کشیا علی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان = کشیا علی | عنوان اصلی = | تصویر = | اندازه تصویر =۱٬۲۸۰ در ۱٬۲۸۰ (۷۱ کیلوبایت) | توضیح_تصویر = | زاده = 1972م؛ آمریکا، بوستون | درگذشت = | مکتب =فمینیسم اسلامی | محل سکونت = آمریکا | فرزندان...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
متون كلاسيك پـر از قيـاسهـاي فـراوان ميان مهريه و قيمت خريد بـرده و نيـز طـلاق و آزادسـازي بـرده اسـت. و ايـن روابـط متقابـل، انگاره¬هاي ذهني در رابطه با ازدواج، طلاق و سكس را متأثر كردهاند. اخلاق جنسي برسـاخته در بسترهاي روزگار بردهداري، همچنان اثرگذار است و فهم ابعاد تاريخي و حقوقي بردگي در ميان مسلمانان براي انديشيدن درباره اخلاق جنسي، ضـروري اسـت. بـردهداري و شيوع آن بر شيوه انديشيدن درباره ازدواج و جنسيت اثر ميگذاشت. ميان بردگي و مؤنث بـودن و نيز ميان ملكيت برده و ازدواج، رابطهاي بود كه هر دو را در زمره ناتواناييهـا و نارسـاييهـاي حقوقي قرار ميداد. بردگي بـا ازدواج مـورد قيـاس واقـع میشـد و عقـد ازدواج، موازي خريد بنده و طلاق، موازي آزادسازي بنده بود. صيغگي كنيزان گاهي از رهگذر مقايسه و تطبيق و گاهي از رهگذر تضاد به تعريف ازدواج ياري ميرساند. <ref>کشیا علی، اخلاق جنسی و اسلام، 2006، صص44-45.</ref> | متون كلاسيك پـر از قيـاسهـاي فـراوان ميان مهريه و قيمت خريد بـرده و نيـز طـلاق و آزادسـازي بـرده اسـت. و ايـن روابـط متقابـل، انگاره¬هاي ذهني در رابطه با ازدواج، طلاق و سكس را متأثر كردهاند. اخلاق جنسي برسـاخته در بسترهاي روزگار بردهداري، همچنان اثرگذار است و فهم ابعاد تاريخي و حقوقي بردگي در ميان مسلمانان براي انديشيدن درباره اخلاق جنسي، ضـروري اسـت. بـردهداري و شيوع آن بر شيوه انديشيدن درباره ازدواج و جنسيت اثر ميگذاشت. ميان بردگي و مؤنث بـودن و نيز ميان ملكيت برده و ازدواج، رابطهاي بود كه هر دو را در زمره ناتواناييهـا و نارسـاييهـاي حقوقي قرار ميداد. بردگي بـا ازدواج مـورد قيـاس واقـع میشـد و عقـد ازدواج، موازي خريد بنده و طلاق، موازي آزادسازي بنده بود. صيغگي كنيزان گاهي از رهگذر مقايسه و تطبيق و گاهي از رهگذر تضاد به تعريف ازدواج ياري ميرساند. <ref>کشیا علی، اخلاق جنسی و اسلام، 2006، صص44-45.</ref> | ||
===مهريه و نفقه در ساختار جنسي خانواده=== | ===مهريه و نفقه در ساختار جنسي خانواده=== | ||
كشيا علي قائل به اينست كه تسليم در برابر قواعـد سـنتي مربـوط بـه ازدواج، بـا بسـياري از باورهاي مشترك ميان مسلمانان معاصر درباره ازدواج ناسازگار است. به همين دليل ميگويد بررسي دوباره مسائلي مانند مهريه، حمايت شوهر و ازدواج مسلمان با غيرمسلمان مـيتوانـد راه انديشيدن درباره ساختار ازدواج برابريطلبانهاي را كه پيشفرضهاي پدرسالار اين قواعد را دور ميزنند، فراهم كند. او بحث ميكند كه هرچند در ادبيـات كنـوني مربـوط بـه ازدواج در ميـان مسلمانان، برخي مهريه را | كشيا علي قائل به اينست كه تسليم در برابر قواعـد سـنتي مربـوط بـه ازدواج، بـا بسـياري از باورهاي مشترك ميان مسلمانان معاصر درباره ازدواج ناسازگار است. به همين دليل ميگويد بررسي دوباره مسائلي مانند مهريه، حمايت شوهر و ازدواج مسلمان با غيرمسلمان مـيتوانـد راه انديشيدن درباره ساختار ازدواج برابريطلبانهاي را كه پيشفرضهاي پدرسالار اين قواعد را دور ميزنند، فراهم كند. او بحث ميكند كه هرچند در ادبيـات كنـوني مربـوط بـه ازدواج در ميـان مسلمانان، برخي مهريه را به منزله ضمانتي مطرح ميكنند كه دين براي امنيت و رفـاه زن قـرار داده است. چنين تبيينهايي از منطق حاكم بر مهريه در فقه اسلامي (سنّي) متمايزند؛ منطقـي كه مهريه را هزينه و مابهازاي دسترسي جنسي انحصاري مشروع شوهر به زنش عنوان ميکند. كشيا علـي مـيگويـد: مهريه هدفي بسيار ويژه دارد و به گونهاي جداييناپذير به ديگـر قـوانين مربـوط مـيشـود؛ از جمله انحصار طلاق در دست مرد. | ||
از نظر كشيا علي، در منطق توسعه¬يافته فقها، مهريه بـه ايـن¬سـو رفـت كـه بـه¬منزلـه مابه¬ازايي در تبادل با ملك النكاح فهميده شود؛ يعني سلطه انحصـاري شـوهر بـر قابليـت جنسي و توليد مثل زن، كه همچنين حاكي از نقش انحصاري او بـراي منحـل¬كـردن عقـد ازدواج با طلاق يك¬سويه است. اين رابطه ميان حقوق طلاق و مهريه، پيوند دوسويه ميان عناصر سنت حقوقي كلاسيك را نشان می¬دهند. بنابراين، هر تلاشي بـراي تعـديل قواعـد حاكم بر طلاق كه قواعد حاكم بـر مهريـه را ناديـده بگيـرد، سـازوكار زناشـويي را دچـار دگرگوني¬هاي مهمي مي¬كند. | از نظر كشيا علي، در منطق توسعه¬يافته فقها، مهريه بـه ايـن¬سـو رفـت كـه بـه¬منزلـه مابه¬ازايي در تبادل با ملك النكاح فهميده شود؛ يعني سلطه انحصـاري شـوهر بـر قابليـت جنسي و توليد مثل زن، كه همچنين حاكي از نقش انحصاري او بـراي منحـل¬كـردن عقـد ازدواج با طلاق يك¬سويه است. اين رابطه ميان حقوق طلاق و مهريه، پيوند دوسويه ميان عناصر سنت حقوقي كلاسيك را نشان می¬دهند. بنابراين، هر تلاشي بـراي تعـديل قواعـد حاكم بر طلاق كه قواعد حاكم بـر مهريـه را ناديـده بگيـرد، سـازوكار زناشـويي را دچـار دگرگوني¬هاي مهمي مي¬كند. | ||
حقوق جنسي زن در ازدواج | حقوق جنسي زن در ازدواج | ||
از نظر كشيا علي، گرچه رضايت جنسي زن از سوي برخي از انديشـمندان ماننـد غزالي در متون كهن مطرح شده است، اما به¬سادگي نمي¬توان گفت انديشمندان كلاسيك حق مطلق فرد براي ارضاي جنسي را جدا از جنسيت او به رسميت شناخته¬انـد، بلكـه آنهـا رضايت زناشويي را در چارچوبي متفاوت مطرح مي¬كنند. اين نويسنده تلاش¬هاي جديد براي موازي ساختن حقوق جنسي زوجين را، كه راهي جدا از چارچوب كلي حقـوق جنسـيت¬محـور فقهـاي كلاسيك در پـيش گرفته¬اند، محكوم بــه شكست مـي¬دانـد. | از نظر كشيا علي، گرچه رضايت جنسي زن از سوي برخي از انديشـمندان ماننـد غزالي در متون كهن مطرح شده است، اما به¬سادگي نمي¬توان گفت انديشمندان كلاسيك حق مطلق فرد براي ارضاي جنسي را جدا از جنسيت او به رسميت شناخته¬انـد، بلكـه آنهـا رضايت زناشويي را در چارچوبي متفاوت مطرح مي¬كنند. اين نويسنده تلاش¬هاي جديد براي موازي ساختن حقوق جنسي زوجين را، كه راهي جدا از چارچوب كلي حقـوق جنسـيت¬محـور فقهـاي كلاسيك در پـيش گرفته¬اند، محكوم بــه شكست مـي¬دانـد. | ||
سرانجام، نتيجه¬گيري كشيا علي اينست كه رضايت و دوسويگي، كه از مؤلفه¬هاي حيـاتي اخلاق جنسي¬اند، به لحاظ ساختاري در محدوده¬هاي تعريف¬شده از سوي علماي دوره كلاسيك، تحقق¬ناپذيرند. و روش-شناسي گزينش¬هاي انتخابي و تركيب عناصري كه سرانجام براي رسيدن به ديدگاهي عادلانه مفيد باشند، پاسخ نمي¬دهد، بلكه بايد به¬طور جدي به دنبـال ايـن پرسش رفت كه در نگاه خداوند چه چيزي سكس را مشروع مي¬كند. و مي¬پرسد چطور مي¬تـوان دربـاره صميميت جنسي در محدوده وحي الهي انديشيد، بـدون آنكـه بـه انديشـه¬هـاي پدرسـالارانه¬اي محدود باشيم كه تجربه زيسته و تماميت انساني و نيز تماميت جنسي زن را انكار مي¬كنند؟ باور اين نويسنده اينست كه به¬سادگي مي¬تـوان حمايـت وحـي را از تمامـیت انسـاني و اخلاقـي زن يافت. بايد به اصول جاودانه و بي¬زمان توسل جست و پابند واقعيت¬هاي ويژه تاريخي نمانـد. | سرانجام، نتيجه¬گيري كشيا علي اينست كه رضايت و دوسويگي، كه از مؤلفه¬هاي حيـاتي اخلاق جنسي¬اند، به لحاظ ساختاري در محدوده¬هاي تعريف¬شده از سوي علماي دوره كلاسيك، تحقق¬ناپذيرند. و روش-شناسي گزينش¬هاي انتخابي و تركيب عناصري كه سرانجام براي رسيدن به ديدگاهي عادلانه مفيد باشند، پاسخ نمي¬دهد، بلكه بايد به¬طور جدي به دنبـال ايـن پرسش رفت كه در نگاه خداوند چه چيزي سكس را مشروع مي¬كند. و مي¬پرسد چطور مي¬تـوان دربـاره صميميت جنسي در محدوده وحي الهي انديشيد، بـدون آنكـه بـه انديشـه¬هـاي پدرسـالارانه¬اي محدود باشيم كه تجربه زيسته و تماميت انساني و نيز تماميت جنسي زن را انكار مي¬كنند؟ باور اين نويسنده اينست كه به¬سادگي مي¬تـوان حمايـت وحـي را از تمامـیت انسـاني و اخلاقـي زن يافت. بايد به اصول جاودانه و بي¬زمان توسل جست و پابند واقعيت¬هاي ويژه تاريخي نمانـد. |
نسخهٔ ۴ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۰
{{#invoke:Infobox|infobox}} کشیا علی؛ فمنیسم اسلامی، پژوهشگر حوزه اخلاق، دین و جنسیت.
كشيا علي استاد دانشگاه بوستون (ايالات متحده) و يكي از نويسندگان متأخر جريـان فمنيسـم اسلامي است. كشيا علي كتاب¬هاي خود را پس از سال 2006 منتشـر كـرده و از ايـن ميـان، «اخلاق جنسي و اسلام»؛ «تأملاتي فمنيستي بر قرآن»، «حديث و فقـه» و نيـز «ازدواج و بردگـي در روزگار نخسـتين اسـلام» بدنه اصلي ادبيات پژوهشي او در زمينه زنان و اسلام را تشكيل مي¬دهند. او ادبيات پژوهشي خود در زمينـه اسـلام و جنسـيت را فمنيسـتي مـي¬دانـد؛ امري كه از عنوان كتاب منتشرشده او در 2006 «تأملاتي فمنيسـتي بـر قـرآن، حـديث و فقـه» نيز روشن است.
زندگینامه
کشیا علی (متولد 1972م) در بوستون آمریکا است. کشا علی در سال 1993م مدرک کارشناسی خود را در دانشگاه استنفورد در رشته تاریخ و مطالعات فمینیستی با درجه عالی دریافت کرد. <ref>«KECIA ALI»، وبلاگ کشیا علی</ref>سپس در سال 2000م مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته دین و در سال 2002م دکترای خود را در همین رشته از دانشگاه دوک دریافت کرد. او در دوران تحصیل در دانشگاه به اسلام گروید.<ref>«Kecia Ali»، در ویکی پدیا انگلیسی</ref>
دیدگاه
اخلاق جنسي در اسلام
مسئلهاي كه ميتوان تا اندازهاي آن را نقطه عزيمت كشيا علي برای پژوهش در اخلاق جنسي دانست، تفاوت ميان برداشتهاي اخلاقي مسلمانان معاصر(بـهطـور ويـژه جامعـه مسلمانان امريكا) درباره جنسيت و امر جنسـي از يـكسـو، و از سـوي ديگـر تصـريحات و پردازشهاي سنتي فقهي، حديثي و تفسيري دراين باره است. به همين منظـور، او، بـدون آنكه در ارائه پاسخهاي قاطع عجلهاي به خرج دهد، در ميان دو قطب متون سنتي از طرفي و برداشتهاي اخلاقي مسلمانان معاصـر، از طـرف ديگر، در تردد است و دائما اين دو را باهم مقايسه ميكند. او تصميم دارد در ايـن بررسـي صريح باشد و به همين دليل اصلا تلاش نميكند در معرفي اخلاق جنسي اسلام، راهي را در پيش بگيرد كه «دفاعيهپردازان» درپیش گرفتهاند.<ref>کشیا علی، اخلاق جنسی و اسلام، 2006، مقدمه</ref>
اینگونه است که به دنبال ریشههای اخلاق جنسی در اسلام میرود و تلاش دارد اين ريشههـا را، بـهويـژه در متـون فقهي، آن هم متون فقهي دوره تكون فقه سنّي، پيدا كند. شايان يادآوري است كـه كلمـه«ethics» در انگليسي دقيقا معادل «اخلاق» در عربي نيست و ميتوان گفت بخشي از آنچه در غرب مدرن بهمنزله اخلاق بررسي ميشود، مشمول تلاشهاي پژوهشي فقهاي اسلامي بوده است. انگيزه كشيا علي از پرداختن به اخلاق جنسي در متون كهن اسلامي ايـن اسـت كـه الگوهاي دستوري زنانگي و روابط جنسي اسلامي هنوز كاملا تأثيرگذارند. در همين زمينه، او به سراغ نهاد بردگي ميرود كه گرچه اكنون تقريبا منسوخ است و شايد مسلمانان معاصر احياي اين نهاد را صلاح ندانند. <ref>کشیا علی، اخلاق جنسی و اسلام، 2006، مقدمه</ref>
به تعبير او، اين نهاد به گونهاي ترازهاي انديشـه اخلاقـي و حقوقي اسلامي درباره امر جنسي را شكل داده است. به باور كشيا علي، گرچه ممكن است الگوي نابرابر اخلاق جنسي موجود در متون سنتي، امروزه براي همه، دستكم در بعد فردي، پذيرفتني نباشد، چيز تازهاي جـايگزين آنهـا نشـده اسـت و بـا وجـود آمـادگي برخـي از مسلمانان براي از اعتبار انداختن اخلاق جنسي سنتي و درانـداختن طرحـي نـو بـراسـاس برابري-طلبي، آنچنانكه شايسته است، به درونمايههايي مانند رضـايت، دوجانبه بـودن و دوري از تحميل توجه نشده است. <ref> کشیا علی، اخلاق جنسی و اسلام، 2006، مقدمه</ref>
كنيزداري و اخلاق جنسي
بردگي و اسـتفاده جنسـي از بـرده، مخصـوص جامعـه اسـلامي نيسـت و درحقيقـت يـك نهـاد اجتماعی-حقوقي شايع بود كه اسلام آن را به ارث برد. پس از فتوحات عرب در سدههاي هفتم و هشتم ميلادي، دسترسي گسترده به زنان برده بهعنوان ابژههاي جنسي، تأثيرات و مـدلولات چشمگيري را بر توسعه انديشه مسلمانان درباره روابط زناشویی و ازدواج بهجا گذاشت و بردگـي، چـه در هنجارها و چه در عمل، تأثيرات شگرفي بـر توسـعه و تحـول نهادهـاي حقـوقي مربـوط بـه ازدواج، طلاق و روابط زناشویی داشته است. <ref> کشیا علی، اخلاق جنسی و اسلام، 2006، صص39-42.</ref>
متون كلاسيك پـر از قيـاسهـاي فـراوان ميان مهريه و قيمت خريد بـرده و نيـز طـلاق و آزادسـازي بـرده اسـت. و ايـن روابـط متقابـل، انگاره¬هاي ذهني در رابطه با ازدواج، طلاق و سكس را متأثر كردهاند. اخلاق جنسي برسـاخته در بسترهاي روزگار بردهداري، همچنان اثرگذار است و فهم ابعاد تاريخي و حقوقي بردگي در ميان مسلمانان براي انديشيدن درباره اخلاق جنسي، ضـروري اسـت. بـردهداري و شيوع آن بر شيوه انديشيدن درباره ازدواج و جنسيت اثر ميگذاشت. ميان بردگي و مؤنث بـودن و نيز ميان ملكيت برده و ازدواج، رابطهاي بود كه هر دو را در زمره ناتواناييهـا و نارسـاييهـاي حقوقي قرار ميداد. بردگي بـا ازدواج مـورد قيـاس واقـع میشـد و عقـد ازدواج، موازي خريد بنده و طلاق، موازي آزادسازي بنده بود. صيغگي كنيزان گاهي از رهگذر مقايسه و تطبيق و گاهي از رهگذر تضاد به تعريف ازدواج ياري ميرساند. <ref>کشیا علی، اخلاق جنسی و اسلام، 2006، صص44-45.</ref>
مهريه و نفقه در ساختار جنسي خانواده
كشيا علي قائل به اينست كه تسليم در برابر قواعـد سـنتي مربـوط بـه ازدواج، بـا بسـياري از باورهاي مشترك ميان مسلمانان معاصر درباره ازدواج ناسازگار است. به همين دليل ميگويد بررسي دوباره مسائلي مانند مهريه، حمايت شوهر و ازدواج مسلمان با غيرمسلمان مـيتوانـد راه انديشيدن درباره ساختار ازدواج برابريطلبانهاي را كه پيشفرضهاي پدرسالار اين قواعد را دور ميزنند، فراهم كند. او بحث ميكند كه هرچند در ادبيـات كنـوني مربـوط بـه ازدواج در ميـان مسلمانان، برخي مهريه را به منزله ضمانتي مطرح ميكنند كه دين براي امنيت و رفـاه زن قـرار داده است. چنين تبيينهايي از منطق حاكم بر مهريه در فقه اسلامي (سنّي) متمايزند؛ منطقـي كه مهريه را هزينه و مابهازاي دسترسي جنسي انحصاري مشروع شوهر به زنش عنوان ميکند. كشيا علـي مـيگويـد: مهريه هدفي بسيار ويژه دارد و به گونهاي جداييناپذير به ديگـر قـوانين مربـوط مـيشـود؛ از جمله انحصار طلاق در دست مرد. از نظر كشيا علي، در منطق توسعه¬يافته فقها، مهريه بـه ايـن¬سـو رفـت كـه بـه¬منزلـه مابه¬ازايي در تبادل با ملك النكاح فهميده شود؛ يعني سلطه انحصـاري شـوهر بـر قابليـت جنسي و توليد مثل زن، كه همچنين حاكي از نقش انحصاري او بـراي منحـل¬كـردن عقـد ازدواج با طلاق يك¬سويه است. اين رابطه ميان حقوق طلاق و مهريه، پيوند دوسويه ميان عناصر سنت حقوقي كلاسيك را نشان می¬دهند. بنابراين، هر تلاشي بـراي تعـديل قواعـد حاكم بر طلاق كه قواعد حاكم بـر مهريـه را ناديـده بگيـرد، سـازوكار زناشـويي را دچـار دگرگوني¬هاي مهمي مي¬كند. حقوق جنسي زن در ازدواج از نظر كشيا علي، گرچه رضايت جنسي زن از سوي برخي از انديشـمندان ماننـد غزالي در متون كهن مطرح شده است، اما به¬سادگي نمي¬توان گفت انديشمندان كلاسيك حق مطلق فرد براي ارضاي جنسي را جدا از جنسيت او به رسميت شناخته¬انـد، بلكـه آنهـا رضايت زناشويي را در چارچوبي متفاوت مطرح مي¬كنند. اين نويسنده تلاش¬هاي جديد براي موازي ساختن حقوق جنسي زوجين را، كه راهي جدا از چارچوب كلي حقـوق جنسـيت¬محـور فقهـاي كلاسيك در پـيش گرفته¬اند، محكوم بــه شكست مـي¬دانـد. سرانجام، نتيجه¬گيري كشيا علي اينست كه رضايت و دوسويگي، كه از مؤلفه¬هاي حيـاتي اخلاق جنسي¬اند، به لحاظ ساختاري در محدوده¬هاي تعريف¬شده از سوي علماي دوره كلاسيك، تحقق¬ناپذيرند. و روش-شناسي گزينش¬هاي انتخابي و تركيب عناصري كه سرانجام براي رسيدن به ديدگاهي عادلانه مفيد باشند، پاسخ نمي¬دهد، بلكه بايد به¬طور جدي به دنبـال ايـن پرسش رفت كه در نگاه خداوند چه چيزي سكس را مشروع مي¬كند. و مي¬پرسد چطور مي¬تـوان دربـاره صميميت جنسي در محدوده وحي الهي انديشيد، بـدون آنكـه بـه انديشـه¬هـاي پدرسـالارانه¬اي محدود باشيم كه تجربه زيسته و تماميت انساني و نيز تماميت جنسي زن را انكار مي¬كنند؟ باور اين نويسنده اينست كه به¬سادگي مي¬تـوان حمايـت وحـي را از تمامـیت انسـاني و اخلاقـي زن يافت. بايد به اصول جاودانه و بي¬زمان توسل جست و پابند واقعيت¬هاي ويژه تاريخي نمانـد.