کیت میلت: تفاوت میان نسخه‌ها

از جنسیت دیتا
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان =کیت میلت | عنوان اصلی = | تصویر =کیت...» ایجاد کرد)
 
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| معروفترین نظرات =
| معروفترین نظرات =
| شغل            =
| شغل            =
| حرفه            =مجسمه‌ساز، نویسنده و فیلمساز فمینیست
| حرفه            = مجسمه‌ساز، نویسنده و فیلمساز فمینیست
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
کِیت میلِت  <ref>Kate Millett</ref> (۱۴ سپتامبر ۱۹۳۴ – ۶ سپتامبر ۲۰۱۷) مجسمه‌ساز، نویسنده و فیلمساز فمینیست آمریکایی بود.میلت از طرفداران فمنیست رادیکال بود.کتاب «سیاست‌های جنسی» میلت اولین کتابی بود که مفهوم پدر سالاری را توضیح داد.وزنامه‌نگار لیزا فدرستون، دستیابی به سقط قانونی ، برابری حرفه‌ای بیشتر بین زن و مرد و آزادی جنسی را به بخشی از تلاش‌های میلت نسبت می‌دهد. در سال 1970، سالی که کتاب سیاست جنسی منتشر شد میلت به عنوان یک [[لزبین]] ظاهر شد. با این حال، در اواخر سال 1970 او به عنوان دوجنسه ظاهر شد.] او با یک مجسمه‌ساز فومیو یوشیمورا (1965 تا 1985) ازدواج کرد و پس از آن، تا زمان مرگش در سال 2017، با سوفی کیر ازدواج کرد.
کِیت میلِت  <ref>Kate Millett</ref> (۱۴ سپتامبر ۱۹۳۴ – ۶ سپتامبر ۲۰۱۷) مجسمه‌ساز، نویسنده و فیلمساز فمینیست آمریکایی بود. میلت از طرفداران فمنیست رادیکال بود. کتاب «سیاست‌های جنسی» میلت اولین کتابی بود که مفهوم پدرسالاری را توضیح داد. وزنامه‌نگار لیزا فدرستون، دستیابی به سقط قانونی ، برابری حرفه‌ای بیشتر بین زن و [[مرد]] و آزادی جنسی را به بخشی از تلاش‌های میلت نسبت می‌دهد. در سال 1970، سالی که کتاب سیاست جنسی منتشر شد میلت به عنوان یک لزبین ظاهر شد. با این حال، در اواخر سال 1970 او به عنوان دوجنسه ظاهر شد.] او با یک مجسمه‌ساز فومیو یوشیمورا (1965 تا 1985) [[ازدواج]] کرد و پس از آن، تا زمان مرگش در سال 2017، با سوفی کیر [[ازدواج]] کرد.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
کاترین موری میلت در 14 سپتامبر 1934 در خانواده جیمز آلبرت و هلن (با نام خانوادگی فیلی) میلت در سنت پل، مینه سوتا به دنیا آمد. به گفته میلت، او از پدرش که یک مهندس بود، می ترسید چون که او را کتک زد. او یک معتاد الکلی بود که وقتی او 14 ساله بود خانواده را ترک کرد و "آنها را به یک زندگی فقیرانه سپرد". مادرش معلم و فروشنده بیمه بود. او دو خواهر به نام‌های سالی و مالوری داشت. میلت  دوران کودکی خود در مدارس محلی در سنت پل گذراند.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Kate_Millett Kate_Millett]</ref>
کاترین موری میلت در 14 سپتامبر 1934 در [[خانواده]] جیمز آلبرت و هلن (با نام [[خانوادگی]] فیلی) میلت در سنت پل، مینه سوتا به دنیا آمد. به گفته میلت، او از پدرش که یک مهندس بود، می‌ترسید چون که او را کتک زد. او یک معتاد الکلی بود که وقتی او 14 ساله بود [[خانواده]] را ترک کرد و "آنها را به یک زندگی فقیرانه سپرد". مادرش معلم و فروشنده بیمه بود. او دو خواهر به نام‌های سالی و مالوری داشت. میلت  دوران کودکی خود در مدارس محلی در سنت پل گذراند.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Kate_Millett Kate_Millett]</ref>


میلت در سال 1956 با درجه لیسانس هنر از دانشگاه مینه سوتا در ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد ؛ او یکی از اعضای گروه کاپا آلفا تتا بود. هزینه تحصیل میلت در کالج سنت هیلدا، آکسفورد توسط خاله ثروتمند کیت پرداخت شد. میلت   مدرک درجه یک ادبیات انگلیسی را، در سال 1958 دریافت کرد. او اولین زن آمریکایی بود که با تحصیل در سنت هیلدا، مدرکی با افتخارات درجه یک دریافت می‌کرد. پس از گذراندن حدود 10 سال به عنوان یک معلم و هنرمند، میلت در سال 1968 وارد برنامه تحصیلات تکمیلی برای زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی ​​در دانشگاه کلمبیا شد و در طی آن در بارنارد به تدریس زبان انگلیسی پرداخت.زمانی که آنجا بود، از حقوق دانشجویان، آزادی زنان و اصلاحات سقط جنین دفاع می کرد. او پایان نامه خود را در سپتامبر 1969 به پایان رساند و دکترای خود را، با درجه ممتاز، در مارس 1970 دریافت کرد.<ref>همان</ref>
میلت در سال 1956 با درجه لیسانس هنر از دانشگاه مینه سوتا در ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد ؛ او یکی از اعضای گروه کاپا آلفا تتا بود. هزینه تحصیل میلت در کالج سنت هیلدا، آکسفورد توسط خاله ثروتمند کیت پرداخت شد. میلت مدرک درجه یک ادبیات انگلیسی را، در سال 1958 دریافت کرد. او اولین [[زن]] آمریکایی بود که با تحصیل در سنت هیلدا، مدرکی با افتخارات درجه یک دریافت می‌کرد. پس از گذراندن حدود 10 سال به عنوان یک معلم و هنرمند، میلت در سال 1968 وارد برنامه تحصیلات تکمیلی برای زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی ​​در دانشگاه کلمبیا شد و در طی آن در بارنارد به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. زمانی که آنجا بود، از حقوق دانشجویان، آزادی [[زنان]] و اصلاحات [[سقط جنین]] دفاع می‌کرد. او پایان‌نامه خود را در سپتامبر 1969 به پایان رساند و دکترای خود را، با درجه ممتاز، در مارس 1970 دریافت کرد.<ref>همان</ref>
==دیدگاه==
==دیدگاه==
میلت یکی از شخصیت های مهم در جنبش زنان، یا فمینیسم موج دوم، در دهه های 1960 و 1970 بود. برای مثال، او و سیدنی ابوت، فیلیس بیرکبی، آلما روتسانگ، و آرتمیس مارچ ، اولین گروه افزایش دهنده آگاهی لزبین-فمینیست بودند، اگرچه میلت در اواخر سال 1970 به عنوان دوجنسه شناخته شد.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Kate_Millett Kate_Millett]</ref>
میلت یکی از شخصیت‌های مهم در جنبش [[زنان]]، یا [[فمینیسم]] موج دوم، در دهه‌های 1960 و 1970 بود. برای مثال، او و سیدنی ابوت، فیلیس بیرکبی، آلما روتسانگ، و آرتمیس مارچ، اولین گروه افزایش دهنده آگاهی لزبین-فمینیست بودند، اگرچه میلت در اواخر سال 1970 به عنوان دوجنسه شناخته شد.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Kate_Millett Kate_Millett]</ref>
در سال 1966، میلت عضو کمیته سازمان ملی زنان شد. و متعاقباً به زنان رادیکال نیویورک، لزبین های رادیکال، و سازمان های زنان رادیکال مرکز شهر پیوست.
در سال 1966، میلت عضو کمیته سازمان ملی [[زنان]] شد. و متعاقباً به [[زنان]] رادیکال نیویورک، لزبین های رادیکال، و سازمان های [[زنان]] رادیکال مرکز شهر پیوست.


میلت یکی از اولین نویسندگانی بود که مفهوم مدرن مردسالاری را به عنوان انقیاد زنان در سراسر جامعه توصیف کرد.کتاب «سیاست‌های جنسی» نخستین متنی بود که مفهوم پدر سالاری را توضیح داد.به اعتقاد میلت ایدئولوژی پدرسالارانه باعث ترویج و بزرگ نمایی تفاوتهای زن ومرد و مسلم‌انگاشتن نقش های مسلط برای مردان و نقشهای تابع برای زنان می‌شود.<ref>تاریخچه، نظریات،گرایشها، نقد فمنیسم،ص90-91</ref>
میلت یکی از اولین نویسندگانی بود که مفهوم مدرن مردسالاری را به عنوان انقیاد [[زنان]] در سراسر جامعه توصیف کرد. کتاب «سیاست‌های جنسی» نخستین متنی بود که مفهوم پدرسالاری را توضیح داد. به اعتقاد میلت ایدئولوژی پدرسالارانه باعث ترویج و بزرگ نمایی تفاوت‌های زن و [[مرد]] و مسلم‌انگاشتن نقش‌های مسلط برای [[مردان]] و نقش‌های تابع برای [[زنان]] می‌شود. <ref>تاریخچه، نظریات،گرایشها، نقد [[فمنیسم]]، ص90-91</ref>


میلت پدرسالاری را نوعی شیوه اعمال قدرت و سلطه جهان شمول می داند. شیوه اعمال قدرتی که مستقل از سرمایه داری یا هر نوع شیوه تولید عمل می کند. «جامعه ما، مانند همه دیگر تمدنهای تاریخی  جامعه یی پدرسالارانه است. این واقعیت آشکاریست و برای پی بردن به آن کافیست به یاد آوریم که ارتش، صنعت، تکنولوژی، دانشگاهها، علم، منصبهای سیاسی، سرمایه_ خلاصه همه راههای قدرت در درون جامعه و از جمله نیروی قهری پلیس، یکسره در دست مردانند.»<ref>[https://rahyabinstitute.blogsky.com/1387/10/13/post-4/ دیدگاه میلت]</ref>
میلت پدرسالاری را نوعی شیوه اعمال قدرت و سلطه جهان شمول می‌داند. شیوه اعمال قدرتی که مستقل از سرمایه‌داری یا هر نوع شیوه تولید عمل می‌کند. «جامعه ما، مانند همه دیگر تمدن‌های تاریخی  جامعه‌یی پدرسالارانه است. این واقعیت آشکاریست و برای پی بردن به آن کافیست به یاد آوریم که ارتش، صنعت، تکنولوژی، دانشگاهها، علم، منصبهای سیاسی، سرمایه_ خلاصه همه راههای قدرت در درون جامعه و از جمله نیروی قهری پلیس، یکسره در دست [[مردان]]ند.»<ref>[https://rahyabinstitute.blogsky.com/1387/10/13/post-4/ دیدگاه میلت]</ref>


او معتقد است نظام پدرسالاری به عنوان یک نظام قدرت به خوبی در اذهان جا گرفته و لزومی ندارد دعاوی اش را به شکل مشهود بیان کند زیرا که این دعاوی طبیعی جلوه می کنند. همچنین توضیح پدرسالاری با دلایل فیزیولوژی آنرا به امری اجتناب ناپذیر و تاریخی مبدل کرده است اما برخی انسان شناسان باور دارند «پدرسالاری دارای منشا آغازین نیست بلکه شکل اجتماعی دیگری پیش از آن وجود داشته است. اگر چنین باشد، برهان نیروی جسمانی به عنوان تئوری منشاهای پدرسالاری توضیح چندان کافی نخواهد بود.»<ref>همان</ref>
او معتقد است نظام پدرسالاری به عنوان یک نظام قدرت به خوبی در اذهان جا گرفته و لزومی ندارد دعاوی‌اش را به شکل مشهود بیان کند زیرا که این دعاوی طبیعی جلوه می‌کنند. همچنین توضیح پدرسالاری با دلایل فیزیولوژی آنرا به امری اجتناب ناپذیر و تاریخی مبدل کرده است اما برخی انسان‌شناسان باور دارند «پدرسالاری دارای منشا آغازین نیست بلکه شکل اجتماعی دیگری پیش از آن وجود داشته است. اگر چنین باشد، برهان نیروی جسمانی به عنوان تئوری منشاهای پدرسالاری توضیح چندان کافی نخواهد بود.»<ref>همان</ref>


وی معتقد است نه عامل بیولوژیک، که بار فرهنگی که به آن داده می شود منشا پدرسالاری است. او با مدد از تفکیک جنس و جنسیت، نقش عامل بیولوژیک را بسیار محدود می بیند و بر این اعتقاد است که تفاوتهای زیستی تحت تاثیر فرهنگ شکل خاصی یافته و به فرودستی زنان منجر شده است.
وی معتقد است نه عامل بیولوژیک، که بار فرهنگی که به آن داده می‌شود منشا پدرسالاری است. او با مدد از تفکیک جنس و جنسیت، نقش عامل بیولوژیک را بسیار محدود می‌بیند و بر این اعتقاد است که تفاوت‌های زیستی تحت تاثیر فرهنگ شکل خاصی یافته و به فرودستی [[زنان]] منجر شده است.


«سیادت مرد مانند دیگر معتقدات سیاسی، سرانجام نه در نیروی جسمانی بل در قبول نظامی از ارزشها نهفته است که جنبه بیولوژیک ندارد.»  
«سیادت [[مرد]] مانند دیگر معتقدات سیاسی، سرانجام نه در نیروی جسمانی بل در قبول نظامی از ارزش‌ها نهفته است که جنبه بیولوژیک ندارد.»  


او در تعریف طبقه در جامعه پدرسالار می گوید می گوید« طبقه سلسله مراتبی اقتصادی و اجتماعی است که یک زن را در مقابل زن دیگر قرار می دهد. و آنکه از این تقابل سود می برد مرد است. وی می گوید:
او در تعریف طبقه در جامعه پدرسالار می‌گوید «طبقه سلسله مراتبی اقتصادی و اجتماعی است که یک زن را در مقابل زن دیگر قرار می‌دهد. و آنکه از این تقابل سود می‌برد [[مرد]] است. وی می‌گوید:


«یکی از آثار و نتایج طبقه در درون پدرسالاری نهادن یک زن در برابر زن دیگر است که در گذشته تعارض تند و تیز میان نجیب و زن روسپی را ایجاد می کرد، و در زمان حاضر تعارض تند وتیز میان زن کار ورز و زن خانه دار را ایجاد می کند. یکی بر تامین و حیثیت دیگری رشک می برد در حالیکه این دیگری، فراسوی محدوده ی احترام آرزوی آن چیزی را دارد که به گمان وی آزادی، ماجرای هیجان انگیز، و تماس آن دیگری با دنیای بزرگ است. به خاطر مزایای متعدد ضوابط تبعیض آمیز جنسی، مرد در هر دو دنیا شرکت می کند و با قدرتی که امکانات اجتماعی و اقتصادی برترش به او داده است زنان از هم بیگانه شده را همچون رقبا بر ضد یکدیگر به بازی می گیرد.»  
«یکی از آثار و نتایج طبقه در درون پدرسالاری نهادن یک زن در برابر زن دیگر است که در گذشته تعارض تند و تیز میان نجیب و زن روسپی را ایجاد می‌کرد، و در زمان حاضر تعارض تند و تیز میان زن کارورز و زن خانه‌دار را ایجاد می‌کند. یکی بر تامین و حیثیت دیگری رشک می‌برد در حالیکه این دیگری، فراسوی محدوده‌ی احترام آرزوی آن چیزی را دارد که به گمان وی آزادی، ماجرای هیجان‌انگیز، و تماس آن دیگری با دنیای بزرگ است. به خاطر مزایای متعدد ضوابط تبعیض‌آمیز جنسی، [[مرد]] در هر دو دنیا شرکت می‌کند و با قدرتی که امکانات اجتماعی و اقتصادی برترش به او داده است [[زنان]] از هم بیگانه شده را همچون رقبا بر ضد یکدیگر به بازی می‌گیرد.»  


«بر اساس نظریه وابستگی میلت زنان تحت سلطه مردسالاری یک طبقه جنسی وابسته هستند.» از نظر او در جامعه پدرسالار، زنان اندکی هستند که به طور مستقل از مراتب طبقاتی بالا روند اما اکثر آنان نه در ایجاد نظام طبقاتی نقش دارند و نه می­توانند این ساختار را تغییر دهند. آنها به صورت طبقه وابسته ای هستند که به حساب محصول اضافی زیست می کنند، رهایی از این شرایط تنها از طریق آگاهی زنان از این سلطه میسر است.
«بر اساس نظریه وابستگی میلت [[زنان]] تحت سلطه مردسالاری یک طبقه جنسی وابسته هستند.» از نظر او در جامعه پدرسالار، [[زنان]] اندکی هستند که به طور مستقل از مراتب طبقاتی بالا روند اما اکثر آنان نه در ایجاد نظام طبقاتی نقش دارند و نه می‌­توانند این ساختار را تغییر دهند. آنها به صورت طبقه وابسته‌ای هستند که به حساب محصول اضافی زیست می‌کنند، رهایی از این شرایط تنها از طریق آگاهی [[زنان]] از این سلطه میسر است.


میلت از جمله فمینیستهایی است که مفهوم تفاوت را برای توضیح جایگاه زنان در جامعه مردسالار به کار می برد. وی معتقد است تفاوتهای زنان با مردان مکانیزم اصلی سرکوب زنان است. این تفاوت محصول مردسالاری است و مذکر و مونث واقعا دارای دو فرهنگ متفاوتند.
میلت از جمله فمینیست‌هایی است که مفهوم تفاوت را برای توضیح جایگاه [[زنان]] در جامعه مردسالار به کار می‌برد. وی معتقد است تفاوت‌های [[زنان]] با [[مردان]] مکانیزم اصلی سرکوب [[زنان]] است. این تفاوت محصول مردسالاری است و مذکر و مونث واقعا دارای دو فرهنگ متفاوتند.


« به سبب مقتضیات اجتماعی ما، جنس نر و جنس ماده در واقع دو نوع فرهنگند و تجارب زندگی آنان سخت با هم تفاوت دارند و این موضوعی بسیار مهم است.»  
« به سبب مقتضیات اجتماعی ما، جنس نر و جنس ماده در واقع دو نوع فرهنگند و تجارب زندگی آنان سخت با هم تفاوت دارند و این موضوعی بسیار مهم است.»  


و در پایان میلت معتقد است نهادهای فرهنگی، دینی و به ویژه خانواده در [[نظام مردسالار]] با طبیعی و فرهنگی نشان دادن این تفاوتها و نقشها، باعث درونی سازی این مسائل در زنان می‌شوند.میلت بر خلاف سایر فمنیستهای رادیکال ریشه های پدرسالاری را در تربیت اجتماعی و ساختار جنسی مونث بودن می‌‌دید.و معتقد بود: با انقلاب جنسی به معنای پایان ازدواج تک همسری و مادری و پرورش کودکان خارج از نهاد خانواده، نقشها و تفاوتهای جنسیتی ساختگی به تدریج از بین می‌رود.میلت طبیعت انسان را اساسا دو جنسیتی و تفاوتها را ساختگی و جامعه [[اندروژنی]] را جامعه آرامانی تلقی می‌کرد.<ref>تاریخچه، نظریات،گرایشها، نقد فمنیسم،ص90-91</ref>
و در پایان میلت معتقد است نهادهای فرهنگی، دینی و به ویژه [[خانواده]] در نظام مردسالار با طبیعی و فرهنگی نشان دادن این تفاوتها و نقشها، باعث درونی سازی این مسائل در [[زنان]] می‌شوند. میلت بر خلاف سایر فمنیستهای رادیکال ریشه‌های [[پدرسالاری]] را در تربیت اجتماعی و ساختار جنسی [[مونث]] بودن می‌‌دید. و معتقد بود: با [[انقلاب جنسی]] به معنای پایان [[ازدواج]] تک همسری و مادری و پرورش کودکان خارج از نهاد [[خانواده]]، نقش‌ها و تفاوت‌های جنسیتی ساختگی به تدریج از بین می‌رود. میلت طبیعت انسان را اساساً دو جنسیتی و تفاوت‌ها را ساختگی و جامعه اندروژنی را جامعه آرامانی تلقی می‌کرد.<ref>تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد فمنیسم، ص90-91</ref>
==نقد==
==نقد==
اگرچه بر دیدگاه فمنیسم رادیکال انتقادات و نقدهای جدی و محکمی وارد است اما در خصوص دیدگاه میلت میتوان گفت که آموزه های افراطی میلت و تاکید فراوان وی بر لزبین، انقلاب جنسی، جدایی زن ومرد، مقابله با خانواده و مادری مانع اقبال عمومی از دیدگاه میلت و فمنیستهای رادیکال شده است.و باعث انتقادات شدید نسبت به این جریان شده است.
اگرچه بر دیدگاه فمنیسم رادیکال انتقادات و نقدهای جدی و محکمی وارد است اما در خصوص دیدگاه میلت میتوان گفت که آموزه های افراطی میلت و تاکید فراوان وی بر لزبین، [[انقلاب جنسی]]، جدایی زن و [[مرد]]، مقابله با [[خانواده]] و مادری مانع اقبال عمومی از دیدگاه میلت و فمنیستهای رادیکال شده است. و باعث انتقادات شدید نسبت به این جریان شده است.
در مقابل فمنیستهای رادیکال که تمام تفاوتهای را برساخته اجتماعی و فرهنگی میدانند و قائل به تغییر هستند ذاتگریان اعتقاد دارند زنان، زن و مردان، مرد هستند و هیچ راهی برای تغییر طبیعت وجود ندارد.و اجتماع و فرهنگ تقویت کننده این طبیعت هستند.<ref>تاریخچه، نظریات،گرایشها، نقد فمنیسم،ص93-94</ref>
در مقابل فمنیستهای رادیکال که تمام تفاوت‌های را برساخته اجتماعی و فرهنگی می‌دانند و قائل به تغییر هستند ذات‌گریان اعتقاد دارند [[زنان]]، زن و [[مردان]]، [[مرد]] هستند و هیچ راهی برای تغییر طبیعت وجود ندارد. و اجتماع و فرهنگ تقویت کننده این طبیعت هستند.<ref>تاریخچه، نظریات،گرایشها، نقد [[فمنیسم]]، ص93-94</ref>


تاکید بیش اندازه فمنیست بر پدرسالاری به عنوان یگانه عامل سرکوب زنان و نادیده انگاشتن سایر عوامل موجب ساده انگاری واقعیات اجتماعی و برداشت غیرواقع بینانه از عوامل بهبود وضعیت زنان شده است.همچنین منتقدان با رائه شواهد تاریخی جنبه های عمومیت پدرسالاری را زیر سوال می‌برند.<ref>همان</ref>
تاکید بیش اندازه فمنیست بر [[پدرسالاری]] به عنوان یگانه عامل سرکوب [[زنان]] و نادیده انگاشتن سایر عوامل موجب ساده‌انگاری واقعیات اجتماعی و برداشت غیرواقع بینانه از عوامل بهبود وضعیت زنان شده است. همچنین منتقدان با ارائه شواهد تاریخی جنبه‌های عمومیت [[پدرسالاری]] را زیر سوال می‌برند.<ref>همان</ref>
 
از طرفی بسیاری از فمنیست‌ها به دفاع از مادری و زندگی خانوادگی برای [[زنان]] برخواسته و این دو را سرمایه‌های اصلی وجود [[زنان]] می‌دانند.[[جین بتکه الشتاین]] در کتاب «[[مرد]] عمومی زن خصوصی» از زندگی خصوصی دفاه کرده و مادر بودن را فعالیتی پیچیده، غنی، چندرویه، پر زحمت و شادی آفرین می‌داند.<ref>همان</ref>


از طرفی بسیاری از فمنیستها به دفاع از مادری و زندگی خانوادگی برای زنان برخواسته و این دو را سرمایه های اصلی وجود زنان میدانند.[[جین بتکه الشتین]] در کتاب «مرد عمومی زن خصوصی» از زندگی خصوصی دفاه کرده و مادر بودن را فعالیتی پیچیده، غنی، چندرویه،پر زحمت و شادی آفرین می داند.<ref>همان</ref>
==آثار==
==آثار==


خط ۸۳: خط ۸۴:
*تهیه‌کننده سه زندگی (۱۹۷۱)
*تهیه‌کننده سه زندگی (۱۹۷۱)
==سفر به ایران==
==سفر به ایران==
میلت و سوفی کیر، روزنامه نگار کانادایی، در سال 1979 برای کمیته آزادی های هنری و فکری به تهران، سفر کردند تا برای حقوق زنان ایرانی تلاش کنند. سفر آنها هم زمان با تظاهرات ضد حجاب در ماههای آغازین انقلاب اسلامی همراه شد. میلت مشاهدات خود از این رویداد را چنین گزارش میدهد:« هزاران زن در راهپیمایی اعتراضی در دانشگاه تهران در روز جهانی زن، 8 مارس، شرکت کردند. بسیاری از آنها با چاقو، ضرب و شتم یا تهدید با اسید مواجه شدند.» میلت و کیر که درتظاهرات شرکت کرده بودند، دو هفته پس از ورودشان به ایران از اتاق هتل خود بیرون آورده شدند و به اتاقی در مقر مهاجرت منتقل شدند. وبه آنها توصیه شد که به کشور خود بازگردند و گرنه بازداشت خواهند شد. میلت با دانستن اینکه همجنس گرایان در ایران اعدام می شوند، وقتی شنید که مقامات می گویند او یک لزبین است، می ترسید کشته شود. پس از یک شب اقامت، به پاریس بازگشتند.<ref>[https://www.radiozamaneh.com/374964/ رادیو زمانه]</ref>
میلت و سوفی کیر، روزنامه نگار کانادایی، در سال 1979 برای کمیته آزادی‌های هنری و فکری به تهران، سفر کردند تا برای حقوق [[زنان]] ایرانی تلاش کنند. سفر آنها هم زمان با تظاهرات ضد حجاب در ماه‌های آغازین انقلاب اسلامی همراه شد. میلت مشاهدات خود از این رویداد را چنین گزارش می‌دهد: «هزاران زن در راهپیمایی اعتراضی در دانشگاه تهران در روز جهانی زن، 8 مارس، شرکت کردند. بسیاری از آنها با چاقو، ضرب و شتم یا تهدید با اسید مواجه شدند.» میلت و کیر که در تظاهرات شرکت کرده بودند، دو هفته پس از ورودشان به ایران از اتاق هتل خود بیرون آورده شدند و به اتاقی در مقر مهاجرت منتقل شدند. و به آنها توصیه شد که به کشور خود بازگردند و گرنه بازداشت خواهند شد. میلت با دانستن اینکه همجنس گرایان در ایران اعدام می‌شوند، وقتی شنید که مقامات می‌گویند او یک لزبین است، می‌ترسید کشته شود. پس از یک شب اقامت، به پاریس بازگشتند.<ref>[https://www.radiozamaneh.com/374964/ رادیو زمانه]</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۹۳: خط ۹۴:
*[https://www.radiozamaneh.com/374964/ رادیو زمانه]
*[https://www.radiozamaneh.com/374964/ رادیو زمانه]
*[https://rahyabinstitute.blogsky.com/1387/10/13/post-4/ دیدگاه میلت]
*[https://rahyabinstitute.blogsky.com/1387/10/13/post-4/ دیدگاه میلت]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده:رادیکال فمینیسم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۱

{{#invoke:Infobox|infobox}} کِیت میلِت <ref>Kate Millett</ref> (۱۴ سپتامبر ۱۹۳۴ – ۶ سپتامبر ۲۰۱۷) مجسمه‌ساز، نویسنده و فیلمساز فمینیست آمریکایی بود. میلت از طرفداران فمنیست رادیکال بود. کتاب «سیاست‌های جنسی» میلت اولین کتابی بود که مفهوم پدرسالاری را توضیح داد. وزنامه‌نگار لیزا فدرستون، دستیابی به سقط قانونی ، برابری حرفه‌ای بیشتر بین زن و مرد و آزادی جنسی را به بخشی از تلاش‌های میلت نسبت می‌دهد. در سال 1970، سالی که کتاب سیاست جنسی منتشر شد میلت به عنوان یک لزبین ظاهر شد. با این حال، در اواخر سال 1970 او به عنوان دوجنسه ظاهر شد.] او با یک مجسمه‌ساز فومیو یوشیمورا (1965 تا 1985) ازدواج کرد و پس از آن، تا زمان مرگش در سال 2017، با سوفی کیر ازدواج کرد.

زندگی‌نامه

کاترین موری میلت در 14 سپتامبر 1934 در خانواده جیمز آلبرت و هلن (با نام خانوادگی فیلی) میلت در سنت پل، مینه سوتا به دنیا آمد. به گفته میلت، او از پدرش که یک مهندس بود، می‌ترسید چون که او را کتک زد. او یک معتاد الکلی بود که وقتی او 14 ساله بود خانواده را ترک کرد و "آنها را به یک زندگی فقیرانه سپرد". مادرش معلم و فروشنده بیمه بود. او دو خواهر به نام‌های سالی و مالوری داشت. میلت دوران کودکی خود در مدارس محلی در سنت پل گذراند.<ref>Kate_Millett</ref>

میلت در سال 1956 با درجه لیسانس هنر از دانشگاه مینه سوتا در ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد ؛ او یکی از اعضای گروه کاپا آلفا تتا بود. هزینه تحصیل میلت در کالج سنت هیلدا، آکسفورد توسط خاله ثروتمند کیت پرداخت شد. میلت مدرک درجه یک ادبیات انگلیسی را، در سال 1958 دریافت کرد. او اولین زن آمریکایی بود که با تحصیل در سنت هیلدا، مدرکی با افتخارات درجه یک دریافت می‌کرد. پس از گذراندن حدود 10 سال به عنوان یک معلم و هنرمند، میلت در سال 1968 وارد برنامه تحصیلات تکمیلی برای زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی ​​در دانشگاه کلمبیا شد و در طی آن در بارنارد به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. زمانی که آنجا بود، از حقوق دانشجویان، آزادی زنان و اصلاحات سقط جنین دفاع می‌کرد. او پایان‌نامه خود را در سپتامبر 1969 به پایان رساند و دکترای خود را، با درجه ممتاز، در مارس 1970 دریافت کرد.<ref>همان</ref>

دیدگاه

میلت یکی از شخصیت‌های مهم در جنبش زنان، یا فمینیسم موج دوم، در دهه‌های 1960 و 1970 بود. برای مثال، او و سیدنی ابوت، فیلیس بیرکبی، آلما روتسانگ، و آرتمیس مارچ، اولین گروه افزایش دهنده آگاهی لزبین-فمینیست بودند، اگرچه میلت در اواخر سال 1970 به عنوان دوجنسه شناخته شد.<ref>Kate_Millett</ref> در سال 1966، میلت عضو کمیته سازمان ملی زنان شد. و متعاقباً به زنان رادیکال نیویورک، لزبین های رادیکال، و سازمان های زنان رادیکال مرکز شهر پیوست.

میلت یکی از اولین نویسندگانی بود که مفهوم مدرن مردسالاری را به عنوان انقیاد زنان در سراسر جامعه توصیف کرد. کتاب «سیاست‌های جنسی» نخستین متنی بود که مفهوم پدرسالاری را توضیح داد. به اعتقاد میلت ایدئولوژی پدرسالارانه باعث ترویج و بزرگ نمایی تفاوت‌های زن و مرد و مسلم‌انگاشتن نقش‌های مسلط برای مردان و نقش‌های تابع برای زنان می‌شود. <ref>تاریخچه، نظریات،گرایشها، نقد فمنیسم، ص90-91</ref>

میلت پدرسالاری را نوعی شیوه اعمال قدرت و سلطه جهان شمول می‌داند. شیوه اعمال قدرتی که مستقل از سرمایه‌داری یا هر نوع شیوه تولید عمل می‌کند. «جامعه ما، مانند همه دیگر تمدن‌های تاریخی جامعه‌یی پدرسالارانه است. این واقعیت آشکاریست و برای پی بردن به آن کافیست به یاد آوریم که ارتش، صنعت، تکنولوژی، دانشگاهها، علم، منصبهای سیاسی، سرمایه_ خلاصه همه راههای قدرت در درون جامعه و از جمله نیروی قهری پلیس، یکسره در دست مردانند.»<ref>دیدگاه میلت</ref>

او معتقد است نظام پدرسالاری به عنوان یک نظام قدرت به خوبی در اذهان جا گرفته و لزومی ندارد دعاوی‌اش را به شکل مشهود بیان کند زیرا که این دعاوی طبیعی جلوه می‌کنند. همچنین توضیح پدرسالاری با دلایل فیزیولوژی آنرا به امری اجتناب ناپذیر و تاریخی مبدل کرده است اما برخی انسان‌شناسان باور دارند «پدرسالاری دارای منشا آغازین نیست بلکه شکل اجتماعی دیگری پیش از آن وجود داشته است. اگر چنین باشد، برهان نیروی جسمانی به عنوان تئوری منشاهای پدرسالاری توضیح چندان کافی نخواهد بود.»<ref>همان</ref>

وی معتقد است نه عامل بیولوژیک، که بار فرهنگی که به آن داده می‌شود منشا پدرسالاری است. او با مدد از تفکیک جنس و جنسیت، نقش عامل بیولوژیک را بسیار محدود می‌بیند و بر این اعتقاد است که تفاوت‌های زیستی تحت تاثیر فرهنگ شکل خاصی یافته و به فرودستی زنان منجر شده است.

«سیادت مرد مانند دیگر معتقدات سیاسی، سرانجام نه در نیروی جسمانی بل در قبول نظامی از ارزش‌ها نهفته است که جنبه بیولوژیک ندارد.»

او در تعریف طبقه در جامعه پدرسالار می‌گوید «طبقه سلسله مراتبی اقتصادی و اجتماعی است که یک زن را در مقابل زن دیگر قرار می‌دهد. و آنکه از این تقابل سود می‌برد مرد است. وی می‌گوید:

«یکی از آثار و نتایج طبقه در درون پدرسالاری نهادن یک زن در برابر زن دیگر است که در گذشته تعارض تند و تیز میان نجیب و زن روسپی را ایجاد می‌کرد، و در زمان حاضر تعارض تند و تیز میان زن کارورز و زن خانه‌دار را ایجاد می‌کند. یکی بر تامین و حیثیت دیگری رشک می‌برد در حالیکه این دیگری، فراسوی محدوده‌ی احترام آرزوی آن چیزی را دارد که به گمان وی آزادی، ماجرای هیجان‌انگیز، و تماس آن دیگری با دنیای بزرگ است. به خاطر مزایای متعدد ضوابط تبعیض‌آمیز جنسی، مرد در هر دو دنیا شرکت می‌کند و با قدرتی که امکانات اجتماعی و اقتصادی برترش به او داده است زنان از هم بیگانه شده را همچون رقبا بر ضد یکدیگر به بازی می‌گیرد.»

«بر اساس نظریه وابستگی میلت زنان تحت سلطه مردسالاری یک طبقه جنسی وابسته هستند.» از نظر او در جامعه پدرسالار، زنان اندکی هستند که به طور مستقل از مراتب طبقاتی بالا روند اما اکثر آنان نه در ایجاد نظام طبقاتی نقش دارند و نه می‌­توانند این ساختار را تغییر دهند. آنها به صورت طبقه وابسته‌ای هستند که به حساب محصول اضافی زیست می‌کنند، رهایی از این شرایط تنها از طریق آگاهی زنان از این سلطه میسر است.

میلت از جمله فمینیست‌هایی است که مفهوم تفاوت را برای توضیح جایگاه زنان در جامعه مردسالار به کار می‌برد. وی معتقد است تفاوت‌های زنان با مردان مکانیزم اصلی سرکوب زنان است. این تفاوت محصول مردسالاری است و مذکر و مونث واقعا دارای دو فرهنگ متفاوتند.

« به سبب مقتضیات اجتماعی ما، جنس نر و جنس ماده در واقع دو نوع فرهنگند و تجارب زندگی آنان سخت با هم تفاوت دارند و این موضوعی بسیار مهم است.»

و در پایان میلت معتقد است نهادهای فرهنگی، دینی و به ویژه خانواده در نظام مردسالار با طبیعی و فرهنگی نشان دادن این تفاوتها و نقشها، باعث درونی سازی این مسائل در زنان می‌شوند. میلت بر خلاف سایر فمنیستهای رادیکال ریشه‌های پدرسالاری را در تربیت اجتماعی و ساختار جنسی مونث بودن می‌‌دید. و معتقد بود: با انقلاب جنسی به معنای پایان ازدواج تک همسری و مادری و پرورش کودکان خارج از نهاد خانواده، نقش‌ها و تفاوت‌های جنسیتی ساختگی به تدریج از بین می‌رود. میلت طبیعت انسان را اساساً دو جنسیتی و تفاوت‌ها را ساختگی و جامعه اندروژنی را جامعه آرامانی تلقی می‌کرد.<ref>تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد فمنیسم، ص90-91</ref>

نقد

اگرچه بر دیدگاه فمنیسم رادیکال انتقادات و نقدهای جدی و محکمی وارد است اما در خصوص دیدگاه میلت میتوان گفت که آموزه های افراطی میلت و تاکید فراوان وی بر لزبین، انقلاب جنسی، جدایی زن و مرد، مقابله با خانواده و مادری مانع اقبال عمومی از دیدگاه میلت و فمنیستهای رادیکال شده است. و باعث انتقادات شدید نسبت به این جریان شده است. در مقابل فمنیستهای رادیکال که تمام تفاوت‌های را برساخته اجتماعی و فرهنگی می‌دانند و قائل به تغییر هستند ذات‌گریان اعتقاد دارند زنان، زن و مردان، مرد هستند و هیچ راهی برای تغییر طبیعت وجود ندارد. و اجتماع و فرهنگ تقویت کننده این طبیعت هستند.<ref>تاریخچه، نظریات،گرایشها، نقد فمنیسم، ص93-94</ref>

تاکید بیش اندازه فمنیست بر پدرسالاری به عنوان یگانه عامل سرکوب زنان و نادیده انگاشتن سایر عوامل موجب ساده‌انگاری واقعیات اجتماعی و برداشت غیرواقع بینانه از عوامل بهبود وضعیت زنان شده است. همچنین منتقدان با ارائه شواهد تاریخی جنبه‌های عمومیت پدرسالاری را زیر سوال می‌برند.<ref>همان</ref>

از طرفی بسیاری از فمنیست‌ها به دفاع از مادری و زندگی خانوادگی برای زنان برخواسته و این دو را سرمایه‌های اصلی وجود زنان می‌دانند.جین بتکه الشتاین در کتاب «مرد عمومی زن خصوصی» از زندگی خصوصی دفاه کرده و مادر بودن را فعالیتی پیچیده، غنی، چندرویه، پر زحمت و شادی آفرین می‌داند.<ref>همان</ref>

آثار

کتاب‌شناسی

  • سیاست‌ورزی جنسی(۱۹۷۰)
  • پرونده تن‌فروشی (۱۹۷۳)
  • پرواز (۱۹۷۴)
  • سیتا (۱۹۷۷)
  • زیرزمین (۱۹۷۹)
  • سفر به ایران (۱۹۷۹)
  • سفر لونی بین (۱۹۹۰)
  • سیاست ستم (۱۹۹۴)
  • پس از تاریکی: خاطرات (۱۹۹۵)
  • مادر میلت (۲۰۰۲)

فیلم‌شناسی

  • گلی برای سیمون دوبووار (۲۰۰۷)
  • یوکو اونو واقعی (۲۰۰۱) (تلویزیونی)
  • دختران دو بووار (۱۹۸۹) اپیزود تلویزیونی
  • یک داستان غیرعاشقانه: فیلمی دربارهٔ پورنوگرافی(۱۹۸۱)
  • تهیه‌کننده سه زندگی (۱۹۷۱)

سفر به ایران

میلت و سوفی کیر، روزنامه نگار کانادایی، در سال 1979 برای کمیته آزادی‌های هنری و فکری به تهران، سفر کردند تا برای حقوق زنان ایرانی تلاش کنند. سفر آنها هم زمان با تظاهرات ضد حجاب در ماه‌های آغازین انقلاب اسلامی همراه شد. میلت مشاهدات خود از این رویداد را چنین گزارش می‌دهد: «هزاران زن در راهپیمایی اعتراضی در دانشگاه تهران در روز جهانی زن، 8 مارس، شرکت کردند. بسیاری از آنها با چاقو، ضرب و شتم یا تهدید با اسید مواجه شدند.» میلت و کیر که در تظاهرات شرکت کرده بودند، دو هفته پس از ورودشان به ایران از اتاق هتل خود بیرون آورده شدند و به اتاقی در مقر مهاجرت منتقل شدند. و به آنها توصیه شد که به کشور خود بازگردند و گرنه بازداشت خواهند شد. میلت با دانستن اینکه همجنس گرایان در ایران اعدام می‌شوند، وقتی شنید که مقامات می‌گویند او یک لزبین است، می‌ترسید کشته شود. پس از یک شب اقامت، به پاریس بازگشتند.<ref>رادیو زمانه</ref>

پانویس

<references group=""></references>

منابع