انجمن آزادی زنان: تفاوت میان نسخه‌ها

از جنسیت دیتا
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[انجمن حریت نسوان]] یا [[انجمن آزادی زنان]] در سال ۱۲۸۶ با بحث‌ها و برنامه‌ریزی تعدادی از روشنفکران زن و مرد دوران جنبش مشروطه تشکیل شد.
[[انجمن حریت نسوان]] یا [[انجمن آزادی زنان]] در سال ۱۲۸۶ با بحث‌ها و برنامه‌ریزی تعدادی از روشنفکران زن و مرد دوران جنبش مشروطه تشکیل شد.
==پیشینه==
==پیشینه==
از همان سال‌هاي قبل از انقلاب مشروطيت، جريان بهائيت و فراماسونري در سال‌هاي 1259 و 1269ﻫ . ش، عده‌اي از متفكران و اصلاح‌طلبان افراطي را كه درباره حقوق زنان بحث مي‌كردند، جذب كرد.<ref> كوماري جايواردنه. مبارزات زنان در ايران. ترجمه مه‌لقا كاشفي،‌ جنس دوم (مجموعه مقالات)، به كوشش نوشين احمدي خراساني، تهران، نشر توسعه، 1377، ص 96</ref>.حضور عناصري چون اردشير ريپورتر جي ــ عامل شناخته‌شده استعمار انگلستان در ايران ــ در اولين انجمن‌هايي كه به اسم زنان مؤسسه <ref>مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، جستارهايي از تاريخ معاصر ايران. ج 2، تهران، اطلاعات، 1374، ص 143-133</ref> و نيز رشيد شهمردان<ref> تاريخ زرتشتيان. تهران، فروهر، 1362، ص 363 و مهدي ملكزاده. زندگاني ملك‌المتكلمين. تهران، 1325، ص 153. تشكيل شد</ref> اهداف و اقدامات اين انجمن‌ها را در هاله‌اي از ابهام و احيانآ وابستگي فرو مي‌برد.
از همان سال‌های قبل از انقلاب مشروطيت، جريان بهائيت و فراماسونری در سال‌های 1259 و 1269 ﻫ. ش، عده‌ای از متفكران و اصلاح‌طلبان افراطی را كه درباره حقوق زنان بحث می‌كردند، جذب كرد.<ref> كوماری جايواردنه. مبارزات زنان در ايران. ترجمه مه‌لقا كاشفی،‌ جنس دوم (مجموعه مقالات)، به كوشش نوشين احمدی خراساني، تهران، نشر توسعه، 1377، ص 96</ref>.حضور عناصري چون اردشير ريپورتر جي ــ عامل شناخته‌شده استعمار انگلستان در ايران ــ در اولين انجمن‌هايی كه به اسم زنان مؤسسه <ref>مطالعات و پژوهش‌های سياسی. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جستارهايی از تاريخ معاصر ايران. ج 2، تهران، اطلاعات، 1374، ص 143-133</ref> و نيز رشيد شهمردان<ref> تاريخ زرتشتيان. تهران، فروهر، 1362، ص 363 و مهدي ملكزاده. زندگاني ملك‌المتكلمين. تهران، 1325، ص 153. تشكيل شد</ref> اهداف و اقدامات اين انجمن‌ها را در هاله‌ای از ابهام و احياناً وابستگی فرو می‌برد.
اولين گروه از اين دست، [[انجمن آزادي زنان]] در سال 1278 ﻫ . ش بود. در پي رفت و آمدهاي تعدادي از زنان و مردان به خارج و تماس با اروپاييان و آشنايي آنان با تمدن غرب، پايه‌هاي ايجاد اين انجمن به منظور ورود زنان در فعاليت‌هاي اجتماعي و معاشرت آنان با مردان، نهاده شد.
اولين گروه از اين دست، [[انجمن آزادي زنان]] در سال 1278 ﻫ . ش بود. در پی رفت و آمدهای تعدادی از زنان و مردان به خارج و تماس با اروپاييان و آشنايي آنان با تمدن غرب، پايه‌های ايجاد اين انجمن به منظور ورود زنان در فعاليت‌های اجتماعی و معاشرت آنان با مردان، نهاده شد.
== اهداف و فعالیت‌ها==
== اهداف و فعالیت‌ها==
برطبق نظامنامه انجمن، هر مردي به همراه زن و دختر يا يكي از بستگانش حضور مي‌يافت. جلسات انجمن، ماهي دوبار در محلي خارج از تهران (فيشرآباد) تشكيل مي‌شد. که ظاهرا هدف ار آن اختلاط و ارتباط مردان و زنان باهم بوده است. هر جلسه جنبه آموزشی و تبلیغی داشت. <ref>زن در تاریخ معاصر ایران، ص113</ref> موضوع جلسات اوضاع و احوال زمان بود، سخنراني‌ها به عهده زنان گذاشته مي‌شد تا علاوه بر اظهار نظرات خود، به اجتماعاتي كه مردان نيز حضور داشتند، خو بگيرند. در توصیف انجمن آزادی زنان  بدرالملوک بامداد چنین مينويسد: پيش از آن كه آتش جنگ بين الملل اول روشن شود، تعدادي از مردان و زنان ايراني به واسطه مسافرت به خارج و تماس با اروپاييان تا اندازهاي با تمدن جديد آشنا شده بودند. جمعي به اين فكر افتادند وسيلهاي برانگيزند كه زنان را به معاشرت و حضور اجتماعي كه مردان در آن شركت دارند، عادت بدهند و به مسائل اجتماعي وارد كرده، علاقهمند سازند. پس از مدتي شور وتبادل افكار چنين نتيجه گرفتند كه انجمن آزادي زنان را تشكيل بدهند.<ref>بامداد،از مشروطه تا انقلاب سفید،ص 7 – 8  </ref>البته این انجمن مدت‌زمان زیادی دوام نیاورد و به دلیل لو رفتن محل جلسات، از سوی مردم مورد اعتراض و هجوم قرار گرفت و منحل شد.
برطبق نظامنامه انجمن، هر مردی به همراه زن و دختر يا يكي از بستگانش حضور می‌يافت. جلسات انجمن، ماهی دوبار در محلي خارج از تهران (فيشرآباد) تشكيل می‌شد. که ظاهراً هدف ار آن اختلاط و ارتباط مردان و زنان باهم بوده است. هر جلسه جنبه آموزشی و تبلیغی داشت. <ref>زن در تاریخ معاصر ایران، ص113</ref> موضوع جلسات اوضاع و احوال زمان بود، سخنراني‌ها به عهده زنان گذاشته مي‌شد تا علاوه بر اظهار نظرات خود، به اجتماعاتی كه مردان نيز حضور داشتند، خو بگيرند. در توصیف انجمن آزادی زنان  بدرالملوک بامداد چنین مي‌نويسد: پيش از آن كه آتش جنگ بين الملل اول روشن شود، تعدادي از مردان و زنان ايراني به واسطه مسافرت به خارج و تماس با اروپاييان تا اندازه‌ای با تمدن جديد آشنا شده بودند. جمعي به اين فكر افتادند وسيله‌ای برانگيزند كه زنان را به معاشرت و حضور اجتماعی كه مردان در آن شركت دارند، عادت بدهند و به مسائل اجتماعي وارد كرده، علاقه‌مند سازند. پس از مدتی شور وتبادل افكار چنين نتيجه گرفتند كه انجمن آزادي زنان را تشكيل بدهند.<ref>بامداد،از مشروطه تا انقلاب سفید،ص 7 – 8  </ref>البته این انجمن مدت‌ زمان زیادی دوام نیاورد و به دلیل لو رفتن محل جلسات، از سوی مردم مورد اعتراض و هجوم قرار گرفت و منحل شد.
==اعضا==
==اعضا==
علاوه بر زناني چون [[تاج‌السلطنه]] و [[افتخارالسلطنه]] ــ دختران ناصرالدين شاه ــ [[صدیقه دولت آبادی]]، [[شمس‌الملوك جواهركلام]]، گلين خانم موافق، فخرالملوك ــ دختر شيخ‌الرئيس قاجار  <ref group="پانویس">  شيخ‌الرئيس ازجمله افراد خانوادة سلطنتي قاجار بود كه با سفارت انگليس ارتباط داشت و در موقع لزوم از حمايت آنان برخوردار مي‌شد، ... شيخ‌الرئيس در استانبول وارد لژ فراماسونري گراند اوريان شده بود...» </ref> زنان خارجي چون ميسيز جردن  <ref group="پانویس"> «زني امريكايي به نام مري پارك جردن (Mary park Jordan) كه مبلغي مسيحي بود و بنا به برخي از گزارش‌ها، همكار او، آني استاكينگ بويس(Annie stocking Boyce)  نيز در جلسات انجمن آزادي زنان شركت مي‌كردند. مري جردن كه اهل پنسيلوانيا و فارغ‌التحصيل مدرسه واكيلWalkill) ) نيويورك بود با يكي از مبلغان ديني به نام ساموئل مارتين جردن (Samuel martin Jordan) كه در ايران شهرت داشت، ازدواج كرد و به اتفاق يكديگر، عهده‌دار مديريت كالج پسرانة البرز از 1898 تا 1940 شدند. آني استاكينگ بويس نيز از خانواده‌اي مسيحي كه سابقه‌اي طولاني در تبليغ داشت و سه نسل در ايران كار كرده بود، برخاست. وي به سال 1902 از كالج ولسلي (Wellesley) فارغ‌التحصيل شد و آنگاه در 1906 به ايران كوچيد و در 1914 در ايران باقي ماند. خانم بويس، مديريت مدرسه بتل (Bethel) را بر عهده داشت و در دهة 1920 مسئوليت نشرية عالم نسوان را نيز كه به همت دانش‌‌آموختگان همين مدرسه در ايران منتشر گرديد، پذيرفت.» ژانت آفاري، انجمن‌هاي نيمه سري زنان در نهضت مشروطه، ترجمه دكتر جواد يوسفيان، تهران، بانو، 1377، ص 24-23.</ref> و  افنديه خانم در آن حضور داشتند.<ref> بدرالملوك بامداد. زن ايراني از انقلاب مشروطيت تا انقلاب سفيد. تهران، ابن‌سينا، 1347. ج ص 8-7</ref>
علاوه بر زناني چون [[تاج‌السلطنه]] و [[افتخارالسلطنه]] ــ دختران ناصرالدين شاه ــ [[صدیقه دولت آبادی]]، [[شمس‌الملوك جواهركلام]]، گلين خانم موافق، فخرالملوك ــ دختر شيخ‌الرئيس قاجار  <ref group="پانویس">  شيخ‌الرئيس ازجمله افراد خانواده سلطنتی قاجار بود كه با سفارت انگليس ارتباط داشت و در موقع لزوم از حمايت آنان برخوردار می‌شد،... شيخ‌الرئيس در استانبول وارد لژ فراماسونری گراند اوريان شده بود...» </ref> زنان خارجی چون ميسيز جردن  <ref group="پانویس"> «زنی امريكايی به نام مری پارك جردن (Mary park Jordan) كه مبلغي مسيحی بود و بنا به برخی از گزارش‌ها، همكار او، آنی استاكينگ بويس(Annie stocking Boyce)  نيز در جلسات انجمن آزادی زنان شركت می‌كردند. مری جردن كه اهل پنسيلوانيا و فارغ‌التحصيل مدرسه واكيلWalkill) ) نيويورك بود با يكی از مبلغان دينی به نام ساموئل مارتين جردن (Samuel martin Jordan) كه در ايران شهرت داشت، ازدواج كرد و به اتفاق يكديگر، عهده‌دار مديريت كالج پسرانه البرز از 1898 تا 1940 شدند. آني استاكينگ بويس نيز از خانواده‌اي مسيحي كه سابقه‌اي طولاني در تبليغ داشت و سه نسل در ايران كار كرده بود، برخاست. وي به سال 1902 از كالج ولسلي (Wellesley) فارغ‌التحصيل شد و آنگاه در 1906 به ايران كوچيد و در 1914 در ايران باقی ماند. خانم بويس، مديريت مدرسه بتل (Bethel) را بر عهده داشت و در دهه 1920 مسئوليت نشرية عالم نسوان را نيز كه به همت دانش‌‌آموختگان همين مدرسه در ايران منتشر گرديد، پذيرفت.» ژانت آفاري، انجمن‌هاي نيمه سري زنان در نهضت مشروطه، ترجمه دكتر جواد يوسفيان، تهران، بانو، 1377، ص 24-23.</ref> و  افنديه خانم در آن حضور داشتند.<ref> بدرالملوك بامداد. زن ايرانی از انقلاب مشروطيت تا انقلاب سفيد. تهران، ابن‌سينا، 1347. ج ص 8-7</ref>


==یادداشت==
==یادداشت==

نسخهٔ ‏۲۰ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۴

انجمن حریت نسوان یا انجمن آزادی زنان در سال ۱۲۸۶ با بحث‌ها و برنامه‌ریزی تعدادی از روشنفکران زن و مرد دوران جنبش مشروطه تشکیل شد.

پیشینه

از همان سال‌های قبل از انقلاب مشروطيت، جريان بهائيت و فراماسونری در سال‌های 1259 و 1269 ﻫ. ش، عده‌ای از متفكران و اصلاح‌طلبان افراطی را كه درباره حقوق زنان بحث می‌كردند، جذب كرد.<ref> كوماری جايواردنه. مبارزات زنان در ايران. ترجمه مه‌لقا كاشفی،‌ جنس دوم (مجموعه مقالات)، به كوشش نوشين احمدی خراساني، تهران، نشر توسعه، 1377، ص 96</ref>.حضور عناصري چون اردشير ريپورتر جي ــ عامل شناخته‌شده استعمار انگلستان در ايران ــ در اولين انجمن‌هايی كه به اسم زنان مؤسسه <ref>مطالعات و پژوهش‌های سياسی. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جستارهايی از تاريخ معاصر ايران. ج 2، تهران، اطلاعات، 1374، ص 143-133</ref> و نيز رشيد شهمردان<ref> تاريخ زرتشتيان. تهران، فروهر، 1362، ص 363 و مهدي ملكزاده. زندگاني ملك‌المتكلمين. تهران، 1325، ص 153. تشكيل شد</ref> اهداف و اقدامات اين انجمن‌ها را در هاله‌ای از ابهام و احياناً وابستگی فرو می‌برد. اولين گروه از اين دست، انجمن آزادي زنان در سال 1278 ﻫ . ش بود. در پی رفت و آمدهای تعدادی از زنان و مردان به خارج و تماس با اروپاييان و آشنايي آنان با تمدن غرب، پايه‌های ايجاد اين انجمن به منظور ورود زنان در فعاليت‌های اجتماعی و معاشرت آنان با مردان، نهاده شد.

اهداف و فعالیت‌ها

برطبق نظامنامه انجمن، هر مردی به همراه زن و دختر يا يكي از بستگانش حضور می‌يافت. جلسات انجمن، ماهی دوبار در محلي خارج از تهران (فيشرآباد) تشكيل می‌شد. که ظاهراً هدف ار آن اختلاط و ارتباط مردان و زنان باهم بوده است. هر جلسه جنبه آموزشی و تبلیغی داشت. <ref>زن در تاریخ معاصر ایران، ص113</ref> موضوع جلسات اوضاع و احوال زمان بود، سخنراني‌ها به عهده زنان گذاشته مي‌شد تا علاوه بر اظهار نظرات خود، به اجتماعاتی كه مردان نيز حضور داشتند، خو بگيرند. در توصیف انجمن آزادی زنان بدرالملوک بامداد چنین مي‌نويسد: پيش از آن كه آتش جنگ بين الملل اول روشن شود، تعدادي از مردان و زنان ايراني به واسطه مسافرت به خارج و تماس با اروپاييان تا اندازه‌ای با تمدن جديد آشنا شده بودند. جمعي به اين فكر افتادند وسيله‌ای برانگيزند كه زنان را به معاشرت و حضور اجتماعی كه مردان در آن شركت دارند، عادت بدهند و به مسائل اجتماعي وارد كرده، علاقه‌مند سازند. پس از مدتی شور وتبادل افكار چنين نتيجه گرفتند كه انجمن آزادي زنان را تشكيل بدهند.<ref>بامداد،از مشروطه تا انقلاب سفید،ص 7 – 8 </ref>البته این انجمن مدت‌ زمان زیادی دوام نیاورد و به دلیل لو رفتن محل جلسات، از سوی مردم مورد اعتراض و هجوم قرار گرفت و منحل شد.

اعضا

علاوه بر زناني چون تاج‌السلطنه و افتخارالسلطنه ــ دختران ناصرالدين شاه ــ صدیقه دولت آبادی، شمس‌الملوك جواهركلام، گلين خانم موافق، فخرالملوك ــ دختر شيخ‌الرئيس قاجار <ref group="پانویس"> شيخ‌الرئيس ازجمله افراد خانواده سلطنتی قاجار بود كه با سفارت انگليس ارتباط داشت و در موقع لزوم از حمايت آنان برخوردار می‌شد،... شيخ‌الرئيس در استانبول وارد لژ فراماسونری گراند اوريان شده بود...» </ref> زنان خارجی چون ميسيز جردن <ref group="پانویس"> «زنی امريكايی به نام مری پارك جردن (Mary park Jordan) كه مبلغي مسيحی بود و بنا به برخی از گزارش‌ها، همكار او، آنی استاكينگ بويس(Annie stocking Boyce) نيز در جلسات انجمن آزادی زنان شركت می‌كردند. مری جردن كه اهل پنسيلوانيا و فارغ‌التحصيل مدرسه واكيلWalkill) ) نيويورك بود با يكی از مبلغان دينی به نام ساموئل مارتين جردن (Samuel martin Jordan) كه در ايران شهرت داشت، ازدواج كرد و به اتفاق يكديگر، عهده‌دار مديريت كالج پسرانه البرز از 1898 تا 1940 شدند. آني استاكينگ بويس نيز از خانواده‌اي مسيحي كه سابقه‌اي طولاني در تبليغ داشت و سه نسل در ايران كار كرده بود، برخاست. وي به سال 1902 از كالج ولسلي (Wellesley) فارغ‌التحصيل شد و آنگاه در 1906 به ايران كوچيد و در 1914 در ايران باقی ماند. خانم بويس، مديريت مدرسه بتل (Bethel) را بر عهده داشت و در دهه 1920 مسئوليت نشرية عالم نسوان را نيز كه به همت دانش‌‌آموختگان همين مدرسه در ايران منتشر گرديد، پذيرفت.» ژانت آفاري، انجمن‌هاي نيمه سري زنان در نهضت مشروطه، ترجمه دكتر جواد يوسفيان، تهران، بانو، 1377، ص 24-23.</ref> و افنديه خانم در آن حضور داشتند.<ref> بدرالملوك بامداد. زن ايرانی از انقلاب مشروطيت تا انقلاب سفيد. تهران، ابن‌سينا، 1347. ج ص 8-7</ref>

یادداشت

<references group="پانویس"></references>

پانویس

<references group=""></references>

منابع

  • غفار، زارعی،مقاله زنان ؛ از حرکت ملی به جنبش، مجله زمانه، ش48 سال 1385
  • آفاری، ژانت ،مترجم دکتر جواد یوسفیان، انجمنهای نیمه سری زنان، نشر بانو، 1377
  • توانا، مرادعلی، زن در تاریخ معاصر ایران، نشر برگ زیتون،ج1، سال1380