(بی بی) مریم: تفاوت میان نسخهها
Wiki-fazel (بحث | مشارکتها) (←منابع) |
|||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|خدمات = | |خدمات = | ||
}} | }} | ||
بی بی مریم؛ از زنان صوفی و عارف. | |||
بی بی مریم از [[زنان]] صوفی سلسله مشایخ اویسیه در اواخر قرن پنجم هجری محسوب میشود.او از کودکی در زهد و ریاضت بود و از سه سالگی هیچ [[مرد]]ی وی را ندید! و از داشتن کنیزکان سالخورده خودداری میکرد. | |||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
بی بی مریم از [[زنان]] صوفی سلسله مشایخ اویسیه در اواخر قرن پنجم هجری محسوب میشود. او از کودکی در زهد و ریاضت بود و از سه سالگی هیچ [[مرد]]ی وی را ندید! و از داشتن کنیزکان سالخورده خودداری | بی بی مریم از [[زنان]] صوفی سلسله مشایخ اویسیه در اواخر قرن پنجم هجری محسوب میشود.<ref>برای مطالعه در مورد طریقه اویسیه به این سایت مراجعه کنید.[https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%87 طریقهاویسیه، ویکی شیعه]</ref> او از کودکی در زهد و ریاضت بود و از سه سالگی هیچ [[مرد]]ی وی را ندید! و از داشتن کنیزکان سالخورده خودداری میکرد.<ref>دایرۀ المعارف زن ایرانی، 1382ش، ص231</ref> | ||
بی بی مریم از نسل سلطان ستق بغراخان، قطب بزرگ مشایخ اویسیه بود و پدرش سلطان شهید ارسلان خان نیز از بزرگ مشایخ اویسیه بوده است. | |||
بی بی مریم از نسل سلطان ستق بغراخان، قطب بزرگ مشایخ اویسیه بود و | |||
==اوصاف وی== | ==اوصاف وی== | ||
صائم | صائم الدهر<ref>[https://www.vajehyab.com/?q=%D8%B5%D8%A7%D8%A6%D9%85+%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%87%D8%B1 معنای واژه ((صائم الدهر))، سایت واژه یاب]</ref> ، قائم اللیل <ref>[https://www.vajehyab.com/?q=%D8%B5%D8%A7%D8%A6%D9%85+%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%87%D8%B1 معنای واژه ((قائم اللیل))، سایت واژه یاب]</ref> ، عالمه، جمیله، مستوره بوده و هر شب چهارصد رکعت نماز میگزارد. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، 1385، ص237-238</ref> | ||
==کرامات نقل شده== | ==کرامات نقل شده== | ||
پدرش از او دلیل عدم پذیرش کنیزکان سال یافته را پرسید؟ او در جواب گفت: چون آنها جهاندیدهاند و عمری گذرانیده، و نیک و بد را آزموده و تفرس پیدا کرده، و مکر و حیله و فریب آموخته و حرص دنیوی بر آنها غالب گردیده، و عقل آنان به کمال رسیده؛ من صغیره و ناقصالعقل هستم، مبادا که بدبختی از کثافت دنیوی آنان، دامن مرا پر کند و واسطه سازد. چون حرص بر آنان غالب است، به این فریفته شده و به من سخن آرند. چون که عقلم ناقص است و شیطان در کمین است به ناگاه به سخن آنها فریفته شوم، و سخن من به او رسد یا چشمم به جانب وی افتد نسبت به خدا عاصی شوم و در میان خلق شرمسار و در پیش تو خجل و منفعل گردم، بدین خاطر است که آنها را قبول ندارم. | |||
پدرش چون این سخن بشنید، بسی خوشحال و خدای تعالی را شکر بسیار کرد. آن گاه احدی را در خدمت وی نگذاشت و خودخدمت میکرد. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، 1385، ص238</ref> | |||
دو رو بعد از این اتفاق <ref>همان</ref> در خواب آوازی به گوش او رسید که: خدمت به والدین بر فرزندان واجب است نه از جانب والدین به فرزندان. پس چطور خلاف آن عمل میکنی؟ بدان که حق تعالی خادمان را برای مخدومان آفریده تا بدانها خدمت کنند، چنانکه انبیاء را نیز خادمانی بود. تو چرا از خدمت خدمای خود ابا میکنی و از خدمت کردن | دو رو بعد از این اتفاق <ref>همان</ref> در خواب آوازی به گوش او رسید که: خدمت به والدین بر فرزندان واجب است نه از جانب والدین به فرزندان. پس چطور خلاف آن عمل میکنی؟ بدان که حق تعالی خادمان را برای مخدومان آفریده تا بدانها خدمت کنند، چنانکه انبیاء را نیز خادمانی بود. تو چرا از خدمت خدمای خود ابا میکنی و از خدمت کردن پدر خود ابا نداری؟ چون چنین شنید، گریان نزد پدر رفت و گفت از این اتفاق به خدا توبه کردم. سپس پدرش خادمه صالحهای که کنیزک صغیرهای بود به خدمت او گمارد. <ref>دایرۀ المعارف زن ایرانی، مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، تهران، 1382، ص231</ref> | ||
بنا به نقل تذکره بغراخانی؛ فرشتگان، شهدا را دفن کرده پس از چندی که سلطان یوسف از شیوخ سلسله اویسیه پس از حج به آن محل رسید. روح بی بی مریم بر او ظاهر گردید و مکان استخوانهای خویش را بر او بازگو کرد و سلطان یوسف برای او قبری ساخت. <ref> | روزی نشسته بود که از طریق آوازی به گوش خود از شهادت پدرش و شهادت خود بشارت یافت. چون این خبر را به پدر داد، شکر کرد و خود را آماده شهادت نمود. شش ماه بعد، پس از لشکرکشی دشمن، پدر بی بی مریم نیز لشکر کشید و 6000 کافر در آن جنگ کشته شده و در آخر او نیز به شهادت رسید. پس از خبر شهادت پدر، بی بی مریم نیز به همراه برخی دختران لباس نبرد [[مردان]] پوشید و سلاح به دست گرفت و 25 تن از کفار را به قتل رساند و عاقبت او نیز به شهادت رسید. زمان شهادت او را 494ق در کاشغر ذکر کردهاند. <ref> همان </ref> <ref> مؤلف ناشناخته از سده دهم،تصحیح محمد منیر عالم، تذکره بغراخانی: (تذکره مشایخ اویسیه)، 1376ش، ص 487</ref> | ||
بنا به نقل تذکره بغراخانی؛ فرشتگان، شهدا را دفن کرده پس از چندی که سلطان یوسف از شیوخ سلسله اویسیه پس از حج به آن محل رسید. روح بی بی مریم بر او ظاهر گردید و مکان استخوانهای خویش را بر او بازگو کرد و سلطان یوسف برای او قبری ساخت. <ref>همان، ص488</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* تذکره بغراخانی: (تذکره مشایخ اویسیه)، | * مؤلف ناشناخته از سده دهم، تصحیح محمدمنیر عالم، تذکره بغراخانی: (تذکره مشایخ اویسیه)، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام آباد، 1376ش. | ||
* مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، دایرۀ المعارف زن ایرانی، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، تهران، 1382ش. | |||
* | * رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385ش. | ||
*«طریقهاویسیه»، در ویکی شیعه، تاریخ بازدید: 29 اسفند 1401ش. | |||
* رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، | *[https://www.vajehyab.com/?q=%D8%B5%D8%A7%D8%A6%D9%85+%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%87%D8%B1 معنای واژه ((صائم الدهر))، سایت واژه یاب] | ||
*[https://www.vajehyab.com/?q=%D8%B5%D8%A7%D8%A6%D9%85+%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%87%D8%B1 معنای واژه ((قائم اللیل))، سایت واژه یاب] | |||
[[رده: ویکیجنسیت]] | [[رده: ویکیجنسیت]] | ||
[[رده: کنشگران]] | [[رده: کنشگران]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۵
{{#invoke:Infobox|infobox}} بی بی مریم؛ از زنان صوفی و عارف.
بی بی مریم از زنان صوفی سلسله مشایخ اویسیه در اواخر قرن پنجم هجری محسوب میشود.او از کودکی در زهد و ریاضت بود و از سه سالگی هیچ مردی وی را ندید! و از داشتن کنیزکان سالخورده خودداری میکرد.
زندگینامه
بی بی مریم از زنان صوفی سلسله مشایخ اویسیه در اواخر قرن پنجم هجری محسوب میشود.<ref>برای مطالعه در مورد طریقه اویسیه به این سایت مراجعه کنید.طریقهاویسیه، ویکی شیعه</ref> او از کودکی در زهد و ریاضت بود و از سه سالگی هیچ مردی وی را ندید! و از داشتن کنیزکان سالخورده خودداری میکرد.<ref>دایرۀ المعارف زن ایرانی، 1382ش، ص231</ref> بی بی مریم از نسل سلطان ستق بغراخان، قطب بزرگ مشایخ اویسیه بود و پدرش سلطان شهید ارسلان خان نیز از بزرگ مشایخ اویسیه بوده است.
اوصاف وی
صائم الدهر<ref>معنای واژه ((صائم الدهر))، سایت واژه یاب</ref> ، قائم اللیل <ref>معنای واژه ((قائم اللیل))، سایت واژه یاب</ref> ، عالمه، جمیله، مستوره بوده و هر شب چهارصد رکعت نماز میگزارد. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، 1385، ص237-238</ref>
کرامات نقل شده
پدرش از او دلیل عدم پذیرش کنیزکان سال یافته را پرسید؟ او در جواب گفت: چون آنها جهاندیدهاند و عمری گذرانیده، و نیک و بد را آزموده و تفرس پیدا کرده، و مکر و حیله و فریب آموخته و حرص دنیوی بر آنها غالب گردیده، و عقل آنان به کمال رسیده؛ من صغیره و ناقصالعقل هستم، مبادا که بدبختی از کثافت دنیوی آنان، دامن مرا پر کند و واسطه سازد. چون حرص بر آنان غالب است، به این فریفته شده و به من سخن آرند. چون که عقلم ناقص است و شیطان در کمین است به ناگاه به سخن آنها فریفته شوم، و سخن من به او رسد یا چشمم به جانب وی افتد نسبت به خدا عاصی شوم و در میان خلق شرمسار و در پیش تو خجل و منفعل گردم، بدین خاطر است که آنها را قبول ندارم. پدرش چون این سخن بشنید، بسی خوشحال و خدای تعالی را شکر بسیار کرد. آن گاه احدی را در خدمت وی نگذاشت و خودخدمت میکرد. <ref>رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، 1385، ص238</ref>
دو رو بعد از این اتفاق <ref>همان</ref> در خواب آوازی به گوش او رسید که: خدمت به والدین بر فرزندان واجب است نه از جانب والدین به فرزندان. پس چطور خلاف آن عمل میکنی؟ بدان که حق تعالی خادمان را برای مخدومان آفریده تا بدانها خدمت کنند، چنانکه انبیاء را نیز خادمانی بود. تو چرا از خدمت خدمای خود ابا میکنی و از خدمت کردن پدر خود ابا نداری؟ چون چنین شنید، گریان نزد پدر رفت و گفت از این اتفاق به خدا توبه کردم. سپس پدرش خادمه صالحهای که کنیزک صغیرهای بود به خدمت او گمارد. <ref>دایرۀ المعارف زن ایرانی، مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، تهران، 1382، ص231</ref>
روزی نشسته بود که از طریق آوازی به گوش خود از شهادت پدرش و شهادت خود بشارت یافت. چون این خبر را به پدر داد، شکر کرد و خود را آماده شهادت نمود. شش ماه بعد، پس از لشکرکشی دشمن، پدر بی بی مریم نیز لشکر کشید و 6000 کافر در آن جنگ کشته شده و در آخر او نیز به شهادت رسید. پس از خبر شهادت پدر، بی بی مریم نیز به همراه برخی دختران لباس نبرد مردان پوشید و سلاح به دست گرفت و 25 تن از کفار را به قتل رساند و عاقبت او نیز به شهادت رسید. زمان شهادت او را 494ق در کاشغر ذکر کردهاند. <ref> همان </ref> <ref> مؤلف ناشناخته از سده دهم،تصحیح محمد منیر عالم، تذکره بغراخانی: (تذکره مشایخ اویسیه)، 1376ش، ص 487</ref>
بنا به نقل تذکره بغراخانی؛ فرشتگان، شهدا را دفن کرده پس از چندی که سلطان یوسف از شیوخ سلسله اویسیه پس از حج به آن محل رسید. روح بی بی مریم بر او ظاهر گردید و مکان استخوانهای خویش را بر او بازگو کرد و سلطان یوسف برای او قبری ساخت. <ref>همان، ص488</ref>
پانویس
منابع
- مؤلف ناشناخته از سده دهم، تصحیح محمدمنیر عالم، تذکره بغراخانی: (تذکره مشایخ اویسیه)، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام آباد، 1376ش.
- مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، دایرۀ المعارف زن ایرانی، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، تهران، 1382ش.
- رادفر، ابوالقاسم، زنان عارف؛ سوختگان عشق و اشتیاق، انتشارات مدحت، 1385ش.
- «طریقهاویسیه»، در ویکی شیعه، تاریخ بازدید: 29 اسفند 1401ش.
- معنای واژه ((صائم الدهر))، سایت واژه یاب
- معنای واژه ((قائم اللیل))، سایت واژه یاب