خانواده در مسیحیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از جنسیت دیتا
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''خانواده در مسیحیت'''؛ '''[[خانواده]]''' مسیحی همانند یک کلیسای خانگی با وظیفه تبلیغ و تبشیر.


تا پیش از قرون سوم و چهارم میلادی، خانواده در جامعه مسیحی از استحکام تاریخی و فرهنگی برخوردار بود و این نهاد جایگاه پررنگی داشت. به تدریج در کلیسا میل به تجرد شیوع یافت و ارزش کم‌تر خانواده نسبت به رهبانیت و تجرد نمایان شد. 


==منزلت [[ازدواج]] و [[خانواده]] در مسیحیت==
مسیحیت با ترویج تجرد به‌دنبال رسیدن به فیض الهی و رستگاری بود اما با گذر زمان به دلیل تنافی تجرد با طبیعت بشر، تجرد کمرنگ شد و کلیسا از رهبانیت به خانواده‌گرایی تغییر دیدگاه داد؛ اما هم‌چنان به زوجین توصیه می‌کند که کارکرد تشکیل خانواده، تولیدمثل است و زوجین باید از ارتباط زناشویی به منظور لذت‌خواهی پرهیز کنند.
از اصول تعالیم کلیسایی، معتبر دانستن نهاد [[خانواده]] و تفاوت‌گذاری کتاب مقدس میان [[ازدواج]] ([[روابط جنسی]] در چارچوب [[خانواده]]) با سایر مدل‌های [[ارتباط جنسی و زناشویی]] است.<ref>عبرانیان 4: 13.</ref> در مسیحیت تأکید می‌شود که پیوند عمیق زندگی و محبت که [[زناشویی]] را به وجود می‌آورد، توسط خالق وضع شده و او قوانین مناسب آن را اعطا کرده است و [[خانواده]]، یک نهاد صرفاً انسانی و برآمده از فرهنگ‌ها نیست. <ref>Catechism of the Catholic Church, p. 359.</ref> [[خانواده]] مسیحی یک کلیسای خانگی معرفی شده و بر وظیفه تبلیغی و تبشیری آن تأکید می‌گردد.<ref>جمعی از اساقفه مسیحی، تعالیم کلیسای کاتولیک، ترجمه: احمدرضا مفتاح و دیگران، ص 581- 582.</ref> به منظور تبیین اهمیت [[ازدواج]] و تشکیل [[خانواده]] در مسیحیت، برخی محورهای الهیات و متون مسیحی را که به بازتاب این جایگاه می‌پردازند، شرح می‌دهیم:
==جایگاه خانواده در مسیحیت==
در تعالیم کلیسایی معتبر دانستن نهاد خانواده از اصول است و کتاب مقدس بین '''[[ازدواج]]''' مشروع با سایر اشکال ارتباط جنسی و زناشویی تفاوت قائل است.<ref>عبرانیان۱۳:۴</ref> در آیین مسیحیت خانواده بنیان الهی دارد و خود خداوند نهاد خانواده را بنا نهاده است.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 359</ref> خداوند است که در بنیان بشر تمایلات جنسی، تمایلات محبت آمیز و عاشقانه‌ای که موجب پیوند عمیق و محبت زناشویی می شود را قرار داده است.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p. 17,35</ref>  


===تأکید بر بعد الهی [[خانواده]] و تطبیق آن بر تثلیث===
خانواده مسیحی همانند یک کلیسای خانگی است که بر وظایف تبلیغی و تبشیری آن تاکید شده است. امروزه حیات کلیسا با بقای خانواده گره خورده<ref>Encyclopedia Of Catholicism, Frank K.Flinn, p. 275</ref> و بر گذر کردن آینده بشر از مسیر خانواده تاکید دارند.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul II Institute, p. 25.</ref> هم‌چنین کلیسا ادعیه‌هایی را با محوریت خانواده تنظیم کرده<ref>Constructing Early Christian Families, p. 78</ref> که بر نقش خانواده و زنان تاکید دارد و خانواده‌ها آن را می‌خوانند و در آن حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم (ع) را پدر و مادر خانواده‌‌های خود می‌دانند.<ref>Constructing Early Christian Families, p. 66</ref>
از منظر مسیحیت، خود خداوند ساختار [[خانواده]] را برپا کرده است و لذا [[خانواده]] بنیانی الهی دارد.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 359.</ref> خداوند از همان ابتدا با آفرینش [[زن]] و [[مرد]]، به دنبال تشکیل و بناگذاری نهاد [[خانواده]] بوده است.<ref group="پانویس">عیسی در همین زمینه می‌گوید: «...خالق در ابتدا ایشان را [[مرد]] و [[زن]] آفرید و از این جهت، [[مرد]]، [[پدر]] و [[مادر]] خود را رها کرده و به [[زن]] خویش بپیوندد و هر دو یک تن خواهند شد؛ بنابراین بعد از آن، دو نیستند بلکه یک تن هستند. پس آنچه را خدا پیوست، انسان جدا نسازد».</ref> <ref>متی 19: 3- 5</ref>مسیحیت مدعی است این بنیان خردمندانه و دوراندیشانه خداوند خالق است که در نهاد شر ([[تمایلات جنسی]])، تمایلات عاشقانه و محبت‌آمیز را نهادینه ساخته است.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p. 17,35.</ref> مسیحیت نگاهی رازگونه به [[ازدواج]] دارد که می‌توان در نحوه ترسیم ارتباط [[ازدواج]] و تثلیث، بخشی از آن را دید؛ <ref>Catechism of the Catholic Church, p. 45-55.</ref> پیوند اشخاص در [[ازدواج]]، نشان و صورتی از پیوند [[پدر]] و [[پسر]] در روح القدس توصیف می‌شود.


===قراردادن [[خانواده]] در زمره شعائر هفت‌گانه کلیسایی و سر عظیم دانستن آن===  
==جایگاه ازدواج و تجرد در مسیحیت==
مسیحیت از [[ازدواج]] به عنوان یک سر عظیم یاد می‌کند<ref>افسسیان 5: 22-32.</ref> که هرکسی را یارای رسیدن به راز آن نیست.<ref>متی 7: 6.</ref> در الهیات مسیحی تأکید شده خداوند قدرت مطلق خود را به «اسرارآمیزترین» وجه نشان می‌دهد؛ از [[ازدواج]] به عنوان ظرفی برای آشکار شدن ارزش‌های کلیسایی سخن گفته شده<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p.39.</ref> و تصریح گردیده یکی از متعالی‌ترین نشانه‌های محبت خدا به بشر در سر [[ازدواج]] نهفته است. از سوی دیگر، قرار گرفتن [[ازدواج]] در زمره آیین‌های مقدس هفت‌گانه مسیحیت کاتولیک، زمانی اهمیت خود را به رخ می‌کشد که دانسته شود این آیین‌ها، علت و اسباب و مسیر نیل به فیض الهی از طریقی نامرئی هستند.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 255</ref> خداوند به همه فیض می‌رساند، ولی در لحظات، خاص از جمله انجام آیین‌های مقدس، فیض خاص می‌رساند. در واقع این شعائر، برای نجات بشر ضروری هستند<ref>زیبایی نژاد، مسیحیت‌شناسی مقایسه‌ای، ص 315.</ref> و به انسان به منظور نیل به نجات و رستگاری مدد می‌رسانند.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 258.</ref>
مسیحیت ازدواج را امری دنیوی و فاقد ارزش معنوی تصویر می‌کند که مهم‌ترین نقش آن به وجود آوردن مکانیزمی است که از مسیر آن میل '''[[جنسی]]''' ارضا شده و از هوس‌رانی جلوگیری می‌کند و خانواده، پادزهری برای مشکلات جنسی می‌باشد.<ref>Constructing Early Christian Familes, Family As Social Reality And Metaphor, p. 38</ref> در الهیات مسیحی از ازدواج به مثابه ظرفی برای بیان شدن ارزش‌های کلیسایی سخن رفته و به این نکته تصریح شده که یکی از عالی‌ترین علائم محبت خدا به انسان در سرّ ازدواج نهادینه شده است.  


===[[ازدواج]] به مثابه عهدی الهی===
در آیین‌های مقدس هفت‌گانه کاتولیک‌ها ازدواج به عنوان علت و مسیر رسیدن به فیض الهی از طریق نامرئی است.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 255</ref> خداوند به همگان فیض می‌رساند ولی در لحظات خاص مانند برگزاری آیین‌های مقدس فیض خاص می‌رساند. به بیان دیگر این شعائر، نجات‌بخش بشر هستند<ref>زیبایی نژاد، مسیحیت‌شناسی مقایسه‌ای، 1390ش، ص۳۱۵</ref> و به انسان برای رسیدن به رستگاری یاری می‌رسانند.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 258.</ref>
متألهان مسیحی [[ازدواج]] را عهدی میان [[زن]] و [[مرد]] می‌دانند.<ref>ملاکی 14: 2.</ref> با توجه به نقش محوری مفهوم عهد در الهیات مسیحی (که در عهد جدید در مقابل عهد عتیق بازتاب یافته)، از سنخ عهدبودن [[ازدواج]] نشان‌دهنده اهمیت آن است.


===توجه به کارکردهای تربیتی اجتماعی [[خانواده]] و اهتمام به ارتقای موقعیت آن===
در آموزه‌های مسیحیت ازدواج مقدس است و مورد نفی قرار نمی‌گیرد<ref>اول تیموتائوس۴: ۱- ۵</ref> ولی در عین حال، خانواده، ارزشش از رهبانیت و تجرد کم‌تر است.<ref>Constructing Early Christian Families, p. 226</ref> بر خلاف عهد عتیق، عهد جدید، تجرد را می‌ستاید.<ref>کونگ، زن در مسیحیت، 1389ش، ص۵۹</ref> در عهد عتیق، بکارت عنوانی حقارت آمیز بود اما در عهد جدید به سبب پیدا شدن مفهوم ازدواج با خدا یا مسیح، بکارت دارای بار ارزشی شد.<ref>دایره المعارف کتاب مقدس، 1381ش، ص ۶۲۷</ref>  
ضرورت احترام به [[والدین]]،<ref>کولسیان 20: 3 و افسسیان 1: 4-6 و مرقس 18: 19.</ref> تأکید بر وظیفه تخطی‌ناپذیر [[والدین]] در تربیت و آموزش فرزندان،<ref>امثال 22: 6 و تثنیه 6: 6-7.</ref> لزوم تأدیب و نصیحت فرزندان، <ref>افسسیان 6: 4.</ref> توصیه به اطاعت [[زن]] از [[شوهر]] و احترام به او و محبت [[مرد]] به [[زن]] و صیانت از او،<ref>همان 22: 5-33.</ref> و نیز کنترل شهوت، <ref>ر.ک: باغبانی، «مسیحیت و جامعه‌شناسی [[خانواده]]»، به نقل از: آگوستین، رساله پیرامون [[ازدواج]] و [[شهوت]]، ص 1- 17.</ref> از جمله محورهای مورد توجه کلیسا در مسیر تحکیم [[خانواده]] است. بر نقش تربیت کنندگی [[والدین]]، به ویژه تربیت دینی نیز توجه داده شده است و [[خانواده]] به مثابه کلیسایی کوچک، نقش مکمل کلیسا در تربیت دینی را ایفا می‌کند: «آن که [[پسر]] خویش را دوست می‌دارد، تازیانه را فراموش نمی‌کند... آن که [[پسر]]ش را تربیت کند، از او خرسند خواهد شد». <ref>بن سیرا 30: 1-2.</ref>  


کارکرد اجتماعی [[خانواده]] نیز در جامعه مسیحی اهمیتی اساسی دارد <ref>افسسیان 5: 21.</ref> و [[خانواده]] هسته اصلی زندگی اجتماعی تلقی شده است.<ref>Catechism of the Catholic Church, p.476.</ref> در تعالیم نوین مسیحی تصریح شده [[خانواده]] در مقایسه با سایر نهادهای اجتماعی باید دارای اولویت باشد و به آن اهتمام بیشتری شود.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p. 49.</ref> به همین دلیل، کلیسا لزوم حمایت نهادهای تخصصی از [[مردان]] و [[زنان]] به منظور توانمندسازی حضور آنان در [[خانواده]] را گوشزد می‌کند.<ref>The Social Agenda of the Catholic Church, p. 147.</ref>
پولس قدیس در عهد جدید در این باره بیان می‌کند کسی که ازدواج می‌کند کار خوبی کرده و کسی که ازدواج نمی‌کند کار مهم‌تری کرده است.<ref>اول قرنتیان۷: ۳۶ -۳۸</ref> در مسیحیت، تجرد در مقایسه با ازدواج، راه نزدیک‌تری برای رسیدن به فیض و نجات است؛ هرچند که ازدواج نیز در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد.<ref>Catechism of the Catholic Church, p.363</ref>  


===وضع قوانین در راستای تحکیم [[خانواده]]===
در مسیحیت، قواعدی برای انتظام بخشی به [[ازدواج]] و [[خانواده]] تدوین شده است؛ به عنوان نمونه، تنها راه انحصاری [[ارضای میل جنسی]]، تشکیل [[خانواده]] است و فقط در این صورت مبارک و مورد تأیید خداوند است<ref>علیایی و محمدیان، دایره‌المعارف کتاب مقدس، ص 631.</ref> و افرادی که بدون [[ازدواج]] [[ارتباط جنسی]] برقرار می‌کنند، فاسق نامیده شده‌اند.<ref>عبرانیان 13: 4</ref>. <ref group="پانویس">البته در میان برخی اندیشمندان مسیحی، به نوعی میان [[روسپی‌گری]] و [[زنا]] تفاوت گذاشته شده و جملاتی از آگوستین و آکویناس در دست است که [[روسپی‌گری]] را برای کنترل [[شهوت]] در جامعه اجازه می‌دهند.</ref> <ref>علیجانی، [[زن]] در مسیحیت، ص 201</ref>مسیحیت کاتولیک بر منع [[چندهمسری]] و [[طلاق]] تأکید، و بر ثبت رسمی [[ازدواج]] در کلیسا، منع [[ازدواج]] با برخی از خویشان، و ضرورت [[ازدواج]] با هم کیش اصرار می‌ورزد. همچنین [[سقط جنین]] و شبیه‌سازی را نیز تهدیدی برای نظام [[خانواده]] می‌داند و در راستای صیانت از [[خانواده]] با آنها مخالفت می‌کند.<ref>خروج 20: 13؛ ارمیا 5: 1.</ref>
==کارکردهای [[خانواده]] در مسیحیت==
در زمره کارکردهای [[خانواده]] مسیحی می‌توان به این محورها اشاره کرد: [[تولید مثل]]، حمایت و مراقبت، جامعه‌پذیری، تنظیم [[رفتار جنسی]]، ایجاد محبت و وفاداری، یکی‌شدن، عاطفه و همراهی، تأمین اقتصادی و تربیت دینی و اجتماعی.<ref>بستان، «کارکردهای [[خانواده]] از منظر اسلام و [[فمنیسم]]»، حوزه و دانشگاه، ش 25.</ref> کتاب مقدس، نگهبانی از کلیسای خدا را متوقف بر اهمیت دادن به [[خانواده]]، وفاداری و نگهداری از خانه، [[ازدواج]]، ارتباط [[خانوادگی]] و تربیت فرزندان می‌داند.<ref>اول تیموتائوس 3: 2 و 4-5.</ref> <ref group="پانویس">البته جای بررسی دارد که چه میزان از این کارکردهای مورد تأکید مسیحیت برای [[خانواده]]، در دوران معاصر و به اقتضای رونق‌گرفتن بحث [[خانواده]] پدید آمده و چه میزان از آنها از بدو مسیحیت در زمره کارکردهای این نهاد ملحوظ بوده است.</ref> در میان کارکردهای [[ازدواج]] و آثار تشکیل [[خانواده]]، باروری از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. مسیحیت تصریح می‌کند که «باروری هدف [[ازدواج]] است و کلیسا تعلیم می‌دهد که هر عمل [[ازدواج]] به خودی خود باید برای تولید زندگی انسانی تنظیم شده باشد».<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 508.</ref> پیشینه مسیحیت نشان می‌دهد فرزندآوری، گاهی به عنوان تنها عامل و پیامد تشکیل [[خانواده]]<ref>جرج برانتل، آیین کاتولیک، ترجمه حسن قنبری، ص 233.</ref> و گاهی به عنوان حلقه اصلی پیوند سایر کارکردها مدنظر بوده است.


==جایگاه نازل‌تر [[خانواده]] در قیاس با [[تجرد]] در مسیحیت==
از عواملی که باعث ارزشمندی تجرد در مسیحیت شده می‌توان به نقش تجرد حضرت عیسی<ref>لوقا۱۴: ۲۶</ref> و برخی حواریون آن حضرت که برای همراهی با مسیح خانواده‌هایشان را رها کردند<ref>متی۱۰: ۱۶-۲۳ و ۳۴-۳۹؛ لوقا۱۴: ۲۵-۲۷ و مرقس۱: ۱۶-۲۰، ۳: ۳۵-۳۱</ref> اشاره کرد.
در تعالیم مسیحی، [[ازدواج]] امری مقدس است و نفی نمی‌شود، <ref>اول تیموتائوس 4: 1-5.</ref> ولی هم زمان، [[خانواده]] کم‌ارزش‌تر از رهبانیت و [[تجرد]] است. <ref>Constructing Early Christian Families, p. 226.</ref> از این رو تعالیم مسیحی از جایگاه درجه دومی (پسا [[تجرد]]ی) و در مرتبه نازل تر [[خانواده]] در قیاس با تجرد و رهبانیت سخن می گویند. بر خلاف عهد عتیق، عهد جدید، [[تجرد]] را به طور خاص ستوده است.<ref>کونگ، [[زن]] در مسیحیت، ترجمه طیبه مقدمی و حمید بخشنده، ص 59.</ref> [[بکارت]] در عهد عتیق، عنوانی حقارت‌آمیز بود؛ ولی در عهد جدید به دلیل پیدایش مفهوم [[ازدواج]] با خدا یا مسیح، [[بکارت]] دارای بار ارزشی شد.<ref>علیایی و محمدیان، دایره‌المعارف کتاب مقدس، ص 627.</ref> پولس در همین زمینه می‌گوید: «کسی که [[ازدواج]] می‌کند، کار خوبی می‌کند و کسی که [[ازدواج]] نمی‌کند، کار مهم‌تری می‌کند».<ref>اول قرنتیان 7: 36- 38.</ref> تجرد در مقایسه با [[ازدواج]]، راه نزدیک‌تری برای رسیدن به فیض و بهره‌مندی از نجات است؛ گرچه [[ازدواج]] نیز در مرتبه بعدی اهمیت است و نفی نمی‌شود: «هرکس [[ازدواج]] را تحقیر کند، عظمت تجرد را نیز کوچک می‌شمرد و هرکسی که آن را تحسین کند، [[تجرد]] را بیشتر تحسین می‌کند و شکوه و عظمت می‌بخشد».<ref>Catechism of the Catholic Church, p.363.</ref> عیسی خود می‌گفت همه، قدرت ترک [[ازدواج]] به خاطر ملکوت خدا را ندارند<ref>متی 19: 11- 12.</ref> و بر اساس تعلیم کتاب مقدس که «اما هر عضوی را یک کار نیست»،<ref>رومیان 12: 4.</ref> برخی که از مراتب معنوی بالاتری برخوردارند، [[ازدواج]] می‌کنند و بقیه که مرتبتی پایین‌تر دارند، به زندگی [[متأهل]]انه خود ادامه می‌دهند.


==تحولات تاریخی [[خانواده]] در مسیحیت==
هم‌چنین این‌که [[حضرت مریم (ع)|'''حضرت مریم (ع)''']] بدون داشتن همسر و هرگونه رابطه جنسی<ref>لوقا۱ :۳۱ و ۳۴</ref> الگوی نقش مادری است و روحانیون دینی مسیحی (کاتولیک) و اسقفان (ارتودوکس) که نمایندگان دین و نماد تحقق بخشیدن به ارزش‌های مسیحی هستند، ازدواج را برای خودشان ممنوع دانسته و تمایلات جنسی‌شان را سرکوب می‌کنند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/30117/%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87 باغبانی، مسیحیت و جامعه‌شناسی خانواده، 1385ش، ص62]؛ براون، آناتولیوس، ادیان جهان: آیین کاتولیک و مسیحیت ارتدوکس، 1396ش، ص94</ref> نیز بار ارزشی تجرد را نسبت به همسر‌گزینی و ازدواج بیش‌تر می‌کند.
تجرد از زمان پولس به آرمان مسیحیت بدل شد، ولی در گذر زمان، به دلیل تنافی آن با طبیعت بشر، کم‌رنگ گردید و از عمومیت توصیه به آن کاسته شد.<ref>علیجانی، [[زن]] در آئین مسیحیت، ص 178.</ref> پس از دوران تاریک برای [[خانواده]] که تا سده‌های نخستین قرون وسطی ادامه داشت، مسیحیت از رهبانیت به سمت [[خانواده]]‌گرایی تغییر جهت داد و دیدگاه‌هایی که نفی [[لذت جنسی]] را ترویج می‌کرد، کم‌رنگ گردید. امکان‌پذیر نبودن نفی [[خانواده]] موجب شد با وجود همه کشیش‌ها میان [[خانواده]] و [[تجرد]]، در قرون وسطی در «شورای کلیسایی ترنت»، [[ازدواج]] مسیحی، یکی از آیین‌های هفت‌گانه معرفی گردد که مسیح وضع کرده.<ref>برانتل، آیین کاتولیک، ترجمه حسن قنبری، ص 133؛ کونگ، [[زن در مسیحیت]]، ترجمه حمید بخشنده، ص 76.</ref>  


بازیابی ارزش [[خانواده]] در مسیحیت را باید به دوران معاصر نسبت داد. به نظر می‌رسد در سده اخیر، روند تکریم [[ازدواجn|ازدواج]] و [[خانواده]] سرعت گرفته و این امر را می‌توان در جملات پاپ‌های معاصر مسیحی، به ویژه پس از شورای دوم واتیکان مشاهده کرد. کم کم ''[[خانواده]]'' اهمیت یافت و [[همسر]]ی و [[مادر]]ی جایگزین آرمان راهبگی شد. مسیحیان [[تمایلات جنسی]] را به عنوان یک نیاز طبیعی به رسمیت شناختند و کمتر کسی از شر بودن آن سخن می‌گفت.<ref>کونگ، [[زن]] در مسیحیت، ترجمه حمید بخشنده، ص 98.</ref> البته نمی‌توان از برخی تأثیرات نهضت اصلاح دینی، بر ارتقای جایگاه [[خانواده]] (حتی [[خانواده]] مسیحیان کاتولیک) چشم پوشید. لوتر که نهضت بازگشت به انجیل را سامان داده بود، [[تجرد]] را غیر مطابق با انجیل دانست و با آن مخالفت کرد.<ref>همان، ص97.</ref>  
==کارکردهای خانواده در مسیحیت==
آیین مسیحیت برای خانواده کارکردهایی را بیان کرده است. از کارکردهای تربیتی خانواده که مورد توجه کلیسا است می‌توان به لزوم احترام به والدین،<ref>کولسیان۱: ۴-۶ و مرقس۱۹:۱۸</ref> تاکید بر وظیفه والدین مبنی بر تربیت و آموزش فرزندان،<ref>امثال۶:۲۲ و تثنیه۶: ۶-۷</ref> ضرورت ادب کردن و نصیحت فرزندان،<ref>افسسیان۴:۶</ref> توصیه به اطاعت کردن '''[[زن]]''' از شوهر و احترام به او و محبت [[مرد]] به زن و صیانت از <ref>اوافسسیان۲۲: ۵-۳۳</ref> و نیز کنترل شهوت<ref>باغبانی، مسیحیت و جامعه‌شناسی خانواده، 1385ش، ص64 به نقل از آگوستین، رساله پیرامون ازدواج و شهوت، صص ۱-۱۷</ref> اشاره کرد.


به نظر می‌رسد مسیحیت در گذشته نه چندان دور خود، سهم مهمی برای [[خانواده]] قائل نبود، ولی امروزه حیات مسیحی در گرو [[خانواده]] دانسته شده و نقش [[خانواده]] در حال پررنگ شدن است؛ <ref group="پانویس">مسیحیت معتقد است برنامه خدا برای [[ازدواج]] و [[خانواده]] یکی است؛ ولی به علت تنوع فرهنگ‌ها، مدل‌های [[خانواده]] متفاوت است؛ به همین دلیل تلاش دارد با معتبر شناختن ساختارهای [[خانواده]] در نقاط مختلف جهان، به توسعه اندیشه خود درباره [[خانواده]] در مقیاسی جهانی بپردازد.</ref> تا آنجا که امروزه برخی معتقدند استمرار حیات کلیسا با بقای [[خانواده]] گره خورده است <ref>Encyclopedia Of Catholicism, Frank K.Flinn, p. 275.</ref> و برگذر کردن آینده بشر از مسیر [[خانواده]] تأکید دارند.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul II Institute, p. 25. </ref> به تدریج ادعیه‌هایی نیز با محوریت [[خانواده]] تنظیم گردیده <ref>Constructing Early Christian Families, p. 78.</ref> که بر نقش [[زنان]] یا [[خانواده]] تأکید دارند و [[خانواده]]‌ها آن را می‌خوانند و  در آن، عیسی و مریم را [[پدر]] و [[مادر]] [[خانواده]]‌های خود معرفی می‌کنند.<ref>Ibid, p.66.</ref> البته نمی‌توان منکر شد که با وجود تغییر رویکرد محسوس کلیسا در ارج نهادن به [[خانواده]]، در صحنه عمل توفیق چندانی حاصل نشده است. در جوامع معاصر مسیحی، [[خانواده]]‌ها از شیوع [[طلاق]]، خشونت‌های خانگی گوناگون، و موفق نبودن کلیسا در حمایت از نهاد [[خانواده]]، رنج می‌برند.
از بین کارکردهای خانواده و آثار تشکیل آن، باروری از اهمیت ویژه‌ای بهره‌مند است. آیین مسیحی به صراحت بیان می‌کند که باروری هدف ازدواج است و تعلیمات کلیسا حاکی از این است که هر عمل ازدواج باید به خودی خود برای ایجاد زندگی انسانی تنظیم شده باشد.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 508</ref> پیشینه مسیحیت نشان دهنده این است که گاهی فرزندآوری به عنوان تنها علت تشکیل خانواده مدنظر بوده است.<ref>برانتل، آیین کاتولیک، 1392ش، ص۲۳۳</ref>


==یادداشت==
کارکرد اجتماعی خانواده نیز در مسیحیت بسیار اهمیت دارد<ref>افسسیان۲۱:۵</ref> به دلیل این‌که خانواده هسته اصلی زندگی اجتماعی تلقی شده است.<ref>Catechism of the Catholic Church, p.476</ref> در تعالیم نوین مسیحی به خانواده نسبت به سایر نهادهای اجتماعی اهتمام بیشتری صورت گرفته<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p. 49.</ref> و به همین سبب، کلیسا حمایت نهادهای تخصصی از زنان و '''[[مردان]]''' به منظور توانمندسازی آن‌ها در خانواده را لازم می‌داند.<ref>The Social Agenda of the Catholic Church, p. 147</ref>  
{{پانویس|۲|گروه=پانویس|اندازه=ریز}}
==پانویس==
{{پانویس}}
 
 
==نگاه اسلام و مسیحیت به [[مسئله جنسی]]==
نگاه تحقیرآمیز به [[میل جنسی]] در مسیحیت سبب شد [[ارتباط جنسی]] در برخی برهه‌ها یک گناه و عامل ایجاد آلودگی در انسان تلقی شود.<ref group="پانویس"> شاید بتوان گفت آزادی و جسم‌محوری و شهوت‌مداری امروز برخی جوامع غربی، محصول سخت‌گیری‌های شکل گرفته در بسترهای تاریخی مسیحیت است. این گونه تصویرسازی‌ها و تأکید بر کارکرد تولیدمثل [[خانواده]] و کم‌رنگ کردن اهمیت [[ارتباطات جنسی]] و عاطفی سبب شده ساختار نهادی خشک توصیف شده، از همان کارکرد هم محروم، و شاهد کمتر شدن زاد و ولد در کشورهای مسیحی باشیم و انواع [[ارتباطات جنسی]] هم‌عرض [[خانواده]]  گسترش یابد (مکنون، «[[جنسیت]] و تحول در روابط [[زن]] و [[مرد]]»، فرهنگ، ش 48، 1382)</ref> به همین دلیل شاهد توصیه آگوستین و برخی دیگر از متألهان نامدار مسیحی به ترک شهوت و [[لذت جنسی]]، حتی در [[روابط زناشویی]] درون [[خانواده]]، به دلیل گناه دانستن شهوت هستیم.
 
نگاه منفی مسیحیت به امور مادی و [[غریزه جنسی]]، در حالی است که از نگاه قرآن، دنیا نعمت <ref>اعراف(7)، 24.</ref> و مزرعه‌ای برای آخرت است و لذا مواهب آن برای آدمی خلق شده و از آن منع نگردیده است. بر همین اساس اسلام، ویژه روحانیت انسان نیست، بلکه برای مادیت وی نیز برنامه دارد و به شدت درباره به کمال رساندن مادیت و مخدوم روحانیت قراردادن آن، حساس است. در اسلام، به شهوت تا زمانی که از مسیر طبیعی خارج نگردد، نگاه مثبتی شده و نیازی طبیعی قلمداد گردیده و در چارچوب‌های ضابطه‌مند تعریف شده، توصیه و تشویق شده است. در شرایطی که مسیحیت توصیه به رهبانیت می‌کند، در اسلام از حرام شمردن رهبانیت سخن گفته می‌شود.
 
==نگاهی انتقادی به اولویت تجرد بر [[خانواده]]  در مسیحیت==
===نقد دیدگاه مسیحیت در خصوص تجرد===
مسیحیت، بسیار آرمان‌گرایانه به دنبال رسیدن به مقاصد خود است و لذا آنچه بدان دست می‌یابد، با آنچه باید بدان برسد، همیشه فاصله دارد. توصیه و ترویج تجرد، به ویژه در جامعه پر از بروزات [[جنسی]] کنونی، توصیه‌ای به دور از واقعیت و مبتنی بر آرمان‌گرایی است. بحران فساد اخلاقی کشیشان و کم‌رغبتی به راهبگی در دوران معاصر، نشانه‌ای بر ناکارآمدی دیدگاه مسیحیت است.
 
قرآن مجید و یافته‌های علمی تأکید می‌کنند که میان آرامش و کاهش اضطراب و افسردگی و اختلالات روحی و روانی، با ارضای صحیح [[غریزه جنسی]]، رابطه مستقیم برقرار است. <ref>روم (30)، 21.</ref> خود عیسی نیز بر صعوبت و دشواری تجرد صحه گذاشته؛ وی در پاسخ شاگردانش که به او گفتند: «اگر حکم شوهر با [[زن]] چنین باشد، [[نکاح]] نکردن بهتر است؛ ایشان را گفت تمامی خلق این کلام را نمی‌پذیرند، مگر به کسانی که عطا شده است... آن که توانایی قبول دارد، بپذیرد». <ref>متی 19: 10-12.</ref>  
 
در مدل اسلامی، [[ازدواج]] امری مشروع و مستحب، و امتناع از [[نکاح]] به شدت مذموم است.<ref>مکارم شیرازی، مسیحیت در دنیای کنونی، ص 63-64.</ref> در مسیحیت اندیشه «قدیسه [[باکره]]» باعث شده [[زنان]] برای پیمودن مسیرهای کمال و معنویت و عرفان، تشکیل [[خانواده]]  و مادری را مانع تلقی کنند؛ این در حالی است که اسلام، [[زنان]] عارف و کامل، [[همسر]] و [[خانواده]]  داشته‌اند و بدون عزلت‌نشینی این مسیر را طی کرده‌اند. در همین راستا، امام صادق علیه السلام به [[زن]]ی که برای کسب فضیلت [[ازدواج]] نکرده بود، فرمود: «اگر ترک [[ازدواج]] فضیلت داشت، فاطمه سلام الله علیها به آن سزاوارتر بود؛ زیرا هیچ‌کس در رسیدن به فضیلت از او پیشی نمی‌گیرد».<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج 14، ص 117-118.</ref>
 
به نظر می‌رسد اینکه کلیسا معتقد است هم آیین فیض‌بخش [[ازدواج]] و هم [[تجرد]] به خاطر ملکوت خدا، هر دو از خود خدا نشأت می‌گیرند، <ref>Cateshism of the Catholic Church, p. 363.</ref> به طور طبیعی از اهمیت [[ازدواج]] می‌کاهد و بدیلی برای آن عرضه می‌کند. از سوی دیگر، اینکه در متن مقدس مسیحی، درد [[زایمان]]، اشتیاق [[زن]] به [[شوهر]]، و حکمرانی [[مرد]] بر [[زن]] -که همگی مسائل مرتبط با [[خانواده]] هستند- مجازات گناه نخستین تعیین شده است، جایگاه [[خانواده]] را منفی، و آن را محلی برای اعمال مجازات الهی و درد و رنج جلوه می‌دهد. طبیعی است که بین رهبانیت (که مسیح و پولس به آن دعوت کرده‌اند) و حضور در این زندان، [[خانواده]] را در اولویت دوم قرار می‌دهند و این وضعیت بغرنج [[خانواده]] را در غرب مسیحی شاهد باشیم.
 
برخلاف تصویر [[زنان]] در کتاب مقدس، بیشتر[[زنان]] قرآنی به عنوان [[همسر]] یا [[مادر]] و  متناظر با نقش‌هایشان در [[خانواده]]  بررسی شده‌اند که خود نشان از پیوستگی [[زنانگی]] و [[خانواده]] در اسلام دارد. این امر می‌تواند نشان دهد تصویر مطلوب از [[جنسیت]] در اسلام در داخل ساختار [[خانواده]]  شکل می‌گیرد و در مسیحیت بیشتر بر تفرد و انتزاع [[زن]] از [[خانواده]]  تأکید می‌شود. <ref group="پانویس"> به عنوان نمونه نام تنها [[زن]]ی که در قرآن آورده شده است، مریم است؛ بقیه [[زنان]] با اشاره به نقش‌هایشان، از جمله مادری یا [[همسر]]ی فردی مشتهر ذکر شده‌اند. همچنین در قرآن واژه حوا ذکر نشده و صرفاً در روایات این نام آمده است. آنچه در قرآن برای اشاره به حوا استفاده شده، عبارت «[[همسر]] آدم» است.</ref>
 
از لحاظ حجم کارکردها و میزان توصیه به مهم انگاشتن نیز به نظر می‌رسد[[خانواده]] در اسلام، جایگاه بهتری نسبت به مسیحیت داشته باشد. در متون، کتب تفسیری و سنت مسیحی، کمتر می‌توان از [[خانواده]] به عنوان موضوعی مهم و اساسی سراغ گرفت. در مسیحیت، [[ازدواج]] برای رفع حاجت دنیوی و راهی برای فرار از فحشا و با تأکید اساسی بر کارکرد آن در تولید نسل همراه است و ویژه وقت ضرورت و ناتوانی از کنترل [[تمایلات جنسی]] است؛ در حالی که در اسلام تشکیل نهاد [[خانواده]] توصیه شده، و گویی بخشی از [[نقش‌های جنسیتی]] در مسیر استحکام این نهاد جعل گردیده است. [[خانواده اسلامی]]، نه تنها مانع تلقی نمی‌شود، بلکه معنویت‌افزا و وسیله‎‌ای برای تکمیل شدن دین و افزایش معنویت است. <ref group="پانویس"> این کلام حضرت علی علیه السلام خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها، که وی را «نعم العون علی طاعه الله؛ بهترین یاریگر در مسیر اطاعت خدا» (مجلسی، بحارالانوار، ج 42، ص 75) می‌خواند، گواهی بر امکان ایفای نقش [[خانواده]] در تکامل دینی است.</ref> در واقع، در مسیحیت برای خدمت به خدا باید از [[زن]] دوری گزید،<ref>همان 7: 1-10</ref> ولی در اسلام برای خدمت به خدا باید با بهره‌گیری از همراهی [[زن]]، به [[ازدواج]] اقدام کرد. در اسلام، در ارتباط میان دو [[جنس]] فرصت‌هایی برای تقرب پیش می‌آید؛ مثلا امکان جهاد [[زن]] با خدمت به شوهر و [[خانواده]] ، و امکان جهاد [[مرد]] علاوه بر جهاد نظامی، به وسیله تأمین معاش است که فراهم می‌شود. در واقع مسیحیت در زمین و در حیات مادی، [[ازدواج]] و [[ارتباط جنسی]] را ذاتاً ارزشمند نمی‌شمرد و در آسمان نیز چنین است؛ ولی در اسلام، هم در زمین و هم در آسمان و حیات واپسین، [[ازدواج]] و [[ارتباط جنسی]]، پررنگ و مطلوب است.<ref>علیجانی، [[زن در آیین مسیحیت]]، ص 184.</ref>
 
==نگاهی مقایسه‌ای به [[طلاق]] و [[ازدواج مجدد]] در اسلام و مسیحیت==
ممنوعیت [[طلاق]] در مسیحیت که به منظور نشان دادن اهمیت تزویج وضع شده، خود به تهدیدی برای [[ازدواج]] تبدیل گردیده و امروزه [[ازدواج]]های غیر رسمی رونق یافته است. با توجه به اینکه پیوند [[ازدواج]] تا آخر عمر گسستنی نیست، لذا دلهره‌آور است و طبیعی است که این نگاه، تمایل به [[ازدواج]] را کاسته و اباحی‌گری و پرداخت به [[نیازهای جنسی]] از طرق نامشروع و مدل‌های جایگزین [[ازدواج]] را در افراد دارای ضعف ایمان که در گام اول، قادر به [[تجرد]] و رهبانیت نیستند و در گام دوم [[ازدواج]] را نیز دشوار می‌دانند، تسریع، و دین‌گریزی را تسهیل کند. شاید بتوان گفت هم‌خانگی‌های بدون [[ازدواج]] و رسمی‌شدن مدل‌های [[هم‌جنس‌بازانه]]، نتیجه غیرمستقیم انحصار و تأکید بر مدل خاص، دشوار و دلهره‌آور مسیحیت برای تنظیم و ارضای [[روابط جنسی]] است.<ref group="پانویس"> در واقع، [[ازدواج]]ی که با عقد مسیحی و با نگرانی فراوان درباره آینده آن صورت می‌گیرد، صرفاً برای دسته‌ای خاص از مسیحیان قابلیت توصیه دارد که حاضر به انجام یک پیوند ناگسستنی ابدی هستند. با توجه به اینکه کتاب مقدس برای کسانی که خارج از این چارچوب [[ازدواج]] کنند، تعبیر بسیار دهشتناک «[[زناکار]]» را به کار برده، این فرایند نتیجه‌ای جز اباحی‌گری و دین‌گریزی در پی نخواهد داشت.</ref> همچنین از زاویه‌ای دیگر، سختی تصمیم آگاهانه به [[ازدواج]]، سن [[ازدواج]] را افزایش می‌دهد و این خود باعث بسیاری از مشکلات در جامعه غربی شده است.


در اسلام،[[طلاق]]، امری منفور، به لرزه درآورنده عرش الهی،<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص268.</ref> نامطلوب‌ترین امر مجاز، و مبغوض‌ترین حلال‌ها نزد خداوند معرفی شده و تا حد امکان باید از آن جلوگیری شود. سیاست‌گذاری‌های کنونی به سوی حفظ [[خانواده]]  و نفی [[طلاق]] یا کاهش آن است، ولی در عین حال، راه [[طلاق]] در شرایط اضطراری و تحمل ناپذیر، در [[ازدواج]]های ناموفق بسته نیست. لذا در مواردی که کارکردهای مطلوب [[خانواده]] با اختلالات جدی روبرو شود و ادامه زندگی مشترک مفاسدی بیش از پیامدهای [[طلاق]] به بار آورد، اسلام حکم به جواز، رجحان و حتی لزوم [[طلاق]] داده است. اسلام، به مجرد اینکه [[مرد]]ی از [[همسر]]ش ناخرسند باشد، راه [[طلاق]] را نشان نمی‌دهد؛ بلکه او را به تشکیل «محکمه صلح [[خانوادگی]]» و شکیبایی دعوت می‌کند.
هم‌چنین در مسیحیت برای انتظام بخشیدن به خانواده قوانینی تدوین شده؛ از جمله این‌که تنها راه انحصاری ارضای میل جنسی که مورد تایید خداوند است تشکیل خانواده می‌باشد<ref>دایره المعارف کتاب مقدس، 1381ش، ص۶۳۱</ref> و افرادی که بدون ازدواج رابطه جنسی برقرار می‌کنند فاسق نامیده شده‌اند.<ref>عبرانیان۴:۱۳</ref>
==طلاق در مسیحیت==
مسيحيت كليسايى هيچگاه '''[[طلاق]]''' را اجازه نمى‌‏دهد. در انجيل متّى موجود آمده است: «حواريون از حضرت عيسى پرسيدند كه آيا آن‏گونه كه در دين موسى طلاق جايز است آيا در مسيحيت نيز جايز است؟ حضرت عيسى فرمود: به درستى كه موسى به خاطر قساوت قلب شما اجازه داد تا زنهاتان را طلاق دهيد اما از اول چنين چيزى وضع نشده بود.  


از سوی دیگر، در اسلام نه تنها [[ازدواج مجدد]] مجاز شمرده شده، بلکه [[تجرد]] پس از [[طلاق]] مذموم شمرده شده است. نباید از نظر دور داشت که ممنوعیت [[ازدواج مجدد]] پس از جدایی [[زوجین]] در مسیحیت، تا چه میزان بر هزینه‌های روحی و پیامدهای منفی [[طلاق]] می‌افزاید.
من به شما مى‏‌گويم هركس [[همسر|'''همسرش''']] را طلاق دهد مگر به سبب '''[[زنا]]''' و زن او با ديگرى ازدواج كند مرد زنا كرده است و باعث [[زنا]] كردن او مى‌باشد و مردى كه با زن مطلقه‏‌اى ازدواج كند زنا كرده است. حواريون گفتند در صورتى كه چنين باشد پس بهتر آنكه اصلاً ازدواج صورت نگيرد».<ref> انجيل متى، 10:19 به نقل از: [http://www.lib.ir/fa/book/81523641/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%D9%8A-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82/ گواهى، بررسى حقوق زنان در مساله طلاق، 1373ش، ص 190]</ref>


==پوشش [[زن]] در عرصه عمومی==
در مذهب كاتوليك طلاق مطلقا حرام و تنها زندگى جداگانه زن و شوهر جايز است كه در اين صورت هم هيچكدام حق ازدواج با شخص ديگرى را ندارند. مذهب ارتدوكس طلاق را فقط در صورت زناى زن و مرد جايز مى‌‏دانند امّا حتّى در صورت طلاق اجازه ازدواج با شخص ديگرى را ندارند. <ref> انجيل متى، 10:19 به نقل از: گواهی، بررسى حقوق زنان در مساله طلاق، 1373ش، ص 23 - 20</ref>
فلسفه‌ای که برای [[حجاب]]در مسیحیت بیان شده (ربط آن به نحوه خلقت و لزوم اطاعت [[زن]] و یا پوشش راهبه‌ها که نشانه ترک دنیاست)، به گونه‌ای تحقیر و درجه دومی بودن [[زن]] را می‌رساند، ولی اصل [[حجاب]] در این دین پذیرفته شده و بی‌جهت نیست [[زنان]] راهبه تا این میزان به رعایت [[حجاب]] پایبندند. در اینجا این سوال به ذهن متبادر می‌شود که اگر امروزه [[زنان]] صرفاً در هنگام حضور در کلیسا و هنگام مراسم عبادی [[روسری]] بر سر می‌کنند و بیرون از کلیسا سر خود را نمی‌پوشانند، نشانه‌ای بر این است که نمی‌خواهند تحت فرمان باشند؟ آیا صرفاً در کلیساست که [[زنان]] باید نشان دهند تحت فرمان خدا هستند؟ اگر [[حجاب]] نماد اطاعت [[زن]] از خداوند است، چرا فقط به راهبه‌های مسیحی اختصاص دارد؟
       
==یادداشت==
{{پانویس|۲|گروه=پانویس|اندازه=ریز}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}  
{{پانویس}}
 
 
==نگاه مسیحیت به [[مسئله جنسی]]==
در مسیحیت حساسیت ویژه‌ای به مسائل [[جنسی]] وجود دارد و پاک‌دامنی از آموزه‌های اساسی مسیح است. تعالیم کتاب مقدس و مواعظ عیسی، <ref>متی 5: 27-30.</ref> شهوت‌رانی و [[روابط جنسی]] نامشروع را به شدت نفی می‌کنند؛ <ref>New Chatholic Ecncyclopedia, p.830. </ref> همچنین هرگونه [[روابط جنسی]] بیرون از چارچوب [[ازدواج]]، به [[زنا]] تعبیر شده و ممنوع اعلام گردیده است.<ref>متی 9: 19.</ref>
 
براساس تعالیم مسیحی، در دوران پیش از رستاخیز عیسی، انسان زیر سیطره خواهش‌های جسم و شهوت به سر می‌برد و نقش شریعت، مهارساختن این خواهش‌ها بوده است. در دوران دوم (پس از رستاخیز) با به صلیب کشیده شدن جسم عیسی، انسان مؤمن به مسیح، همانند مسیح در جسم مرده است و دوباره در روح زنده گشته و از مردگان برخاسته است.<ref>ر.ک: رومیان 6: 3-4.</ref> در حیات روحانی جدید، بر بی‌اعتنایی به جسم و تمایلات جسمانی (از جمله [[غریزه جنسی]]) تأکید می‌شود. از این رو زندگی دنیوی و مادی از نظر مسیحیت به تبعیدگاه توصیف گردیده و لعن شده و به مواهب دنیوی نگاه منفی وجود دارد و به انسان توصیه شده از آنها دوری کند.
 
بر اساس تعالیم مسیحی، انسان در خلقت اولیه‌اش دارای [[میل جنسی]] نبود و این میل، بعد از گناه نخستین در وی به وجود آمد. با سرکوب شهوت در مسیحیت، تلاش شد زمینه فریب و وسوسه‌انگیزی و بروز گناه کاهش یابد. به همین دلیل، برخی راه رهایی از هویت منفی ناشی از گناه نخستین را فرار از گناهکاری و بسترهای آن، از جمله [[تمایلات جنسی]] دانسته، رهبانیت را انتخاب می‌کردند.
از سوی دیگر، در اغلب برهه‌های تاریخ مسیحیت، به خود [[لذت جنسی]] مشروع هم سخت‌گیری‌هایی شده است؛ چنان که به [[زوجین]] توصیه می‌شد از [[ارتباط زناشویی]] به منظور لذت‌خواهی بپرهیزید و صرفاً به منظور تکثیر نسل به این ارتباط بپردازند.<ref>علیجانی، [[زن در آئین مسیحیت]]، ص177.</ref> در این تصویر رایج مسیحی، «[[رابطه جنسی]]» اگر فقط به قصد لذت بردن، بدون قصد زاد و ولد و اتحاد [[زن]] و [[مرد]] باشد، انحراف اخلاقی است<ref>Catechism Of the Catholic Church, p. 503.</ref> و برخی آن را گناهی می‌دانستند که باید از آن جلوگیری کرد.<ref>کونگ، [[زن در مسیحیت]]، ص55.</ref> همچنین این سخن کتاب مقدس که «[[ازدواج]] در دنیا، به خاطر [[تولیدمثل]]، مجاز شمرده شده و در آخرت منسوخ می‌شود»،<ref>متی، 30: 22.</ref> این ذهنیت را ترویج می‌کرد که کارکرد [[ازدواج]] صرفاً [[تولیدمثل]] است.
 
==[[تجرد]] در مسیحیت==
با توجه به دیدگاه‌های مسیحیت درباره [[میل جنسی]] و مواهب دنیوی، طبیعی است که [[خانواده]] به عنوان یکی از نهادهای دارای جلوه مادی و جسمانی و مرتبط با شریعت، کم‌رنگ شده باشد و اوج کمال روحانی انسان، در رهبانیت و تجرد و گذر از خواسته‌های جسمانی و شهوانی جست و جو شود. در برخی برهه‌های تاریخ مسیحیت، اعتقاد به این مسئله که [[ازدواج]] و [[روابط جنسی]] آلوده کننده است یا موجب تهییج امیال سیر نشدنی انسان می‌گردد، موجب می‌شد رغبت به [[ازدواج]] کاهش یابد.<ref>Constructing Early Christian Familes, Family As Social Reality And Metaphor, p. 74. </ref> اینکه [[ازدواج]] برای رفع حاجت است، نه به جهت بهره بردن از یک موهبت الهی که در انسان نهاده شده، ریشه در همین دیدگاه دارد. ولی در نامه به قرنتیان می‌نویسد:
[[مرد]] را نیکو آن است که [[زن]] را لمس نکند؛ لکن به سبب [[زنا]]، هر [[مرد]] [[زوجه]] خود را بدارد و هر [[زن]] [[شوهر]] خود را بدارد. می‌خواهم که همه مردم مثل خودم باشند، ولی هرکس نعمتی خاص از خدا دارد؛ یکی چنین و دیگری چنان. به [[مجرد]]ان و [[بیوه‌زنان]] می‌گویم که ایشان را نیکوست که مثل من بمانند؛ ولی اگر پرهیز ندارند، [[نکاح]] بکنند؛ زیرا [[نکاح]] از آتش هوس بهتر است.<ref>اول قرنتیان 17: 1-9.</ref>
 
از همین روست که مسیحیت، [[ازدواج]] را امری دنیوی و فاقد ارزش معنوی معرفی می‌کرد که مهم‌ترین کارکرد آن، ایجاد مکانیسمی است که از طریق آن، [[میل جنسی]] ارضا شده، به پیش‌گیری از هوس‌رانی و [[زنا]] می‌انجامد. به بیان دیگر، [[خانواده]] پادزهری برای [[مشکلات جنسی]]<ref>Ibid, p.38.</ref> و راه جلوگیری از شهوت پرستی با تجویز مقدار کنترل شده‌ای از شهوت است. در کتاب مقدس آمده: آنانی که از آن مسیح می‌باشند، جسم را با هوس‌ها و شهواتش مصلوب ساخته‌اند. شهوت پرستی ناپاکی‌هایی تولید می‌کند و لذا ایمان داران می‌بایست با دوری کردن از آن، امیال و افکار خود را از شهوت دور سازند.<ref>غلاطیان 5: 22- 25.</ref> طبیعی است که چنین دیدگاه‌هایی، به جایگاه نازل [[خانواده]] در میان مسیحیان منجر شود.
 
==زمینه‌ها و عوامل ارزشمندی [[تجرد]] و رهبانیت در مسیحیت==
===نقش [[تجرد]] عیسی و برخی حواریون در ارزش‌انگاری رهبانیت===
در نظر مسیحیان، عیسی بالاترین آموزگار معنوی است و هر مسیحی، باید زندگی و کردارهای او را الگوی خویش قرار بدهد و تشبه حداکثری به او بیابد. از این رو نمی‌توان [[تجرد]] عیسی و کم‌رنگ بودن [[خانواده]] در جوانب زندگی او را نادیده گرفت. عیسی می‌گفت: «اگر کسی نزد من می‌آید و [[پدر]] و [[مادر]]، [[زن]] و فرزندان، [[برادر]]ان و [[خواهر]]ان... و حتی نفس خود را نیز دشمن ندارد، شاگرد و حواری من نیست».<ref>لوقا 14: 26.</ref> علاوه بر [[ازدواج]] نکردن رهبران اصلی مسیحیت -عیسی و پولس- اینکه حواریون نیز برای همراهی با مسیح [[خانواده‌]]هایشان را رها کردند، <ref>متی 10: 16-23 و 34- 39 ؛ لوقا 14: 25- 27 و مرقس 1: 16- 20، 3: 31-35.</ref> بر ارزش تجرد افزود. مسیح با [[آمیزش جنسی]] در قالب [[ازدواج]] مخالفت نکرده (البته به آن توصیه نیز نکرده) و در هیچ جا تنفر خود را از این میل ابراز نکرده است، اما به نظر می‌رسد برآیند و پیامد انقلاب او در زمان‌های بعد از حیاتش، کم ارزش گردیدن [[میل جنسی]] به بهانه ارتقای ایمان بود. از این رو در دوران‌های بعد، خدمت به خدا و دین، در رها کردن [[خانواده]] و فراغت بال یافتن برای انجام امور دینی معنا شد.
 
===تأثیر مریم [[باکره]] بر ارزش شماری [[تجرد]]===
اینکه مریم بدون داشتن [[همسر]] و هرگونه [[ارتباط جنسی]]، <ref>لوقا 1: 31 و 34.</ref> اسوه و الگوی ایفای نقش [[مادری]] است، بر کم ارزش شدن [[روابط جنسی]]، مؤثر بوده است. تولد عیسی بدون برقراری [[ارتباط جنسی]] [[مادر]]ش (مریم)، موجب می شود مهم‌ترین دلیل بر ارزشمندی [[ارتباط جنسی]] که فرزندآوری است، نفی شود و دیگر دلیلی برای تأیید اهمیت این میل باقی نمی‌ماند. [[زنان]] با الگوگیری از مریم [[باکره]]، می‌توانند با کم ارزش شمردن [[میل جنسی]] و [[ازدواج]]، از حوا فاصله گرفته، به مریم نزدیک شوند.
 
===سیستم روحانیت دینی مسیحی و تأثیر آن بر ارتقای جایگاه [[تجرد]]===
در تأسی به عیسی و حواریون، روحانیون دینی مسیحی (کاتولیک) و اسقفان (ارتدوکس) که نمایندگان دین، و جلوه و نماد تحقق بخشی به ارزش‌های مسیحی هستند، [[ازدواج]] را برای خود ممنوع دانسته، [[تمایلات جنسی]]‌شان را سرکوب می‌کنند. <ref group="پانویس">[[تجرد]] برای کشیشان که تا سه قرن اول مسیحیت اجباری نبود، از قرن یازدهم اجباری گردید و کشیشان کاتولیک از [[ازدواج]] منع شدند. ارتدوکس‌ها برخلاف کاتولیک‌ها، [[ازدواج]] کشیشان را اجازه می‌دهند، به شرطی که پیش از انتصاب به مقام کشیشی یا شماسی [[ازدواج]] کرده باشند. همچنین در کلیسای ارتدوکس، تنها کشیشان [[مجرد]] می‌توانند به مقام اسقفی برسند. در فرآیند نهضت اصلاح دینی، لوتر به قانون [[تجرد]] که از نظر او با انجیل تطابق نداشت، اعتراض کرد. وی می‌گفت این قانون، ارزش [[تمایلات جنسی]]، [[ازدواج]] و [[خانواده]] را می‌کاهد. وی [[ازدواج کشیشان]] را تأیید کرد. اغلب گرایش‌های پروتستانی [[ازدواج کشیشان]] را مجاز می‌دانند.</ref> <ref>باغبانی، «[[مسیحیت و جامعه‌شناسی خانواده]]»، معرفت، ش 103، ص61- 67</ref> <ref>آناتولیوس و براون، ادیان جهان: آیین کاتولیک و مسیحیت ارتدوکس، ترجمه سید حسن اسلامی، ص94</ref>از آنجا که در سلسله مراتب کلیسایی، کشیش مقامی عالی‌تر از مردم عادی و ابزار فیض‌رسانی خدا به بشر است، [[تجرد]] او بار ارزشی بیشتری به رهبانیت، نسبت به [[همسرگزینی]] و [[ازدواج]] می‌دهد.
 
==نگاهی تاریخی به تأثیر اندیشه مسیحی در گسترش رهبانیت و [[تجرد]]==
تا پیش از قرون سوم و چهارم، [[خانواده]] که همچنان متأثر از استحکام پیشین تاریخی و فرهنگی این نهاد بود، دارای جایگاه پررنگی بود. به تدریج در عصر کلیسای اولیه، میل به [[تجرد]] و پرهیز از [[رابطه جنسی]] شیوع یافت و پس از مدتی در داخل کلیسا، ساختارهایی همچون دیرها را ایجاد کرد؛ تا اینکه در قرون وسطی، شاهد ارزش کمتر [[خانواده]] نسبت به رهبانیت بودیم. رفته رفته از ارزش [[خانواده]] در مقابل [[تجرد]] و رهبانیت کاسته شد؛ تا آنجا که در برهه هایی، تجرد که در اوایل برای راهبه ها و اقشار خاص مطلوب بود، از اواخر قرون وسطی شکل رسمی و گسترده به خود گرفت؛ <ref>کونگ، [[زن در مسیحیت]]، ترجمه حمید بخشنده، ص 94.</ref> در این برهه، [[زنان]] به جای صومعه با عهد و پیمان‌هایی ساده و با زندگی زاهدانه، خانه‌های خود را به عنوان محل رهبانیت خود برگزیدند. در نتیجه، این باور کم‌رنگ شد که [[ازدواج]] نکردن صرفاً برای دسته خاصی از [[زنان]] بسیار مؤمن، پسندیده است و دیگران باید به همان زندگی عادی خود ادامه دهند و همچنان [[ازدواج]] برای آنان تقدس دارد.<ref>رویتر، «[[زن در مسیحیت]]»، هفت آسمان، ش 18.</ref>
 
در خلال نهضت اصلاحات دینی، انتظار می‌رفت بازخوانی آموزه‌ها به نفع [[خانواده]] باشد، ولی در پی این اصلاحات، [[ازدواج]] از آیینی در اختیار کلیسا، به کنترل دولت درآمد.<ref>New Chatholic Ecncyclopedia, p. 816.</ref> برخی معتقدند اولین ریشه بحران مدرن [[ازدواج]] و [[خانواده]] در ترک بعد الهی و سکولار شدن [[ازدواج]] و [[خانواده]] رخ می‌نماید که ناشی از اصلاحات پروتستانی بود.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p.35.</ref> شاید بتوان مدعی شد سخت‌گیری کاتولیکی موجب بروز رویکردهای [[زن‌گرایانه]] ([[فمینیستی]]) شد و سهل‌گیری پروتستانی، بستری برای توسعه اندیشه‌های [[فمینیست]]ی گردید که میانه خوبی با [[خانواده محوری]] نداشت. بدین ترتیب در دوران معاصر و هم‌زمان با افول جایگاه [[خانواده]] و حاکمیت اندیشه‌های فردگرایانه و لذت‌خواهانه مدرن، [[تجرد]] (که البته با [[تجرد رهبانی]] در اهداف، تفاوت‌هایی داشت) رواج پرشتابی یافت.


== یادداشت ==
==منابع==
{{پانویس|۲|گروه=پانویس|اندازه=ریز}}
* باغبانی، جواد، مسیحیت و جامعه‌شناسی خانواده، معرفت، ش103، تير 1385ش.
== پانویس==
* برانتل، جورج، آیین کاتولیک، ترجمه حسن قنبری، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم، 1392ش.
{{پانویس}} 
* براون، استیون‌اف؛ آناتولیوس، خالد، ادیان جهان: آیین کاتولیک و مسیحیت ارتدوکس، ترجمه سید حسن اسلامی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1396ش.
==منابع==
* زیبایی نژاد، محمدرضا، مسیحیت‌شناسی مقایسه‌ای، سروش، چاپ سوم، 1390ش.
*غلامی، علی، حاج‌اسماعیلی، سمیه، زن و خانواده در ادیان با رویکرد تطبیقی، قم، انتشارات جامعة‌الزهرا، 1399
* دایره المعارف کتاب مقدس، مترجم: بهرام محمدیان، تهران، سرخدار، 1381ش.
   
* کونگ، هانس، زن در مسیحیت، ترجمه طیبه مقدم و حمید بخشنده، قم، بوستان کتاب، 1389ش.
* Catechism of the Catholic Church.
* Constructing Early Christian Familes, Family As Social Reality And Metaphor.
* Encyclopedia Of Catholicism, Frank K.Flinn.
* The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute.
* The Social Agenda of the Catholic Church.


[[رده:نظریه‌ها]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۵

خانواده در مسیحیت؛ خانواده مسیحی همانند یک کلیسای خانگی با وظیفه تبلیغ و تبشیر.

تا پیش از قرون سوم و چهارم میلادی، خانواده در جامعه مسیحی از استحکام تاریخی و فرهنگی برخوردار بود و این نهاد جایگاه پررنگی داشت. به تدریج در کلیسا میل به تجرد شیوع یافت و ارزش کم‌تر خانواده نسبت به رهبانیت و تجرد نمایان شد.

مسیحیت با ترویج تجرد به‌دنبال رسیدن به فیض الهی و رستگاری بود اما با گذر زمان به دلیل تنافی تجرد با طبیعت بشر، تجرد کمرنگ شد و کلیسا از رهبانیت به خانواده‌گرایی تغییر دیدگاه داد؛ اما هم‌چنان به زوجین توصیه می‌کند که کارکرد تشکیل خانواده، تولیدمثل است و زوجین باید از ارتباط زناشویی به منظور لذت‌خواهی پرهیز کنند.

جایگاه خانواده در مسیحیت

در تعالیم کلیسایی معتبر دانستن نهاد خانواده از اصول است و کتاب مقدس بین ازدواج مشروع با سایر اشکال ارتباط جنسی و زناشویی تفاوت قائل است.<ref>عبرانیان۱۳:۴</ref> در آیین مسیحیت خانواده بنیان الهی دارد و خود خداوند نهاد خانواده را بنا نهاده است.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 359</ref> خداوند است که در بنیان بشر تمایلات جنسی، تمایلات محبت آمیز و عاشقانه‌ای که موجب پیوند عمیق و محبت زناشویی می شود را قرار داده است.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p. 17,35</ref>

خانواده مسیحی همانند یک کلیسای خانگی است که بر وظایف تبلیغی و تبشیری آن تاکید شده است. امروزه حیات کلیسا با بقای خانواده گره خورده<ref>Encyclopedia Of Catholicism, Frank K.Flinn, p. 275</ref> و بر گذر کردن آینده بشر از مسیر خانواده تاکید دارند.<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul II Institute, p. 25.</ref> هم‌چنین کلیسا ادعیه‌هایی را با محوریت خانواده تنظیم کرده<ref>Constructing Early Christian Families, p. 78</ref> که بر نقش خانواده و زنان تاکید دارد و خانواده‌ها آن را می‌خوانند و در آن حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم (ع) را پدر و مادر خانواده‌‌های خود می‌دانند.<ref>Constructing Early Christian Families, p. 66</ref>

جایگاه ازدواج و تجرد در مسیحیت

مسیحیت ازدواج را امری دنیوی و فاقد ارزش معنوی تصویر می‌کند که مهم‌ترین نقش آن به وجود آوردن مکانیزمی است که از مسیر آن میل جنسی ارضا شده و از هوس‌رانی جلوگیری می‌کند و خانواده، پادزهری برای مشکلات جنسی می‌باشد.<ref>Constructing Early Christian Familes, Family As Social Reality And Metaphor, p. 38</ref> در الهیات مسیحی از ازدواج به مثابه ظرفی برای بیان شدن ارزش‌های کلیسایی سخن رفته و به این نکته تصریح شده که یکی از عالی‌ترین علائم محبت خدا به انسان در سرّ ازدواج نهادینه شده است.

در آیین‌های مقدس هفت‌گانه کاتولیک‌ها ازدواج به عنوان علت و مسیر رسیدن به فیض الهی از طریق نامرئی است.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 255</ref> خداوند به همگان فیض می‌رساند ولی در لحظات خاص مانند برگزاری آیین‌های مقدس فیض خاص می‌رساند. به بیان دیگر این شعائر، نجات‌بخش بشر هستند<ref>زیبایی نژاد، مسیحیت‌شناسی مقایسه‌ای، 1390ش، ص۳۱۵</ref> و به انسان برای رسیدن به رستگاری یاری می‌رسانند.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 258.</ref>

در آموزه‌های مسیحیت ازدواج مقدس است و مورد نفی قرار نمی‌گیرد<ref>اول تیموتائوس۴: ۱- ۵</ref> ولی در عین حال، خانواده، ارزشش از رهبانیت و تجرد کم‌تر است.<ref>Constructing Early Christian Families, p. 226</ref> بر خلاف عهد عتیق، عهد جدید، تجرد را می‌ستاید.<ref>کونگ، زن در مسیحیت، 1389ش، ص۵۹</ref> در عهد عتیق، بکارت عنوانی حقارت آمیز بود اما در عهد جدید به سبب پیدا شدن مفهوم ازدواج با خدا یا مسیح، بکارت دارای بار ارزشی شد.<ref>دایره المعارف کتاب مقدس، 1381ش، ص ۶۲۷</ref>

پولس قدیس در عهد جدید در این باره بیان می‌کند کسی که ازدواج می‌کند کار خوبی کرده و کسی که ازدواج نمی‌کند کار مهم‌تری کرده است.<ref>اول قرنتیان۷: ۳۶ -۳۸</ref> در مسیحیت، تجرد در مقایسه با ازدواج، راه نزدیک‌تری برای رسیدن به فیض و نجات است؛ هرچند که ازدواج نیز در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد.<ref>Catechism of the Catholic Church, p.363</ref>


از عواملی که باعث ارزشمندی تجرد در مسیحیت شده می‌توان به نقش تجرد حضرت عیسی<ref>لوقا۱۴: ۲۶</ref> و برخی حواریون آن حضرت که برای همراهی با مسیح خانواده‌هایشان را رها کردند<ref>متی۱۰: ۱۶-۲۳ و ۳۴-۳۹؛ لوقا۱۴: ۲۵-۲۷ و مرقس۱: ۱۶-۲۰، ۳: ۳۵-۳۱</ref> اشاره کرد.

هم‌چنین این‌که حضرت مریم (ع) بدون داشتن همسر و هرگونه رابطه جنسی<ref>لوقا۱ :۳۱ و ۳۴</ref> الگوی نقش مادری است و روحانیون دینی مسیحی (کاتولیک) و اسقفان (ارتودوکس) که نمایندگان دین و نماد تحقق بخشیدن به ارزش‌های مسیحی هستند، ازدواج را برای خودشان ممنوع دانسته و تمایلات جنسی‌شان را سرکوب می‌کنند<ref>باغبانی، مسیحیت و جامعه‌شناسی خانواده، 1385ش، ص62؛ براون، آناتولیوس، ادیان جهان: آیین کاتولیک و مسیحیت ارتدوکس، 1396ش، ص94</ref> نیز بار ارزشی تجرد را نسبت به همسر‌گزینی و ازدواج بیش‌تر می‌کند.

کارکردهای خانواده در مسیحیت

آیین مسیحیت برای خانواده کارکردهایی را بیان کرده است. از کارکردهای تربیتی خانواده که مورد توجه کلیسا است می‌توان به لزوم احترام به والدین،<ref>کولسیان۱: ۴-۶ و مرقس۱۹:۱۸</ref> تاکید بر وظیفه والدین مبنی بر تربیت و آموزش فرزندان،<ref>امثال۶:۲۲ و تثنیه۶: ۶-۷</ref> ضرورت ادب کردن و نصیحت فرزندان،<ref>افسسیان۴:۶</ref> توصیه به اطاعت کردن زن از شوهر و احترام به او و محبت مرد به زن و صیانت از <ref>اوافسسیان۲۲: ۵-۳۳</ref> و نیز کنترل شهوت<ref>باغبانی، مسیحیت و جامعه‌شناسی خانواده، 1385ش، ص64 به نقل از آگوستین، رساله پیرامون ازدواج و شهوت، صص ۱-۱۷</ref> اشاره کرد.

از بین کارکردهای خانواده و آثار تشکیل آن، باروری از اهمیت ویژه‌ای بهره‌مند است. آیین مسیحی به صراحت بیان می‌کند که باروری هدف ازدواج است و تعلیمات کلیسا حاکی از این است که هر عمل ازدواج باید به خودی خود برای ایجاد زندگی انسانی تنظیم شده باشد.<ref>Catechism of the Catholic Church, p. 508</ref> پیشینه مسیحیت نشان دهنده این است که گاهی فرزندآوری به عنوان تنها علت تشکیل خانواده مدنظر بوده است.<ref>برانتل، آیین کاتولیک، 1392ش، ص۲۳۳</ref>

کارکرد اجتماعی خانواده نیز در مسیحیت بسیار اهمیت دارد<ref>افسسیان۲۱:۵</ref> به دلیل این‌که خانواده هسته اصلی زندگی اجتماعی تلقی شده است.<ref>Catechism of the Catholic Church, p.476</ref> در تعالیم نوین مسیحی به خانواده نسبت به سایر نهادهای اجتماعی اهتمام بیشتری صورت گرفته<ref>The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute, p. 49.</ref> و به همین سبب، کلیسا حمایت نهادهای تخصصی از زنان و مردان به منظور توانمندسازی آن‌ها در خانواده را لازم می‌داند.<ref>The Social Agenda of the Catholic Church, p. 147</ref>

هم‌چنین در مسیحیت برای انتظام بخشیدن به خانواده قوانینی تدوین شده؛ از جمله این‌که تنها راه انحصاری ارضای میل جنسی که مورد تایید خداوند است تشکیل خانواده می‌باشد<ref>دایره المعارف کتاب مقدس، 1381ش، ص۶۳۱</ref> و افرادی که بدون ازدواج رابطه جنسی برقرار می‌کنند فاسق نامیده شده‌اند.<ref>عبرانیان۴:۱۳</ref>

طلاق در مسیحیت

مسيحيت كليسايى هيچگاه طلاق را اجازه نمى‌‏دهد. در انجيل متّى موجود آمده است: «حواريون از حضرت عيسى پرسيدند كه آيا آن‏گونه كه در دين موسى طلاق جايز است آيا در مسيحيت نيز جايز است؟ حضرت عيسى فرمود: به درستى كه موسى به خاطر قساوت قلب شما اجازه داد تا زنهاتان را طلاق دهيد اما از اول چنين چيزى وضع نشده بود.

من به شما مى‏‌گويم هركس همسرش را طلاق دهد مگر به سبب زنا و زن او با ديگرى ازدواج كند مرد زنا كرده است و باعث زنا كردن او مى‌باشد و مردى كه با زن مطلقه‏‌اى ازدواج كند زنا كرده است. حواريون گفتند در صورتى كه چنين باشد پس بهتر آنكه اصلاً ازدواج صورت نگيرد».<ref> انجيل متى، 10:19 به نقل از: گواهى، بررسى حقوق زنان در مساله طلاق، 1373ش، ص 190</ref>

در مذهب كاتوليك طلاق مطلقا حرام و تنها زندگى جداگانه زن و شوهر جايز است كه در اين صورت هم هيچكدام حق ازدواج با شخص ديگرى را ندارند. مذهب ارتدوكس طلاق را فقط در صورت زناى زن و مرد جايز مى‌‏دانند امّا حتّى در صورت طلاق اجازه ازدواج با شخص ديگرى را ندارند. <ref> انجيل متى، 10:19 به نقل از: گواهی، بررسى حقوق زنان در مساله طلاق، 1373ش، ص 23 - 20</ref>

پانویس

<references group=""></references>

منابع

  • باغبانی، جواد، مسیحیت و جامعه‌شناسی خانواده، معرفت، ش103، تير 1385ش.
  • برانتل، جورج، آیین کاتولیک، ترجمه حسن قنبری، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم، 1392ش.
  • براون، استیون‌اف؛ آناتولیوس، خالد، ادیان جهان: آیین کاتولیک و مسیحیت ارتدوکس، ترجمه سید حسن اسلامی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1396ش.
  • زیبایی نژاد، محمدرضا، مسیحیت‌شناسی مقایسه‌ای، سروش، چاپ سوم، 1390ش.
  • دایره المعارف کتاب مقدس، مترجم: بهرام محمدیان، تهران، سرخدار، 1381ش.
  • کونگ، هانس، زن در مسیحیت، ترجمه طیبه مقدم و حمید بخشنده، قم، بوستان کتاب، 1389ش.
  • Catechism of the Catholic Church.
  • Constructing Early Christian Familes, Family As Social Reality And Metaphor.
  • Encyclopedia Of Catholicism, Frank K.Flinn.
  • The Identity, The Mission, The Projects, The Pontifical John Paul Ii Institute.
  • The Social Agenda of the Catholic Church.