|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| ==تعریف== | | ==[[حضانت در فقه]]== |
| حضانت نگهدارى و تربيت كودك است. بسيارى حضانت را به ولايت بر نگهدارى كودك و آنچه در ارتباط با مراقبت و تربيت او است، مانند بهداشت، تغذيه، آموزش و ساير مصالح كودك <ref>حلّى، علامه،تحرير الاحكام 4/ 12</ref> و برخى به حق نگهدارى و تربيت كودك.<ref> کاشف الغطاء تحريرالمجلّة 2 قسم 3/ 33)</ref>و بعضى ديگر به نگهدارى و تربيت كودك تعريف كردهاند.<ref> فاضل موحدي لنكراني، تفصيل الشريعة (النكاح)/ 556)</ref>. از عنوان حضانت در باب نكاح و لقطه سخن گفته شده است. | | حضانت نگهدارى و تربيت كودك است. بسيارى حضانت را به ولايت بر نگهدارى كودك و آنچه در ارتباط با مراقبت و تربيت او است، مانند بهداشت، تغذيه، آموزش و ساير مصالح كودك <ref>حلّى، علامه،تحرير الاحكام 4/ 12</ref> و برخى به حق نگهدارى و تربيت كودك.<ref> کاشف الغطاء تحريرالمجلّة 2 قسم 3/ 33)</ref>و بعضى ديگر به نگهدارى و تربيت كودك تعريف كردهاند.<ref> فاضل موحدي لنكراني، تفصيل الشريعة (النكاح)/ 556)</ref>. از عنوان حضانت در باب [[نكاح]] و [[لقطه]] سخن گفته شده است. |
|
| |
|
| ==ماهيّت حضانت==
| |
| در اينكه حضانت از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر و جدّ پدرى بر فرزند نابالغ است، يا حقّى از حقوق، ظاهر كلمات فقها مختلف است. قول نخست، ظاهر كلمات كسانى است كه حضانت را به ولايت بر نگهدارى و تربيت كودك معنا كردهاند. بنابراين قول، حضانت قابل اسقاط نخواهد بود. برخى حضانت را از سنخ حقوق برشمردهاند؛ ليكن در اين كه از حقوق قابل اسقاط است يا غير قابل اسقاط، اختلاف كردهاند. برخى براى مادر، آن را حقّى قابل اسقاط دانستهاند؛ امّا قابل انتقال از راه ارث نيست. برخى گفتهاند: مراد از ولايت در تعريفِ حضانت و مانند آن، معناى اعم آن، يعنى قدرت بر تصرّف است كه با حق بودنِ حضانت منافات ندارد، بنابراين، مراد كسانى كه حضانت را به ولايت تعريف كردهاند با كسانى كه آن را به حق تعريف نمودهاند، يكى است. <ref>شهید ثانی الروضة البهية 5/ 464</ref>
| |
|
| |
|
| حضانت بنابر اينكه از سنخ ولايت، همچون ولايت پدر بر فرزند باشد، بر مادر بدون اينكه مستحق اجرت باشد، واجب است ؛ <ref>خويى منهاج الصالحين 2/ 286</ref>ليكن بسيارى مادر را مستحق اجرت بر حضانت دانسته و گفتهاند: در صورتى كه مادر بيش از آنچه ديگران براى حضانت دريافت مىكنند، مطالبه كند، پدر مىتواند حضانت فرزند را به ديگرى واگذار كند؛ ليكن در سقوط حق حضانت مادر در اين صورت اختلاف است. <ref>نجفى خوانسارى منية الطالب 3/ 286</ref> هرگاه مادر از حضانت امتناع كند، حضانت به پدر منتقل مى شود، و اگر پدر نيز امتناع كند بنابر قول برخى، پدر بر آن توسط حاكم شرع اجبار مىشود. برخى گفتهاند: چون حضانت حقّى قابل اسقاط است بر پدر نيز واجب نيست؛ ليكن اگر ترك حضانت موجب تضييع فرزند شود، بر پدر واجب كفايى مىباشد. پدر و مادر بر فرزندان خود حقّ حضانت دارند و با وجود آنان، ديگرى چنين حقّى ندارد. <ref>هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص: 310</ref>
| |
|
| |
| در صورت اشتراك آنان در زندگى، هردو با هم عهدهدار امر حضانتاند و هر يك وظايف خود را در قبال فرزند انجام مىدهد؛ ليكن در صورت جدايى آن دو از يكديگر و اختلاف بر سر عهدهدارى حضانت كودك، بنابر قول مشهور- بلكه بر آن ادّعاى اجماع شده- در دو سال نخست زندگى فرزند (دوران شير خوارگى) مادر به حضانت كودك بر پدر اولويّت دارد. <ref>سيد محسن حكيم منهاج الصالحين 2/ 303؛ امام خمینی تحريرالوسيلة 2/ 312</ref>و پس از آن، اگر فرزند پسر باشد، پدر اولويّت میيابد و اگر دختر باشد تا هفت سالگى، مادر و پس از آن، پدر اولويّت دارد. .برخى ثبوت حقّ حضانت براى مادر در دو سالِ نخست را مشروط به شيردادن كودك توسط وى دانسته و گفتهاند: اگر شير دهنده غير مادر باشد حقّ حضانت مادر ساقط است. اولويّت مادر به حضانت دختر تا نه سال؛ اولويّت او به حضانت دختر تا زمانى كه با مردى ديگر ازدواج نكرده و به حضانت پسر تا هفت سال و اولويّت مادر مطلقاً (نسبت به دختر و پسر) تا زمانى كه ازدواج نكرده، از ديگر اقوال در مسئله است.
| |
|
| |
| با مرگ هر يك از والدين، حقّ حضانت به ديگرى منتقل میشود. در اينكه با فوت پدر و مادر حقّ حضانت به چه كسى منتقل مىشود، اقوال مختلف است. مهمترين آنها عبارتند از:
| |
| #انتقال حقّ حضانت به جدّ پدرى و در صورت فقدان وى، كسى بر كودك حقّ حضانت نخواهد داشت. در اين صورت اگر كودك مالى داشته باشد، حاكم شرع با مال طفل كسى را براى حضانت وى اجير مىكند و اگر مالى نداشته باشد، حضانت وى بر مؤمنان واجب كفايى خواهد بود.
| |
| #انتقال حقّ حضانت به جدّ پدرى و در صورت نبودن وى، به ديگر بستگان كودك بر حسب مراتب ارث. بنابراين، آن كه در ارث بردن به كودك نزديكتر است، عهده دار حضانت وى مى گردد و در صورت تعدد و تساوى، مانند دو خواهر، ميان آنان قرعه زده مىشود.
| |
| #انتقال حقّ حضانت به نزديكان كودك بر حسب مراتب ارث و در صورت تعدّد آنان و تساوى در قرابت، ميان ايشان قرعه زده مىشود. اين قول به اكثر فقها، بلكه- در فرض نبودن جدّ پدرى- به مشهور نسبت داده شده است.
| |
| #انتقال به جدّ پدرى و با نبودن وى به وصىّ او يا وصىّ پدر كودك و در صورت نبودن وصىّ به نزديكان كودك بر حسب مراتب ارث.
| |
|
| |
| ==شرايط حضانت كننده==
| |
| آزاد و عاقل بودن و نيز- در صورت محكوم بودن كودك به مسلمانى- مسلمان بودن و در مادر، علاوه بر آن ازدواج نكردن با مردى ديگر، شرايط حضانت كننده اند. بنابر اين، در صورت آزاد بودن يكى از والدين و برده بودن ديگرى، فرد آزاد اولى به حضانت كودك است. حكم ياد شده در فرض عاقل بودن يكى و ديوانه بودن ديگرى يا مسلمان بودن يكى و كافر بودن ديگرى نيز جارى است. در شرط بودن مثل عدالت، مقيم بودن (مسافر نبودن) و سلامت از بيمارى مسرى خطرناك، مانند جذام و پيسى، اختلاف است.
| |
| <ref> هاشمى شاهرودى فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص: 311</ref>
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۲
حضانت نگهدارى و تربيت كودك است. بسيارى حضانت را به ولايت بر نگهدارى كودك و آنچه در ارتباط با مراقبت و تربيت او است، مانند بهداشت، تغذيه، آموزش و ساير مصالح كودك <ref>حلّى، علامه،تحرير الاحكام 4/ 12</ref> و برخى به حق نگهدارى و تربيت كودك.<ref> کاشف الغطاء تحريرالمجلّة 2 قسم 3/ 33)</ref>و بعضى ديگر به نگهدارى و تربيت كودك تعريف كردهاند.<ref> فاضل موحدي لنكراني، تفصيل الشريعة (النكاح)/ 556)</ref>. از عنوان حضانت در باب نكاح و لقطه سخن گفته شده است.
پانویس
<references group=""></references>
منابع