صله رحم: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
*فيض كاشانی، محسن، محجة البيضاء، چاپ دوم، مؤ سسه النشر الاسلامی، بیتا. | *فيض كاشانی، محسن، محجة البيضاء، چاپ دوم، مؤ سسه النشر الاسلامی، بیتا. | ||
*فیض کاشانی، محسن، مفاتيح الشرائع في فقه الاماميه، جلد 1، کتابخانه مدرسه فقاهت | *فیض کاشانی، محسن، مفاتيح الشرائع في فقه الاماميه، جلد 1، کتابخانه مدرسه فقاهت | ||
*مجلسي، محمد تقی، دار الكتب الإسلاميّة، 1404 ه.ق، | *مجلسي، محمد تقی، مرآة العقول، دار الكتب الإسلاميّة، 1404 ه.ق، | ||
*صدر حاج سید جوادی، احمد و دیگران، دایره المعارف تشیع، تهران، شهید سعید محبی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش. | *صدر حاج سید جوادی، احمد و دیگران، دایره المعارف تشیع، تهران، شهید سعید محبی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش. | ||
*نراقی، ملااحمد، معراج السعادة، تهران، انتشارات رشيدی، بیتا. | *نراقی، ملااحمد، معراج السعادة، تهران، انتشارات رشيدی، بیتا. |
نسخهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۵
صلهرحم؛ ارتباط با خویشاوندان و رسیدگی به آنها
صلهرحم از موضوعات فقهي و اخلاقي اسلام است. با توجه به آثار ژرف صلهرحم در حوزه فردي و اجتماعي و زندگي دنيوي و اخروي انسان، آيات و روايات بهطور گسترده بر آن تأکيد ورزيده و اهميت آن را گوشزد کردهاند. تا آنجا که قرآن قطعکنندگان صلهرحم را در شمار «زيانکاران» <ref> سوره بقره، آیه ۲۷</ref> و «لعنتشدگان» <ref> سوره محمد، آیات ۲۲ و ۲۳</ref> معرفي ميکند. رسول اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) هم در زمینه صلهرحم فرمودند: هر کس با جان و مال خود در راه صلهرحم کوشش کند، خداوند عزّوجلّ پاداش يکصد شهيد به او ميدهد. <ref>شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج ۴، ص ۱۶</ref>
مفهوم
صله از ریشه «وصل» به معنای پیوستگی <ref>راغب اصفهانی، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن،1369ش، ج4، ص461</ref> و نقطه مقابل آن فصل است. <ref>ابن منظور، لسانالعرب، 1414ق، ج11، ص 727</ref>
اين واژه در مورد پديدههاى عينى و حقيقى به معناى اتصال و پيوستگى خارجى و محسوس است و در مقولات معنوى به عمل و رفتارى كه قرابت و پيوند ميان افراد را ايجاد مىكند يا تحكيم مىبخشد اطلاق مىگردد. <ref>شرفالدین، تحليلى اجتماعى از صله رحم، 1378ش، ص27</ref>
واژه رحم به معنای عطوفت و مهربانی است. <ref>ابن فارس، معجم مقاييس اللغه،1404ق، ج2، ص498</ref> به جایگاه رشد کودک در شکم مادر نیز رحم گفته میشود. <ref>فراهيدی، كتاب العين، 1409ق، ج3، ص224</ref>
این واژه برای تمام خویشاوندان نیز اطلاق شده است. <ref>راغب اصفهانی، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن،1369ش، ج2، ص57</ref> از دیدگاه علامه طباطبایی رحم عبارت است از مجتمع خانوادگى و كوچك. <ref>طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، 1374ش، ج4، ص220</ref>
بنابراین صله رحم عبارت است از هرگونه احسان و نیکی در حق خویشاوندان، مانند: دیدار، کمک به کسب و کار، حل مشکلات، عیادت و... . <ref>وطن دوست و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی، 1388ش، ص377</ref>
در مقابل، قطع رحم رفتارى است كه پيوند ميان انسانها را تضعيف كرده يا منقطع مىسازد. <ref>شرف الدین، تحليلى اجتماعى از صله رحم،1378ش، ص 27</ref> انواع و سطوح شبکه ارتباطی انسان با دیگران عبارت است از: خویشاوندان، همسایگان و دوستان.
مصادیق صله رحم
بهطور كلي، هر گونه عملي كه از روي لطف و احسان و با هدف تأمين نيازهاي اولي و ثانوي افراد خويشاوند يا ابراز علاقه به آنها، به انگيزه وفاداري به حقوق و تكاليف متقابل و تحكيم روابط عاطفي و صميمي ميان ايشان صورت پذيرد، مصداق صله و متقابلا هر نوع بي اعتنايي، سرپيچي از اداي وظايف، بيتوجهي به انتظارات و توقعات مشروع خويشاوندان يا ارتكاب اعمال منافي يا اقتضائات خويشاوندي، آگاهانه يا ناآگاهانه، كه موجب ناخشنودي، كدورت و ايجاد فاصله رواني و اجتماعي ميان ايشان ميگردد، از مصاديق قطع رحم شمرده ميشود. انفاق زباني، انفاق فعلي، انفاق قلبي و انفاق مالي از مراتب انفاق در فقه هستند. <ref>فيض كاشانى، محجة البيضاء، ج 2، فصل آداب الصحبة و المعاشرة</ref>
- انفاق زباني
مصادیق انفاق زبانی عبارتند از؛ سلام و رد سلام، ارسال سلام (از طريق وسايط) دعا كردن در حق احسان شونده (و مقدم داشتن او در دعاي خود)، دعا به هنگام عطسه مؤمن (تسمية العاطس )، برخورد دوستانه داشتن، اظهار همدردي و غمخواري، ذكر نام او به نيكي، دوري گزيدن از غيبت، تهمت، فحش، سعايت و... حفظالغيب او، برحذر داشتن عيب كنندگان او، دروغ گفتن براي تأمين مصالح او، شيرين زباني با او، آشكار ساختن نيكيهاي او، عدم اشاعه سيئات او، تشكر و سپاس از خدمات او، پذيرفتن عذر او، استغفار براي مردگان، دلجويي مستمر؛ نصيحت و موعظه و تذكار به نعمت هاي حق، رذايل اخلاقي، امور مهم و... دادن علم و آگاهي (از طريق زبان و قلم ) در امور ديني و دنيوي، تلاش در جهت اصلاح اعمال ديني و دنيوي آنها، تلاش در جهت اصلاح انحرافات اعتقادي و اخلاقي همچون شرك، نفاق، سوءظن، ريا و... هدايت به هنگام طلب مشورت، يافتن پاسخهاي مناسب براي حل مشكلات و شبهات آنها، بهرهگيري از سرمايههاي علمي و اخلاقي آنها، اعطاي كلمات حكمتآميز، خوشباش گفتن (نثار كردن بارك الله و كلمات تشويق كننده به هنگام لزوم)، اعطاي كلمات حكمت آميز، تلاش در جهت رفع همه آنچه به پستي و حقارت او منتهي ميشود، دفاع از ايشان مادام كه حقند و ... . <ref>شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، 1378ش، ص 45.</ref>
- انفاق فعلي
انفاق فعلی شامل موارد ذیل است؛ به جا آوردن نماز، روزه، حج، زيارت به نيابت يا به عنوان هديه براي مردگان؛ امر به معروف و نهي از منكر، وفا كردن به وعدهها، ديد و بازديد و گفتگو در حضر، رفتن به منازل آنها و دعوت از آنها در منزل، نامهنگاري در سفر، مسافرت براي ديدار او، سلام و رد سلام، تبسم و گشادهرويي در برخورد، مصافحه و معانقه و تقبيل، ابراز محبت از طرق مختلف، پرهيز از به خشم در آوردن او، فرو بردن خشم ناشي از عملكرد او، تلاش دايم در جلب خشنودي او، صبر بر ظلم و بي اعتنايي او، عدم قطع ارتباط، قهر نكردن بيش از سه روز، پيشي گرفتن در برقراري دوستي با او به هنگام وقوع فاصله، اصلاح اختلافات ميان آنها، دقت نداشتن و ضرورت تسامح در امور عادي و بياهميت، حفظ احترام و رعايت شأن و موقعيت آنها، عيادت از بيمار، تشييع جنازه، شركت در مجالس بزرگداشت او، اجابت دعوت او، پوشانيدن برهنگان، دوستي با دوستان بي آلايش او، دشمني با دشمنان وي، تلاش براي رفع كدورتهاي او، دوري گزيدن از خيانت به او، كتمان اسرار او، مسرور كردن مؤمن، خود را براي آنها به زحمت انداختن (تلاش در حل مشكلات آنها) اعانت و ايثار، اصلاح مفاسد، دست ماليدن بر سر و روي يتيم، دفع ظلم از مؤمن (و از اذيت و آزار ديگران به او مانع شدن)، در اختيار نهادن مركب، سوار كردن او بر مركب، دفع ظالم از مظلوم آنها، جا باز كردن به هنگام ورود او به مجالس، دوري گزيدن از ايذاي آنها، مشايعت مسافر، استقبال مسافر، اطعام نمودن، خوردن نيم خورده مؤمن، فرمانبرداري از او، وفاداري به سوگندهاي مربوط به مصالح او، پذيرش درخواستهاي او، حاجتشان را قبل از ابراز برآورده كردن، شريك بودن در شادي و غم او، اطعام و پوشاندن او به هنگام گرسنگي و برهنگي، در هر حال راهنماي او بودن، نكو داشت و بزرگداشت مستمر نيكان آنها، پنهان داشتن باورهايي كه اظهار آن موجب ايذاي خاطر ايشان ميگردد، عفو و چشمپوشي از خطاها و لغزشهاي او، تغافل از بديهاي او، سرپرستي و مراقبت از فقرا و كار افتادگان و بيسرپرستان ايشان، دستگيري و راهنمايي نابينايان و ايجاد زمينه جهت گذراندن عادي زندگي آنها، انكار مؤمن را در مورد اتهام بر شهادت ديگران مقدم داشتن (حتي اگر چهل مؤمن كاري را به او نسبت دهند كه او خود منكر آن است، حرف او را بايد بر ديگران مقدم نمود)، شفاعت از او در روز قيامت و.. <ref>شرف الدين، تحليلي اجتماعي از صله رحم، 1378ش، ص 46.</ref>
- انفاق قلبي
انفاق قلبی یعنی؛آرزوي وصول خيرات دنيوي و اخروي، آرزوي دفع بلاهاي دنيوي و اخروي، آرزوي ابقاي نعمتهاي موجود، مهر دوستان به دل داشتن و بيزاري جستن از دشمنان ايشان، دايم به ياد يكديگر بودن، آئينه او بودن (نشان دادن بيشائبه خوبيها و بديها به يكديگر است. <ref>شرف الدين، تحليلی اجتماعی از صله رحم،1378ش، ص 47.</ref>
انفاق مالي، اعطاي كمك مالي بلاعوض (براي رفع مشكلات مؤ منان )، دادن قرضالحسنه، دادن مهلت در پرداخت قروض (انظار معسر)، ابراي ذمه و اسقاط حق خود، قضاي ديون، رفع حاجات دنيوي، اعطاي هدايا در مناسبتهاي خاص، هزينه كردن مال براي رفع تخاصمات ايشان، مواسات با او در مال، حفظ اموال او و حذر كردن از وارد ساختن زيانهاي مالي، پرداخت صدقات مالي به نيابت از آنها و ... است. <ref>شرفالدين، تحليلی اجتماعی از صله رحم، 1378ش، ص 47.</ref>
گستره صلهرحم
مراد از صله مطلق احسان و نيکي است، هرچند با سلام کردن و ديدار با يکديگر که بر حسب عادات و رسوم، مختلف است . <ref>علامه مجلسي، مرآة العقول، ج۱، ص۳۶۳.</ref> مراد از «رحم» خويشاوندان نسبي است که از راه ولادت منتسب به انساناند ـ نه دامادي و شير خوردن ـ مانند برادر و خواهر نسبي، عمو، عمّه، خاله، دايي و فرزندان آنان. برخي، رحم را به محارميکه ازدواج با آنان حرام است، اختصاص دادهاند. <ref>تبريزي، صراط النجاة، ج۵، ص۲۶۱؛ فيض کاشانی، مفاتيح الشرائع، ج۱، ص۸.</ref>
چهار اصل کلي؛ قسط و عدل، احسان، تقدم مصالح معنوي بر مادي و سلسله مراتبي بودن حقوق و تكاليف که قواعد فقهي حاکم بر روابط اجتماعي مسلمين است، در مورد صلهرحم نيز جريان دارد. لازمه انصاف در رفتار، صلهرحم و مهرباني با خويشاوند است. همچنين داشتن روابط صميمي و عاطفي با اقوام و انجام صلهرحم در هر مرتبه و سطحي از مصاديق آشکار احسان است. آيات قرآن بر احسان به خويشاوندان دلالت صريح دارد. <ref>آياتي مانند: بالوالدين احسانا و بذى القربى (سوره نساء، آيه 36) ان ترك خيرا الوصية للوالدين والاءقربين (سوره بقره، آيه 180) و غيره</ref> و اما مطابق اصل سوم، ارتباط با والدين و اقوام تا حدي است كه با مصالح مهمتر تعارض نداشته باشد؛ از اينرو دعوت به شرك، ترك واجبات، و يا هر چيز ديگري که انسان را به گناه اندازد از ايشان قابل اطاعت نيست و البته اين خواستههاي غيراسلامي والدين و اقوام مجوز قطع رحم نميباشد، اما ارتباط با آنها فقط در حد رفتارهاي خوب ظاهري است و شامل مودت قلبي نميشود. با استناد به اصل چهارم، سلسله مراتبي بودن حقوق و تكاليف خويشاوندان بستگي به مرتبه و جايگاه و موقعيتهاي مختلف آنها در شبكه خويشاوندي دارد.
حرمت عاق شدن توسط والدین
عاق والدین در مورد فرزندی است که پدر و مادر هر دو از او ناراضی بوده و او رانفرین کرده باشند. <ref>صدر حاج سید جوادی، دایره المعارف تشیع، ۱۳۸۲ش، ج ۱۱، ص ۳۳۳.</ref> ملا احمد نراقي (ره ) در توضيح مصاديق قطع رحم و عقوق والدين ميگوید: قطع رحم كه حرام است به معنی اذیت کردن والدین با گفتار ، كردار و با رفتار ناشايست است. يا سخن ناخوش نسبت به آنها بهصورتی كه دل شكسته شوند. همچنین در صورت نیاز والدین به مسکن، لباسي يا خوراكي که فرزند قدرت بر رفع احتياج او داشته باشد و زيادتر از قدر ضرورت متمكن باشد اما مضايقه كند يا ظالمي نسبت به آنها ظلمي كند و فرزند توان رفع آن را داشته باشد اما كوتاهي کند يا از راه كينه و حسد از والدین كنارهگيري و دوري کند. بدون عذر مسموع در وقت مرض، از آنها عيادت نكند و چون از سفر آيد به ديدن آنها نرود و چون او را مصيبتي روي دهد به تعزيه او حاضر نشود و امثال اينها و جمع اينها قطع رحم است. <ref>ملااحمد نراقى، معراج السعادة، ص 406 - 408.</ref> مصادیق صله و رحم از نظر ملا احمد نراقي (ره) عبارت است از؛ سخن درشت و كردار زشت نداشتن نسبت به والدین ، یاری کردن با مال و دست و زبان و آبرو، رفت و آمد با آنها، احوالپرسی از آنها <ref>ملااحمد نراقى، معراج السعادة، ص 406 - 408.</ref>
عقوق پدر و مادر عبارت است از؛ خشم آوردن و شكستن دل و آزردن خاطر ايشان خواه به زدن يا دشنام دادن يا صدا به ايشان بلند كردن يا تيز برايشان نگريستن يا از ايشان روي گردانيدن و با بياعتنايي و نافرماني از ايشان. <ref>ملااحمد نراقى، معراج السعادة، ص 406 - 408.</ref>
پانویس
منابع
- ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، محقق، مصحح عبدالسلام هارون، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404 ق.
- ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414 ق.
- ابن بابويه محمد بن علي (شيخ صدوق)، من لايحضره الفقيه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۸۵.
- تبريزي، جواد، صراط النجاه، قم : دارالصديقه الشهيد، ۱۳۸۵.
- شرفالدين، حسين، تحليلى اجتماعى از صله رحم؛ کلياتی از ابعاد فقهی صله و قطع رحم، قم، دفتر تبليغات اسلامى، مركز انتشارات، چاپ اول، 1378ش.
- طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، مصحح محمد باقر موسوى، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه، 1374ش.
- راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات، ترجمه: غلامرضا خسروى حسينى، تهران، مرتضوى، چاپ اول، 1369ش.
- فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، 1409 ق.
- وطن دوست و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی ، 1388ش.
- فيض كاشانی، محسن، محجة البيضاء، چاپ دوم، مؤ سسه النشر الاسلامی، بیتا.
- فیض کاشانی، محسن، مفاتيح الشرائع في فقه الاماميه، جلد 1، کتابخانه مدرسه فقاهت
- مجلسي، محمد تقی، مرآة العقول، دار الكتب الإسلاميّة، 1404 ه.ق،
- صدر حاج سید جوادی، احمد و دیگران، دایره المعارف تشیع، تهران، شهید سعید محبی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- نراقی، ملااحمد، معراج السعادة، تهران، انتشارات رشيدی، بیتا.