودن خدای مسیحیت، آیات مرتبط با آفرینش انسان­‌ها و گناه نخستین از موارد انتقاد الهیات فمینیستی بوده است.  
 
===انتقاد به خدای پدر===
===انتقاد به خدای پدر===


ربکا چاپ معتقد بود باید خدا را با تعابیری مانند «نشانه کاملا گشوده» تفسیر کرد و عنوان محدودکننده­ای مانند خدای پدر نمی­تواند به‌درستی ویژگی­های تعالی‌بخشی این حقیقت متعالی را بیان کند.<ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»،  1382ش، ص187.</ref> پیشنهاد مری دالی، برای بیرون کشیدن خدا از چهره مردانه این بود که خدا باید از «کلمه» به «فعل»،  «وجود»،  «فعل آشکار» و «فرا وجود» تغییر نام دهد. الیزابت جانسون، دیگر نماینده الهیات فمینیستی، معتقد بود در ارتباط با تثلیث باید به فهم جدیدی رسید که هم تعالیم مسیحیت در آن اعمال شود و هم حساسیت­های فمینیست­ها در آن پاسخ داده شود. از نظر او صفاتی مانند «قدرت مطلق بودن» و «انفعال ناپذیری» یادآور صفات مردانه است و با ویژگی­های اخلاقی زنان کاملا متفاوت است. او معتقد است با بازنگری در همین دو صفت بسیاری از مشکلات و دغدغه­های فمینیست­ها حل می­شود. او مانند اکثر الهی‌دانان فمینیسم معتقد بود برای بیان صفات خداوند به‌عنوان یک موجود متعالی باید به صفات و ویژگی­های فراجنسیتی اشاره کرد.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»،  1382ش، ص188.</ref>
ربکا چاپ معتقد بود باید خدا را با تعابیری مانند «نشانه کاملا گشوده» تفسیر کرد و عنوان محدودکننده­ای مانند خدای پدر نمی‌­تواند به‌درستی ویژگی­‌های تعالی‌بخشی این حقیقت متعالی را بیان کند.<ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»،  1382ش، ص187.</ref> پیشنهاد مری دالی، برای بیرون کشیدن خدا از چهره مردانه این بود که خدا باید از «کلمه» به «فعل»،  «وجود»،  «فعل آشکار» و «فرا وجود» تغییر نام دهد. الیزابت جانسون، دیگر نماینده الهیات فمینیستی، معتقد بود در ارتباط با تثلیث باید به فهم جدیدی رسید که هم تعالیم مسیحیت در آن اعمال شود و هم حساسیت­‌های فمینیست‌­ها در آن پاسخ داده شود. از نظر او صفاتی مانند «قدرت مطلق بودن» و «انفعال ناپذیری» یادآور صفات مردانه است و با ویژگی­‌های اخلاقی زنان کاملا متفاوت است. او معتقد است با بازنگری در همین دو صفت بسیاری از مشکلات و دغدغه­‌های فمینیست­‌ها حل می­‌شود. او مانند اکثر الهی‌دانان فمینیسم معتقد بود برای بیان صفات خداوند به‌عنوان یک موجود متعالی باید به صفات و ویژگی‌­های فراجنسیتی اشاره کرد.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»،  1382ش، ص188.</ref>
 
===انتقاد به خدای پسر===
===انتقاد به خدای پسر===


به گمان مسیحیان، خدا با تجلی در مسیح از حالت متعالی به حد انسانی تنزل می­کند. انتقاد فمینیست­ها این است که چرا خدا برای تجلی خود از یک کالبد مردانه استفاده کرده و در یک کالبد زنانه متجلی نشده است؟ آیا این نشانه برتری کالبد مردانه بر کالبد زنانه است؟<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 193.</ref> دالی، معتقد است حتی اگر موضوع جنسیت در مسیح­شناسی وجود نداشته باشد باز هم نمی‌توان تصویر مردانه را از مسیح گرفت. از نظر او تجسد خداوند در وجود انسان مذکر بزرگ‌ترین دلیل برای رد و انکار مسیحیت است و به همین دلیل او مسیحیت را همان بت‌پرستی می­داند.<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 193.</ref>
به گمان مسیحیان، خدا با تجلی در مسیح از حالت متعالی به حد انسانی تنزل می‌­کند. انتقاد فمینیست­‌ها این است که چرا خدا برای تجلی خود از یک کالبد مردانه استفاده کرده و در یک کالبد زنانه متجلی نشده است؟ آیا این نشانه برتری کالبد مردانه بر کالبد زنانه است؟<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 193.</ref> دالی، معتقد است حتی اگر موضوع جنسیت در مسیح­‌شناسی وجود نداشته باشد باز هم نمی‌توان تصویر مردانه را از مسیح گرفت. از نظر او تجسد خداوند در وجود انسان مذکر بزرگ‌ترین دلیل برای رد و انکار مسیحیت است و به همین دلیل او مسیحیت را همان بت‌پرستی می‌­داند.<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 193.</ref>
 
===انتقاد به معنای رستگاری زنان===
===انتقاد به معنای رستگاری زنان===


در پاسخ به این مسئله که آیا مسیح رستگاری و بخشش گناهان زنان را تضمین می‌کند، الهیات فمینیستی این باور را القا می‌کرد که نه مسیح و نه هیچ مرد دیگری نمی‌تواند موجب رستگاری دنیوی زنان شود، زیرا رستگاری زنان و احیای ارزش‌های حیات‌بخش زنانه، از منظر فمینیسم آزادی از حصار جامعه مردسالار و نه بخشش گناهان در آخرت است. برخی فمینیست‌های افراطی معاد و رستگاری اخروی را ساخته ذهن مردان و جامعه مردسالار می‌دانستند چون معتقد بودند معاد برای ارضای حس جاودانگی مردان مطرح شده است، در حالی‌که زنان برای جاودانه بودن کافی است مادر شوند.<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 195.</ref>
در پاسخ به این مسئله که آیا مسیح رستگاری و بخشش گناهان زنان را تضمین می‌کند، الهیات فمینیستی این باور را القا می‌کرد که نه مسیح و نه هیچ مرد دیگری نمی‌تواند موجب رستگاری دنیوی زنان شود، زیرا رستگاری زنان و احیای ارزش‌های حیات‌بخش زنانه، از منظر فمینیسم آزادی از حصار جامعه مردسالار و نه بخشش گناهان در آخرت است. برخی فمینیست‌های افراطی معاد و رستگاری اخروی را ساخته ذهن مردان و جامعه مردسالار می‌دانستند چون معتقد بودند معاد برای ارضای حس جاودانگی مردان مطرح شده است، در حالی‌که زنان برای جاودانه بودن کافی است [[مادري|مادر]] شوند.<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 195.</ref>
===انتقاد به آموزه‌های خلقت انسان===
===انتقاد به آموزه‌های خلقت انسان===


در سِفر پیدایش آمده، خداوند آدم را به‌صورت خود آفرید؛ ایشان را نر و ماده آفرید؛ <ref>سفر پیدایش، آیه 27.</ref> اما در جای دیگر آمده است که خداوند ابتدا آدم را خلق کرد و مرد به‌عنوان انسان اولیه آفریده شد. خداوند بهشت را برای مرد می­آفریند و به او دستور می­دهد که به درخت معرفت خیر و شر نزدیک نشود و چون آدم احساس تنهایی می­کند، خداوند او را در خوابی عمیق فرو می­برد و حوا (زن) را از دنده چپ او می­آفریند و زن آفریده می­شود تا شریک او باشد و آن­ها با هم ازدواج کنند.<ref>سفر پیدایش، آیه 15.</ref> از نظر برخی فمینیست­ها، آیات دسته دوم دلیل روشنی بر جنسیت­زدگی مسیحیت، فرعی بودن آفرینش زن و اثبات چهره تبعیض­آمیز و پدرسالار این دین است که باید به‌صورت کلی انکار شود.<ref>دولتی و دیگران، بررسی مبانی فلسفی، اخلاقی، کلامی و آثار عملی فمینیسم، 1388ش، ص188.</ref>
در سِفر پیدایش آمده، خداوند آدم را به‌صورت خود آفرید؛ ایشان را نر و ماده آفرید؛ <ref>سفر پیدایش، آیه 27.</ref> اما در جای دیگر آمده است که خداوند ابتدا آدم را خلق کرد و مرد به‌عنوان انسان اولیه آفریده شد. خداوند بهشت را برای مرد می‌­آفریند و به او دستور می­‌دهد که به درخت معرفت خیر و شر نزدیک نشود و چون آدم احساس تنهایی می‌­کند، خداوند او را در خوابی عمیق فرو می‌­برد و حوا (زن) را از دنده چپ او می‌­آفریند و زن آفریده می­‌شود تا شریک او باشد و آن­ها با هم [[ازدواج]] کنند.<ref>سفر پیدایش، آیه 15.</ref> از نظر برخی فمینیست­‌ها، آیات دسته دوم دلیل روشنی بر جنسیت­‌زدگی مسیحیت، فرعی بودن آفرینش زن و اثبات چهره تبعیض­‌آمیز و پدرسالار این دین است که باید به‌صورت کلی انکار شود.<ref>دولتی و دیگران، بررسی مبانی فلسفی، اخلاقی، کلامی و آثار عملی فمینیسم، 1388ش، ص188.</ref>
 
===گناه نخستین و زنان===
===گناه نخستین و زنان===


بر اساس آموزه­های کتاب مقدس، شیطان برای فریب آدم و هبوط او از بهشت عدن به سراغ حوا می­رود، زیرا آدم فریب نمی­خورد. شیطان بعد از فریب حوا از او می­خواهد تا آدم را نیز فریب دهد و این‌چنین گناه نخستین اتفاق می­افتد. از این دیدگاه، گناه، با زن (حوا) آغاز و پایان می‌پذیرد. این حوا بود که آدم را فریب داد نه شیطان. او بود که زمینه اخراج از بهشت، تبعید، سقوط و هبوط به زمین را برای آدم و خود فراهم کرد.<ref>سفر پیدایش، آیه 6-7.</ref> به باور مسیحیان علت ماموریت عیسی بر روی زمین، نافرمانی حوا است و همه رنج‌های بشریت به‌خاطر گناه یک زن است.<ref>سفر پیدایش، آیه 16.</ref>
بر اساس آموزه­‌های کتاب مقدس، شیطان برای فریب آدم و هبوط او از بهشت عدن به سراغ حوا می­‌رود، زیرا آدم فریب نمی­‌خورد. شیطان بعد از فریب [[حوا در ادیان ابراهیمی|حوا]] از او می­‌خواهد تا آدم را نیز فریب دهد و این‌چنین [[گناه اولیه|گناه]] نخستین اتفاق می‌افتد. از این دیدگاه، گناه، با زن (حوا) آغاز و پایان می‌پذیرد. این حوا بود که آدم را فریب داد نه شیطان. او بود که زمینه اخراج از بهشت، تبعید، سقوط و هبوط به زمین را برای آدم و خود فراهم کرد.<ref>سفر پیدایش، آیه 6-7.</ref> به باور مسیحیان علت ماموریت عیسی بر روی زمین، نافرمانی حوا است و همه رنج‌های بشریت به‌خاطر گناه یک زن است.<ref>سفر پیدایش، آیه 16.</ref>


دیدگاه جنس دومی که تا قبل از ظهور جنبش فمینیسم در جوامع غربی حاکم بود در پرتو آیاتی که ذکر شد قابل توجیه است و از پشتوانه کتاب مقدس برخوردار بوده است.<ref>Dally. Mery. After the death of God the father. 1999 . p87-88</ref>
دیدگاه جنس دومی که تا قبل از ظهور جنبش فمینیسم در جوامع غربی حاکم بود در پرتو آیاتی که ذکر شد قابل توجیه است و از پشتوانه کتاب مقدس برخوردار بوده است.<ref>Dally. Mery. After the death of God the father. 1999 . p87-88</ref>
خط ۳۷: خط ۴۱:
===خدای مونث===
===خدای مونث===


برخی فمینیست­ها با رسمیت‌بخشیدن به خدای مسیحیت، حضور یک خدای مونث در تثلیث را التیامی برای زنان می­دانستند و روح‌القدس را به‌عنوان خدایی مونث معرفی کردند. کوالی معتقد است زن دانستن روح‌القدس در مسیحیت سازگاری ظریفی با تفکر فمینیستی دارد.<ref>مورگان، «رهیافت فمینیستی به دین»،  1386ش، ص112.</ref> کیونگ نیز معتقد بود تصویری زنانه از خدا بهتر می­تواند با آن حقیقت متعالی منطبق باشد و زنان توانایی­های بیشتری برای نشان دادن خداوند دارند و تاکید داشت که روح­القدس به‌عنوان خدای زنانه مطرح شود.<ref>Meurs-feminis gender and theology. 1984 -440</ref>
برخی فمینیست­‌ها با رسمیت‌بخشیدن به خدای مسیحیت، حضور یک خدای مونث در تثلیث را التیامی برای زنان می‌­دانستند و روح‌القدس را به‌عنوان خدایی مونث معرفی کردند. کوالی معتقد است زن دانستن روح‌القدس در مسیحیت سازگاری ظریفی با تفکر فمینیستی دارد.<ref>مورگان، «رهیافت فمینیستی به دین»،  1386ش، ص112.</ref> کیونگ نیز معتقد بود تصویری زنانه از خدا بهتر می‌­تواند با آن حقیقت متعالی منطبق باشد و زنان توانایی­‌های بیشتری برای نشان دادن خداوند دارند و تاکید داشت که روح‌القدس به‌عنوان خدای زنانه مطرح شود.<ref>Meurs-feminis gender and theology. 1984 -440</ref>
 
===الهه‌پرستی===
===الهه‌پرستی===


برخی الهی‌دانان فمینیسم، به‌دنبال جایگزینی برای خدای مردانه مسیحیت، به الهه‌پرستی رو آوردند. ایریگاری معتقد بود تنهای یک خدای مونث می­تواند سعادت و شادکامی را برای کل بشریت به ارمغان بیاورد و رهایی، آزادی و شادی را باید در الهه‌پرستی جست‌وجو کرد. مری دالی معتقد بود برای رفع ظلم و ستم از زنان باید به الهه‌پرستی روی آورد و حتی به تحسین جادوگری به‌عنوان معرفتی زنانه می­پردازد.<ref>لکنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمینیسم، 1383ش، ص34.</ref> اکثر فمینیست­ها، الهه‌پرستی را نمادی برای حضور زنان در مباحث الهیاتی می­دانند نه پذیرش مادرسالاری. در نگاه آنان الهه نمودی از قدرت زنان است، اما نه قدرت غلبه بر دیگران، چنان‌چه در الهیات سنتی و مَردمحور بر آن تاکید می­شد، بلکه الهه نمادی بر قدرت خودباوری، زایش و تولیدمثل در جهان خلقت است. در الهه‌پرستی زمین به‌عنوان جسم و پیکره الهه مطرح می­شود و بسیار مورد توجه اکوفمینیسم است.<ref>اکو فمینیسم از خرده‌فمینیست‌های موج سوم است که قائل هستند طبیعت به خاطر قدرت زایش و تولید امری مونث است و مانند زنان قربانی سلطه‌جویی مردان بوده است و زنان موظف هستند که از طبیعت در مقابل مردان دفاع کنند.</ref>
برخی الهی‌دانان فمینیسم، به‌دنبال جایگزینی برای خدای مردانه مسیحیت، به الهه‌پرستی رو آوردند. ایریگاری معتقد بود تنهای یک خدای مونث می­‌تواند سعادت و شادکامی را برای کل بشریت به ارمغان بیاورد و رهایی، آزادی و شادی را باید در الهه‌پرستی جست‌وجو کرد. مری دالی معتقد بود برای رفع ظلم و ستم از زنان باید به الهه‌پرستی روی آورد و حتی به تحسین جادوگری به‌عنوان معرفتی زنانه می‌­پردازد.<ref>لکنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمینیسم، 1383ش، ص34.</ref> اکثر فمینیست­‌ها، الهه‌پرستی را نمادی برای حضور زنان در مباحث الهیاتی می­‌دانند نه پذیرش مادرسالاری. در نگاه آنان الهه نمودی از قدرت زنان است، اما نه قدرت غلبه بر دیگران، چنان‌چه در الهیات سنتی و مَردمحور بر آن تاکید می­‌شد، بلکه الهه نمادی بر قدرت خودباوری، زایش و تولیدمثل در جهان خلقت است. در الهه‌پرستی زمین به‌عنوان جسم و پیکره الهه مطرح می‌­شود و بسیار مورد توجه اکوفمینیسم است.<ref>اکو فمینیسم از خرده‌فمینیست‌های موج سوم است که قائل هستند طبیعت به خاطر قدرت زایش و تولید امری مونث است و مانند زنان قربانی سلطه‌جویی مردان بوده است و زنان موظف هستند که از طبیعت در مقابل مردان دفاع کنند.</ref>
 
===خدای مفهومی===
===خدای مفهومی===


در نظر برخی فمینیست­ها، خدا تعین خارجی ندارد، بلکه ساخته و پرداخته ذهن افراد است. کارتر هیوارد خدا را تا حد جامعه تنزل می‌دهد و می­گوید خدا صرفا قدرت تعامل بین افراد است. در این نگاه بحث از تعالی خداوند بحثی بیهوده است و تنها چیزی که اهمیت دارد ساخته شدن روابطی صحیح برای فرد و جامعه است و خدا مفهومی است که به این روابط نظم می­دهد و خودش نیز در چارچوب همین روابط ساخته می­شود.<ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»،  1382ش، ص188.</ref>
در نظر برخی فمینیست‌­ها، خدا تعین خارجی ندارد، بلکه ساخته و پرداخته ذهن افراد است. کارتر هیوارد خدا را تا حد جامعه تنزل می‌دهد و می­‌گوید خدا صرفا قدرت تعامل بین افراد است. در این نگاه بحث از تعالی خداوند بحثی بیهوده است و تنها چیزی که اهمیت دارد ساخته شدن روابطی صحیح برای فرد و جامعه است و خدا مفهومی است که به این روابط نظم می­‌دهد و خودش نیز در چارچوب همین روابط ساخته می­‌شود.<ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»،  1382ش، ص188.</ref>
 
===خدای متغیر===
===خدای متغیر===


خط ۴۹: خط ۵۶:
===خدای غیر متعالی===
===خدای غیر متعالی===


الهی‌دانان فمینیست بر این باورند که صفات دوگانه­ متقابلی مثل عقل-احساس و روح-بدن و عینی-ذهنی که جنبه ارزش­گذاری دارند و به‌نوعی مردان را دارای صفات ارزشمندتری مانند عقلانیت معرفی کرده­اند، نیازمند بازنگری است. چریست معتقد بود نتیجه باور به این صفات متقابل، سرکوب زنان و رسمیت بخشیدن به خدای مردانه مسیحیت است. او بر این باور بود که خدا باید موجودی هم عقلانی و هم فراعقلانی، هم تاریک هم روشن و هم متعالی هم همه‌جایی باشد.<ref>Christ-feminist theology -p88.</ref>
الهی‌دانان فمینیست بر این باورند که صفات دوگانه­ متقابلی مثل عقل-احساس و روح-بدن و عینی-ذهنی که جنبه ارزش‌­گذاری دارند و به‌نوعی مردان را دارای صفات ارزشمندتری مانند عقلانیت معرفی کرده­‌اند، نیازمند بازنگری است. چریست معتقد بود نتیجه باور به این صفات متقابل، سرکوب زنان و رسمیت بخشیدن به خدای مردانه مسیحیت است. او بر این باور بود که خدا باید موجودی هم عقلانی و هم فراعقلانی، هم تاریک هم روشن و هم متعالی هم همه‌جایی باشد.<ref>Christ-feminist theology -p88.</ref>
 
==فرجام‌شناسی فمینیستی==
==فرجام‌شناسی فمینیستی==


تمرکز اصلی فمینیست­ها بر سعادت و رستگاری در این دنیا است و نه در جهانی بعد از مرگ. تاکید بر الهه‌پرستی و زایش و زایندگی طبیعت باعث شده است الهیات فمینیستی به تناسخ نزدیک شود. طبق دیدگاه برخی فمینیست­ها مرگ به مرحله­ای از چرخه زندگی تبدیل می­شود و نه پایانی بر زندگی این دنیایی و شروعی برای زندگی در سرای دیگر و رسیدن به پاداش و عذاب اخروی. از دیدگاه فمینیست­ها معادی که با آخرالزمان همراه است در واقع فاجعه­ای طبیعی است که در اثر ظلم مردان به طبیعت و زنان اتفاق افتاده است، به همین دلیل اکوفمینیست­ها محیط‌شناسی را جایگزین معادشناسی می­کنند.<ref>لگنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمنیسم، 1383ش، ص35.</ref>
تمرکز اصلی فمینیست‌­ها بر سعادت و رستگاری در این دنیا است و نه در جهانی بعد از مرگ. تاکید بر الهه‌پرستی و زایش و زایندگی طبیعت باعث شده است الهیات فمینیستی به تناسخ نزدیک شود. طبق دیدگاه برخی فمینیست‌­ها مرگ به مرحله‌­ای از چرخه زندگی تبدیل می­‌شود و نه پایانی بر زندگی این دنیایی و شروعی برای زندگی در سرای دیگر و رسیدن به پاداش و عذاب اخروی. از دیدگاه فمینیست­‌ها معادی که با آخرالزمان همراه است در واقع فاجعه­‌ای طبیعی است که در اثر ظلم مردان به طبیعت و زنان اتفاق افتاده است، به همین دلیل اکوفمینیست‌­ها محیط‌شناسی را جایگزین معادشناسی می­‌کنند.<ref>لگنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمنیسم، 1383ش، ص35.</ref>
 
==دیدگاه‌های نقادانه به الهیات فمینیستی==
==دیدگاه‌های نقادانه به الهیات فمینیستی==


از منظر منتقدین، انتقادهای فمینیست­ها می­توانست تعالی‌بخش باشد و الهیات مسیحی را از مطالب خرافی غیرعقلانی نجات دهد، اما آنها نتوانستند حقیقت را فهم کنند و تبیینی درست به جای خدای جنسیت­زده مسیحیت ارائه دهند. گرایش برخی فمینیست­ها به الهه‌پرستی و جادوگری، در واقع نقض غرضی از سوی این دسته از فمینیست­ها بود. اگر جنسیت مردانه برای خداوند بد و مذموم و نکوهیده است، جنسیت زنانه نیز برای خداوند نمی‌تواند امری شایسته باشد. فمینیست­ها گرفتار همان دامی شدند که منتقد آن بودند؛ الهیات فمینیستی به‌شدت جنسیت­زده استو فمینیسم فاقد توانایی برای رهایی از جنسیت‌زدگی است؛ زیرا مبانی فلسفی و الهیاتی صحیحی ندارد. عمده­ترین پیامد این نوع نگاه به خداوند تقسیم جامعه از لحاظ جنسیتی و جدایی افکندن بین زنان و مردان است. ویژگی­هایی که برای خداوند بیان کردند، فاقد پشتوانه فلسفی است و الهیاتی و فلسفی نامیدن باورهای فمینیستی بسیار دشوار است. در الهیات فمینیستی ذوق و احساس جایگزین استدلال و برهان شده است و متالهان فمینیسم به‌جای تمرکز بر شناخت خداوند به‌عنوان یک موجود متعالی به‌دنبال مباحثی بودند که نفع و سود بیشتری را برای زنان به ارمغان بیاورد.<ref>تاجیک، «نقد و بررسی الهیات فمنیستی»،  1401ش، ص105.</ref>
از منظر منتقدین، انتقادهای فمینیست‌­ها می­‌توانست تعالی‌بخش باشد و الهیات مسیحی را از مطالب خرافی غیرعقلانی نجات دهد، اما آنها نتوانستند حقیقت را فهم کنند و تبیینی درست به جای خدای جنسیت­‌زده مسیحیت ارائه دهند. گرایش برخی فمینیست‌­ها به الهه‌پرستی و جادوگری، در واقع نقض غرضی از سوی این دسته از فمینیست­‌ها بود. اگر جنسیت مردانه برای خداوند بد و مذموم و نکوهیده است، جنسیت زنانه نیز برای خداوند نمی‌تواند امری شایسته باشد. فمینیست­‌ها گرفتار همان دامی شدند که منتقد آن بودند؛ الهیات فمینیستی به‌شدت جنسیت‌­زده است و فمینیسم فاقد توانایی برای رهایی از جنسیت‌زدگی است؛ زیرا مبانی فلسفی و الهیاتی صحیحی ندارد. عمده‌ترین پیامد این نوع نگاه به خداوند تقسیم جامعه از لحاظ جنسیتی و جدایی افکندن بین زنان و مردان است. ویژگی­‌هایی که برای خداوند بیان کردند، فاقد پشتوانه فلسفی است و الهیاتی و فلسفی نامیدن باورهای فمینیستی بسیار دشوار است. در الهیات فمینیستی ذوق و احساس جایگزین استدلال و برهان شده است و متالهان فمینیسم به‌جای تمرکز بر شناخت خداوند به‌عنوان یک موجود متعالی به‌دنبال مباحثی بودند که نفع و سود بیشتری را برای زنان به ارمغان بیاورد.<ref>تاجیک، «نقد و بررسی الهیات فمنیستی»،  1401ش، ص105.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۵: خط ۸۴:


[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده:عرفان]]
[[رده:علوم انسانی]]
[[رده:فلسفه]]
[[رده:دانشمندان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۱

الهیات فمینیستی؛ تفسیر فمینیستی از آموزه‌های مسیحی.

الهیات فمینیستی در جوامعی شکل گرفت که زنان را فقط ابژه جنسی می‌دانستند. در این فرهنگ، حضور اجتماعی زنان تهدیدی برای خلوص و پاکی مردان تلقی می‌­شد و بر اساس کتاب مقدس، خشم، خشونت و دوری از اجتماع در حق زن­‌ها امری مشروع و عادی بود و زنان، خود را موجودی فرودست و جنس دوم می‌­دانستند. با گسترش جریان‌­های فمینیستی و حضور زنان در اجتماع، زنان به‌تدریج بین زندگی خود و کتب مقدس رابطه برقرار کردند و آموزه‌­های دینی را به چالش کشیدند. الهیات فمینیستی در آغاز، رویکرد انتقادی داشت، اما در مرحله دوم به دنبال ساختن الهیات با صفات و ویژگی­‌های زنانه برآمد.

مفهوم‌­شناسی

الهیات فمینیستی در پی آن است که مفاهیم و آموزه‌­های مهم مسیحیت را با نگاهی زن‌محور بررسی کند و تصویری نو از آموزه‌های مسیحیت ارائه کند.<ref>محمودی، الهیات فمنیستی مسیحیت در مقایسه با نگرش اسلام، 1391ش، ص52.</ref>

شکل­‌گیری الهیات فمینیستی

در آغاز، پرسش از مردسالاری ذاتی مسیحیت، به‌ویژه با توجه به «پروتستانتیسم انجیلی» که بر جلوه‌­های اخلاقی زنان تاکید بسیاری داشت، به برداشت‌های کوتاه و پراکنده جدید دینی انجامید؛ <ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»، 1382ش، ص182.</ref> مانند نامه سارا گریمکی به دوستش که مضمون اصلی آن اشاره به آفرینش برابر زن و مرد است.<ref>مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی، 1382ش، ص54-57.</ref> الهیات فمینیستی با انتشار مقاله‌ای از سیونگ گلدشتاین در سال 1960م، به نام «موقعیت انسانی؛ یک دیدگاه زنانه» وارد مرحله جدیدی شد. مهم­ترین محور آن مقاله، نقد رویکرد مردانه در تبیین عقاید مسیحیت در زمینه گناهان بود. گلدشتاین معتقد بود صدای زنانه در تفسیر این مضامین همواره خاموش بوده است.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»، 1382ش، ص182.</ref> در سال 1980م، جودیت پلاسکو در رساله‌­ای با عنوان «جنسیت، گناه و توفیق» انتقادهای مهمی به آموزه‌­های مسیحیت وارد کرد. او معتقد بود در مسیحیت حتی قالب کلمات نیز با تجربیات مردانه پیوند خورده و تجارب زنانه همیشه در حاشیه بوده است.<ref>لگنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمبنیسم، 1383ش، ص32.</ref>

تدوین آثار در الهیات فمینیستی

مری دالی، مادرخوانده الهیات فمینیستی، اولین زنی بود که در رشته الهیات، مدرک دکتری گرفت و از رساله خود با عنوان «کلیسا و جنس دوم» دفاع کرد. وی کاملا تحت تاثیر سیمون دوبوآر بود. مری به بررسی ویژگی­‌های مردسالارانه الهیات و در حاشیه بودن زنان در الهیات پرداخت و این نوع نگاه را به شدت ویرانگر ارزش­‌های زنانه می­‌دانست.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»، 1382ش، ص185.</ref>

دالی، شعار معروف الهیات فمینیستی را مطرح کرد: «اگر خدا مذکر است پس مذکر خدا است». دالی در الهیات فمینیستی، آثار متعددی چون «شناخت محیط زیست زنانه» و «شهودت محض» نگاشت. رزمری ردفوردرتر و الیزابت شاسلرفیورنزا از دیگر متفکران اثرگذار در الهیات فمینیستی بودند که با کتاب‌­های «سکس‌گرایی و گفته­‌های خداوند» و «یا یاد او» به بخش‌­هایی از الهیات فمینیستی پرداختند.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»، 1382ش، ص190.</ref>

مرحله انتقادی الهیات فمینیستی

الهیات فمینیستی دو مرحله اساسی را طی کرده است، مرحله اول صرفا به نقد و چالش کشیدن مباحث مردسالار مسیحیت گذشته است. مباحثی مانند مردانه بودن خدای مسیحیت، آیات مرتبط با آفرینش انسان­‌ها و گناه نخستین از موارد انتقاد الهیات فمینیستی بوده است.

انتقاد به خدای پدر

ربکا چاپ معتقد بود باید خدا را با تعابیری مانند «نشانه کاملا گشوده» تفسیر کرد و عنوان محدودکننده­ای مانند خدای پدر نمی‌­تواند به‌درستی ویژگی­‌های تعالی‌بخشی این حقیقت متعالی را بیان کند.<ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»، 1382ش، ص187.</ref> پیشنهاد مری دالی، برای بیرون کشیدن خدا از چهره مردانه این بود که خدا باید از «کلمه» به «فعل»، «وجود»، «فعل آشکار» و «فرا وجود» تغییر نام دهد. الیزابت جانسون، دیگر نماینده الهیات فمینیستی، معتقد بود در ارتباط با تثلیث باید به فهم جدیدی رسید که هم تعالیم مسیحیت در آن اعمال شود و هم حساسیت­‌های فمینیست‌­ها در آن پاسخ داده شود. از نظر او صفاتی مانند «قدرت مطلق بودن» و «انفعال ناپذیری» یادآور صفات مردانه است و با ویژگی­‌های اخلاقی زنان کاملا متفاوت است. او معتقد است با بازنگری در همین دو صفت بسیاری از مشکلات و دغدغه­‌های فمینیست­‌ها حل می­‌شود. او مانند اکثر الهی‌دانان فمینیسم معتقد بود برای بیان صفات خداوند به‌عنوان یک موجود متعالی باید به صفات و ویژگی‌­های فراجنسیتی اشاره کرد.<ref>ساشوکی، «الهیات فمینیستی»، 1382ش، ص188.</ref>

انتقاد به خدای پسر

به گمان مسیحیان، خدا با تجلی در مسیح از حالت متعالی به حد انسانی تنزل می‌­کند. انتقاد فمینیست­‌ها این است که چرا خدا برای تجلی خود از یک کالبد مردانه استفاده کرده و در یک کالبد زنانه متجلی نشده است؟ آیا این نشانه برتری کالبد مردانه بر کالبد زنانه است؟<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 193.</ref> دالی، معتقد است حتی اگر موضوع جنسیت در مسیح­‌شناسی وجود نداشته باشد باز هم نمی‌توان تصویر مردانه را از مسیح گرفت. از نظر او تجسد خداوند در وجود انسان مذکر بزرگ‌ترین دلیل برای رد و انکار مسیحیت است و به همین دلیل او مسیحیت را همان بت‌پرستی می‌­داند.<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 193.</ref>

انتقاد به معنای رستگاری زنان

در پاسخ به این مسئله که آیا مسیح رستگاری و بخشش گناهان زنان را تضمین می‌کند، الهیات فمینیستی این باور را القا می‌کرد که نه مسیح و نه هیچ مرد دیگری نمی‌تواند موجب رستگاری دنیوی زنان شود، زیرا رستگاری زنان و احیای ارزش‌های حیات‌بخش زنانه، از منظر فمینیسم آزادی از حصار جامعه مردسالار و نه بخشش گناهان در آخرت است. برخی فمینیست‌های افراطی معاد و رستگاری اخروی را ساخته ذهن مردان و جامعه مردسالار می‌دانستند چون معتقد بودند معاد برای ارضای حس جاودانگی مردان مطرح شده است، در حالی‌که زنان برای جاودانه بودن کافی است مادر شوند.<ref>Verlag Aachen-God or Goddess. 1995m-p 195.</ref>

انتقاد به آموزه‌های خلقت انسان

در سِفر پیدایش آمده، خداوند آدم را به‌صورت خود آفرید؛ ایشان را نر و ماده آفرید؛ <ref>سفر پیدایش، آیه 27.</ref> اما در جای دیگر آمده است که خداوند ابتدا آدم را خلق کرد و مرد به‌عنوان انسان اولیه آفریده شد. خداوند بهشت را برای مرد می‌­آفریند و به او دستور می­‌دهد که به درخت معرفت خیر و شر نزدیک نشود و چون آدم احساس تنهایی می‌­کند، خداوند او را در خوابی عمیق فرو می‌­برد و حوا (زن) را از دنده چپ او می‌­آفریند و زن آفریده می­‌شود تا شریک او باشد و آن­ها با هم ازدواج کنند.<ref>سفر پیدایش، آیه 15.</ref> از نظر برخی فمینیست­‌ها، آیات دسته دوم دلیل روشنی بر جنسیت­‌زدگی مسیحیت، فرعی بودن آفرینش زن و اثبات چهره تبعیض­‌آمیز و پدرسالار این دین است که باید به‌صورت کلی انکار شود.<ref>دولتی و دیگران، بررسی مبانی فلسفی، اخلاقی، کلامی و آثار عملی فمینیسم، 1388ش، ص188.</ref>

گناه نخستین و زنان

بر اساس آموزه­‌های کتاب مقدس، شیطان برای فریب آدم و هبوط او از بهشت عدن به سراغ حوا می­‌رود، زیرا آدم فریب نمی­‌خورد. شیطان بعد از فریب حوا از او می­‌خواهد تا آدم را نیز فریب دهد و این‌چنین گناه نخستین اتفاق می‌افتد. از این دیدگاه، گناه، با زن (حوا) آغاز و پایان می‌پذیرد. این حوا بود که آدم را فریب داد نه شیطان. او بود که زمینه اخراج از بهشت، تبعید، سقوط و هبوط به زمین را برای آدم و خود فراهم کرد.<ref>سفر پیدایش، آیه 6-7.</ref> به باور مسیحیان علت ماموریت عیسی بر روی زمین، نافرمانی حوا است و همه رنج‌های بشریت به‌خاطر گناه یک زن است.<ref>سفر پیدایش، آیه 16.</ref>

دیدگاه جنس دومی که تا قبل از ظهور جنبش فمینیسم در جوامع غربی حاکم بود در پرتو آیاتی که ذکر شد قابل توجیه است و از پشتوانه کتاب مقدس برخوردار بوده است.<ref>Dally. Mery. After the death of God the father. 1999 . p87-88</ref>

مرحله اثباتی و ارائه مبانی الهیاتی

خدای مونث

برخی فمینیست­‌ها با رسمیت‌بخشیدن به خدای مسیحیت، حضور یک خدای مونث در تثلیث را التیامی برای زنان می‌­دانستند و روح‌القدس را به‌عنوان خدایی مونث معرفی کردند. کوالی معتقد است زن دانستن روح‌القدس در مسیحیت سازگاری ظریفی با تفکر فمینیستی دارد.<ref>مورگان، «رهیافت فمینیستی به دین»، 1386ش، ص112.</ref> کیونگ نیز معتقد بود تصویری زنانه از خدا بهتر می‌­تواند با آن حقیقت متعالی منطبق باشد و زنان توانایی­‌های بیشتری برای نشان دادن خداوند دارند و تاکید داشت که روح‌القدس به‌عنوان خدای زنانه مطرح شود.<ref>Meurs-feminis gender and theology. 1984 -440</ref>

الهه‌پرستی

برخی الهی‌دانان فمینیسم، به‌دنبال جایگزینی برای خدای مردانه مسیحیت، به الهه‌پرستی رو آوردند. ایریگاری معتقد بود تنهای یک خدای مونث می­‌تواند سعادت و شادکامی را برای کل بشریت به ارمغان بیاورد و رهایی، آزادی و شادی را باید در الهه‌پرستی جست‌وجو کرد. مری دالی معتقد بود برای رفع ظلم و ستم از زنان باید به الهه‌پرستی روی آورد و حتی به تحسین جادوگری به‌عنوان معرفتی زنانه می‌­پردازد.<ref>لکنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمینیسم، 1383ش، ص34.</ref> اکثر فمینیست­‌ها، الهه‌پرستی را نمادی برای حضور زنان در مباحث الهیاتی می­‌دانند نه پذیرش مادرسالاری. در نگاه آنان الهه نمودی از قدرت زنان است، اما نه قدرت غلبه بر دیگران، چنان‌چه در الهیات سنتی و مَردمحور بر آن تاکید می­‌شد، بلکه الهه نمادی بر قدرت خودباوری، زایش و تولیدمثل در جهان خلقت است. در الهه‌پرستی زمین به‌عنوان جسم و پیکره الهه مطرح می‌­شود و بسیار مورد توجه اکوفمینیسم است.<ref>اکو فمینیسم از خرده‌فمینیست‌های موج سوم است که قائل هستند طبیعت به خاطر قدرت زایش و تولید امری مونث است و مانند زنان قربانی سلطه‌جویی مردان بوده است و زنان موظف هستند که از طبیعت در مقابل مردان دفاع کنند.</ref>

خدای مفهومی

در نظر برخی فمینیست‌­ها، خدا تعین خارجی ندارد، بلکه ساخته و پرداخته ذهن افراد است. کارتر هیوارد خدا را تا حد جامعه تنزل می‌دهد و می­‌گوید خدا صرفا قدرت تعامل بین افراد است. در این نگاه بحث از تعالی خداوند بحثی بیهوده است و تنها چیزی که اهمیت دارد ساخته شدن روابطی صحیح برای فرد و جامعه است و خدا مفهومی است که به این روابط نظم می­‌دهد و خودش نیز در چارچوب همین روابط ساخته می­‌شود.<ref>ساشوکی، «الهیات فمنیستی»، 1382ش، ص188.</ref>

خدای متغیر

مری دالی، خدا را به‌عنوان «فعل» معرفی کرد؛ خدا موجود دارای صفت کمال مطلق و ثابت نیست، بلکه موجودی در حال شدن است. دلیل ارائه چنین تعریفی از سوی فعالان الهیات فمینیستی، ایجاد حرکت و پویایی در زنان برای بازیابی حقوق خود بوده است.<ref>Daly-beyond god the father 1984 -p45.</ref>

خدای غیر متعالی

الهی‌دانان فمینیست بر این باورند که صفات دوگانه­ متقابلی مثل عقل-احساس و روح-بدن و عینی-ذهنی که جنبه ارزش‌­گذاری دارند و به‌نوعی مردان را دارای صفات ارزشمندتری مانند عقلانیت معرفی کرده­‌اند، نیازمند بازنگری است. چریست معتقد بود نتیجه باور به این صفات متقابل، سرکوب زنان و رسمیت بخشیدن به خدای مردانه مسیحیت است. او بر این باور بود که خدا باید موجودی هم عقلانی و هم فراعقلانی، هم تاریک هم روشن و هم متعالی هم همه‌جایی باشد.<ref>Christ-feminist theology -p88.</ref>

فرجام‌شناسی فمینیستی

تمرکز اصلی فمینیست‌­ها بر سعادت و رستگاری در این دنیا است و نه در جهانی بعد از مرگ. تاکید بر الهه‌پرستی و زایش و زایندگی طبیعت باعث شده است الهیات فمینیستی به تناسخ نزدیک شود. طبق دیدگاه برخی فمینیست‌­ها مرگ به مرحله‌­ای از چرخه زندگی تبدیل می­‌شود و نه پایانی بر زندگی این دنیایی و شروعی برای زندگی در سرای دیگر و رسیدن به پاداش و عذاب اخروی. از دیدگاه فمینیست­‌ها معادی که با آخرالزمان همراه است در واقع فاجعه­‌ای طبیعی است که در اثر ظلم مردان به طبیعت و زنان اتفاق افتاده است، به همین دلیل اکوفمینیست‌­ها محیط‌شناسی را جایگزین معادشناسی می­‌کنند.<ref>لگنهاوزن، اسلام در رویارویی با فمنیسم، 1383ش، ص35.</ref>

دیدگاه‌های نقادانه به الهیات فمینیستی

از منظر منتقدین، انتقادهای فمینیست‌­ها می­‌توانست تعالی‌بخش باشد و الهیات مسیحی را از مطالب خرافی غیرعقلانی نجات دهد، اما آنها نتوانستند حقیقت را فهم کنند و تبیینی درست به جای خدای جنسیت­‌زده مسیحیت ارائه دهند. گرایش برخی فمینیست‌­ها به الهه‌پرستی و جادوگری، در واقع نقض غرضی از سوی این دسته از فمینیست­‌ها بود. اگر جنسیت مردانه برای خداوند بد و مذموم و نکوهیده است، جنسیت زنانه نیز برای خداوند نمی‌تواند امری شایسته باشد. فمینیست­‌ها گرفتار همان دامی شدند که منتقد آن بودند؛ الهیات فمینیستی به‌شدت جنسیت‌­زده است و فمینیسم فاقد توانایی برای رهایی از جنسیت‌زدگی است؛ زیرا مبانی فلسفی و الهیاتی صحیحی ندارد. عمده‌ترین پیامد این نوع نگاه به خداوند تقسیم جامعه از لحاظ جنسیتی و جدایی افکندن بین زنان و مردان است. ویژگی­‌هایی که برای خداوند بیان کردند، فاقد پشتوانه فلسفی است و الهیاتی و فلسفی نامیدن باورهای فمینیستی بسیار دشوار است. در الهیات فمینیستی ذوق و احساس جایگزین استدلال و برهان شده است و متالهان فمینیسم به‌جای تمرکز بر شناخت خداوند به‌عنوان یک موجود متعالی به‌دنبال مباحثی بودند که نفع و سود بیشتری را برای زنان به ارمغان بیاورد.<ref>تاجیک، «نقد و بررسی الهیات فمنیستی»، 1401ش، ص105.</ref>

پانویس

<references group=""></references>

منابع

  • تاجیک، زینب، «نقد و بررسی الهیات فمینیستی»، فصلنامه آکادمیا، سال دوم، شماره سوم، 1401ش.
  • دولتی، غزاله و دیگران، بررسی مبانی فلسفی، اخلاقی، کلامی و آثار عملی فمنیسم، قم، معارف، 1388ش.
  • لگنهاوزن، محمد، اسلام در رویارویی با فمینیسم، ترجمه نرجس جواندل، فصلنامه بانوان شیعه، شماره دوم، سال اول، زمستان 1383ش.
  • کتاب مقدس، عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه فاضل‌خان همدانی و دیگران، تهران، اساطیر، چاپ سوم، 1388ش.
  • ساشوکی، مارجوی، «الهیات فمنینیستی»، در کتاب فمینیسم و دانش‌های فمینیستی، ترجمه بهروز جندقی، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1382ش.
  • محمودی، علی، الهیات فمینیستی مسیحیت در مقایسه با نگرش اسلام، قم، دانشگاه اصول الدین، 1391ش.
  • مشیرزاده، حمیرا، از جنبش تا نظریه اجتماعی، تهران، شیرازه، 1382ش.
  • مورگان، سو، «رهیافت­های فمینیستی به دین»، در مجموعه مقالات جنسیت و جامعه­شناسی دین، مجید موحد و میثم کایدان، شیراز، آوند‌اندیشه، 1386ش.
  • Aacher، Valang. God or Goddes، Cover by roxannc melium. Germany: 1995.
  • Dally، Mery، After the death of God the father، Boston، Beacon، 1984
  • Dally، Mery، Beyond God the father، Boston، Beacon، 1985
  • Christ، Carol، femenist theology as post-traditional theology، In: the Cambridge companion، New York، 2004
  • Meurs، Rachelف Feminism Gender and theology، In the modern theology ed: David f ford، 2005