مری دیلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از جنسیت دیتا
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| عنوان          = مری دیلی
| عنوان          = مری دیلی
| عنوان اصلی      =
| عنوان اصلی      =
| تصویر          =
| تصویر          =مری دیلی.jpg
| اندازه تصویر    =
| اندازه تصویر    =
| توضیح_تصویر    =
| توضیح_تصویر    =
خط ۲۶: خط ۲۶:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
مری دیلی( اکتبر 1928-10ژانویه2010)فيلسـوف و متألـه آمريكـايي در صـدر الهی دانان
مری دیلی (اکتبر 1928-10ژانویه2010) فيلسـوف و متألـه آمريكـايی در صـدر الهی‌دانان فمينيستی و در واقع به عنوان مادر اين رويكرد الهياتی شهرت دارد. وی فمنیست رادیکال است. دیلی از آن دسته فمنیست‌های رادیکالی است که شرارات و خشونت ذاتی و طبیعی مردان را علت ستم‌دیدگی زنان می‌داند.
فمينيستي و در واقع به عنوان مادر اين رويكرد الهياتي شهرت دارد.وی فمنیست رادیکال است.دیلی از آن دسته فمنیستهای رادیکالی است که شرارات و خشونت ذاتی و طبیعی مردان را علت ستم دیدگی زنان می‌داند.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
از زندگي خصوصـي مـري ديلـي اطلاعـات چنــداني در دســترس نيســت؛ وي در خــانواده‌اي كاتوليــك در نيويــورك متولــد شــد وپرورش يافت. به دليل زن بودنش نتوانست مطالعات تخصصي در رشته‌هاي مورد علاقه‌اش يعني فلسفه و الهيات را در آمريكا پي گيرد بنابراين براي تكميـل تحصـيلات خـود راهـي فرايبورگ سوئيس شد. رد و انكارهايي كه ديلي چـه در تحصـيل و چـه در تـلاش بـراي استادي دائمي كالج بوستون تجربه كرد به همراه مطالعات وي در انديشه‌هـاي آكوئينـاس ونومدرسيان، اگزيستانسياليسم دوبوار، متألهان قرن بيستم به خصوص الهيات هستي‌شناسـانة تيليش، و سفر وي به رم طي شوراي دوم واتيكان همه و همه در بسـط و تحـول عقلـي و معنوي و حتي سبك و محتواي آثار وي تاثير عميقي به جاگذاشت. با تمام سـختي‌هـا، وي موفق به اخذ سه مدرك دكترا در زمينة اديان، الهيات كتاب مقدس و فلسفه شد؛ و همچنين مدرك كارشناسي و كارشناسي ارشدي را در زمينة زبان و ادبيات انگليسي دريافت كـرد.<ref>عبدالباقی، فرناز،بازخواني مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستي مري ديلي، ص73</ref>
از زندگی خصوصـی مـری ديلی اطلاعـات چنــدانی در دســترس نيســت؛ وی در خــانواده‌ای كاتوليــك در نيويــورك متولــد شــد وپرورش يافت. به دليل زن بودنش نتوانست مطالعات تخصصی در رشته‌های مورد علاقه‌اش يعنی فلسفه و الهيات را در آمريكا پی گيرد بنابراين برای تكميـل تحصـيلات خـود راهـی فرايبورگ سوئيس شد. رد و انكارهايی كه ديلی چـه در تحصـيل و چـه در تـلاش بـرای استادی دائمی كالج بوستون تجربه كرد به همراه مطالعات وی در انديشه‌هـای آكوئينـاس و نومدرسيان، اگزيستانسياليسم دوبوار، متألهان قرن بيستم به خصوص الهيات هستی‌شناسـانه تيليش، و سفر وی به رم طی شورای دوم واتيكان همه و همه در بسـط و تحـول عقلـی و معنوی و حتی سبك و محتوای آثار وی تاثير عميقی به جاگذاشت. با تمام سـختی‌هـا، وی موفق به اخذ سه مدرك دكترا در زمينه اديان، الهيات كتاب مقدس و فلسفه شد؛ و همچنين مدرك كارشناسی و كارشناسی ارشدی را در زمينه زبان و ادبيات انگليسي دريافت كـرد.<ref>عبدالباقی، فرناز، بازخوانی مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستی مری ديلی، ص73</ref>
 
==دیدگاه==
==دیدگاه==
ديلي در مقدمة كتاب فراتر از خداي پدر: به سوي آزادي زنان عنوان ميكند اين كتاب تلاشي براي خلق "الهيات جديد" دقيقاً به معناي زير سوأل بـردن پـيش‌فـرضهـاي اساسي و غيرقابل ترديد دين در بسترهاي جديدي از تجربه و آگاهي زنان، و خلق "فلسفة جديد" به معناي بررسي امكانـات بـالقوه در انقـلاب زنـان بـراي تغييـر آگـاهي بشـري و صورتهاي بيروني آن يعني بوجود آوردن انسانهاي شايسته مي‌باشد. بنابراين هدف كتاب خلق الهيات و فلسفة جديدي است كه از تجربة نيمي از انسانها، يعني زنان سخن مي‌گويد كــه همــواره بــه خــاطر ديــدگاههاي جنســيت‌نگرغالــب، در هــيچ يــك از دو حــوزه نماينده‌اي ندارند. ديلي در اين كتاب پس از نشان دادن و نقـد جنسـيت‌نگـري در زبـان وساختارهاي مردسالارانة مسيحيت و مؤلفه‌هاي اساسي آن همچون خداي پدر، گنـاه اوليـه،مسيح شناسي، كليساشناسي و رستگاري سعي دارد اين مؤلفه‌ها را از بستر مردسالارانه خـودجدا كند و تعاريف نويي، براساس تجربة آگاهانة زنان با خدايي فراتر از خداي مسـيحيت ارائـه كنـد.<ref>عبدالباقی، فرناز، بازخواني مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستي مري ديلي، ص74</ref>
ديلی در مقدمة كتاب فراتر از خدای پدر: به سوی آزادی زنان عنوان می‌كند اين كتاب تلاشی برای خلق "الهيات جديد" دقيقاً به معنای زير سوأل بـردن پـيش‌فـرضهـای اساسی و غيرقابل ترديد دين در بسترهای جديدی از تجربه و آگاهی زنان، و خلق "فلسفة جديد" به معنای بررسی امكانـات بـالقوه در انقـلاب زنـان بـرای تغييـر آگـاهی بشـری و صورت‌های بيرونی آن يعنی بوجود آوردن انسان‌های شايسته می‌باشد. بنابراين هدف كتاب خلق الهيات و فلسفة جديدی است كه از تجربة نيمی از انسان‌ها، يعنی زنان سخن می‌گويد كــه همــواره بــه خــاطر ديــدگاه‌های جنســيت‌نگرغالــب، در هــيچ يــك از دو حــوزه نماينده‌ای ندارند. ديلی در اين كتاب پس از نشان دادن و نقـد جنسـيت‌نگـری در زبـان وساختارهای مردسالارانه مسيحيت و مؤلفه‌های اساسی آن همچون خدای پدر، گنـاه اوليـه، مسيح‌شناسی، كليساشناسی و رستگاری سعی دارد اين مؤلفه‌ها را از بستر مردسالارانه خـود جدا كند و تعاريف نويی، براساس تجربه آگاهانه زنان با خدايی فراتر از خدای مسـيحيت ارائـه كنـد.<ref>عبدالباقی، فرناز، بازخوانی مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستی مری ديلی، ص74</ref>


ديلي با تاكيد بر وجود كاست جنسي(caste sexual)در سراسر جهان عنوان مي‌كند كه ايـن پديده از عربستان تا سوئد يكسان است. وي توضيح مي‌دهد كه با حمل جنسيت به انسانهااز آغاز تولد، و درواقع با ايجاد شكاف و دوگانگي بين آنها، انسانها به دو كاست جنسـيتي تقسيم مي‌شوند كه طبق آن، دسترسي نابرابري به كالاها، خدمات، اعتبار و رفـاه جسـمي و روحي پيدا مي‌كنند. در اين نظام كاستي، زنان فرودست و مردان همـواره فرادسـت و برتـربوده‌اند.ديلي با صراحت عنوان مي‌كند كه ايـن نظـام كاسـتي بـدون پـذيرش و توافـق جـنس فرودست نمي‌تواند تداوم يابد، در نتيجه سيسـتم‌هـا و سـازوكارهايي وجـود دارد تـا ايـن فرودستي را براي كاست پائين-زنان- نهادينه و شرطي كند. او از الهيات، سياست، اخـلاق، روانپزشكي و روانشناسي به عنـوان سـازوكارهايي يـاد مـي‌كنـد كـه نـه تنهـا نظـامهـا وساختارهاي مردسالارانه را توليد و حمايت مي‌كنند بلكه در پيونـد دوري، ايـن نظـامهـاموجب تداوم و تقويت اين سازوكارهاي سركوبگر مـي‌شـوند.<ref>همان</ref>
ديلی با تاكيد بر وجود كاست جنسي(caste sexual)در سراسر جهان عنوان می‌كند كه ايـن پديده از عربستان تا سوئد يكسان است. وی توضيح می‌دهد كه با حمل جنسيت به انسان‌ها از آغاز تولد، و درواقع با ايجاد شكاف و دوگانگی بين آنها، انسان‌ها به دو كاست جنسـيتی تقسيم می‌شوند كه طبق آن، دسترسی نابرابری به كالاها، خدمات، اعتبار و رفـاه جسـمی و روحی پيدا می‌كنند. در اين نظام كاستی، زنان فرودست و مردان همـواره فرادسـت و برتـر بوده‌اند. ديلی با صراحت عنوان می‌كند كه ايـن نظـام كاسـتی بـدون پـذيرش و توافـق جـنس فرودست نمي‌تواند تداوم يابد، در نتيجه سيسـتم‌هـا و سـازوكارهايی وجـود دارد تـا ايـن فرودستي را براي كاست پائين-زنان- نهادينه و شرطي كند. او از الهيات، سياست، اخـلاق، روانپزشكی و روانشناسی به عنـوان سـازوكارهايی يـاد مـی‌كنـد كـه نـه تنهـا نظـام‌هـا وساختارهای مردسالارانه را توليد و حمايت می‌كنند بلكه در پيونـد دوری، ايـن نظـام‌هـا موجب تداوم و تقويت اين سازوكارهای سركوبگر مـی‌شـوند.<ref>همان</ref>
ديلي به تبعيت از گرايش فمينيسم راديكال خود صراحتاً اعـلام مـي‌كنـد كـه ريشـة همـة تبعيضها و تجاوزها در تبعيض جنسي است؛وی خشونت و شررات ذاتی و طبیعی مردان را علت تم دیدگی زنان میداند.
ديلی به تبعيت از گرايش فمينيسم راديكال خود صراحتاً اعـلام مـی‌كنـد كـه ريشـه همـه تبعيض‌ها و تجاوزها در تبعيض جنسی است؛ وی خشونت و شررات ذاتی و طبیعی مردان را علت تم دیدگی زنان می‌داند.


او با ارئه گزارشی از رشم ساتی(سوزاندن زن با جنازه همسر)در هندوستان بستن پای نوزادان دختر در چین ، ختنه دختران در بعضی از کشورهای آفریقایی ، شکار جادوگران در اروپا و روشها‌ی درمان بیماری های زنان در آمریکا، این موارد را نمونه هایی از خشونت مردان و کنترل و مهار زنان می‌داند.<ref>رودگر، نرگس، تاریخچه، نظریات، گرایش ها، نقد فمنیسم، ص92</ref>
او با ارئه گزارشی از رشم ساتی (سوزاندن زن با جنازه همسر) در هندوستان بستن پای نوزادان دختر در چین، ختنه دختران در بعضی از کشورهای آفریقایی، شکار جادوگران در اروپا و روش‌ها‌ی درمان بیماری‌های زنان در آمریکا، این موارد را نمونه‌هایی از خشونت مردان و کنترل و مهار زنان می‌داند.<ref>رودگر، نرگس، تاریخچه، نظریات، گرایش ها، نقد فمنیسم، ص92</ref>


از نظر دیلی مردان علاوه بر اینکه بدن های زنان را از این طرق،آزار و شکنجه می دهند، از نظر ذهنی نیز آنان را آزار می‌رسانند؛از این رو تا زمانی که زن در وضعیت پدر سالاری باقس است نه تنها امکان پیشرفت ندارد، بلکه حتی قادر به ادامه حیات هم نیست.<ref>همان</ref>
از نظر دیلی مردان علاوه بر اینکه بدن‌های زنان را از این طرق، آزار و شکنجه می‌دهند، از نظر ذهنی نیز آنان را آزار می‌رسانند؛از این رو تا زمانی که زن در وضعیت پدرسالاری باقس است نه تنها امکان پیشرفت ندارد، بلکه حتی قادر به ادامه حیات هم نیست.<ref>همان</ref>
==نقد==
==نقد==
مشکل عمده گرایشهای مختلف فمنیست انحصار طلبی در علل فرودستی زنان است.وجود حالات دوصدایی در ادیان یهودی و مسیحی و پاسخگو نبودن کلیسا در مقابل شبه‌ها و تناقضات موجب بروز تفکرات اصلاح گرایانه توسط الاهی دانان فمنیسم در خلال جریان فمنیسم شد.
مشکل عمده گرایش‌های مختلف فمنیست انحصارطلبی در علل فرودستی زنان است. وجود حالات دوصدایی در ادیان یهودی و مسیحی و پاسخگو نبودن کلیسا در مقابل شبهه‌ها و تناقضات موجب بروز تفکرات اصلاح‌گرایانه توسط الاهی‌دانان فمنیسم در خلال جریان فمنیسم شد.
 
تاکید بیش از اندازه فمنیست بر پدرسالاری به عنوان یگانه عامل سرکوب زنان و نادیده انگاشتن سایر عوامل موجب ساده‌انگاری واقعیات اجتماعی و برداشت غیرواقع بینانه از عوامل بهبود وضعیت زنان شده است. همچنین منتقدان با ارائه شواهد تاریخی جنبه‌های عمومیت پدرسالاری را زیر سوال می‌برند.<ref>رودگر، نرگس، تاریخچه، نظریات، گرایش ها، نقد فمنیسم،93</ref> اینکه همه‌ی مردان ستمگر و همه زنان قربانی‌اند، اینکه زنان به شیوه‌های یکسانی تحت ستم هستند و اینکه پدرسالاری و ستم جنسی در تمام اقوام و ملل وجود دارد دور از واقعیت است.


تاکید بیش اندازه فمنیست بر پدرسالاری به عنوان یگانه عامل سرکوب زنان و نادیده انگاشتن سایر عوامل موجب ساده انگاری واقعیات اجتماعی و برداشت غیرواقع بینانه از عوامل بهبود وضعیت زنان شده است.همچنین منتقدان با ارائه شواهد تاریخی جنبه های عمومیت پدرسالاری را زیر سوال می‌برند.<ref>رودگر، نرگس، تاریخچه، نظریات، گرایش ها، نقد فمنیسم،93</ref> اینکه همه ی مردان ستمگر و همه زنان قربانی‌اند، اینکه زنان به شیوه های یکسانی تحت ستم هستند و اینکه پدرسالاری و ستم جنسی در تمام اقوام و ملل وجود دارد دور از واقعیت است.
==آثار==
==آثار==
ازآثار وي مي‌توان به
از آثار وی می‌توان به
* كليسا و جـنس دوم 1968،
* كليسا و جـنس دوم 1968،
*شناسـي بـوم زيسـت/زن اولـين، 1984  
*شناسـی بـوم زيسـت/زن اولـين، 1984  
*ناب شهوت، 1987
*ناب شهوت، 1987
*بافت شبكه‌اي ويكدري بين كهكشاني جديد انگليسي 1987  
*بافت شبكه‌ای ويكدری بين كهكشانی جديد انگليسي 1987  
*جوهر-تحقق آيندة كهن،1998
*جوهر-تحقق آيندة كهن،1998
*فراتر از خداي پدر: به سوي فلسفة آزادي زنان، 1973
*فراتر از خدای پدر: به سوي فلسفة آزادی زنان، 1973
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۵۸: خط ۶۰:
*[https://www.iranketab.ir/profile/30020-mary-daly ایران کتاب]
*[https://www.iranketab.ir/profile/30020-mary-daly ایران کتاب]
* عبدالباقيان، فرناز،بازخواني مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستي مري ديلي،پژوهشنامة زنان، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سال نهم، شمارة چهارم، زمستان 1397 ،71-85
* عبدالباقيان، فرناز،بازخواني مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستي مري ديلي،پژوهشنامة زنان، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سال نهم، شمارة چهارم، زمستان 1397 ،71-85
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: کنشگران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۲۳

{{#invoke:Infobox|infobox}} مری دیلی (اکتبر 1928-10ژانویه2010) فيلسـوف و متألـه آمريكـايی در صـدر الهی‌دانان فمينيستی و در واقع به عنوان مادر اين رويكرد الهياتی شهرت دارد. وی فمنیست رادیکال است. دیلی از آن دسته فمنیست‌های رادیکالی است که شرارات و خشونت ذاتی و طبیعی مردان را علت ستم‌دیدگی زنان می‌داند.

زندگی‌نامه

از زندگی خصوصـی مـری ديلی اطلاعـات چنــدانی در دســترس نيســت؛ وی در خــانواده‌ای كاتوليــك در نيويــورك متولــد شــد وپرورش يافت. به دليل زن بودنش نتوانست مطالعات تخصصی در رشته‌های مورد علاقه‌اش يعنی فلسفه و الهيات را در آمريكا پی گيرد بنابراين برای تكميـل تحصـيلات خـود راهـی فرايبورگ سوئيس شد. رد و انكارهايی كه ديلی چـه در تحصـيل و چـه در تـلاش بـرای استادی دائمی كالج بوستون تجربه كرد به همراه مطالعات وی در انديشه‌هـای آكوئينـاس و نومدرسيان، اگزيستانسياليسم دوبوار، متألهان قرن بيستم به خصوص الهيات هستی‌شناسـانه تيليش، و سفر وی به رم طی شورای دوم واتيكان همه و همه در بسـط و تحـول عقلـی و معنوی و حتی سبك و محتوای آثار وی تاثير عميقی به جاگذاشت. با تمام سـختی‌هـا، وی موفق به اخذ سه مدرك دكترا در زمينه اديان، الهيات كتاب مقدس و فلسفه شد؛ و همچنين مدرك كارشناسی و كارشناسی ارشدی را در زمينه زبان و ادبيات انگليسي دريافت كـرد.<ref>عبدالباقی، فرناز، بازخوانی مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستی مری ديلی، ص73</ref>

دیدگاه

ديلی در مقدمة كتاب فراتر از خدای پدر: به سوی آزادی زنان عنوان می‌كند اين كتاب تلاشی برای خلق "الهيات جديد" دقيقاً به معنای زير سوأل بـردن پـيش‌فـرضهـای اساسی و غيرقابل ترديد دين در بسترهای جديدی از تجربه و آگاهی زنان، و خلق "فلسفة جديد" به معنای بررسی امكانـات بـالقوه در انقـلاب زنـان بـرای تغييـر آگـاهی بشـری و صورت‌های بيرونی آن يعنی بوجود آوردن انسان‌های شايسته می‌باشد. بنابراين هدف كتاب خلق الهيات و فلسفة جديدی است كه از تجربة نيمی از انسان‌ها، يعنی زنان سخن می‌گويد كــه همــواره بــه خــاطر ديــدگاه‌های جنســيت‌نگرغالــب، در هــيچ يــك از دو حــوزه نماينده‌ای ندارند. ديلی در اين كتاب پس از نشان دادن و نقـد جنسـيت‌نگـری در زبـان وساختارهای مردسالارانه مسيحيت و مؤلفه‌های اساسی آن همچون خدای پدر، گنـاه اوليـه، مسيح‌شناسی، كليساشناسی و رستگاری سعی دارد اين مؤلفه‌ها را از بستر مردسالارانه خـود جدا كند و تعاريف نويی، براساس تجربه آگاهانه زنان با خدايی فراتر از خدای مسـيحيت ارائـه كنـد.<ref>عبدالباقی، فرناز، بازخوانی مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستی مری ديلی، ص74</ref>

ديلی با تاكيد بر وجود كاست جنسي(caste sexual)در سراسر جهان عنوان می‌كند كه ايـن پديده از عربستان تا سوئد يكسان است. وی توضيح می‌دهد كه با حمل جنسيت به انسان‌ها از آغاز تولد، و درواقع با ايجاد شكاف و دوگانگی بين آنها، انسان‌ها به دو كاست جنسـيتی تقسيم می‌شوند كه طبق آن، دسترسی نابرابری به كالاها، خدمات، اعتبار و رفـاه جسـمی و روحی پيدا می‌كنند. در اين نظام كاستی، زنان فرودست و مردان همـواره فرادسـت و برتـر بوده‌اند. ديلی با صراحت عنوان می‌كند كه ايـن نظـام كاسـتی بـدون پـذيرش و توافـق جـنس فرودست نمي‌تواند تداوم يابد، در نتيجه سيسـتم‌هـا و سـازوكارهايی وجـود دارد تـا ايـن فرودستي را براي كاست پائين-زنان- نهادينه و شرطي كند. او از الهيات، سياست، اخـلاق، روانپزشكی و روانشناسی به عنـوان سـازوكارهايی يـاد مـی‌كنـد كـه نـه تنهـا نظـام‌هـا وساختارهای مردسالارانه را توليد و حمايت می‌كنند بلكه در پيونـد دوری، ايـن نظـام‌هـا موجب تداوم و تقويت اين سازوكارهای سركوبگر مـی‌شـوند.<ref>همان</ref> ديلی به تبعيت از گرايش فمينيسم راديكال خود صراحتاً اعـلام مـی‌كنـد كـه ريشـه همـه تبعيض‌ها و تجاوزها در تبعيض جنسی است؛ وی خشونت و شررات ذاتی و طبیعی مردان را علت تم دیدگی زنان می‌داند.

او با ارئه گزارشی از رشم ساتی (سوزاندن زن با جنازه همسر) در هندوستان بستن پای نوزادان دختر در چین، ختنه دختران در بعضی از کشورهای آفریقایی، شکار جادوگران در اروپا و روش‌ها‌ی درمان بیماری‌های زنان در آمریکا، این موارد را نمونه‌هایی از خشونت مردان و کنترل و مهار زنان می‌داند.<ref>رودگر، نرگس، تاریخچه، نظریات، گرایش ها، نقد فمنیسم، ص92</ref>

از نظر دیلی مردان علاوه بر اینکه بدن‌های زنان را از این طرق، آزار و شکنجه می‌دهند، از نظر ذهنی نیز آنان را آزار می‌رسانند؛از این رو تا زمانی که زن در وضعیت پدرسالاری باقس است نه تنها امکان پیشرفت ندارد، بلکه حتی قادر به ادامه حیات هم نیست.<ref>همان</ref>

نقد

مشکل عمده گرایش‌های مختلف فمنیست انحصارطلبی در علل فرودستی زنان است. وجود حالات دوصدایی در ادیان یهودی و مسیحی و پاسخگو نبودن کلیسا در مقابل شبهه‌ها و تناقضات موجب بروز تفکرات اصلاح‌گرایانه توسط الاهی‌دانان فمنیسم در خلال جریان فمنیسم شد.

تاکید بیش از اندازه فمنیست بر پدرسالاری به عنوان یگانه عامل سرکوب زنان و نادیده انگاشتن سایر عوامل موجب ساده‌انگاری واقعیات اجتماعی و برداشت غیرواقع بینانه از عوامل بهبود وضعیت زنان شده است. همچنین منتقدان با ارائه شواهد تاریخی جنبه‌های عمومیت پدرسالاری را زیر سوال می‌برند.<ref>رودگر، نرگس، تاریخچه، نظریات، گرایش ها، نقد فمنیسم،93</ref> اینکه همه‌ی مردان ستمگر و همه زنان قربانی‌اند، اینکه زنان به شیوه‌های یکسانی تحت ستم هستند و اینکه پدرسالاری و ستم جنسی در تمام اقوام و ملل وجود دارد دور از واقعیت است.

آثار

از آثار وی می‌توان به

  • كليسا و جـنس دوم 1968،
  • شناسـی بـوم زيسـت/زن اولـين، 1984
  • ناب شهوت، 1987
  • بافت شبكه‌ای ويكدری بين كهكشانی جديد انگليسي 1987
  • جوهر-تحقق آيندة كهن،1998
  • فراتر از خدای پدر: به سوي فلسفة آزادی زنان، 1973

پانویس

<references group=""></references>

منابع

  • خبرگذاری فارس
  • رودگر، نرگس،تاریخچه، نظریات،گرایش ها، نقدفمنیسم، نشر : دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، سال 94
  • ایران کتاب
  • عبدالباقيان، فرناز،بازخواني مفاهيم خدا و هبوط در الهيات فمينيستي مري ديلي،پژوهشنامة زنان، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سال نهم، شمارة چهارم، زمستان 1397 ،71-85