شریعت یهودی و زن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Razarei59 صفحهٔ زن در شریعت یهودی(2) را به شریعت یهودی و زن منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۵
زن در شریعت یهودی
سرپرستی مرد بر زن
طبق قوانین شریعت یهود، دختر تا زمان ازدواج، متعلق به پدرش است و در زمانهایی که دختر، مستحق دریافت غرامت و خسارتی میشود، این مبلغ به پدر وی تعلق میگیرد.<ref>سفر خروج 15-16: 22 و کتاب تثنیه 29-28: 22.</ref>
در زمان ازدواج، داماد با پرداخت مبلغی به پدر عروس، که بهای دختر باکره نامیده میشود او را از پدر دختر دریافت کرده، صاحب اختیارش میشود.<ref>هولم و بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه علی غفاری، ص87</ref>جایگاه مرد نسبت به زن باعث شده که در آموزههای یهودی، پدر تا زمانی که دخترش ازدواج نکرده یا بنا بر برخی اقوال به دوازده سالگی نرسیده، و شوهر تا زمانی که طلاق رخ نداده، بر زن ولایت دارد. نذر دختران و زنان نیز بدون اجازه پدر و شوهرشان پذیرفته نیست<ref>اعداد30: 3-5 و 13-15. برخی علمای یهودی این اجازه را محدود به نذرهایی کردهاند که به روابط زناشویی مربوط میشود.</ref> و براساس سنت یهودی و قوانین هلاخایی، پدر و شوهر میتوانند عهد و پیمانهای دختر و همسر خویش را باطل کنند.<ref>همان30: 4-6.</ref> برای زن متاهل، تنها راه کسب استقلال، یا طلاق گرفتن_البته حق طلاق در اختیار شوهر است_ و یا مرگ شوهر است.
در خصوص رابطه زن و شوهر، در تنخ از واژه «بعل» برای مرد به معنای صاحب و مالک استفاده شده است که مؤیدی بر نظام طولی خانواده (شوهر در رأس و همسر و فرزندان تحت مدیریت او) در این بخش از کتاب مقدس است. آیات متعددی، مردان را در موقعیت ریاست بر زنان و صاحب اختیاری آنها قرار میدهند و اطاعت زن از مرد را لازم میشمرند. البته باید توجه داشت که گرچه مرد با ازدواج و ادای کلمات مقدس و میشنایی، صاحب اختیار زنش میشود، این به معنای مالک شدن شوهر بر زنش نیست؛ یعنی شوهر این اختیار را ندارد که همسرش را بفروشد و با او به مثابه شیئی مورد تملک رفتار کند.
در نقطه مقابل، برتری زن بر مردو حاکمیت او بر شوهر و خانواده، منفی تلقی شده و مردان یهودی از چنین مناسباتی با زنان خویش نهی شدهاند، به عنوان مثال در تلمود آمده است: «جزء افرادی که فریاد میزنند، اما کسی به داد آنها نمیرسد، شوهری است که همسرش بر او حکومت میکند».<ref>باوامصیعا 75 ب.</ref>
آداب ولادت فرزند
در یهودیت، هنگام تولد پسر جشنی میگرفتند و برای تبرک، ابتدا نام عبری بر او میگذاشتند و سپس آن نام را تغییر میدادند. در هلاخا آمده است که پس از تولد پسر، در روز هشتم، طی مراسمی مذهبی او را ختنه و نامگذاری میکنند و از این طریق، او یهودی میشود. در گذشته، این مراسم صرفاً برای پسران برپا میشود و به آن «زودهابات»<ref>Zeved Habat</ref> میگویند. در ایام پس از تولد دختر، والدین به کنیسه رفته، خدا را سپاس میگویند. چون زنان اجازه خواندن دعا با صدای بلند در کنیسه را ندارند، پدر به تنهایی در اولین شنبه پس از تولد دخترش به کنیسه میرود و با دعا و قرائت تورات، وی را متبرک میکند.<ref>هولم و بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه علی غفاری، ص83و 84.</ref>
زن و مجازات
مجازاتها در کتاب مقدس یهودی دامنه وسیعی دارند و شامل قتل، سوزاندن، خفه کردن مجرم، ریختن سرب مذاب در دهان، سر بریدن با شمشیر، حبس، طرد، غرامت مالی و... میشوند و شاهد مجازاتهای سهمگینی برای گناهان هستیم؛ به عنوان مثال، از جمله احکامی که احتمالاً بعدها تعدیل شده یا به بنای مجدد معبد مقدس که برخی احکام صرفاً باید در آن اجرا شود، موکول شده، سوزاندن دختران به صورت زنده زنده، در آتش، و سنگسارکردن در پی زنای آنان بوده است.<ref>پیدایش38: 24؛ لاویان20: 27 و21: 9؛ تثنیه22: 13-21 و 22: 23-29.</ref>
در این دین، برای سقط جنین غرامت وضع شده.<ref>خروج21: 22-23.</ref> در زنای محصنه، به قتل زانی و زانیه حکم گردیده<ref>لاویان20: 10 و تثنیه 22: 22.</ref> و برای زنای با محارم، مجازاتهای مختلف تعیین شده است. برای زنا با دختر باکره، ازدواج با او و یا پرداخت مهرالمثل دوشیزگان تعیین شده است.<ref>خروج22: 16-17</ref> همچنین تجاوز به زن برده، زنا به عنف محسوب شده و نزدیکی با زن حائض و مساحقه نیز دارای مجازاتهای خاصی است.
در همین راستا، ازدواج اجباری در پی تجاوز به دختر و پرداخت غرامت به پدر آن دختر، از احکام مصرح در کتاب مقدس یهودی است: اگر مردی به دختر باکرهای تجاوز کند و در حین عمل غافلگیر شود (روابط پنهانی او آشکار شود)، باید به پدر دختر پنجاه شقل نقره بپردازد و با آن دختر ازدواج کند و هرگز نمیتواند او را طلاق دهد.<ref>تثنیه22: 28-29.</ref> همچنین وی باید تاوان درد و رنج، خجلتزدگی و لکه دار کردن دختر را نیز بدهد.<ref>سلیمانی، «مجازاتها در حقوق کیفری یهود»، هفت آسمان، ش16، ص158.</ref> در قوانین شریعت یهود آمده: «اگر فردی شایعهای را پیرامون زنای محصنه همسرش شنید، اگرچه درباره صحت آن اطمینان ندارد، باید با یک مرجع حاخامی مشورت کند که آیا با وی زندگی کند یا نه».<ref>مقیسه، پایاننامه ارشد، ترجمه هشتاد صفحه از بخش چهارم کتاب Code of Jewish Law، ص15.</ref> همچنین در تورات آمده اگر کسی به همسرش اتهام ناروای بیعفتی در دوران پیش از ازدواج بزند و نتواند ثابت کند، «آن گاه رهبران شهر باید مرد را بگیرند و تازیانه بزنند و معادل یک صد تکه نقره جریمهاش کنند و این جریمه باید به پدر دختر پرداخت شود؛ زیرا او به یک دختر باکره اسرائیلی تهمت زده است».<ref>تثنیه22: 19.</ref> گرچه به زن تهمت زده شود غرامت آن به پدرش پرداخت میشود و دختر در این غرامت سهمی ندارد.
در حقوق کیفری یهود، زنا در صورتی محصنه است که زن دارای شوهر باشد؛ چه مرد دارای همسر باشد، چه نباشد. از این رو اگر کسی با زن شوهردار زنا کند، چه زانی مجرد باشد و چه دارای همسر، هر دو کشته میشوند. فلسفه چنین حکمی، تلقی یهودیان از پیوند ازدواج بوده است؛ زیرا ازدواج در یهودیت نوعی پیوند بوده که زن را در مالکیت مرد در میآورده است؛ زنای با زن شوهردار در حقیقت تجاوز به حق مالکیت فردی شوهر تلقی میشد؛ اما زن چنین اختیاری درباره همسرش نداشت.<ref>سلیمانی، «مجازاتها در حقوق کیفری یهود»، هفت آسمان، ش16، ص155.</ref>
در کتاب تورات، مردی که احتمال دهد همسرش مرتکب خیانت جنسی شده است، باید به کاهن هدیهای بدهد و کاهن با تشریفات خاصی، آب لعنت تلخ را به زن بنوشاند تا اگر مرتکب گناهی شده که کسی شاهد آن نبوده است، آب لعنت وارد احشای او شده، ران او ساقط و شکمش منتفخ گردد و آن زن در میان قوم خود مورد لعنت خواهد بود.<ref>اعداد5: 11-28</ref>
بر اساس حکم تورات، اگر مردی با زنی ازدواج کرده، ولی پس از مدتی از او سیر شده، به او تهمت زند که تو پیش از زناشویی و در خانه پدرت با مرد دیگری همخوابه شدهای، پدر زن موظف است جامه خونین شب زفاف را که بیانگر باکره بودن دختر بوده است، به دادگاه بنمایاند، و گرنه زن، محکوم به سنگسار میشود.<ref>تثنیه22: 13-21</ref>
ارث زن
در کتاب مقدس یهودی در تقسیم ارث تفاوتهایی میان اعضای خانواده لحاظ میشود و هر یک از اعضا و خویشان متوفی سهم متفاوتی از ارث دارند.<ref>به طور مثال اگر پدری بمیرد و 5 پسر از خود بجای بگذارد، فرزند ارشد یک سوم، و چهار فرزند دیگر هرکدام یک ششم از ارث را مالک میشوند و اگر نه پسر از خود باقی بگذارد، فرزند اول یک پنجم، و هشت فرزند دیگر هرکدام یک دهم از ارث را مالک میشوند.</ref> در ارث، پسر ارشد دو سهم <ref>تثنیه،22: 17.</ref>، و سایر پسران، هرکدام یک سهم دارند، و دختران(اگر متوفی دارای پسر باشد) بدون سهم و از ارث محروماند. تنها در صورتی که میت پسر نداشته باشد، دختر ارث میبرد.<ref>اعداد 27: 8.</ref> از همین رو، اگر میت یک پسر یا نوه پسری و ده دختر داشته باشد، هیچ سهمی از ارث به دخترانش نمیرسد؛ البته طبق متن تلمود حتی اگر پدر، پسر دارد، دختر مجرد برای معاش خویش، از اموال پدر ارث میبرد، حتی اگر برادرانش بدون معاش بمانند. این دختران که به سن ازدواج نرسیدهاند، با فوت پدر، به اندازه سهم خواهرانی که جهاز بردهاند، سهم دارند. دختر اگر جهیزیه برده باشد، ارزش جهیزیه با سهم مقایسه میشود و اگر ارثیه بیشتر باشد، مبلغ جهیزیه کسر میشود و مابقی به او تعلق میگیرد.
در یهودیت، زن، تنها در صورتی که اولاد نداشته باشد، از همسرش ارث میبرد. در صورت فوت فرزند، پدر به تنهایی از او ارث میبرد و مادر از ارث فرزندش محروم است.<ref>دیلمی،«مطالعه تطبیقی ارث زن »، نامه مفید، ش29، 1381، ص100.، مقررات اصلاحی ارث کلیمیان جهان، بند 1، ماده 7.</ref> مادر در هیچ طبقهای از ارث قرار ندارد. به عبارت دیگر، مادر شخص میت و همچنین برادران مادر او، با این توجیه که رابطه خانوادگی، بر اساس ارتباط- با پدر برقرار میشود، نه مادر-از سلسله ارث حذف شدهاند.<ref>Jacobs,J,& Greenstone, J.(n.d.).INHERITANCE-JewishEncylopedia.com. Retrieved from http://www.jewishencylopedia.com/articales/8114-inheritance.[Accessed 28 Jan 2018].</ref> تلمود در بحث مسائل مالی، حکم را تغییرپذیر دانسته است و از همین رو، در بحث ارث، اصلاحاتی در قرون بعدی صورت گرفت. در دوران معاصر و با تحولاتی که رخ داده، در برخی جوامع بر اساس قوانین جدید شرعی، دختران نصف پسران ارث میبرند <ref>از سال 1355 دختران در ایران نصف پسران ارث میبرند.</ref> و در برخی دیگر (مانند یهودیان رفورمیست آمریکایی)، ربیهای یهودی به ارث برابر زنان و مردان حکم کرده اند.
شهادت زن
در متن تنخ، بیان صریحی درباره تفاوت زن و مرد در شهادت وجود ندارد؛ اما مفسرین و تاریخدانان از وجود برخی محدودیتها در شهادت زنان سخن میگویند که از مفاد فرازهای کتاب مقدس یهودی برداشت کردهاند.<ref>به عنوان نمونه یوسف فلاوی ( Flavius Josephus ) - تاریخنگار یهودی - بیان میدارد که در جامعه یهودی نخستین، زنان و بردگان اجازه شهادت دادن نداشته اندEncyclopedia Judaica : Witness . [ online ] Available at Jewish Virtual Library( . ( 2008 ) . http://www.jewishvirtuallibrary.org/witness [ Accessed I Feb. 2018 ] ) .</ref> از این رو بیان داشتهاند که در یهودیت نخستین، شهادت زن در دادگاه پذیرفته نمیشد.<ref>فرازهایی از کتاب مقدس؛ عیسای ناصری ، ج ۶ : زنان در کتاب مقدس، ترجمهای از Le Dossiers de la Bible، ص ۲۰</ref> موسی ابن میمون<ref>Moses Maimonides</ref>-از مهمترین عالمان یهودی- از ده دسته نام میبرد که شهادت آنها قبول نیست:زنان، بردگان، خردسالان، مجانین، ناشنوایان، نابینایان، بدکاران، انسانهای پست، اقوام و نزدیکان و گروههای هوادار. وی در توضیح اینکه چرا زنان نمیتوانند شهادت دهند، مینویسد: با استفاده از قاعده قیاس<ref>gezerah shavah</ref> در مطالعه کتاب مقدس، این حکم از تنخ برداشت میشود که تنها مردان میتوانند شاهدانی مورد قبول باشند؛ زیرا وقتی کتاب مقدس یهودی در مورد شاهدان سخن میگوید، از ضمیر و شکل مذکر الفاظ استفاده نموده است.<ref> Jewish Virtual Library . ( 2008 ) . Encyclopedia Judaica : Witness . [ online ] Available at : http://www.jewishvirtuallibrary.org/witness [ Accessed 1 Feb. 2018 ] . </ref>
خرید و فروش دختران
در کتاب مقدس یهودی، خرید و فروش دختران و قرار گرفتن آنان به منزله موضوع هدیه و معامله، و مالکیت پدر بر دختر و به کنیزی فروختن او را شاهد هستیم و برای نحوه انجام آن، احکامی به صراحت آمده است.<ref>لاویان ۱۹ : ۲۹؛ خروج ۲۱ : ۷ - ۱۲؛ نحمیا ۵ : ۲ – ۵؛ داوران ۱ : ۱۲؛ یوشع ۱۵ : ۱۶– ۱۹.</ref> در تنخ، پدر اجازه دارد دختر خود را در هنگامه فقر و تنگدستی بر اساس قوانینی که سفر خروج تبیین کرده، به کنیزی بفروشد: «اگر شخصی دختر خود را به کنیزی بفروشد، مثل غلامان بیرون نرود...» و فقط باید از فروش او به بیگانگان اجتناب کند.<ref>خروج ۲۱ : ۰۷</ref> حق پدر در فروختن دختران با محدودیتهایی در زمینه فروختن آنان به عنوان برده و یا روسپی همراه بود.<ref>همان ۲۱ : ۷ - ۱۱ و ۲۲ : ۱۵ - ۱۶؛ نحمیا ۵ : ۵ و لاویان ۱۹ : ۲۹.</ref>
پانویس
منبع
- غلامی، علی، حاجاسماعیلی، سمیه، زن و خانواده در ادیان با رویکرد تطبیقی، قم، انتشارات جامعةالزهرا، 1399