کفویت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
*طريحى، فخرالدين بن محمد، مجمع البحرين، محقق احمد حسينى اشكورى، تهران، مرتضوى، چاپ سوم، 1375. | *طريحى، فخرالدين بن محمد، مجمع البحرين، محقق احمد حسينى اشكورى، تهران، مرتضوى، چاپ سوم، 1375. | ||
*مكارم شيرازى،ناصر، لغات در تفسير نمونه، قم، مدرسه امام على بن ابى طالب عليه السلام1387 ه. ش | *مكارم شيرازى،ناصر، لغات در تفسير نمونه، قم، مدرسه امام على بن ابى طالب عليه السلام1387 ه. ش | ||
*مكارم شيرازى،ناصر، نفحات القرآن قم، امام مدرسه على بن ابى طالب عليه، 1426 ه. ق | |||
*سجادى، جعفر فرهنگ معارف اسلامى تهران كومش1373 ه. ش | *سجادى، جعفر فرهنگ معارف اسلامى تهران كومش1373 ه. ش | ||
*ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب ، دار الفکر، بیتا. | *ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب ، دار الفکر، بیتا. |
نسخهٔ ۲۷ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۵۵
در لغت
«كُفو» در لغت، به معناى مثل و مانند و همسان، <ref>بستانی، فرهنگ ابجدى الفبايى عربى فارسى، متن، ص 733</ref> و همطراز در مقام و منزلت و قدر آمده است. <ref>مکارم، نفحات القرآن، ج4، ص 11،مکارم، لغات در تفسير نمونه، ص463</ref> و سپس به هر گونه شبيه و مانند اطلاق شده است. <ref>مکارم، لغات در تفسير نمونه، ص 463</ref> کفویت از کلمهی کُفو عربی گرفته شده و به معنای همشأنی، همرتبگی است. <ref>لغتنامه دهخدا.</ref> أكفاء جمع كفو در معنای نظیر، مساوی میباشد.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص140 نسفى، طلبة الطلبة في الاصطلاحات الفقهية، ص 77</ref>
در اصطلاح
کفائت یا کفویت مصدر است يعنى نظير بودن <ref>الجوهري الفارابي، الصحاح ج 1، ص 68.</ref> و در اينجا غرض از كفائت، تساوى زوجين و مانند بودن آن دو است.<ref>هاشمی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج1، ص 367</ref>
کفائت یک اصطلاح فقهى است؛ مراد از آن هم كفو بودن زن و شوهر است. <ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامى، ج3، ص 1577</ref> برخی تساوی زوجین در اسلام و ایمان را معنای آن میدانند. <ref>طریحی، مجمع البحرين، ج1، ص 360</ref>
بعضی دیگر کفویت را مساوى بودن در نسب، اسلام، حرفه، حريت، ديانت و يسار زوج از نفقه به حال زن میدانند. <ref>شهیدثانی،شرح لمعه ج 2 ص 78</ref> برخی دیگر ایمان، اخلاق نیکو و استطاعت در قیام به شئون همسر را از شرایط کفویت ذکر کرده اند. <ref>غديرى، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهية، ص 482</ref> به طور خلاصه میتوان گفت: مراد از كفویت، همسانى دختر و پسر در اسلام و ايمان است. برخى، توانايى دادن نفقه را نيز بدان افزودهاند. <ref>هاشمی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج5، ص 403</ref>
ليكن كفو بودن همسران، در شرافت خانوادگى یعنی هم سطح بودن موقعيت اجتماعى دو خانواده شرط نيست. <ref>هاشمی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص 299</ref>
كفائت فى الجمله در ازدواج معتبر و از شرائط صحت آن است هرچند كه در شرائط و تفسير آن اختلاف وجود دارد. بنابراین زوجين در عقد ازدواج بايد به دينى همتاى يكديگر باشند؛ به اين معنا كه اگر زن، مسلمان است، شوهر نيز، مسلمان باشد. چنانچه گفته شد در اين كه توانايى پرداخت نفقه نيز در همتا بودن مرد شرط است يا نه، اختلاف است. بيشتر فقيهان آن را شرط نمیدانند. <ref>هاشمی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج1، ص367</ref> از آنجا که كفو بودن زن و مرد در دين، از شرايط صحّت نكاح است. بنابراين، ازدواج مسلمان با كافر غير كتابى و نيز زن مسلمان حتى با كافر كتابى صحيح نيست. در صحّت ازدواج مرد مسلمان با زن كتابى اختلاف است، مشهور ميان متأخران حرمت ازدواج دائم با آنان است. <ref>هاشمی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج1، ص484</ref>
از منظر جامعه شناسان
جامعه شناسان در کاربرد مفهوم توصیفی همسانهمسری به این نکته اشاره دارند که افرادی که درصدد ازدواج برمیآیند، معمولا کسی را برای همسری ترجیح میدهند که از همسانی و مشابهت بیشتری با آنان برخوردار باشد و هرچه وجوه اختلاف و تمایز دو فرد بارزتر باشد، از تمایل آنان به ازدواج با یکدیگر میکاهد. همسانی یا قرابت زوجین در باورهای دینی و مذهبی، گرایشهای سیاسی، سن، محل سکونت و محیط کار، تحصیلات، طبقه اجتماعی، نژاد و قومیت، قوای ذهنی و ویژگی های جسمانی مهمترین انواع همسانی اند که در ازدواجها دیده میشوند. <ref>بستان و همکاران، اسلام و جامعه شناسی خانواده، ص30-32</ref> اما همسان همسری در معنای هنجاری آن به قاعدهمندی و جنبهی نهادینه شدهی همسانیهای زن و شوهر اشاره دارد. برحسب این معنا، احراز برخی همسانیها بین زن و شوهر، شرط لازم یا اولویت همسرگزینی تلقی میشود. بستان، خانواده در اسلام، ص۵۲
نتیجهی بحث
به هر حال، اسلام با تأکید بر اصل کفویت در ازدواج، موافقت خود را با قاعدهی همسانهمسری در کلیت آن ابراز نموده، هرچند بر پایهی مبانی ارزشی خود، تعریف خاصی از ان ارائه داده که مطابق آن ایمان و اسلام، هم شرط لازم و هم شرط کافی برای تحقق کفویت است. بنابراین، هرگاه این معیار فراهم بود، میتوان معیارهای دیگر همسانی را نادیده گرفت. در نتیجه میتوان گفت اسلام به جای اتخاذ رویکردی محافظهکارانه و کنار آمدن با پندارهای نادرستی مانند لزوم همسانی قومی، نژادی و طبقاتی زوجین، رویکردی اصلاحی را به نمایش گذاشته و به معرفی و جایگزینی الگوی جدیدی برای همسانهمسری اهتمام ورزیده است. <ref>بستان، خانواده در اسلام، ص۵۲-۵۴</ref>
پانویس
منابع
- غديرى، عبدالله عيسى ابراهيم، القاموس الجامع للمصطلحات الفقهية، بيروت، دار الرسول الاكرم صلى الله عليه و آله و سلم، 1418 ه. ق
- نسفى، عمر بن محمد، طلبة الطلبة في الإصطلاحات الفقهية، بيروت، دار الكتب العلمية،
1997 م
- بستان و همکاران، اسلام و جامعه شناسی خانواده، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1382.
- طريحى، فخرالدين بن محمد، مجمع البحرين، محقق احمد حسينى اشكورى، تهران، مرتضوى، چاپ سوم، 1375.
- مكارم شيرازى،ناصر، لغات در تفسير نمونه، قم، مدرسه امام على بن ابى طالب عليه السلام1387 ه. ش
- مكارم شيرازى،ناصر، نفحات القرآن قم، امام مدرسه على بن ابى طالب عليه، 1426 ه. ق
- سجادى، جعفر فرهنگ معارف اسلامى تهران كومش1373 ه. ش
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب ، دار الفکر، بیتا.
- هاشمى شاهرودى محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير قم، 1426 ه. ق
- بستان(نجفی)، خانواده در اسلام،قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390.
- بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدى الفبايى عربى فارسى، ترجمه كامل المنجد الابجدى، رضا مهیار، تهران، اسلامی، 1375.
- شهید ثانی، شرح لمعه، دارالعلم، بیجا، بیتا.
- الجوهري الفارابي، أبو نصر إسماعيل بن حماد، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربيه، بيروت، دار العلم للملايين ١٤٠٧ هـ ق.